فهرست اسامی و اوصاف قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سایر مباحث' به ''
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سایر مباحث' به '')
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قرآن بیش از چهل تعبیر و توصیف مستقل، برای خودش به کار برده است. مقصود از توصیفات مستقل واژه‌هایی هستند که بدون اینکه صفت واژه دیگری قرار گیرند، بر قرآن اطلاق شده‌اند.
قرآن بیش از چهل تعبیر و توصیف مستقل، برای خودش به کار برده است. مقصود از توصیفات مستقل واژه‌هایی هستند که بدون اینکه صفت واژه دیگری قرار گیرند، بر قرآن اطلاق شده‌اند.
* '''قرآن''': {{قرآن|أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ|ترجمه=آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند|سوره=محمد|آیه=۲۴}} «قرآن» در لغت به معنای «خواندنی» است. این واژه در آغاز به صورت وصف در مورد این کتاب آسمانی به کار رفته، ولی تدریجاً جنبهٔ عَلَمیت پیدا کرده است.
* '''قرآن''': {{قرآن|أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ|ترجمه=آیا آنها در قرآن تدبّر نمی‌کنند|سوره=محمد|آیه=۲۴}} «قرآن» در لغت به معنای «خواندنی» است. این واژه در آغاز به صورت وصف در مورد این کتاب آسمانی به کار رفته، ولی تدریجاً جنبه عَلَمیت پیدا کرده است.
* '''کتاب''': {{قرآن|ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ|ترجمه=آن کتابی است که هیچ شکی در آن نیست|سوره=بقره|آیه=۲}} دلیل اطلاق «کتاب» بر قرآن را بعضی به اعتبار اینکه قرآن نوشتنی است یا اینکه در «لوح محفوظ» نوشته شده است، دانسته‌اند. برخی نیز به اعتبار معنای اصلی واژه کتاب (به معنای گردآوردن)، دانسته‌اند.
* '''کتاب''': {{قرآن|ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ|ترجمه=آن کتابی است که هیچ شکی در آن نیست|سوره=بقره|آیه=۲}} دلیل اطلاق «کتاب» بر قرآن را بعضی به اعتبار اینکه قرآن نوشتنی است یا اینکه در «لوح محفوظ» نوشته شده است، دانسته‌اند. برخی نیز به اعتبار معنای اصلی واژه کتاب (به معنای گردآوردن)، دانسته‌اند.
* '''صحف''': {{قرآن|یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً|ترجمه=صحیفه‌های پاک را می‌خواند|سوره=بینه|آیه=۲}} صحف جمع صحیفه است. منظور از صحیفه، الواحی نورانی و غیر مادی است که وحی بر آن ثبت است و از اوصاف قرآن کریم می‌باشد.
* '''صحف''': {{قرآن|یَتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً|ترجمه=صحیفه‌های پاک را می‌خواند|سوره=بینه|آیه=۲}} صحف جمع صحیفه است. منظور از صحیفه، الواحی نورانی و غیر مادی است که وحی بر آن ثبت است و از اوصاف قرآن کریم می‌باشد.
* '''حدیث''': {{قرآن|إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهٰذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا|ترجمه=گویی می‌خواهی بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند!|سوره=کهف|آیه=۶}}. «حدیث» در هنگامی که در مورد قرآن به کار می‌رود، به معنی «سخن» و کلام می‌باشد.
* '''حدیث''': {{قرآن|إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهٰذَا الْحَدِیثِ أَسَفًا|ترجمه=گویی می‌خواهی بخاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی اگر به این گفتار ایمان نیاورند!|سوره=کهف[۱۸]|آیه=۶}}. «حدیث» در هنگامی که در مورد قرآن به کار می‌رود، به معنی «سخن» و کلام می‌باشد.
