قیام‌های پس از عاشورا

سؤال

چه قیام‌هایی پس از عاشورا رخ داد؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


قیام‌های پس عاشورا، قیام‌هایی بوده که متأثر از شهادت امام حسین(ع) و برای انتقام و خونخواهی، و براندازی حکومت بنی امیه واقع گشت. توابین، اولین قیام پس از عاشورا بود که در سال ۶۵ق رخ داد. پس از آن قیام مختار بود که از قاتلان امام حسین انتقام گرفت و بر حکومت عراق مسلط شد.

تأثیر عاشورا بر قیام‌های پس از خود

اساس و ریشه بسیاری از نهضت‌های حق طلبانه پس از عاشورا، همانند قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی (ع)، قیام یحیی بن زید، قیام امام حسین (ع) بوده است.[۱] شهادت امام حسین (ع) در تهییج شیعیان و وحدت بخشیدن به آنها تأثیر بسیاری داشت.[۲] برخی گفته‌اند نهضت‌های مهم سیاسی شیعه به عنوان یک مکتب و تشکیلات انقلابی و ریشه دار در میان مسلمین پس از حادثه عاشورا مطرح شد.[۳]

انتشار اخبار کربلا تأثیر زیادی در میان مسلمانان گذاشت، شهادت امام حسین (ع) و یارانش و نهایت قساوتی که در شهادت آنان و اسارت خاندان پاکش آشکار شده بود، سبب نفرت مسلمانان از دستگاه خلافت اموی شد.[۴]

پس از حادثه عاشورا دو گونه مخالفت و قیام بر ضدّ دستگاه یزید و آنگاه خلافت بنی‌امیّه، رخ داد. بخشی از آن، سازمان نیافته و به تعبیر دیگر، حرکت فردی و جسورانه بود. سنگینی آن حادثه، تاب سکوت را (با همه خطراتش) از برخی گرفت و آنها را به ابراز انزجار و اعلان نفرت از دژخیمان اموی واداشت که گاه به کشته شدن آنها می‌انجامید.[۵]

توابین

اولین قیام شیعیان علیه امویان، قیام توابین بود.[۶] نخستین عکس‌العمل همگانی در ارتباط با حادثه کربلا، قیام توّابین بود که توسّط مردم کوفه انجام گرفت؛ چرا که از یک سو، در کوفه شیعیان فراوانی زندگی می‌کردند که به امام علی(ع) و امام حسین(ع) علاقمند بودند و از سوی دیگر، آنان با نامه‌های خود، امام حسین(ع) را به عراق دعوت کردند، و سپس از یاری او سرباز زدند و در واقع امام حسین (ع) و یارانش را تسلیم دشمن کردند و از سوی سوم، جمعی از همین مردم در آن حادثه هولناک مشارکت داشتند.[۷]

تَوّابین، گروهی از شیعیان کوفه که در ۶۵ق به خون‌خواهی امام حسین(ع) قیام کردند. چند ماهی پس از واقعهٔ کربلا (محرم ۶۱)، گروهی از شیعیان کوفه که از یاری نرساندن به امام حسین(ع) سخت اظهار پشیمانی می‌کردند، در خانهٔ سلیمان بن صُرَد خُزاعی گرد آمدند. در این جمع که شمار آنان را حدود ۱۰۰ تن برآورد کرده‌اند، از همه مشهورتر سلیمان بن صرد، صحابی کهن‌سال پیامبر(ص) بود که پیش از آن در پیکار صفین در صف لشکریان امام علی(ع) حضور داشت و خود از کسانی بود که امام حسین(ع) را با نامه، به کوفه دعوت کرده بود. پس از او مُسَیِّب بن نَجبَهٔ فَزاری از اصحاب امام علی(ع) و عبدالله بن سعد بن نُفَیل اَزدی و عبدالله ابن وال تَیمی و رِفاعَة بن شَدّاد بَجَلی ــ که همگی از بزرگان شیعه در کوفه شمرده می‌شدند ــ قابل ذکرند. با آنکه در باب مقدمات این گردهمایی، در منابع تارخی موجود چیزی نیامده است، می‌توان حدس زد که این ۵ نفر ــ و شاید از همه بیشتر سلیمان ــ با توجه به نفوذ آنان، در گردآوردن شیعیان شهر سهم عمده داشته‌اند.[۸]

