معنای عزیز در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
معنای عزیز از نظر ادبیات و از نظر اسلام چیست؟
معنای عزیز در قرآن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}'''عزیز''' به معنای توانا و قدرتمند در قرآن یکی از اسماء و اوصاف الهی است. عزیز از «عزز» با مشتقاتش ۱۱۹ بار در [[قرآن کریم]] آمده است و در همهٔ این‌ها معنای توانائی، قدرت و شکست‌ناپذیری وجود دارد. در آیات زیادی کلمه عزیز همراه با کلمه [[حکیم]] برای خداوند به کار برده شده است. عزیز و مشتقات آن برای غیر خداوند هم در قرآن استعمال شده است. یکی از اوصاف قرآن عزیز است. به حاکم مصر هم عزیز گفته شده است.
 
{{مفردات قرآن}}
== عزیز در لغت ==
== عزیز در لغت ==
عزیز از عزز است؛ یعنی توانا، قدرتمند، غلبه کننده و کسی که حالت شکست ناپذیری داشته باشد.<ref>ر. ک. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۴۰؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ج۴، ص۲۷؛ راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۵۶۳؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۱۱۳.</ref>
عزیز از عزز است؛ یعنی توانا، قدرتمند، غلبه کننده و کسی که حالت شکست ناپذیری داشته باشد.<ref>قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۳۴۰؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، ج۴، ص۲۷؛ راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، الدار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۵۶۳؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۱۱۳.</ref> بر همین اساس است که به پادشاهان قدرتمند، عزیز می‌گفتند؛ یعنی کسی که قدرتش از همه بیشتر است و همه را شکست می‌دهد و بالاتر از او کسی وجود ندارد.<ref>مجمع البحرین، ج۴، ص۲۷؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۳۴۰.</ref>
 
بر همین اساس است که به پادشاهان قدرتمند، عزیز می‌گفتند؛ یعنی کسی که قدرتش از همه بیشتر است و همه را شکست می‌دهد و بالاتر از او کسی وجود ندارد.<ref>ر. ک. مجمع البحرین، ج۴، ص۲۷؛ قاموس قرآن، ج۴، ص۳۴۰.</ref>
 
برای کسی هم که بر دشمن پیروز می‌شد عرب‌ها می‌گفتند عزیز گشت یا عزت یافت<ref>مجمع البحرین، ج۴، ص۲۷.</ref> و لذا در برخی از کتاب‌های لغت نوشته‌اند، عزیز یعنی غلبه گر و این به خاطر این است که شخص توانا و قدرتمند و شکست ناپذیر و همواره پیروز است؛ بنابراین، معنای لغوی عزیز همان قدرت و توانائی است و اگر به شخصی محترم و گرامی عزیز می‌گویند<ref>قاموس قرآن، ج۴، ص۳۴۰.</ref> به خاطر این است که آن شخص یک قدرت و اراده ای دارد که دیگران به او با دیدهٔ احترام و بزرگواری می‌نگرند حال این خصوصیت گاهی قدرت و توانایی مادی است مانند: پول، مقام، زور بازو و گاهی نیز قدرت معنوی است.


در برخی از کتاب‌های لغت برای عزیز معن ی دومی نیز آمده و آن تحمل کردن دشواری است و به کسی که مصیبتی را تحمل می‌کند یا گرفتاری دارد، می‌گویند او عزیز است.<ref>مجمع البحرین، ج۴، ص۲۷.</ref> این را هم می‌توان گفت: معنای دوم، عزیز نمی‌باشد، بلکه تناسبی با معنای لغوی دارد که همان شدت بود؛ یعنی تحمل و صبر کردن سخت است و قدرت می‌خواهد تا بر مشکلات غلبه پیدا کند.
برای کسی هم که بر دشمن پیروز می‌شد عرب‌ها می‌گفتند عزیز گشت یا عزت یافت<ref>مجمع البحرین، ج۴، ص۲۷.</ref> و لذا در برخی از کتاب‌های لغت نوشته‌اند، عزیز یعنی غلبه گر و این به خاطر این است که شخص توانا و قدرتمند و شکست‌ناپذیر و همواره پیروز است؛ بنابراین، معنای لغوی عزیز همان قدرت و توانائی است و اگر به شخصی محترم و گرامی عزیز می‌گویند<ref>قاموس قرآن، ج۴، ص۳۴۰.</ref> به خاطر این است که آن شخص یک قدرت و اراده‌ای دارد که دیگران به او با دیدهٔ احترام و بزرگواری می‌نگرند حال این خصوصیت گاهی قدرت و توانایی مادی است مانند: پول، مقام، زور بازو و گاهی نیز قدرت معنوی است.