* '''احسن الحدیث''': {{قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ|ترجمه=خداوند بهترین سخن را نازل کرد|سوره=زمر|آیه=۲۳}}
* '''احسن الحدیث''': {{قرآن|اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ|ترجمه=خداوند بهترین سخن را نازل کرد|سوره=زمر|آیه=۲۳}}
* '''قول''': {{قرآن|أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ|ترجمه=آیا آنها در این گفتار نیندیشیدند|سوره=مؤمنون|آیه=۶۸}}
* '''قول''': {{قرآن|أَفَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ|ترجمه=آیا آنها در این گفتار نیندیشیدند|سوره=مؤمنون|آیه=۶۸}}
* '''کلام الله''': {{قرآن|یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ|ترجمه=سخنان خدا را می‌شنیدند|سوره=بقره|آیه=۷۵}}
* '''کلام الله''': {{قرآن|یَسْمَعُونَ کَلَامَ اللَّهِ|ترجمه=سخنان خدا را می‌شنیدند|سوره=بقره|آیه=۷۵}}
* '''تنزیل''': {{قرآن|وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ|ترجمه=و این قرآن به حقیقت از جانب خدای عالمیان نازل شده است|سوره=شعراء|آیه=۱۹۲}} «تنزیل» به معنی «نازل شده» است. این وصف به دلیل این است که قرآن از طرف خداوند بر قلب پیامبر اکرم(ص) نازل شده، و در واقع از مقام علم الهی به مرحلهٔ الفاظ و مفاهیم بشری تنزّل یافته است.
* '''تنزیل''': {{قرآن|وَإِنَّهُ لَتَنْزِیلُ رَبِّ الْعَالَمِینَ|ترجمه=و این قرآن به حقیقت از جانب خدای عالمیان نازل شده است|سوره=شعراء|آیه=۱۹۲}} «تنزیل» به معنی «نازل شده» است. این وصف به دلیل این است که قرآن از طرف خداوند بر قلب پیامبر اکرم(ص) نازل شده، و در واقع از مقام علم الهی به مرحله الفاظ و مفاهیم بشری تنزّل یافته است.
* '''آیات''': {{قرآن|نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیَاتِ|ترجمه=این سخنان که بر تو می‌خوانیم از آیات الهی و ذکر حکمت آموز است|سوره=آل عمران|آیه=۵۸}} آیات جمع آیه، به معنای نشانه و علامت روشن و گویا است. آیات الهی اموری هستند که به وجود آفریدگار، قدرت، حکمت، عظمت و سایر صفات او گواهی می‌دهند. از این رو در مورد همهٔ آفریدگان، قابل استفاده است. قرآن کریم نیز یکی از نشانه‌های عظیم الهی است و به لحاظ قطعات و جملاتش، «آیات» به صورت جمع بر آن اطلاق شده است.
* '''آیات''': {{قرآن|نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الْآیَاتِ|ترجمه=این سخنان که بر تو می‌خوانیم از آیات الهی و ذکر حکمت آموز است|سوره=آل عمران|آیه=۵۸}} آیات جمع آیه، به معنای نشانه و علامت روشن و گویا است. آیات الهی اموری هستند که به وجود آفریدگار، قدرت، حکمت، عظمت و سایر صفات او گواهی می‌دهند. از این رو در مورد همه آفریدگان، قابل استفاده است. قرآن کریم نیز یکی از نشانه‌های عظیم الهی است و به لحاظ قطعات و جملاتش، «آیات» به صورت جمع بر آن اطلاق شده است.
* '''حق الیقین''': {{قرآن|وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیقِین|ترجمه=و آن یقین خالص است|سوره=حاقه|آیه=۵۱}} یکی از معانی حق، در معنای کلام، اعتقاد و یا ادعای مطابق با واقع به کار می‌رود. استعمال حق در مورد قرآن، یا به لحاظ حقایقی است که از آن‌ها حکایت می‌کند؛ یا به لحاظ درست بودن ادعایش که از طرف خدا نازل شده است.
* '''حق الیقین''': {{قرآن|وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْیقِین|ترجمه=و آن یقین خالص است|سوره=حاقه|آیه=۵۱}} یکی از معانی حق، در معنای کلام، اعتقاد و یا ادعای مطابق با واقع به کار می‌رود. استعمال حق در مورد قرآن، یا به لحاظ حقایقی است که از آن‌ها حکایت می‌کند؛ یا به لحاظ درست بودن ادعایش که از طرف خدا نازل شده است.
* '''برهان''': {{قرآن|قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ|ترجمه=ای مردم، برای هدایت شما از جانب خدا برهانی (محکم) آمد|سوره=نساء|آیه=۱۷۳.}} «برهان» یعنی دلیل روشنی که جای شک و شبهه‌ای باقی نگذارد.
