۴۳
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه') |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
با این بیان روشن میشود که اول و آخر مطلق، خداوند است و آنچه از «اول و آخر» در غیر خداست، نسبی است. | با این بیان روشن میشود که اول و آخر مطلق، خداوند است و آنچه از «اول و آخر» در غیر خداست، نسبی است. | ||
به عنوان مثال: گفته میشود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن | به عنوان مثال: گفته میشود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن پنجمی نسبت به چهارمی و … پس هیچ موجودی در عالم هستی، به صورت مطلق، «اول و آخر» نیست. اول و آخر بودن در مورد تمام هستی غیر از خدا نسبی است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۲۹۳.</ref> اولیت و آخریت خدای تبارک و تعالی، زمانی و مکانی نیست، زیرا خداوند در ظرف زمانی و مکانی اول یا آخر نمیگنجد، چون خداوند منزه از مکان و زمان بوده و خود خالق زمان و مکان است و محیط بر تمامی هستی است. | ||
پس مراد از اولیت و آخریت این است که خداوند بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطهاش اولتر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخهای از محیط است و محیط هم شاخهای از اطلاق قدرت اوست. ممکن است این صفات را نیز شاخهای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت میماند.<ref>تفسیر نور الثقلین، قم، بی تا، ج۵.</ref> | پس مراد از اولیت و آخریت این است که خداوند بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطهاش اولتر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخهای از محیط است و محیط هم شاخهای از اطلاق قدرت اوست. ممکن است این صفات را نیز شاخهای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت میماند.<ref>تفسیر نور الثقلین، قم، بی تا، ج۵.</ref> |
ویرایش