== عزیز در قرآن کریم ==
در برخی از کتاب‌های لغت برای عزیز معنی دومی نیز آمده و آن تحمل کردن دشواری است و به کسی که مصیبتی را تحمل می‌کند یا گرفتاری دارد، می‌گویند او عزیز است.<ref>مجمع البحرین، ج۴، ص۲۷.</ref> این را هم می‌توان گفت: معنای دوم، عزیز نمی‌باشد، بلکه تناسبی با معنای لغوی دارد که همان شدت بود؛ یعنی تحمل و صبر کردن سخت است و قدرت می‌خواهد تا بر مشکلات غلبه پیدا کند.
عزیز از «عزز» است که با مشتقاتش ۱۱۹ بار در قرآن کریم آمده است و در همهٔ این‌ها معنای توانائی، قدرت و شکست ناپذیری وجود دارد و اگر در برخی موارد هم در مورد انسان‌های عادی، مانند فرعون و گنهکاران به کار رفته باز به نوعی با معنای لغوی ارتباط دارد که نشان دادن قدرت است. هر چند در حقیقت انسان‌ها قدرت شکست ناپذیر ندارند، ولی گاهی بر اثر طغیان چنین می‌پندارند.


نمونه‌هایی از استعمال عزیز در قرآن کریم:
=== توانایی، قدرت و شکست‌ناپذیری خداوند متعال ===
بیشترین موارد استعمال کلمهٔ «عزیز» در مورد خداوند متعال است که می‌رساند همهٔ انسان‌ها در برابر خداوند متعال، شکست‌پذیرند و قدرت لایزال، غلبه بر دشمنان، قدرت عذاب کردن و بخشیدن، قدرت خلق و تدبیر جهان، قدرت برپایی محشر و شکست ناپذیر مطلق فقط و فقط خداوند متعال می‌باشد:<ref>بقره / ۱۲۹، ۲۰۹، ۲۲۰، ۲۲۸، ۲۴۰، ۲۶۰؛ آل عمران / ۴، ۶، ۱۸، ۶۲، ۱۲۶؛ نساء / ۶۵، ۱۵۸، ۱۶۵ و…</ref> {{قرآن|وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ|ترجمه=و خداوند توانا و حكيم است.|سوره=بقره|آیه=۲۴۰}} کلمه عزیز برای خداوند بیشتر همراه با کلمه حکیم آمده است و گاهی همراه با کلمه قوی و ذوانتقام و غفور و منتقم.


۱. توانایی، قدرت و شکست ناپذیری خداوند متعال: بیشترین موارد استعمال کلمهٔ «عزیز» در مورد خداوند متعال است که می‌رساند همهٔ انسان‌ها در برابر خداوند متعال، شکست پذیرند و قدرت لایزال، غلبه بر دشمنان، قدرت عذاب کردن و بخشیدن، قدرت خلق و تدبیر جهان، قدرت برپایی محشر و شکست ناپذیر مطلق فقط و فقط خداوند متعال می‌باشد.<ref>رک: بقره / ۱۲۹، ۲۰۹، ۲۲۰، ۲۲۸، ۲۴۰، ۲۶۰؛ آل عمران / ۴، ۶، ۱۸، ۶۲، ۱۲۶؛ نساء / ۶۵، ۱۵۸، ۱۶۵ و…</ref>
=== صفت برای قرآن ===
در قرآن کلمه عزیز برای خود قرآن هم استفاده شده است و مترجمان آن را ارجمند، شکست‌ناپذیر، بی همتا معنا کرده‌اند: {{قرآن|وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ|ترجمه=و به راستى كه آن كتابى ارجمند است.|سوره=فصلت|آیه=۴۱}}


۲. پادشاه و حکمران: کلمهٔ عزیز گاهی در مورد شاهان و حکمرانان به کار رفته است، علتش این است که مردم آن‌ها را قدرتمند، غلبه کننده و پیروز می‌دانستند که در واقع همان معنای لغوی عزیز است، هر چند پندار مردم دربارهٔ عزیز بودن این حکمرانان اشتباه بود.<ref>ر. ک. یوسف / ۳۰، ۵۱، ۷۸، ۸۸.</ref>
=== پادشاه و حکمران ===
کلمهٔ عزیز گاهی در مورد شاهان و حکمرانان به کار رفته است، علتش این است که مردم آن‌ها را قدرتمند، غلبه‌کننده و پیروز می‌دانستند که در واقع همان معنای لغوی عزیز است، هر چند پندار مردم دربارهٔ عزیز بودن این حکمرانان اشتباه بود. در قرآن از حاکم [[مصر]] عزیز نام برده شده است.<ref>یوسف / ۳۰، ۵۱، ۷۸، ۸۸.</ref>


