سؤال

در روایتی امام صادق فرمود: «زن به منزله قلاده‌ای است که در گردن خود می‌افکنی، پس ببین که چگونه‌ای قلاده‌ای برای خود می‌گیری» آیا این بدان معناست که از دید امام صادق، شیعیان به منزله سگانی هستند که زنان‌شان هم‌چون قلاده‌ای در گردن‌شان است؛ یعنی مردان شیعه سگ و زنان شیعه قلاده هستند؟

امام صادق(ع)‌ در روایتی زن را قِلادَه (گردنبند) برای مرد دانسته است. توصیف زن به گردنبند را برای این دانسته‌اند که مردان، زنانی پاکدامن و خوش‌اخلاق برای خود انتخاب کند. عالمان این حدیث را به جهت سند، مُرسَل بودن و غیرقابل استناد دانسته‌اند.

امام صادق(ع) برای این توصیف از کلمه «قِلادَه» استفاده کرده که به معنای گردنبند است. البته این کلمه در ادبیات فارسی با تغییراتی در حرکات به معنای دیگری استفاده شده است. این استفاده در ادبیات فارسی متفاوت از کاربرد عربی آن است.

روایت

این حدیث را مرحوم کلینی با عبارت «عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ» نقل کرده است[۲] که به معنای مُرسَل بودن سند روایت و غیرقابل استناد بودن آن است.[۳] کتاب دعائم الاسلام نیز این روایت را از رسول خدا(ص) بدون سند نقل کرده است.[۴]

تفاوت معنایی قلاده در گویش عربی و فارسی

قلاده جمع «قلد» به چیزی گویند که در گردن انداخته شود و تقلید در دین هم از همین معناست که انسان به گردن می‌گیرد تا سخن مرجع دین را بپذیرد.[۵]

کلمه قلاده در عرف امروزی فارسی زبانان در مورد شمارش حیوانات وحشی استعمال می‌شود (چند قلاده شیر، دو قلاده روباه و ...) در حالی که در زبان عرب به معنای گردنبندی است برای زینت به گردن آویخته می‌شود. عرب به قلاده سگ «حرج» گوید که جمعش «حراج» است.[۶] معنای حدیث امام صادق(ص) این است که زن همانند گردنبندی است که همواره با انسان است و در دیگر روایات اسلامی نیز قلاده به معنای گردنبند استفاده شده است.[۷]

پیام‌های تربیتی اینگونه روایات

  • محققان معتقدند تشبیه زنان به گردنبند در این روایت، به این معنا نیست که آنان را چون کالایی در نظر گرفت؛ زیرا امام صادق(ع) در بخش پایانی حدیث اعلام کرده که قیمت‌گذاری زنان امکان‌پذیر نیست. بانوان نیک به قدری ارزشمند هستند که اگر هرچه طلا و نقره در اختیار داریم را به عنوان مهریه آنان در نظر بگیریم، نخواهیم توانست بخشی از ارزش آنان را جبران کنیم و در طرف مقابل، اگر حتی تکه‌ای از خاک را به عنوان مهریه‌ای برای یک زن بدسیرت در نظر بگیریم، دچار خسارت شده‌ایم؛ چون خاک بی‌آزار - بلکه مفید - به مراتب ارزشمندتر از زنی است که دین و دنیای مرد را نابود کند:

    منابع

    1. کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱.
    2. کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱: عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ‏
    3. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۲۰، ص۲۱. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۶ ق، ج۱۲، ص۳۲۸.
    4. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۹۸، حدیث۷۲۶: «وَ عَنْهُ ص أَنَّهُ قَالَ: إِنَّمَا الْمَرْأَةُ قِلَادَةٌ فَلْیَنْظُرْ أَحَدُکُمْ بِمَا یَتَقَلَّدُهُ».
    5. جوهری، اسماعیل، الصحاح، ج۲، ص۵۲۷، ذیل ماده «قلد». ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغه، ذیل ماده «قلد».
    6. فراهیدی، خلیل، العین، ج۳، ص۷۷.
    7. کلینی، محمد بن یعقوب، گزیده کافی، ترجمه: محمد باقر بهبودی، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج۵، ص۱۵۷.
    8. کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱.