محمدباقر بهبهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳: خط ۱۳:
وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
وحید بهبهانی برای شناسایی مکتب اخباری‌گری از نجف به بهبهان هجرت کرد. بهبهان به دلیل حضور عبدالله سماهیجی از عالمان اخباری، به یکی از مراکز اخباری‌گری تبدیل شده بود. بهبهانی در این مدت با نگارش رساله‌هایی در حجیت اجماع، اصاله البرائه، ردّ قیاس و لزوم اجتهاد، مبانی اخباری‌ها در این موضوعات را نقد کرد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>


بعد از این که شناخت او از مکتب اخباری‌گری و ضعف و سستی این مکتب کامل شد، برای انجام مأموریتی که احساس می‌کرد یعنی انهدام اخباری‌گری به کربلا که مرکز و نقطه ثقل اخباری‌گری بود، هجرت کرد.
وی پس از شناسایی مکتب اخباری‌گری به کربلا هجرت کرد. کربلا در آن دوره، مرکز اخباری‌گری شمرده می‌شد.  


مرجعیت علمی آن روز کربلا به عهده مرحوم صاحب حدائق بود که مردی عالم و سلیم النفس با گرایش اخباری اعتدالی بود. وحید بهبهانی ابتدا در درس ایشان حاضر شد و بعد در جمع عالمان اعلام کرد که او حجت خداست و از آنان خواست از استاد بخواهند چند روز کرسی تدریس خود را به او واگذارد تا حجت خدا را بر آنان تبیین کند و با پذیرش صاحب حدائق، به ابطال مبانی اخباری‌گری پرداخت به گونه‌ای که بعد از چند روز توانست اکثریت شاگردان ممتاز صاحب حدائق را از مکتب اخباری روگردان ساخته و به خود جذب کند.
مرجعیت علمی آن روز کربلا به عهده مرحوم صاحب حدائق بود که مردی عالم و سلیم النفس با گرایش اخباری اعتدالی بود. وحید بهبهانی ابتدا در درس ایشان حاضر شد و بعد در جمع عالمان اعلام کرد که او حجت خداست و از آنان خواست از استاد بخواهند چند روز کرسی تدریس خود را به او واگذارد تا حجت خدا را بر آنان تبیین کند و با پذیرش صاحب حدائق، به ابطال مبانی اخباری‌گری پرداخت به گونه‌ای که بعد از چند روز توانست اکثریت شاگردان ممتاز صاحب حدائق را از مکتب اخباری روگردان ساخته و به خود جذب کند.
صاحب منتهی المقال می‌نویسد: تمام شهرهای عراق، بخصوص کربلا و نجف، قبل از آمدن آقا (وحید بهبهانی) از علمای اخباری پر بود و توجه عوام به آنها بود. جهت‌گیری آنان علیه اجتهاد بقدری شدید بود که اگر ضرورت می‌شد فردی از آنان کتب اصولی را در دست بگیرد، آن را با دستمال می‌گرفت، ولی خداوند شهرهای عراق را به برکت قدوم او (بهبهانی) پاک گردانید و کسانی که بر اثر استیلای اخباریان در احکام دینی و وظائف شرعی خود سرگردان بودند، بوسیله انوار علوم آن بزرگوار هدایت شدند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
صاحب منتهی المقال می‌نویسد: تمام شهرهای عراق، بخصوص کربلا و نجف، قبل از آمدن آقا (وحید بهبهانی) از علمای اخباری پر بود و توجه عوام به آنها بود. جهت‌گیری آنان علیه اجتهاد بقدری شدید بود که اگر ضرورت می‌شد فردی از آنان کتب اصولی را در دست بگیرد، آن را با دستمال می‌گرفت، ولی خداوند شهرهای عراق را به برکت قدوم او (بهبهانی) پاک گردانید و کسانی که بر اثر استیلای اخباریان در احکام دینی و وظائف شرعی خود سرگردان بودند، بوسیله انوار علوم آن بزرگوار هدایت شدند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>


automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش