روزه از نگاه مولانا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مولانا عارف و شاعر قرن هفتم، روزه را از ستون‌های دین خوانده و آن‌را به کوزه‌ای تشبیه کرده که آب حیات را در خود جای داده و [[روزه‌خواری]] را شکستنِ کوزهٔ آب حیات دانسته است. [[مولوی]] تشبیهات متنوعی برای روزه آورده است. آتشی که پلیدی‌های نفس را می‌سوزاند، قَدَحی که بازار همه باده‌های دنیایی را می‌شکند و منجنیقی که می‌تواند دیوار قلعه تیرگی و ظلمتِ کفرِ درون را ویران کند، از جمله تشبیهات مولانا برای روزه است.


مولانا خود بیشتر ایام سال را به روزه می‌گذرانیده و به همین جهت جسمی نحیف داشته است. از نگاه مولانا، سختی گرسنگی موجب نورانی شدن انسان و صعودش بر افلاک معرفت می‌شود. او معتقد بود روزه انسان را به جایگاه بلندی می‌رساند و سبب رزق معنوی می‌گردد. در آثار مولوی، روزه به بند دهان، سنگِ صوم و سپرِ روزه نیز تشبیه شده است.


'''روزه از نگاه مولانا''' یکی از پنج ستون دین است. براساس اشعار مولانا، او از روزه‌داری بهره‌های بسیار برده و به همین جهت بسیار از روزه و برکات روزه‌داری سخن گفته است. روزه در آثار [[مولوی]] از جایگاه مهمی برخوردار است و غزل‌ها و اشعار و ابیات زیادی درباره ارزش و مقام آن سروده است. مولوی [[روزه]] و سختی گرسنگی را موجب نورانی شدن انسان و صعودش بر افلاک معرفت معرفی کرده است. مولانا روزه را به چیزهای زیادی تشبیه کرده و روزه را امری می‌داند که انسان را به مرتبه رفیعی می‌داند و سبب رزق معنوی می‌شود. در آثار مولوی، روزه به بند دهان، می لعل رمضانی، قدح رمضانی، منجنیقِ صوم، سنگِ صوم، سپرِ روزه و ... تشبیه شده است.
گفته شده مولانا بیشتر ایام سال را به روزه می‌گذرانیده است.
== اهمیت‌دادن و اصرار مولانا بر روزه ==
درباره مولانا گفته شده که از کم‌خواری و روزه‌داری، بهره‌های عظیم می‌برده و به همین سبب در کلمات و اشعار او ذکر روزه فراوان رفته و از برکات روزه سخن بسیار گفته است.<ref>سروش، «شرح غزلیات شمس»، جلسه شانزدهم، ص۲.</ref>
در احوال مولانا نوشته‌اند که مردی لاغر و زردروی بود. این حالت نزاری هم به سبب کم‌خوری او بوده است. شمس تبریزی او را از خواندن و چله‌نشینی منع کرد و به موارد دیگری سفارش کرد که در آن بهتر می‌توانی خدا را بیابی و روزه یکی از همین موارد بوده است.<ref>سروش، «شرح غزلیات شمس»، جلسه شانزدهم، ص۲-۳.</ref>
مولانا در مثنوی بیشتر دربارهٔ جوع عارفانه یا گرسنگی اختیاری سخن گفته است و فریضهٔ روزه را نیز در مطاوی آن آورده است. او بیشتر ایام سال را به روزه می گذرانیده و به افطار نیز به اندک مایه‌ای بسنده می‌کرده است. با وجود این طعام ناچیز، به چالاکی چرخ می‌زده و رقص و سماع‌های طولانی و بس سنگین ترتیب می‌داده است به نحوی که کسی نمی‌توانست با او همراهی کند. وی معتقد بود که: «قوت جبریل از مطبخ نبود» از این رو اندامی نحیف و استخوانی داشت. نقل است که روزی به حمام درآمد وبه جسم لاغر خود نگاهی کرد و گفت: در تمام عمر خود از کسی شرمسار نشدم مگر امروز که از این جسم خجالت می‌کشم. اما چه کنم که آسایش من در رنج اوست.<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
مولانا در یک شعر، مصرعی را چنین سروده است: «دوهزار خشک لب بین به کناز حوض کوثر». در تفسیر این بیت آورده‌اند که مومنان دور حوض کوثر جمع می‌شوند و از دست ساقی کوثر جرعه می‌گیرند. بنابر این مصرع، آن جرعه را به خشک لب‌ها می‌دهند یعنی به کسانی که تشنگی کشیده‌اند نه افرادی که از نعمت‌ها استفاده کرده جای دیگر تشنگی خود را رفع کرده‌اند و این مطلب در روایت نیز آمده است.<ref>سروش، «شرح غزلیات شمس»، جلسه شانزدهم، ص۳.</ref>
== روزه در قالب تشبیه ==
== روزه در قالب تشبیه ==
جنبه مذهبی واقعی شعر مولانا در تلمیحات و اشارات بی‌شمار او به روزه آشکار می‌شود، و پاره‌ای از این اشعار در ستایش روزه [[ماه مبارک رمضان]] است.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>
جنبه مذهبی واقعی شعر مولانا در تلمیحات و اشارات بی‌شمار او به روزه آشکار می‌شود، و پاره‌ای از این اشعار در ستایش روزه [[ماه مبارک رمضان]] است.<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>


