عالمان به تأویل متشابهات

نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۰۴ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (تکمیل و بارگزاری)
سؤال

در خصوص آيات محكم و متشابه كه عالم به تأویل را، فقط خدا معرفی کرده است توضیح دهید؟

عالمان به محکمات و متشابهات قرآن، در آیه هتفم سوره آل عمران، خدا یا خدا و راسخان در علم که منظور از آن‌ها پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است، دانسته شده است. منشأ این اختلاف در تفسیر معنای واو در عبارت ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ است، که عده ای آن را به معنای شروع جمله جدید می دادند، و علم به تأویل را منحصر در خدا دانسته‌اند. اما بیشتر مفسرین واو را به معنای عاطفه و عالمان به تأویل متشابهات را خدا و راسخان در علم می‌دانند.

متن آیه

معنای تأویل

در لغت به معني «بازگشت دادن چيزي» است. هر كار و يا سخني كه به مقصود برگردد، تأويل ناميده مي‌شود.[۱] و در اصطلاح قرآني، رجوع آيات مشابه به معناي حقيقي و واقعي است.[۲]

انحصار علم به تأویل در خدا

علامه طباطبائي مي‌فرمايد: از ظاهر تعبير قرآن انحصار استفاده مي‌شود و روشن مي گردد كه علم به تأويلات متشابهات، فقط مخصوص خداست.[۳] و تأويلات قرآن را فقط خدا مي‌داند و به هركسي بخواهد مي‌آموزد. مانند پيامبر(ص) و اهل بيت(ع).

در واقع منشأ اختلاف در معنای «واو» در عبارت ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ بعضي از مفسّرين که اين آيه را انحصار در خداوند تفسير مي‌كنند و علم تأويل را مخصوص خدا گرفته‌اند؛ «واو» را به معنای استيناف و به منزله شروع جمله مي‌دانند و قائل هستند كه هرچند راسخان در علم، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند و تأويل قرآن را مي‌دانند، اما این مطلب از روایات و آیات دیگر قابل اثبات است نه از این آیه.[۴]

عالم به تأویل خدا و راسخان در علم

اما بيشتر مفسرين از ظاهر آيه اين طور نتيجه گرفته‌اند كه تأويل متشابهات را خدا و راسخان در علم مي‌دانند. راسخان در علم؛ كساني هستند كه در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روايات متعددي وارد شده است كه راسخان در علم را پيامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسير نموده‌اند. این افراد معنای «واو» را عاطفه می دانند و راسخان به علم را به خدا عطف می کنند، بنابر این معنای آیه اینطور می‌شود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی دانند.»[۵]

امام صادق(ع) فرمودند: «پيامبرخدا(ص) بزرگ ترين راسخان در علم بود و تمام آنچه را كه خداوند نازل فرمود از تأويل و تنزيل قرآن مي‌دانست، خداوند هرگز چيزي به او نازل نكرد كه تأويل آن را به او تعليم نكند، او و اوصياي وي همه اين‌ها را مي‌دانسته‌اند».[۶]


مطالعه بيشتر

۱ـ تفسير نمونه، حضرت آيه الله مكارم شيرازي، ج۲، ص۳۱۹.

۲ـ علوم قرآني، محمد هادي معرفت، ص۳۷۷.

۳ـ الميزان، علامه طباطبائي، ج۳، ص۵۸.


منابع

  1. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، انتشارات تهران، دار الكتب السلاميه، ج۲۶، ۱۳۷۳، ج۲، ص۳۲.
  2. معرفت، محمد هادي، التفسير والمسفرون، آستان رضويه مقدسه، ۱۴۱۸، ج۱، ص۱۹.
  3. طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان فی علوم القرآن، انتشارات اسراء، ج۳، ص۵۸ .
  4. ر .ك؛ الميزان، ج۳، ص۶۲ ـ ۵۸.
  5. ر .ك؛ تفسير نمونه، ج۲، ص۳۲۵.
  6. ر. ك: العروسي الحويزي، نور الثقلين، انتشارات اسماعيليان، ذيل سوره ال عمران آيه ۷ ؛ و ر. ك: البحراني،هاشم ، البرهان، ذيل آيه ۷ سوره آل عمران.