محور خطابه‌ها در این گردهمایی، اظهار توبه از رها کردن امام حسین(ع) و نیز تصمیم به انتقام از قاتلان و مسببان شهادت آن حضرت بود و سرانجام حاضران به توصیهٔ دیگر بزرگان جمع با سلیمان بن صرد به عنوان رهبر قیام بیعت کردند. سلیمان در نامه‌ای به شیعیان مداین و بصره، ضمن تأکید بر اهداف قیام، ربیع‌الآخر ۶۵ را موعد گرد آمدن هواداران قیام در نُخیلهٔ کوفه ــ که ظاهراً لشکرگاه بود ــ تعیین کرد و پیشنهاد او از سوی شیعیان این دو شهر مورداستقبال قرار گرفت. تعیین این مدت در واقع برای جذب هواداران بیشتر و گردآوری سلاح بود. البته در همان گردهمایی نخستین، کسانی از بزرگان شیعه اموال خود را وقف مخارج قیام کردند.

قیام توابین از معدود حرکتها در سدهٔ نخست هجری است که مضامین دینی در آن به نحو آشکارتری جلوه یافته است.[۹] در این قیام تنها شیعیان نبودند که به توابین پیوستند، بلکه کلیه کسانی که خواهان تغییر اوضاع، و شکستن یوغ ظلم دستگاه حکومت اموی از طریق جنبشی خونین بودند به توابین پیوستند. توابین معتقد بودند که مسئول قتل حسین (ع) در درجه اول حکومت بنی امیه است نه افراد، و لذا به منظور خونخواهی به سوی شام حرکت کردند و گفتند پس از انتقام از بنی امیه، به سراغ جنایتکاران کوفه می‌رویم. انگیزه این جنبش، احساس ندامت از گناه، و شوق به جبران خطا بود. در لابلای سخنان و نامه‌ها و خطبه‌های توابین، احساس عمیق پشیمانی، به خوبی لمس می‌شود. همین انگیزه بود که قیام توابین را در ارزیابی ظاهری به صورت یک قیام انتحارآمیز جلوه گر ساخته بود.[۱۰]

جنبش توابین در سال شصت و یک هجری آغاز شد. توابین از آن تاریخ، پیوسته ساز و برگ جنگی فراهم ساخته و مردم را مخفیانه به خونخواهی حسین(ع) دعوت می‌کردند. مردم نیز از شیعه و غیر شیعه دسته دسته به آن‌ها می‌پیوستند. توابین سرگرم مقدمات قیام بودند که یزید مرد. پس از مرگ یزید، توابین عده‌ای را به اطراف فرستادند تا مردم را دعوت به همکاری کنند. در این هنگام، احتیاط و اختفا را کنار گذاشته علناً به تهیه اسلحه و تجهیزات جنگی پرداختند. در سال ۶۵ قمری نخستین شعله قیام زبانه زد. قیام توابین، گرچه هدف اجتماعی روشنی نداشت، و خیلی زود با شکست رو به رو گردید، ولی بر مردم کوفه تأثیر عمیقی به جا گذاشت و افکار عمومی را برای مبارزه با حکومت بنی امیه آماده ساخت.[۱۱]

قیام مختار

از دیگر قیام‌های شیعی که در نهضت امام حسین (ع) ریشه دارد، قیام مختار ثقفی در سال‌های ۶۶–۶۷ هجری قمری بود. او قبل از قیام امام حسین(ع) از شیعیان معروف کوفه بود و وقتی که مسلم بن عقیل، فرستاده امام حسین(ع) به کوفه رفت، در منزل مختار اقامه کرد.[۱۲]

