شرور و عدل الهی از نظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «سختی و گرفتاری، هم تربیت‌کنندهٔ فرد و هم بیدارکنندهٔ ملت‌هاست. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکنندهٔ انسان‌های خفته و تحریک‌کنندهٔ عزم‌ها و اراده‌هاست… سختی همچون کیمیا جان و روان آدمی را عوض می‌کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلاء. این دو، نبوغ می‌آفرینند و از مواد افسرده و بی‌فروغ، گوهرهایی تابناک و درخشان به‌وجود می‌آورند. ‏»<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۵۶.</ref>}}
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «سختی و گرفتاری، هم تربیت‌کنندهٔ فرد و هم بیدارکنندهٔ ملت‌هاست. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکنندهٔ انسان‌های خفته و تحریک‌کنندهٔ عزم‌ها و اراده‌هاست… سختی همچون کیمیا جان و روان آدمی را عوض می‌کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلا. این دو، نبوغ می‌آفرینند و از مواد افسرده و بی‌فروغ، گوهرهایی تابناک و درخشان به‌وجود می‌آورند‏».<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۵۶.</ref>
}}
...
...


== طرح بحث ==
== طرح بحث ==
مطهری، به سبک حکما و بنابر پاسخ آنان به مسائل مربوط به شرور، در بارهٔ نسبت شر و عدل الهی سه سؤال اساسی را شایستهٔ پاسخگویی می‌داند:
مطهری، به سبک حکما و بنا بر پاسخ آنان به مسائل مربوط به شرور، دربارهٔ نسبت شر و عدل الهی سه سؤال اساسی را شایستهٔ پاسخگویی می‌داند:
* ماهیت شرور چیست؟ آیا شرور و بدی‌ها امور واقعی هستند یا از سنخ نیستی‌اند؟
* ماهیت شرور چیست؟ آیا شرور و بدی‌ها امور واقعی هستند یا از سنخ نیستی‌اند؟
* با قطع نظر از وجودی یا عدمی‌بودن شر، آیا امور خیر عالم با امور شر آن قابل تفکیک هستند؟ اگر نیستند، در مجموع، خیرات عالم بیشتر است یا شرور آن یا اینکه با هم مساوی‌اند؟
* با قطع نظر از وجودی یا عدمی‌بودن شر، آیا امور خیر عالم با امور شر آن قابل تفکیک هستند؟ اگر نیستند، در مجموع، خیرات عالم بیشتر است یا شرور آن یا اینکه با هم مساوی‌اند؟
* خواه شرور عدمی باشند یا وجودی و خواه شرور و خیرات عالم قابل تفکیک باشند یا نباشند، آیا امور شر یا خیر تماماً شر یا خیرند یا در هر کدام بهره‌ای از دیگری وجود دارد؟<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۳–۱۲۴.</ref>
* خواه شرور عدمی باشند یا وجودی و خواه شرور و خیرات عالم قابل تفکیک باشند یا نباشند، آیا امور شر یا خیر تماماً شر یا خیرند یا در هر کدام بهره‌ای از دیگری وجود دارد؟<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۳–۱۲۴.</ref>
پاسخ‌های مطهری به سؤال اول از سؤالات سه‌گانهٔ بالا از این قرار است:


شرور از جنس نیستی هستند؛ این به آن معناست که بدی‌ها وجود خارجی ندارند و حاصل از عدم وجودند؛ کوری عدم بینایی، نداری عدم دارایی و بیماری عدم سلامتی است. خداوند منشأ وجود است و عدم وجود خالقی ندارد و از محدودیت موجودات مادی پیدا شده است. پس، به قول حکما، شرور مجعول بالذات نیستند، بلکه مجعول بالعرض و بالتّبع هستند. همچنین، در بسیاری موارد شربودن موجودی برای موجود دیگر از نوع شر بالاضافه و نسبی است؛ یعنی، آن موجود از آن جهت که موجود است مخلوق الهی است و وجودش برای خودش خیر است، ولی وجود او شری را متوجه موجود دیگر می‌کند و این از عوارض محدودیت موجودات و تعارضات عالم مادی است که ذاتی این عالم است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۵–۱۲۹.</ref>
== ماهیت عدمی شر ==
پ
 
از نظر مطهری منظور کسانی که می‌گویند «شر عدمی است» این نیست که آنچه به نام‌ شر شناخته می‌شود وجود ندارد تا گفته شود این گزاره خلاف ضرورت است. امور شر چون کوری، کری، بیماری، ظلم، جهل، ناتوانی، مرگ، زلزله و غیره وجود دارد و  کسی نمی‌تواند نه منکر وجود آن شود و نه منکر شر بودنشان. همچنین به این معنا هم نیست که چون شر عدمی است، پس وجود ندارد و چون شری وجود ندارد، پس انسان وظیفه‌ای ندارد؛ زیرا وظیفه‌ٔ انسان مبارزه با بدی‌ها و بدها و تحصیل خوبی‌ها و تأیید خوب‌ها است و چون‌ هر وضعی خوب است و بد نیست، پس باید از وضع موجود راضی بود و آن را بهترین وضع ممکن دانست.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۱۲۶.</ref>
 
منظور از عدمی‌بودن شر این است که امور شر همه‌ از نوع نیستی و فقدان هستند و وجود آنها از نوع وجود کمبودها و خلأها است. از این جهت شر هستند که خود نابودی و نیستی یا کمبود و خلأ هستند و یا منشأ نابودی و نیستی و کمبودی و خلأ هستند. نقش انسان در نظام تکاملی ضروری جهان، جبران کمبودها و پر کردن خلأها و ریشه‌کن‌کردن ریشه‌های این خلاها و کمبودهاست. این تحلیل اثرش‌ این است که این فکر را از مغز انسان خارج می‌کند که شرور را کی آفریده است‌؛ چرا بعضی وجودات خیرند و بعضی شر؛ روشن می‌کند که آنچه شر است از نوع‌ هستی نیست، بلکه از نوع خلأ و نیستی است.
 
پس شرور از جنس نیستی هستند؛ این به آن معناست که بدی‌ها وجود خارجی ندارند و حاصل از عدم وجودند؛ کوری عدم بینایی، نداری عدم دارایی و بیماری عدم سلامتی است. خداوند منشأ وجود است و عدم وجود خالقی ندارد و از محدودیت موجودات مادی پیدا شده است. پس، به قول حکما، شرور مجعول بالذات نیستند، بلکه مجعول بالعرض و بالتّبع هستند. همچنین، در بسیاری موارد شربودن موجودی برای موجود دیگر از نوع شر بالاضافه و نسبی است؛ یعنی، آن موجود از آن جهت که موجود است مخلوق الهی است و وجودش برای خودش خیر است، ولی وجود او شری را متوجه موجود دیگر می‌کند و این از عوارض محدودیت موجودات و تعارضات عالم مادی است که ذاتی این عالم است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۲۵–۱۲۹.</ref>


=== بخش پنجم: فواید شرور ===
=== بخش پنجم: فواید شرور ===
۶٬۸۱۴

ویرایش