فهرست آثار ابن عربی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تلاش می‌شود در کوتاه‌ترین عبارات، ابعاد مختلف شخصیت ابن عربی، اندکی روشن گردد.
ت


== نام و تولد ==
.
محیی‌الدین، ابوعبدالله محمد بن علی بن محمد بن عربی حاتم طائی (از تبار حاتم طائی) اندلسی، عارف مشهور که توسط پیروانش به «شیخ‌الاکبر» ملقب شده است و در اسپانیا وی را «ابن سُراقه» نیز خوانده‌اند. ولی در شرق معمولاً او را ابن عربی می‌گویند.<ref>حلبی، علی‌اصغر، مبانی عرفان و احوال عارفان، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۵۱۵.</ref>


ابن عربی، در ماه رمضان سال ۵۶۰ هـ ق، در مُرسید، به دنیا آمد.<ref>صفوی، صلاح‌الدین، الوافی بالوفیات، تصحیح هلموت ریتر، چاپ دوم، ج۴، ص۱۷۳.</ref> وی در کودکی، همراه پدرش به اشبلیه می‌رود و تحصیلات خود را آغاز می‌کند، در جوانی خوابی دید که زندگی او را تغییر داد. وی سال‌های نخستین زندگی خود را دوران جاهلیت نامیده است. او ده سال در شهرهای اسپانیا و مغرب گذرانید و از استادان مختلف آن نقاط بهره گرفت. در سال ۵۰۹ هـ ق به تونس و سال بعد به قاس رفت و کتاب الاسراء را در سال ۵۹۴ هـ ق، در آن شهر نوشت. در ۵۹۵ هـ ق، در قرطبه، در تشییع جنازه ابن رشد شرکت کرد و سپس به المریّه رفت و در ۵۹۸ هـ ق به تونس بازگشت و از راه قاهره و بیت‌المقدس به زیارت حج رفت، و از دیدن کعبه که برای او نقطه تماس بین غیب و شهود بود، به هیجان آمد و دو سال در مکه ماند و چند کتاب نوشت و اثر معروف خود فتوحات مکّیه را آغاز کرد، و اشعاری سرود که در دیوانی به نام ترجمان الاشراق، گردآوری شده است.
== جایگاه ==
محیی‌الدین ابوعبدالله محمد بن‌ علی‌ بن‌ محمد بن‌ عربی‌ حاتمی‌ اندلسی (از تبار حاتم طائی) عارف مشهور که توسط پیروانش به «شیخ‌الاکبر» ملقب شده است و در اسپانیا وی را «ابن سُراقه» نیز خوانده‌اند. ولی در شرق معمولاً او را ابن عربی می‌گویند.<ref>حلبی، علی‌اصغر، مبانی عرفان و احوال عارفان، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ دوم، ۱۳۷۷، ص۵۱۵.</ref>
 
== زندگی ==
ابن عربی، در ماه رمضان سال ۵۶۰ق در مُرسیه اندلس (اسپانیای امروزی) به‌دنیا آمد.<ref>صفدی، صلاح‌الدین خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، تحقیق هلموت ریتر، بیروت، دار النشر فرانز شتاينر، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۱۷۳.</ref> او در کودکی همراه پدرش به اشبلیه (سویل کنونی) رفت و تحصیلات خود را آغاز کرد. در جوانی خوابی دید که زندگی او را تغییر داد. ابن‌عربی سال‌های نخستین زندگی خود را دوران جاهلیت نامیده است. ابن‌عربی ده سال از زندگی خود را در شهرهای اسپانیا و مغرب گذرانید و از استادان مختلف آن سرزمین‌ها بهره گرفت.  
 
ابن‌عربی در سال ۵۰۹ق به تونس و سال بعد به فاس رفت و کتاب الاسراء را در سال ۵۹۴ هـ ق، در آن شهر نوشت. در ۵۹۵ هـ ق، در قرطبه، در تشییع جنازه ابن رشد شرکت کرد و سپس به المریّه رفت و در ۵۹۸ هـ ق به تونس بازگشت و از راه قاهره و بیت‌المقدس به زیارت حج رفت، و از دیدن کعبه که برای او نقطه تماس بین غیب و شهود بود، به هیجان آمد و دو سال در مکه ماند و چند کتاب نوشت و اثر معروف خود فتوحات مکّیه را آغاز کرد، و اشعاری سرود که در دیوانی به نام ترجمان الاشراق، گردآوری شده است.


