مقصود از هو الاول و الآخر در آیه ۳ سوره حدید: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:


== اهمیت سوره حدید ==
== اهمیت سوره حدید ==
سوره حدید یکی از سوره‌های قرآنی و از مجموعهٔ مسبحات است. حدید از جمله سوره‌های بسیار عمیق و دقیق است که هوشمندان و تیزهوشان را به تفکر وامی‌دارد. در تفسیر روایی، در ارتباط با اهمیت سوره حدید چنین آمده است:
[[سوره حدید]] یکی از سوره‌های قرآنی و از مجموعهٔ مسبحات است. حدید از جمله سوره‌های بسیار عمیق و دقیق است که هوشمندان و تیزهوشان را به تفکر وامی‌دارد. در تفسیر روایی، در ارتباط با اهمیت سوره حدید چنین آمده است:
«سئل علی بن الحسین(ع) عن التوحید فقال: ان الله عزوجل علم انه یکون فی آخر الزمان اقوام متعمقون فانزل الله تعالی: (قل هو الله احد) و الآیات من سوره الی قوله: (علیم بذات الصدور) فمن رام وراء ذلک فقد هلک»<ref>تفسیر نور الثقلین، قم، بی تا، ج۵.</ref> یعنی «از علی بن حسین(ع) در مورد توحید سئوال شد، فرمود: خدای عز و جل می‌داند که در آخر الزمان عده ای از مردم رشد فکری پیدا می‌کنند و اهل تعمق و دقت می‌شوند و از خودشان هوشمندی و نبوغ نشان می‌دهند. از این روی خداوند سورهٔ توحید و آیات اول سوره حدید را نازل کرد تا هوشمندان و صاحبان اندیشه، پیرامون آن اندیشه کنند. هر کس غیر آن را اراده کند، به تحقیق نابود شود.»
«از علی بن حسین(ع) در مورد توحید سئوال شد، فرمود: خدای عز و جل می‌داند که در آخر الزمان عده‌ای از مردم رشد فکری پیدا می‌کنند و اهل تعمق و دقت می‌شوند و از خودشان هوشمندی و نبوغ نشان می‌دهند. از این روی خداوند سورهٔ توحید و آیات اول سوره حدید را نازل کرد تا هوشمندان و صاحبان اندیشه، پیرامون آن اندیشه کنند. هر کس غیر آن را اراده کند، به تحقیق نابود شود.»<ref>تفسیر نور الثقلین، قم، بی تا، ج۵.</ref>


== تفسیر آیه ==
== تفسیر آیه ==
خط ۲۷: خط ۲۷:
به عنوان مثال: گفته می‌شود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن سومی نسبت به چهارمی… پس هیچ موجودی در عالم هستی، به صورت مطلق، «اول و آخر» نیست. اول و آخر بودن در مورد تمام هستی غیر از خدا نسبی است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۲۹۳.</ref>
به عنوان مثال: گفته می‌شود، فلان چیز نسبت به فلان چیز دیگر اول است و آن دیگری نسبت به سومی آخر است و آن سومی نسبت به چهارمی… پس هیچ موجودی در عالم هستی، به صورت مطلق، «اول و آخر» نیست. اول و آخر بودن در مورد تمام هستی غیر از خدا نسبی است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، نشر بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۲۹۳.</ref>


۶. نکتهٔ قابل توجه: اوّلیت و آخریت خدای تبارک و تعالی، زمانی و مکانی نیست، زیرا خداوند تبارک و تعالی در ظرف زمانی و مکانی اول یا آخر نمی‌گنجد، چون خداوند منزه از مکان و زمان بوده و خود خالق زمان و مکان است و محیط بر تمامی هستی است.
نکته: اوّلیت و آخریت خدای تبارک و تعالی، زمانی و مکانی نیست، زیرا خداوند تبارک و تعالی در ظرف زمانی و مکانی اول یا آخر نمی‌گنجد، چون خداوند منزه از مکان و زمان بوده و خود خالق زمان و مکان است و محیط بر تمامی هستی است.


پس مراد از اولیت و آخریت این است که خدای تبارک و تعالی بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطه اش اولتر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخه‌ای از محیط است و محیط هم شاخه‌ای از اطلاق قدرت اوست.
پس مراد از اولیت و آخریت این است که خدای تبارک و تعالی بر همه هستی احاطه دارد. اگر فلان چیز را اول فرض کنی، او با احاطه‌اش اول‌تر از آن است و اگر آخر فرض کنی، او آخرتر است. پس اول و آخر فرع و شاخه‌ای از محیط است و محیط هم شاخه‌ای از اطلاق قدرت اوست.


ممکن است این صفات را نیز شاخه‌ای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت می‌ماند.<ref>تفسیر نورالثقلین، همان.</ref>
ممکن است این صفات را نیز شاخه‌ای از احاطه وجودی او بگیریم، چون وجود او قبل از وجود هر چیز و بعد از وجود هر چیز است. خداوند قبل از وجود هر چیزی، ثابت بود و بعد از فنای هر مخلوق ثابتی، باز هم ثابت می‌ماند.<ref>تفسیر نورالثقلین، همان.</ref>


اامام صادق(ع) در ارتباط با این مهم، چنین می‌فرماید:
[[امام صادق(ع)]] در ارتباط با این مهم، چنین می‌فرماید: «مراد از اول آن است که خدای تبارک و تعالی قدیم است و اول قدیم است و مراد از آخر، آن است که خدای تبارک و تعالی نهایت ندارد و حدوثی به او واقع نمی‌شود و از حالی به حال دیگر تبدیل نمی‌شود.»<ref>همان.</ref><span></span>
 
«مراد از اول آن است که خدای تبارک و تعالی قدیم است و اول قدیم است و مراد از آخر، آن است که خدای تبارک و تعالی نهایت ندارد و حدوثی به او واقع نمی‌شود و از حالی به حال دیگر تبدیل نمی‌شود.»<ref>همان.</ref>
 
همواره نظرات تفسیری متنوعی در ارتباط با این این آیه مطرح است و هر اندیشمند و محققی می‌تواند پیرامون آن اندیشه کنند.
 
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


۱۵٬۱۶۱

ویرایش