۳. احترام و غلبه: به انسان‌های محترم عزیز می‌گویند که گاهی این احترام به خاطر مقامات معنوی است و گاهی نیز به خاطر مقام، ثروت و زور بازو، از این روی به آن‌ها عزیز می‌گویند. بر همین اساس خداوند متعال مؤمنان را هشدار می‌دهد که احترام و غلبه و عزت اصلی در گرو حرکت در صراط مستقیم الهی است و دل بستن به حکومت‌های غیر دینی و مقام و ثروت که زوال پذیرند، پنداری غلط می‌باشد و این خداوند است که چون قدرت دارد و شکست ناپذیر می‌باشد، می‌تواند به انسان‌های مؤمن عزت و احترام دهد و پیروزی نهایی را شامل آن‌ها کند.<ref>ر. ک. آل عمران / ۲۶، نساء / ۱۳۹، یونس / ۶۵، هود / ۹۱، یس / ۱۴، ص/ ۲۳.</ref>
=== احترام و غلبه ===
به انسان‌های محترم عزیز می‌گویند که گاهی این احترام به خاطر مقامات معنوی است و گاهی نیز به خاطر مقام، ثروت و زور بازو. بر همین اساس خداوند متعال مؤمنان را هشدار می‌دهد که احترام و غلبه و عزت اصلی در گرو حرکت در صراط مستقیم الهی است و دل بستن به حکومت‌های غیر دینی و مقام و ثروت که زوال پذیرند، پنداری غلط می‌باشد و این خداوند است که چون قدرت دارد و شکست‌ناپذیر می‌باشد، می‌تواند به انسان‌های مؤمن عزت و احترام دهد و پیروزی نهایی را شامل آن‌ها کند.<ref>آل عمران / ۲۶، نساء / ۱۳۹، یونس / ۶۵، هود / ۹۱، یس / ۱۴، ص/ ۲۳.</ref>


۴. خودخواهی و غرور: به نظر می‌رسد انسان مغرور و خودخواه، خود را پیروز و غالب می‌داند و در اثر هوی و هوس خود را به نوعی شکست ناپذیر و برتر می‌داند، لذا در قرآن کریم آمده است که انسان‌های گنهکار را عزت می‌گیرد؛ یعنی خودشان را عزیز می‌پندارند: {{قرآن|وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّه بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ}}<ref>بقره / ۲۰۶.</ref>؛ «و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: از خدا بترسید، عزت (لجاجت و تعصب) آن‌ها را به گناه می‌کشاند، آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است».
=== خودخواهی و غرور ===
به نظر می‌رسد انسان مغرور و خودخواه، خود را پیروز و غالب می‌داند و در اثر هوی و هوس خود را به نوعی شکست ناپذیر و برتر می‌داند، لذا در قرآن کریم آمده است که انسان‌های گنهکار را عزت می‌گیرد؛ یعنی خودشان را عزیز می‌پندارند: {{قرآن|وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّه بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ|ترجمه=و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: از خدا بترسید، عزت (لجاجت و تعصب) آن‌ها را به گناه می‌کشاند، آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است.|سوره=بقره|آیه=۲۰۶}}


۵. سخت و سخت گیر: خداوند متعال در ترسیم شخصیت الهی رسول گرامی اسلام(ص) می‌فرماید: {{قرآن|لَقَدْ جَاءکمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ}}<ref>توبه / ۱۲۸.</ref>؛ «به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است».
=== سخت و سخت‌گیر ===
خداوند متعال در ترسیم شخصیت رسول اسلام(ص) می‌فرماید: {{قرآن|لَقَدْ جَاءکمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ|ترجمه=به یقین رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است.|سوره=توبه|آیه=۱۲۸}}


خداوند متعال، رحمت پیامبر اکرم(ص) را این گونه توصیف نمود، مؤمنان را هم کسانی می‌داند که بر مؤمنان مهربان باشند؛ ولی برای کفار عزیز باشند؛ یعنی سخت گیر باشند و در مقابل آن‌ها کوتاه نیایند، لذا می‌فرمایند: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کس از شما از آئین خود بر گردد، خداوند جمعیتی را می‌آورد که آن‌ها را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند. (این جمعیت) در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران عزیز هستند. (یعنی سرسخت و نیرومندند) آن‌ها در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند، این فضل خداست که به هر کس بخواهد می‌دهد و فضل خدا وسیع و خداوند داناست».<ref>مائده / ۵۴.</ref>
خداوند متعال مؤمنان را هم کسانی می‌داند که بر مؤمنان مهربان باشند؛ ولی برای کفار عزیز باشند؛ یعنی سختگیر باشند و در مقابل آن‌ها کوتاه نیایند.<ref>مائده / ۵۴.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۳، ص۲۰۶، و ج۱۷، ص۲۷.


۲ـ تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۹۷، ج۲۴، ص۱۶۸.
* المیزان، علامه طباطبایی، ترجمه محمد باقر موسوی همدانی، ج۳، ص۲۰۶، و ج۱۷، ص۲۷.
* تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۹۷، ج۲۴، ص۱۶۸.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


خط ۴۹: خط ۴۹:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۵۹: خط ۵۹:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۵٬۱۴۷

ویرایش