در سال شصت و شش هجری «مختار بن ابی عُبید ثقفی» در عراق قیام کرد تا انتقام خون حسین (ع) را از قاتلان آن حضرت بگیرد. مختار پس از ورود مسلم بن عقیل به کوفه، با او همکاری می‌کرد، ولی هم‌زمان با گرفتاری و شهادت مسلم، توسط عُبیدالله بن زیاد دستگیر و زندانی شد. او پس از حادثه عاشورا با وساطت عبدالله بن عمر (شوهر خواهرش) نزد یزید، از زندان آزاد گردید و چون در آن ایام «عبدالله بن زبیر» در مکه قیام کرده خود را خلیفه مسلمانان معرفی می‌کرد، مختار رهسپار مکه شد و به همکاری با عبدالله بن زبیر پرداخت.[۱۳]

ورود مختار به کوفه همزمان با شکوفایی قیام توّابین بود. وی با تبلیغات گسترده به کوفیان می‌گفت: جنبش توّابین فاقد سازماندهی نظامی است و لذا نمی‌تواند موفّق و کارآمد باشد.[۱۴]

قیام توّابین با کشته شدن سران نهضت، درهم شکست و شعله انقلاب برای مدّتی به خاموشی گرایید. ولی طولی نکشید که با ظهور «مختار» قیامی دیگر شروع شد که حکومت عراق را به دست گرفت. مختار یکی از چهره‌های سیاسی و پرنفوذی است که با درایت و زیرکیِ خاصّی، با شعار خونخواهیِ امام حسین (ع) قیام کرد.[۱۵]

قیام زید بن علی

از قیام‌های دیگری که ریشه در نهضت امام حسین داشت و یک قیام شیعی بود، قیام زید بن علی امام زین العابدین (ع) بود که در سال ۱۲۰ هجری قمری بوقوع پیوست.[۱۶]

زید بن علی بن الحسین، فرزند امام چهارم شیعیان، به دلیل فشار حکومت اموی، علیه حاکم وقت یعنی هشام بن عبدالملک، دست به قیام مسلحانه زد . قیام زید، یکی از بزرگترین قیام ها علیه حکومت اموی بود که در سال ۱۲۱_۱۲۲ هجری، به منظور امر به معروف و نهی از منکر، و نیز گرفتن انتقام شهدای کربلا در کوفه به وقوع پیوست. این قیام توانست ضربه ای مهلک به بدنه حکومت خاندان اموی وارد کند.[۱۷]

مرحوم مجلسي به هنگام بررسي علت شكست قيام زيد بن علي میگوید چون قدرت بني اميه منسجم و متمركز بود زيد پيروزي نيافت.[۱۸]

در هر صورت قيام زيد بن علي از سنخ نهضت امام حسين (ع) بوده است، منتهاي امر امام حسين (ع) امام به حق بود و مردم را به اطاعت از خويش دعوت مي‌كرد اما زيد مردم را به اطاعت از خويش دعوت نمي نمود بلكه به آنكه مورد رضاي آل محمد6 است مي‌خواند، كه در اين باره كسي جز امام صادق (ع) را در نظر نداشت.[۱۹]

در مورد قيام زيد، دلايل و شواهد فراوانى گواهى مى دهند كه قيام او با اجازه و موافقت حضرت صادق(ع) بوده است.ص۴۱۷.

زيد بن على، برادر امام باقر(ع) و از بزرگان و رجال با فضيلت و عالى قدر خاندان نبوت، و مردى دانشمند، زاهد، پرهيزگار، شجاع و دلير بود و در زمان حكومت بنى اميه زندگى مى كرد.[۲۰]

قيام «زيد بن على بن الحسين عليه السّلام» در برابر «هشام بن عبدالملك» است كه در اوائل ماه صفر سال 121 به شهادت رسيد. نخست قرّاء و اشراف اهل عراق با او بيعت كردند، ولى به هنگام نبرد با «يوسف بن عمر ثقفى» عامل عراق، فرار كردند، «زيد» پس از مقاومت بسيار و زخم‌هاى فراوان شهيد شد، جسدش را پس از دفن بيرون آورده، سرش را جدا كردند، بدنش را به دار زدند و پيكرش را پس از آن به آتش سوختند.[۲۱]

