سؤال
راه‌های درمان بدبینی چیست؟

راه‌های درمان بدبینی، ترتیب اثر ندادن به گمان بد، خودتربیتی و نیکو دانستن کارهای دیگران هنگام شک، است. توجه به پیامدهای بدبینی و فوائد خوش‌بینی نیز در درمان سوء ظن مؤثر دانسته شده است.

تلقین جملات مثبت، مانند «من خوش‌بین هستم»، پرهیز از تَجسّس در کارهای دیگران و دوری از افراد بدبین، از دیگر روش‌های درمان بدبینی است.

یاد خدا

بدبینی گناه است و گناه زمانی انجام می‌گردد که انسان به غفلت دچار شده است؛ بنابراین شخص بدبین باید با ذکر خدا، دعا و قرآن حالت مراقبه را در نَفْس تقویت کرده و با غفلت‌زدایی به درمان بدبینی بپردازد. بر اساس روایتی، امام صادق(ع) سفارش کرده هنگام وسوسه ذکر «لاَ إلَهَ إلاّ الله» گفته شود.[۱]

توجه به پیامدهای بدبینی

توجه به پیامدهای بدگمانی در درمان آن مؤثر است.[۲]

بدبینی باعث می‌شود دیگر رذائل اخلاقی، مانند کینه، غیبت، دشمنی و حسادت در انسان ایجاد شود.[۳] احساس ناامنی در جامعه، از دست دادن دوستان[۴] و تنهایی،[۵] از دیگر پیامدهای بدبینی است.

توجه به فوائد خوش‌بینی

توجه به فوائد خوش‌بینی در ایجاد انگیزه برای درمان سوء ظن مؤثر است. برخی از این فوائد که در روایات به آن اشاره شده چنین است:‌

  • سلامت و نشاط بدنی و روحی؛ افراد خوش بین به مردم، خدا و هستی، از سلامت روانی و بدنی بیشتری برخوردارند.
  • جلب لطف خدا؛ انسان‌های خوش‌بین مورد لطف خاص خدا قرار می‌گیرند.
  • خدا طبق گمان بنده خود با او عمل می‌کند؛ اگر انسان به خدا خوش‌بین باشد، خدا نیز برای او خیر و نیکی مُقدّر می‌کند.
  • استجابت دعا و دفع شر؛
  • جلب محبت و دوستی؛
  • کاهش غم و اندوه؛ افراد خوش‌بین در سختی‌ها، یک موقعیت مطلوب می‌بینند و آن را اقبال برای خود می‌دانند.[۶]


ترتیب اثر ندادن به گمان بد

از راه‌های درمان بدبینی یا کاهش پیامدهای آن، ترتیب اثر ندادن به بدبینی است. ترتیب اثر گاهی قلبی است و به این معنا است که فرد گمان بد را در ذهن پرورش نداده و آن را به باور تبدیل نکند. بر اساس روایتی از پیامبر(ص)، هنگامی که انسان نسبت به کسی گمان بد برد، نباید پیرامون آن جستجو و تحقیق کند.[۷] در روایتی دیگر، سفارش شده انسان پس از سوء ظن، آن را تصدیق و باور نکند.[۸]

گاهی ترتیب اثر عملی است و به این معنا است که شخص بر اساس گمان خود عمل نکند. برای نمونه، گمان خود را به صورت یک خبر یقینی بازگو نکند، یا دیگران را تنها به دلیل گمان بد خود، متهم نسازد. ترتیب اثر دادنِ عملی، بیشتر به صورت تهمت، غیبت یا ضایع کردن حقوق دیگران تحقّق می‌پذیرد.[۹]

خودتربیتی

خود تربیتی دارای مراحلی است که طی آن، فرد به رفتارهای جزئی خود دقت کرده، با الگوی‌های ایده‌آل مقایسه کرده، برای رفتارهای خوب پاداش و برای رفتارهای بد مجازات در نظر می‌گیرد.

فردی که دچار بدبینی است، هر وقت توانست بدبینی نسبت به فردی را در خود از بین ببرد، برای خودش پاداشی در نظر بگیرد، و هر وقت نتوانست، خودش را مجازات کند؛ برای نمونه فردی را که به او بدگمان شده گرامی بدارد، یا به او هدیه بدهد.

نیکو دانستن کارهای دیگران هنگام شک

اصالة الصحه قاعده‌ای است که در فقه،‌ اصول و اخلاق کاربرد دارد. معنای اخلاقی آن این است که اگر در رفتار مسلمانی شک شد که عملی که انجام داده، حلال است یا حرام، باید عمل او را بر وجه مباح حمل کرد؛ برای نمونه، اگر فرد شک کند سخنی که فردی از دور گفته، سلام است یا ناسزا، باید آن را سلام محسوب کند.

بنا بر روایتی، پیامبر(ص) به مردم سفارش کرده، برای گفتار و کرداری که از مسلمانان سر می‌زند، عذری پیدا کنند و اگر نیافتند، عذری بتراشند.[۱۰]

دیگر روش‌‌ها

برای درمان بدبینی راه‌های دیگری نیز گفته شده که برخی از آنها چنین است:‌

  • تلقین مثبت؛ به‌کار بردن جملات مثبت و تأکیدی مانند «من خوش‌بین هستم»، «مردم دوست‌‌داشتنی هستند» و «من دیگران را دوست دارم».
  • پرهیز از تجسس؛ باید از تجسّس و دقت در کارهای دیگران که ربطی به امور زندگی فرد ندارد پرهیز شود.
  • دوری از افراد بدبین؛ باید از افراد بدبین و افرادی که گمان‌های بد انسان را تأیید می‌کنند دوری کرد؛ چراکه همنشینی با این افراد، انسان را در بدبینی تشویق می‌کند.

جستارهای وابسته


منابع

  1. انصاری - رحمه الله علیه ـ، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۹، به نقل از وسایل، ج۴، از ابواب فکر، ح۴.
  2. سید محمد، پرورش روح، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۷۴.
  3. دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۶۸.
  4. دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
  5. دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، قلب سلیم، دار الکتب الاسلامیه، ص۵۹۹.
  6. سید محمد، پرورش روح، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۵۹، خلاصه.
  7. ری شهری، منتخب میزان الحکمه، تلخیص حسینی، ترجمه شیخی، دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۳، ح۳۹۱۷.
  8. انصاری، فرائد الاصول، مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۷، به نقل از بحارالانوار، ج۵۸، ص۳۲۰، ذیل حدیث ۹.
  9. مهدوی کنی، اخلاق عملی، نشر فرهنگ اسلامی، ص۱۶۸، به نقل از محجة البیضاء، ج۵، ص۲۶۸.
  10. انصاری، فرائد الاصول، کنگره مجمع الفکر الاسلامی، ج۲، ص۳۵۳، ح۳۹۱۰.