در سال ۶۰۰ هـ ق، با گروهی از زوّار، از راه بغداد و موصل، به ملطّیه رفت و در سال ۶۰۱ هـ ق، به آنجا رسید و مورد تکریم و احترام کیخسرو اول، پادشاه قونیه، قرار گرفت؛ باز به مسافرت پرداخت و در ۶۰۹ هـ ق، به قونیه بازگشت و از حلب دیدن کرد و بعد به سیواس رفت و در ملطیّه اقامت گزید و در آنجا پسرش ـ سعدالدین (۶۱۸ هـ ق) به دنیا آمد. سپس آناتولی را به قصد سکونت در دمشق ترک گفت. او در این شهر، مورد انتقاد پیشوایان دین قرار گرفت، اما در میان قضات و اعضای خاندان ایوبی، حامیانی به دست آورد، و در نتیجه خوابی که در ۶۲۷ هـ ق دید، بزرگترین اثر خود، یعنی فصوص‌الحکم را تألیف کرد.
در سال ۶۰۰ هـ ق، با گروهی از زوّار، از راه بغداد و موصل، به ملطّیه رفت و در سال ۶۰۱ هـ ق، به آنجا رسید و مورد تکریم و احترام کیخسرو اول، پادشاه قونیه، قرار گرفت؛ باز به مسافرت پرداخت و در ۶۰۹ هـ ق، به قونیه بازگشت و از حلب دیدن کرد و بعد به سیواس رفت و در ملطیّه اقامت گزید و در آنجا پسرش ـ سعدالدین (۶۱۸ هـ ق) به دنیا آمد. سپس آناتولی را به قصد سکونت در دمشق ترک گفت. او در این شهر، مورد انتقاد پیشوایان دین قرار گرفت، اما در میان قضات و اعضای خاندان ایوبی، حامیانی به دست آورد، و در نتیجه خوابی که در ۶۲۷ هـ ق دید، بزرگترین اثر خود، یعنی فصوص‌الحکم را تألیف کرد.
خط ۲۶: خط ۳۱:
همراه با اشاعه افکار ابن عربی در عامل تسنن، در عالم تشیع نیز افکار و آثار او رواج یافت. برخی از علمای شیعه مثل حاج میرزا حسین نوری، افکار او را نپسندیدند و او را سنّی متعصب خواندند. اما غالباً او را از محبین اهل‌بیت و شیعه خالص دانسته‌اند، همان‌طور که شیخ بهائی در اربعین می‌گوید: چون در محیطی سکونت داشته که سال‌ها تحت تسلط بنی‌امیه و مرکز خلافت آنها بوده، مجبور به تقیه شده است. علمای موافق هر یک به نحوی در تأیید او سخن گفته‌اند. سیدحیدر آملی با وجود انتقاد از وی در خصوص مسئله ولایت، با عناوین و القابی همچون «الشیخ المکمل» و «الشیخ الاعظم» از او نام برده و از مشایخ معتبر صوفیه می‌شمارد و در تقریر و ترویج افکارش، کتب جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار و رساله نقد النقود فی معرفه الوجود و شرحی به نام نص‌النصوص را بر کتاب فصوص‌الحکم نوشته است. شاه نعمه الله ولی کرمانی، که خود از اولیای بزرگ تصوف است و علناً اظهار تشیع می‌کرده، به تعظیم و تکریم او پرداخته است. ابن ابی جمهور احسائی، عالم شیعی در کتاب مجلسی با عنوان شیخ اعظم، از ابن عربی یاد کرده و به نقل اقوال و عباراتش پرداخته و آنها را ترویج می‌کند. قاضی نورالله شوشتری، در مجالس المؤمنین به تفصیل، اثبات تشیع وی کرده و از او در مقابل اعتراضات شیخ علاءالدوله سمنانی دفاع می‌کند. صاحب روضات الجنات نیز پس از انتقاداتی از ابن عربی، به اثبات تشیع او می‌پردازد. البته غالب مخالفان عرفان، با ابن عربی و مسلک او مخالف هستند. ابن عربی از آنان به علماء رسمی یاد می‌کند. یکی از کسانی که در عالم تشیع بیش از همه به تمجید و تحسین ابن عربی پرداخته و آثارش متأثر از افکار اوست، ملاصدرا می‌باشد.<ref>دائرهالمعارف تشیع، تهران، ۱۳۸۰، ج۱، ص۳۴۷، ذیل واژه ابن عربی.</ref>
همراه با اشاعه افکار ابن عربی در عامل تسنن، در عالم تشیع نیز افکار و آثار او رواج یافت. برخی از علمای شیعه مثل حاج میرزا حسین نوری، افکار او را نپسندیدند و او را سنّی متعصب خواندند. اما غالباً او را از محبین اهل‌بیت و شیعه خالص دانسته‌اند، همان‌طور که شیخ بهائی در اربعین می‌گوید: چون در محیطی سکونت داشته که سال‌ها تحت تسلط بنی‌امیه و مرکز خلافت آنها بوده، مجبور به تقیه شده است. علمای موافق هر یک به نحوی در تأیید او سخن گفته‌اند. سیدحیدر آملی با وجود انتقاد از وی در خصوص مسئله ولایت، با عناوین و القابی همچون «الشیخ المکمل» و «الشیخ الاعظم» از او نام برده و از مشایخ معتبر صوفیه می‌شمارد و در تقریر و ترویج افکارش، کتب جامع‌الاسرار و منبع‌الانوار و رساله نقد النقود فی معرفه الوجود و شرحی به نام نص‌النصوص را بر کتاب فصوص‌الحکم نوشته است. شاه نعمه الله ولی کرمانی، که خود از اولیای بزرگ تصوف است و علناً اظهار تشیع می‌کرده، به تعظیم و تکریم او پرداخته است. ابن ابی جمهور احسائی، عالم شیعی در کتاب مجلسی با عنوان شیخ اعظم، از ابن عربی یاد کرده و به نقل اقوال و عباراتش پرداخته و آنها را ترویج می‌کند. قاضی نورالله شوشتری، در مجالس المؤمنین به تفصیل، اثبات تشیع وی کرده و از او در مقابل اعتراضات شیخ علاءالدوله سمنانی دفاع می‌کند. صاحب روضات الجنات نیز پس از انتقاداتی از ابن عربی، به اثبات تشیع او می‌پردازد. البته غالب مخالفان عرفان، با ابن عربی و مسلک او مخالف هستند. ابن عربی از آنان به علماء رسمی یاد می‌کند. یکی از کسانی که در عالم تشیع بیش از همه به تمجید و تحسین ابن عربی پرداخته و آثارش متأثر از افکار اوست، ملاصدرا می‌باشد.<ref>دائرهالمعارف تشیع، تهران، ۱۳۸۰، ج۱، ص۳۴۷، ذیل واژه ابن عربی.</ref>