هزاران نفر از شيعيان كوفه، مدائن، واسط، موصل و حتى خراسان با زيد بيعت كردند.(18) جنگ ميان زيد و يوسف بن عمر ثقفى‌فرماندار بصره و كوفه درگرفت و ضمن تلفات زيادى كه دو طرف دادند، نهايتاً زيد شهيد شد.[۲۲]

قیام یحیی بن زید

قيام «يحيى بن زيد». او با هفتاد نفر در برابر سپاه ده هزار نفرى «نصر بن سيّار» ايستاد، آنها را شكست داد و فرمانده آنها را به قتل رساند، پس از آن، سپاه ديگرى به نبرد با او فرستادند، در اين نبرد او و تمام يارانش شهيد گشتند.[۲۳]

بعد از گذشت چند دهه از شهادت امام حسين(ع) قيام‌هاي متعددي در مناطق مختلف جهان اسلام به وقوع پيوست كه يكي از اين قيام‌ها، قيام يحيي‌بن زيد در بيهق بود. زيد بعد از شهادت پدرش بعد از گريزهايي كه از دست امويان داشت به كربلا و سپس به مدائن و ري و در ادامه به سرخس رفت.

قيام يحيي يكي از قيام‌هاي امامي بود كه در اوايل قرن دوم شكل گرفت و تا حدودي نيز موفقيت كسب كرد، ولي به سبب قدرت نيروي مركزي نتوانست دوام بياورد. در هر حال گرد آمدن افرادي دور او نشانه تشيّع آنها بوده و متقابلاً قيام و شهادت يحيي باعث رواج تشيّع در آن منطقه شد.[۲۴]

در زمان حكومت وليد، يحيى بن زيد بن على در جوزجان خراسان عليه ظلم و ستم خاندان اموى قيام كرد و ميان او فرماندار وليد در خراسان سلم بن احوز مازنى‌درگيرى پيش آمد كه در نتيجه آن، يحيى به شهادت رسيد. مازنى سر يحيى را بريد و به عنوان هديه براى وليد فرستاد و بدنش را در خراسان به نمايش گذاشت. بدن يحيى مثل بدن پدرش كه سال‌ها آويزان بود، تا زمانى كه ابو مسلم خراسانى قيام كرد، بر دار بود. ابومسلم پس از اين‌كه مازنى را گشت، بدن زيد را از دار پايين آورد و بر آن نماز گذارد و دفنش كرد. مردم خراسان به مدت هفت روز براى يحيى به عزادارى پرداختند.[۲۵]

یکی از مهم ترین قیام های خونین در دوره پایانی حکومت امویان در خراسان، قیام یحیی بن زید علوی بود. وی که در قیام پدرش حضوری فعال داشته، بعد از شهادت پدر راهی شهرهای عراق و خراسان شد و به مدت سه سال با کوششی خستگی ناپذیر در صدد بیداری مردم آن سامان و تشویق آنان به رهایی از ستم امویان بر آمد.[۲۶]

قیام عباسیان

به شهادت تاریخ، اوّلین جرقّه قیامی که به «قیام عبّاسیان» شهرت دارد، در سال ۱۳۲ ه توسّط گروهی از شیعیان به رهبری ابومسلم خراسانی در خراسان زده شد.آنان به قصد انتقام از بنی‌امیّه که ننگ فاجعه کربلا را در پرونده سیاه خویش داشتند، شوریدند و با شعار «الرِّضا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله» پا به میدان مبارزه گذاشتند، ولی بنی‌العبّاس (شاخه‌ای از بنی‌هاشم) از غفلت و ناآگاهی مردم در شناختِ مصادیق واقعی اهل‌بیت، احساساتِ به هیجان آمده شیعیان را به نفع خود مصادره کردند؛ ولی به یقین مؤثّرترین عامل پیروزی آنان در قلع و قمع کردن بنی‌امیّه، همان شعار خونخواهی امام حسین (ع) و شرح مظلومیّت خاندان آن حضرت بوده است. آنان با انتخاب این شعار، آتش خشم مردم را بر ضدّ بنی‌امیّه برافروختند و سرانجام بساط حکومت ننگین بنی‌امیّه را برچیدند.[۲۷]