* '''برهان''': {{قرآن|قَدْ جَاءَکُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّکُمْ|ترجمه=ای مردم، برای هدایت شما از جانب خدا برهانی (محکم) آمد|سوره=نساء|آیه=۱۷۳.}} «برهان» یعنی دلیل روشنی که جای شک و شبهه‌ای باقی نگذارد.
* '''بیان''': {{قرآن|هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ|ترجمه=این بیانی برای مردم است|سوره=آل عمران|آیه=۱۳۸}} «بیان» به معنای واضح و روشن شدن است و به معنای روشن کردن و روشن کننده نیز استفاده می‌شود.
* '''بیان''': {{قرآن|هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ|ترجمه=این بیانی برای مردم است|سوره=آل عمران|آیه=۱۳۸}} «بیان» به معنای واضح و روشن شدن است و به معنای روشن کردن و روشن کننده نیز استفاده می‌شود.
* '''تبیان''': {{قرآن|وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ|ترجمه=و ما بر تو این کتاب را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند|سوره=نحل|آیه=۸۹}} اطلاق بیان و تبیان بر قرآن بدین لحاظ است که این کتاب همهٔ حقایقی را که لازم است، بشر از آن‌ها آگاه باشد، روشن کرده است.
* '''تبیان''': {{قرآن|وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ|ترجمه=و ما بر تو این کتاب را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند|سوره=نحل|آیه=۸۹}} اطلاق بیان و تبیان بر قرآن بدین لحاظ است که این کتاب همه حقایقی را که لازم است، بشر از آن‌ها آگاه باشد، روشن کرده است.
* '''بلاغ''': {{قرآن|هذا بَلاغٌ لِلنّاسِ|ترجمه=این [قرآن] ابلاغی برای مردم است [تا به وسیله آن هدایت شوند]|سوره=ابراهیم|آیه=۵۲}} کلمهٔ «بلاغ» به معنای «ابلاغ» یعنی رساندن پیام به‌طور کامل و رسا یا به معنای «کفایت» استعمال می‌شود.
* '''بلاغ''': {{قرآن|هذا بَلاغٌ لِلنّاسِ|ترجمه=این [قرآن] ابلاغی برای مردم است [تا به وسیله آن هدایت شوند]|سوره=ابراهیم|آیه=۵۲}} کلمه «بلاغ» به معنای «ابلاغ» یعنی رساندن پیام به‌طور کامل و رسا یا به معنای «کفایت» استعمال می‌شود.
* '''حکم''': {{قرآن|وَکَذٰلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا|ترجمه=و اینچنین قرآن را فرمانی [گویا و] روشن نازل نمودیم|سوره=رعد|آیه=۳۷}} برای حکم در آیه مورد نظر دو معنای متفاوت ذکر شده است: نخست آنکه قرآن مشتمل بر احکام الزامی است و بین مردم به ویژه در امور مورد اختلاف قضاوت می‌کند، حکم نامیده شده است. دوم آنکه حکم به معنای حکمت باشد و بر قرآن به خاطر اشتمال بر معارف الهی و روشن کننده «حکم» اطلاق شده است.
* '''حکم''': {{قرآن|وَکَذٰلِکَ أَنْزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا|ترجمه=و اینچنین قرآن را فرمانی [گویا و] روشن نازل نمودیم|سوره=رعد|آیه=۳۷}} برای حکم در آیه مورد نظر دو معنای متفاوت ذکر شده است: نخست آنکه قرآن مشتمل بر احکام الزامی است و بین مردم به ویژه در امور مورد اختلاف قضاوت می‌کند، حکم نامیده شده است. دوم آنکه حکم به معنای حکمت باشد و بر قرآن به خاطر اشتمال بر معارف الهی و روشن کننده «حکم» اطلاق شده است.
* '''فرقان''': {{قرآن|تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَیٰ عَبْدِهِ|ترجمه=بزرگوار است پاک خداوندی که فرقان را بر بنده خاص خود نازل فرمود|سوره=فرقان|آیه=۱}} «فرقان» مصدر یا اسم مصدر است و به معنای جداکننده و تفصیل دهنده است.
