فمینیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۴ سپتامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۰: خط ۲۰:
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیت‌ها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت متفاوت است.
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیت‌ها با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیت متفاوت است.
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیت‌ها نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کم‌بهاتر و با آن نابرابر است.
# جایگاه زنان در بیشتر موقعیت‌ها نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کم‌بهاتر و با آن نابرابر است.
۳. زنان علاوه بر نابرابر بودن و تفاوت داشتن از مردان، تحت ستم نیز قرار دارند یعنی تحت قید و بند تابعیت، تحمیل، سوءاستفاده و بدرفتاری مردان به سر می‌برند، لذا فمینیسم متأثر از اندیشمندان و متفکران غربی سعی در سازمان‌دهی خود و تئوریزه کردن اصول خویش داشت و «به مثابه یک نهضت مقاومت و عکس العمل نهادین آشکار گردید که… در مقابل تبعیض جنسی و نابرابری جنسیتی ناشی از نظام اجتماعی که بر زنان اعمال می‌شود، برای احقاق حقوق انسانی خویش و برای رسیدن به خواسته‌های مشترک و مشخص»،<ref>مجموعه مقالات در روزنامه زن، تهران، انتشارات قله، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۵۵.</ref> بایستد.
#زنان علاوه بر نابرابر بودن و تفاوت داشتن از مردان، تحت ستم نیز قرار دارند یعنی تحت قید و بند تابعیت، تحمیل، سوءاستفاده و بدرفتاری مردان به سر می‌برند، لذا فمینیسم متأثر از اندیشمندان و متفکران غربی سعی در سازمان‌دهی خود و تئوریزه کردن اصول خویش داشت و «به مثابه یک نهضت مقاومت و عکس العمل نهادین آشکار گردید که… در مقابل تبعیض جنسی و نابرابری جنسیتی ناشی از نظام اجتماعی که بر زنان اعمال می‌شود، برای احقاق حقوق انسانی خویش و برای رسیدن به خواسته‌های مشترک و مشخص»،<ref>مجموعه مقالات در روزنامه زن، تهران، انتشارات قله، ۱۳۷۸، ج۱، ص۲۵۵.</ref> بایستد.
 
ظهور فمینیسم و رواج آن در تمامی شاخه‌هایش و با همه تغییر و تحولاتی که در طول سال‌ها داشته است، بیش از آنکه یک نهضت باشد نشانه بحران در تفکر معاصر غربی محصول رنسانس است که در ستیز با واقعیات طبیعی و داده‌های علمی (روان‌شناسی، زیباشناختی) می‌باشد. هدف و نتیجه آن نفی جنسیت و ایجاد دنیای تک‌جنسی است که در اثر زیاده‌روی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقش‌ها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسان‌ها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کم‌هویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید.
ظهور فمینیسم و رواج آن در تمامی شاخه‌هایش و با همه تغییر و تحولاتی که در طول سال‌ها داشته است، بیش از آنکه یک نهضت باشد نشانه بحران در تفکر معاصر غربی محصول رنسانس است که در ستیز با واقعیات طبیعی و داده‌های علمی (روان‌شناسی، زیباشناختی) می‌باشد. هدف و نتیجه آن نفی جنسیت و ایجاد دنیای تک‌جنسی است که در اثر زیاده‌روی و پافشاری روی این هدف توأم با نادیده گرفتن نقش‌ها و کارکردهای ویژه هر صنف از زنان و مردان، نه تنها همانندی مصنوعی و بعضاً انقیاد مردان توسط زنان که آرزوی این نهضت بود، حاصل نشد بلکه موجب تشدید بحران عدم تفاهم انسان‌ها و ایجاد اختلاف و ناسازگاری بین زن و مرد گردید. افزون بر آن باعث کم‌هویتی و سرخوردگی زنان و تحمل افزایش نیروهای کار و فشار روحی شدید در اثر رقابت با مردان گردید.


خط ۴۰: خط ۳۹:
قرآن در نظام خانوادگی تقسیم کار را پذیرفته است. و هریک از زن و مرد طبق سرشت و طبیعت خاص خود مسؤلیت و وظیفه‌ای در خانواده دارد.
قرآن در نظام خانوادگی تقسیم کار را پذیرفته است. و هریک از زن و مرد طبق سرشت و طبیعت خاص خود مسؤلیت و وظیفه‌ای در خانواده دارد.


مرد که از قدرت جسمانی و توانایی بیشتری برخوردار است مسؤلیت‌های سنگین و خرجی همسر و فرزندان بر عهده او نهاده شده و زن که از لطافت و ظرافت و احساس والایی برخوردار است به عنوان پناهگاه شوهر و فرزندانش قلمداد می‌شود و لذا اسلام با توجه به سرشت‌های متفاوت زن و مرد تشابه حقوق زن و مرد را نمی‌پذیرد و این نظریه علاوه بر موافقت با طبیعت زن و مرد مطابق با عدالت نیز هست.<ref>همان، ص۱۴۷–۱۴۴.</ref>
مرد که از قدرت جسمانی و توانایی بیشتری برخوردار است مسؤلیت‌های سنگین و خرجی همسر و فرزندان بر عهده او نهاده شده و زن که از لطافت و ظرافت و احساس والایی برخوردار است به عنوان پناهگاه شوهر و فرزندانش قلمداد می‌شود و لذا اسلام با توجه به سرشت‌های متفاوت زن و مرد تشابه حقوق زن و مرد را نمی‌پذیرد و این نظریه علاوه بر موافقت با طبیعت زن و مرد مطابق با عدالت نیز هست.<ref>همان، ص۱۴۷–۱۴۴.</ref>{{پایان پاسخ}}
 
فرض کنید شخصی هم تجارت‌خانه دارد هم باغ و مزرعه و هم مستغلات یکی از فرزندانش که استعداد تجارت دارد، تجارت‌خانه را به او می‌دهد، دیگری استعداد کشاورزی و باغبانی دارد باغ و مزرعه را به او می‌دهد، سومی استعداد مستغلاتی دارد مستغلات خود را به او می‌دهد. هرسه نوع اموالش از نظر ارزش مالی یکسان است. این شخص با این تقسیم هم عدالت را رعایت کرده هم تساوی حقوق را.
 
در این مثال تساوی بود اما نه تشابه حقوق چون اموالی که به هریک از فرزندان رسید از نظر مالی یکسان بود، ولی تشابه حقوق در کار نبود چون به یکی تجارت‌خانه به دومی باغ و مزرعه و به سومی مستغلات خود را داده است؛ لذا قانون و مقررات اسلامی از این حیث مطابق عدالت هم هست.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


۱۵٬۲۲۱

ویرایش