در آثار مولانا، ماه رمضان و روزه به چیزهای گوناگونی مانند شده است. وی در دیوان شمس، گاه ماه رمضان را «بند دهان» خوانده است: «ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد / زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند» و در ادامهٔ همین غزل، روزه را به قدحی مانند می‌کند که بازار همه باده‌های دنیایی را می‌شکند و بی جام و باده بزمی سراسر طَرَب برپا می‌دارد: «آمد قدح روزه، بشکست قدح‌ها را / تا منکر این عشرت بی باده طرب بیند».  
در آثار مولانا، ماه رمضان و روزه به چیزهای گوناگونی مانند شده است. وی در دیوان شمس، گاه ماه رمضان را «بند دهان» خوانده است: «ماه رمضان آمد، آن بند دهان آمد / زد بر دهن بسته تا لذت لب بیند» و در ادامهٔ همین غزل، روزه را به قدحی از شراب مانند می‌کند که بازار همه باده‌های دنیایی را می‌شکند و بی جام و باده بزمی سراسر طرب برپا می‌دارد: «آمد قدح روزه، بشکست قدح‌ها را / تا منکر این عشرت بی باده طرب بیند». در جایی دیگر هم از روزه با تعبیر «مِی لعل رمضانی» یاد می‌کند؛ اما گاه نیز روزه را آتشی می‌داند که پلیدی‌های نفس را می‌سوزاند، از این رو همچون شرابِ آتش‌گون طراوت و مغزِ جان را سبب می‌شود: «اگر آتش است روزه، تو زلال بین نه کوزه / تری دماغت آرد چو شراب همچو آذر». در بخش‌های دیگری از دیوان شمس، مولانا روزه را به صورت اضافه تشبیهی، با این ترکیب‌ها یاد کرده است: «منجنیقِ صوم»، «قافِ صیام»، «سنگِ صوم»، «شِکرِ روزه»، «شررِ روزه»، «صفرای صیام»، «سپرِ روزه» و «اسب تازیِ صیام». مولانا در غزلی روزه را به منجنیقی مانند کرده که می‌تواند دیوار قلعه تیرگی و ظلمتِ کفرِ درون را ویران کند: «به گرد قلعه ظلمت نماندی سنگ یک پاره / اگر خود منجنیق صوم دایم سوی باره [= دیوار] ستی؛ بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر / اگر بودی مسلمانی، مؤذن بر مناره ستی»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
 
مولوی در شعری از روزه با تعبیر «مِی لعل رمضانی» یاد می‌کند؛ اما گاه نیز روزه را آتشی می‌داند که پلیدی‌های نفس را می‌سوزاند، از این رو همچون شرابِ آتش‌گون طراوت و مغزِ جان را سبب می‌شود: «اگر آتش است روزه، تو زلال بین نه کوزه / تری دماغت آرد چو شراب همچو آذر». در بخش‌های دیگری از دیوان شمس، مولانا روزه را به صورت اضافه تشبیهی، با این ترکیب‌ها یاد کرده است: «منجنیقِ صوم»، «قافِ صیام»، «سنگِ صوم»، «شِکرِ روزه»، «شررِ روزه»، «صفرای صیام»، «سپرِ روزه» و «اسب تازیِ صیام». مولانا در غزلی روزه را به منجنیقی مانند کرده که می‌تواند دیوار قلعه تیرگی و ظلمتِ کفرِ درون را ویران کند: «به گرد قلعه ظلمت نماندی سنگ یک پاره / اگر خود منجنیق صوم دایم سوی باره [= دیوار] ستی؛ بزن این منجنیق صوم قلعه کفر و ظلمت بر / اگر بودی مسلمانی، مؤذن بر مناره ستی»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>