* '''فرقان''': {{قرآن|تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَیٰ عَبْدِهِ|ترجمه=بزرگوار است پاک خداوندی که فرقان را بر بنده خاص خود نازل فرمود|سوره=فرقان|آیه=۱}} «فرقان» مصدر یا اسم مصدر است و به معنای جداکننده و تفصیل دهنده است.
* '''نور''': {{قرآن|أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا|ترجمه=و نوری تابان به شما فرستادیم.|سوره=نساء|آیه=۱۷۴}} ظاهراً اطلاق «نور» بر قرآن به این لحاظ است که راه سعادت انسان را روشن می‌کند، و او را از حقایق هستی آگاه می‌سازد. ممکن است به لحاظ حقیقت متعالیه آن باشد که از سرچشمه بی‌نهایت نور یعنی خداوند صادر شده است.
* '''نور''': {{قرآن|أَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُورًا مُبِینًا|ترجمه=و نوری تابان به شما فرستادیم.|سوره=نساء|آیه=۱۷۴}} ظاهراً اطلاق «نور» بر قرآن به این لحاظ است که راه سعادت انسان را روشن می‌کند، و او را از حقایق هستی آگاه می‌سازد. ممکن است به لحاظ حقیقت متعالیه آن باشد که از سرچشمه بی‌نهایت نور یعنی خداوند صادر شده است.
* '''بصائر''': {{قرآن|قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ|ترجمه=آیات الهی و کتب آسمانی که سبب بصیرت شماست از طرف پروردگارتان آمد|سوره=انعام|آیه=۴}} «بصائر» جمع بصیرت به معنای بینش است؛ و بر چیزهایی که موجب بینش عقل و دل می‌شود، مانند دلیل و پند اطلاق می‌گردد. آیات قرآن به انسان امکان می‌دهد که راه راست را ببیند، و چشم دل را بینا می‌سازد.
* '''بصائر''': {{قرآن|قَدْ جَاءَکُمْ بَصَائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ|ترجمه=آیات الهی و کتب آسمانی که سبب بصیرت شماست از طرف پروردگارتان آمد|سوره=انعام|آیه=۴}} «بصائر» جمع بصیرت به معنای بینش است و بر چیزهایی که موجب بینش عقل و دل می‌شود، مانند دلیل و پند اطلاق می‌گردد. آیات قرآن به انسان امکان می‌دهد که راه راست را ببیند، و چشم دل را بینا سازد.
* '''هدی''': {{قرآن|هٰذَا هُدًی|ترجمه=این قرآن هدایت خلق است|سوره=جاثیه|آیه=۱۱}} این وصف خصوصیّت راهنما بودن قرآن در سیر انسان به هدف نهایی‌اش یعنی قرب به خدا را می‌رساند.
* '''هدی''': {{قرآن|هٰذَا هُدًی|ترجمه=این قرآن هدایت خلق است|سوره=جاثیه|آیه=۱۱}} این وصف خصوصیّت راهنما بودن قرآن در سیر انسان به هدف نهایی‌اش یعنی قرب به خدا را می‌رساند.
* '''ذکر''': {{قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ|ترجمه=ما ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محفوظ خواهیم داشت.|سوره=حجر|آیه=۹}} ذکر به معنای یاد کردن و به یاد داشتن است؛ و همچنین بر چیزی که موجب یادآوری و عبرت و پند گرفتن شود، نیز اطلاق می‌گردد.
* '''ذکر''': {{قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ|ترجمه=ما ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محفوظ خواهیم داشت.|سوره=حجر|آیه=۹}} ذکر به معنای یاد کردن و به یاد داشتن است؛ و همچنین بر چیزی که موجب یادآوری و عبرت و پند گرفتن شود، نیز اطلاق می‌گردد.
* '''تذکره''': {{قرآن|إِنَّ هٰذِهِ تَذْکِرَةٌ|ترجمه=این آیات (قرآن) برای تذکر و یادآوری فرستاده شد تا هر که بخواهد راهی به سوی خدای خود پیش گیرد|سوره=مزمل|آیه=۱۹}} تذکره از ماده ذکر، به معنای یادبود و یادآوری است. اطلاق ذکر بر قرآن یا به این مناسبت است که مردم را به یاد خدا، یا همهٔ آنچه را که باید به یاد داشت، می‌اندازد. یا به لحاظ یادآوری و نقل داستان پیشینیان و مواعظ و اندرزهای آنان است.