عبدالله ابن علی هم به هنگام کشتارِ امویان در شام، از انتقام از قاتلان امام حسین(ع) و زید ابن علی(ع) سخن به میان آورد[۲۸]

مطالعه بیشتر

  1. شخصیت و قیام زید بن علی (علیه‌السلام)؛ سید ابوفاضل رضوی.
  2. ماهیت قیام مختار؛ سید ابوفاضل رضوی.

منابع

  1. حسن ابراهیمی، تاریخ اسلام، (ترجمه)، ج۱، ص۳۵۱، تهران، شرکت انتشارات و مطبوعات، تهران، ۱۳۷۲. ش.
  2. . پاینده، ابوالقاسم، تاریخ سیاسی اسلام، ترجمه ابوالقاسم پایبنده، ج۱، ص۳۵۱، تهران، اسماعیلیان، تهران، ۱۳۶۲ش.
  3. خربوطلی، تاریخ العراق، ص۱۲۳، به نقل از تاریخ سیاسی اسلام، ص۳۵۲.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۶۶.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۶۷.
  6. مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۱۰۰–۱۰۱، بیروت، دارالمعرفه، بیروت؛ تاریخ طبری، ج۵،
  7. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۶۸.
  8. بهرامیان، علی، «توابین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۶، ذیل مدخل.
  9. بهرامیان، علی، «توابین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۶، ذیل مدخل.
  10. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۶ و ۲۳۷ و ۲۳۸.
  11. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۶ و ۲۳۷ و ۲۳۸.
  12. تاریخ طبری، ج۴، ص۴۴۱، مؤسسه اعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
  13. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، ۱۳۹۰ش، ص۲۳۹.
  14. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۷۶.
  15. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۷۳.
  16. همان، ج۵، ص۴۹۱.
  17. حسینی، کیمیا، و محمد بادنج، «بررسی قیام زید بن علی بن الحسین»، پژواک جامعه، سال اول، پاییز و زمستان ۱۳۹۹، شماره ۱، ص۵.
  18. مرآة العقول، به نقل از منتظري، حسينعلي، مباني فقهي حكومت اسلامي، ج۱، ص۳۳۳. تهران : انتشارات سرايي، 1379 .
  19. مرآة العقول، به نقل از منتظري، حسينعلي، مباني فقهي حكومت اسلامي، ج۱، ص۳۳۳. تهران : انتشارات سرايي، 1379 .
  20. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، مؤسسه امام صادق (علیه السلام)، ۱۳۹۰ش، ص۴۱۰.
  21. مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع) ، ج۳، ص۵۹۹. تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶.
  22. رهدار احمد، تشيع پساكربلايى، پگاه حوزه، شماره ۲۴۹، ص۶.
  23. دار الكتب الاسلاميه‌
  24. افلاكيان، مجيد، مهدي پيشوایی، «عوامل مؤثر ورود و گسترش تشيّع امامي در بيهق(سبزوار) از آغاز تا حمله مغول»، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، سال هشتم، شماره اول، بهار 1390، 39 ـ 64
  25. رهدار احمد، تشيع پساكربلايى، پگاه حوزه، شماره ۲۴۹، ص۶.
  26. محمدرضا غضنفری کفشگر، «بررسی زندگی و قیام یحیی بن زید علوی در خراسان در سال 125 ه ق. (انگیزه های قیام او و تناقضات منابع در روایت آن)»، پژوهشنامه تاریخ سال ششم تابستان 1390 شماره ۲۳، ص۱۴۹.
  27. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۶۸۶.
  28. علی بهرامیان، «بنی عباس»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.