در نظر مولانا روزه همچون مادری است که در ماه مبارک رمضان به نزد کودکانش می‌آید: «سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه / مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه.»<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>
در نظر مولانا روزه همچون مادری است که در ماه مبارک رمضان به نزد کودکانش می‌آید: «سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه / مهل ای طفل به سستی طرف چادر روزه.»<ref>شیمل، آنِماری، من بادم و تو آتش، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران، توس، ۱۴۰۰، ص۱۶۲ و ۱۶۳.</ref>
خط ۲۲: خط ۳۱:
قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزه‌داری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است: «می‌بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام / گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام؛ گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات / دان که اسب تازی تو هست در میدان، صیام»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
قدر و جایگاه روزهٔ اصیل در نظر مولانا آنچنان بالا است که وی چندین قطعه شعر را به تمامی دربارهٔ روزه و بر اساس مضمون صوم و روزه‌داری سروده است. این عارف سده هفتم هجری حتی چندین غزل را با ردیف «روزه» و «صیام» سروده است، از جمله این غزل بلند که با ردیف «صیام» ساخته شده است: «می‌بسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام / گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام؛ گر تو را سودای معراج است بر چرخ حیات / دان که اسب تازی تو هست در میدان، صیام»<ref>دولتشاهی، امیرحسین، [https://www.irna.ir/news/82556358/%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%88%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%B1%D9%85%D8%B6%D8%A7%D9%86-%DA%86%D9%87-%DA%AF%D9%81%D8%AA%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA مولانادرباره روزه وماه رمضان چه گفته است]، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۶، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>


یکی از مهمترین ابعاد روزه از نظر مولانا نگرش تبدیلی و امکانی است که در مهمترین شاخصه روزه؛ یعنی گرسنگی خود را نشان می‌دهد. وی با محور قرار دادن جوع و تقابل آن با خورش دنیوی به توصیف و مصداق‌یابی در محور جانشینی و همنشینی می‌پردازد. گرسنگی در این بافت به هم‌بسته‌های معنایی و مصداقی خود خاصیتی استعلایی و خدایی می‌دهد. در مقابل، خورش‌های دنیوی، بنابر خاصیت تبدیلی خود، به وابسته‌های خود، وجهه و نمودی حیوانی و سافل می‌دهد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>
یکی از مهمترین ابعاد روزه از نظر مولانا که برخاسته از تفکر و جهانبینی خاص اوست، نگرش تبدیلی و امکانی است که در مهمترین شاخصه روزه؛ یعنی گرسنگی خود را نشان می‌دهد. وی با محور قرار دادن جوع و تقابل آن با خورش دنیوی به توصیف و مصداق‌یابی در محور جانشینی و همنشینی می‌پردازد. گرسنگی در این بافت به هم‌بسته‌های معنایی و مصداقی خود خاصیتی استعلایی و خدایی می‌دهد. در مقابل، خورش‌های دنیوی، بنابر خاصیت تبدیلی خود، به وابسته‌های خود، وجهه و نمودی حیوانی و سافل می‌دهد.<ref>یوسف پور، محمدکاظم، بتلاب اکبرآبادی، محسن، «ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی»، فصلنامه پژوهشنامه زبان و ادب فارسی، شماره ۴، ۱۳۹۷، ص۱۵۷ تا ۱۷۴.</ref>


'''روزه نگرفتن، شکستنِ کوزه آب حیات است'''
'''روزه نگرفتن، شکستنِ کوزه آب حیات است'''
خط ۶۸: خط ۷۷:


چند شب‌ها خواب را گشتی اسیر / یک شبی بیدار شو دولت بگیر»''<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>''
چند شب‌ها خواب را گشتی اسیر / یک شبی بیدار شو دولت بگیر»''<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>''
=== روزه‌داری مولانا ===
مولانا در مثنوی بیشتر دربارهٔ جوع عارفانه یا گرسنگی اختیاری سخن گفته است و فریضهٔ روزه را نیز در مطاوی آن آورده است. او بیشتر ایام سال را به روزه می گذرانیده و به افطار نیز به اندک مایه‌ای بسنده می‌کرده است. با وجود این طعام ناچیز، به چالاکی چرخ می‌زده و رقص و سماع‌های طولانی و بس سنگین ترتیب می‌داده است به نحوی که کسی نمی‌توانست با او همراهی کند. وی معتقد بود که: «قوت جبریل از مطبخ نبود» از این رو اندامی نحیف و استخوانی داشت. نقل است که روزی به حمام درآمد وبه جسم لاغر خود نگاهی کرد و گفت: در تمام عمر خود از کسی شرمسار نشدم مگر امروز که از این جسم خجالت می‌کشم. اما چه کنم که آسایش من در رنج اوست.<ref>[http://merati.blogfa.com/post/88 روزه در مثنوی]، سایت چکاوک، تاریخ درج مطلب: ۱۳۹۰، تاریخ بازدید: ۱۴۰۱.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
خط ۸۸: خط ۹۴:
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =شد
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده=
  | بازبینی نویسنده=
  | تکمیل =
  | تکمیل =
۱۵٬۱۶۱

ویرایش