* '''تذکره''': {{قرآن|إِنَّ هٰذِهِ تَذْکِرَةٌ|ترجمه=این آیات (قرآن) برای تذکر و یادآوری فرستاده شد تا هر که بخواهد راهی به سوی خدای خود پیش گیرد|سوره=مزمل|آیه=۱۹}} تذکره از ماده ذکر، به معنای یادبود و یادآوری است. اطلاق ذکر بر قرآن یا به این مناسبت است که مردم را به یاد خدا، یا همه آنچه را که باید به یاد داشت، می‌اندازد. یا به لحاظ یادآوری و نقل داستان پیشینیان و اندرزهای آنان است.
* '''موعظه''': {{قرآن|وَ هُدًی وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ|ترجمه=و راهنما و پندی برای پرهیزکاران|سوره=آل عمران|آیه=۱۳۸}} موعظه در حقیقت عبارت است از چیزی که موجب رقّت و نرمی دل می‌شود، آن را به سوی خدا و پذیرفتن حق مایل ساخته، از سرکشی و عصیان بازمی‌دارد.
* '''موعظه''': {{قرآن|وَ هُدًی وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِینَ|ترجمه=و راهنما و پندی برای پرهیزکاران|سوره=آل عمران|آیه=۱۳۸}} موعظه در حقیقت عبارت است از چیزی که موجب نرمی دل می‌شود، آن را به سوی خدا و پذیرفتن حق مایل ساخته، از سرکشی و عصیان باز می‌دارد.
* '''بشیر و نذیر''': {{قرآن|بَشِیرًا وَنَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ|ترجمه=قرآنی است که (نیکان را به وعده رحمت حق) بشارت می‌دهد و (بدان را از عذاب قهر) می‌ترساند اما اکثر مردم اعراض کرده و (اندرز و نصایحش) نمی‌شنوند.|سوره=فصلت|آیه=۴}} اطلاق «بشیر» و «نذیر» بر قرآن به این لحاظ است که مشتمل بر خبرهای شادکننده، و خبرهای ترس‌آور است.
* '''بشیر و نذیر''': {{قرآن|بَشِیرًا وَنَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ|ترجمه=قرآنی است که (نیکان را به وعده رحمت حق) بشارت می‌دهد و (بدان را از عذاب قهر) می‌ترساند اما اکثر مردم اعراض کرده و (اندرز و نصایحش) نمی‌شنوند.|سوره=فصلت|آیه=۴}} اطلاق «بشیر» و «نذیر» بر قرآن به این لحاظ است که مشتمل بر خبرهای شادکننده، و خبرهای ترس‌آور است.
* '''شفاء''': {{قرآن|یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ|ترجمه=ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست|سوره=یونس|آیه=۵۷}} اطلاق «شفاء» بر قرآن مجید به لحاظ درمان کردن بیماری‌های معنوی انسان می‌باشد.
* '''شفاء''': {{قرآن|یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَشِفَاءٌ|ترجمه=ای مردم! اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است؛ و درمانی برای آنچه در سینه‌هاست|سوره=یونس|آیه=۵۷}} اطلاق «شفاء» بر قرآن مجید به لحاظ درمان کردن بیماری‌های معنوی انسان می‌باشد.
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
== مطالعه بیشتر ==
* جلال‌الدین السیوطی، الاتقان فی علوم القرآن.
* بدرالدین، البرهان فی علوم القرآن.
* محمّد تقی مصباح یزدی، قرآن‌شناسی.
* محمّد بن عبدالرحیم النهاوندی نفحات الرحمان فی تفسیر القرآن، تبیین الفرقان، تهران: مطبعه علمی.
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۳: خط ۳۴:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = اسامی و اوصاف قرآن
| شاخه فرعی۱ = اسامی و اوصاف قرآن
|شاخه فرعی۲ = سایر مباحث
| شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۵۶: خط ۴۷:
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =  
| بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}