== عقاید و افکار ==
== اندیشه‌ها ==
ابن عربی را می‌توان بنیانگذار نظام عرفان فلسفی یا فلسفه عرفانی، در تاریخ اسلام به‌شمار آورد. ابن عربی بی آنکه شناخت عقلی و نظری را منکر شود، اصالت شناخت را به کشف و شهود منحصر می‌کند. وی دانش را سه دسته می‌کند. الف: آگاهی عقل که ضرورتاً یا با دلیل حاصل می‌شود. ب: دانش احوال که جز با ذوق، راهی بدان نیست؛ مانند شیرینی عسل. ج: دانش اسرار که فراسوی عقل است و از راه دمیدن روح‌القدس در دل و ذهن انسان، دست می‌دهد و ویژه پیامبران و اولیاء است.
ابن عربی را می‌توان بنیانگذار نظام عرفان فلسفی یا فلسفه عرفانی، در تاریخ اسلام به‌شمار آورد. ابن عربی بی آنکه شناخت عقلی و نظری را منکر شود، اصالت شناخت را به کشف و شهود منحصر می‌کند. وی دانش را سه دسته می‌کند. الف: آگاهی عقل که ضرورتاً یا با دلیل حاصل می‌شود. ب: دانش احوال که جز با ذوق، راهی بدان نیست؛ مانند شیرینی عسل. ج: دانش اسرار که فراسوی عقل است و از راه دمیدن روح‌القدس در دل و ذهن انسان، دست می‌دهد و ویژه پیامبران و اولیاء است.


۶٬۸۱۴

ویرایش