دلیل تفاوت رنگ و نژاد در نسل آدم(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مردم کشورهای مختلف و مناطق گوناگون جهان از لحاظ رنگ پوست، مو و چشم، جمجمه و طول قد و غیره از یکدیگر متمایز می‌گردند. از لحاظ علمی: دانشمندان وجود رنگ دانه‌های قهوه ای در بدن را که در افراد مختلف بروز و نمودی مختلف دارد، علت این تمایزات می‌دانند. در این رابطه «هانری والوا» می‌نویسد: «در بین صفات نژادی مهم‌تر از همه رنگ پوست است و روی همین پایه، قدیمی‌ترین تقسیم بندیها که مصریهای قدیم نیز بدان اشاره کرده‌اند به همین ویژگی مربوط می‌شد. رنگ بدن مربوط به وجود دانه‌هایی است به نام دانه‌های رنگین که رنگ آنها قهوه ای زرد رنگ بوده و در طبقات عمیق بدن وجود دارد و تعدادآنها متغیر می‌باشد، اگر تعداد رنگ دانه‌ها زیاد باشد، پوست تیره شده و رنگ بدن قهوه ای یا سیاه خواهد بود مثل سیاهان و اگر دانه‌ها کم باشد، رنگ بدن زرد قهوه ای یا زرد روشن خواهد بود. مثل بیشتر مردم قاره آسیا و اگر اساساً این رنگ دانه‌ها وجود نداشته باشد یا فوق‌العاده کم باشد، پوست بدن، رنگ سفید مایل به قرمز خواهد داشت مثل مردمان اروپای شمالی»<ref>هانری والوا، نژادهای انسانی، ترجمه احمد تاجبخش، تهران، ۱۳۳۸، ص۹.</ref> در همین رابطه «میخائیل نستورخ، نیز می‌نویسد: «شدت رنگ پوست به مقدار و اندازه رنگ دانه‌های قهوه ای رنگ است که در بدن به شکل متبلور و محلول وجود دارد. سیاه‌های آفریقایی و استرالیایی رنگ دانه‌های زیادتری دارند»<ref>میخائیل نستورخ، مبدأ نژادهای انسان، ترجمه فرامرز نعیم، تهران: نشر اندیشه، ۱۳۳۸، ص۱۰.</ref> همین نویسنده سپس ذکر می‌کند که: «شرایط جغرافیایی، عوامل اجتماعی و وضع بهداشت در رنگ پوست تأثیر فوق‌العاده ای می‌گذارند.»<ref>همان، ص۱۰.</ref>


== از دیدگاه دین و آموزه‌های دینی نیز مطالبی وجود دارد که به آنها اشاره می‌شود ==
==از نگاه دانشمندان==
در برخی از روایات، وجود اختلاف در رنگ گِل‌ها که حضرت آدم و حوا از آنها آفریده شدند، علّت اختلاف رنگ و نژاد انسانها معرفی شده است. به عنوان نمونه در شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع نقل می‌کند که از رسول خدا(ص) پرسیدند: … آیا آدم از همه گِل‌ها آفریده شد یا از گِل واحد؟ حضرت فرمود: از همه گِل‌ها، و اگر از گل واحد آفریده شده بود مردم برخی، برخی دیگر را نمی‌شناختند (یعنی همه شبیه هم می‌شدند)... در خاک سفیدی و سبزی و قرمزی و … وجود دارد. برخی خاک‌ها نرم و برخی خشن هستند و لذا برخی از مردم سفید، برخی زرد و برخی قرمز یا سیاه هستند. ای اختلاف رنگها طبق رنگ خاک هاست.»<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، نجف: مطبعه حیدریه، ۱۳۸۶ه، ج۲، ص۴۷۱ و حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تهران: مطبعه علمیه، چاپ دوم، (بی تا)، ج۴، ص۱۷۷.</ref>
مردم کشورهای مختلف و مناطق گوناگون جهان از لحاظ رنگ پوست، مو و چشم، جمجمه و طول قد و غیره از یکدیگر متمایز می‌گردند. دانشمندان وجود رنگ دانه‌های قهوه ای در بدن را که در افراد مختلف بروز و نمودی مختلف دارد، علت این تمایزات می‌دانند. در این رابطه «هانری والوا» می‌نویسد: «در بین صفات نژادی مهم‌تر از همه رنگ پوست است و روی همین پایه، قدیمی‌ترین تقسیم بندیها که مصری‌های قدیم نیز بدان اشاره کرده‌اند به همین ویژگی مربوط می‌شد. رنگ بدن مربوط به وجود دانه‌هایی است به نام دانه‌های رنگین که رنگ آنها قهوه ای زرد رنگ بوده و در طبقات عمیق بدن وجود دارد و تعدادآنها متغیر می‌باشد، اگر تعداد رنگ دانه‌ها زیاد باشد، پوست تیره شده و رنگ بدن قهوه ای یا سیاه خواهد بود مثل سیاهان و اگر دانه‌ها کم باشد، رنگ بدن زرد قهوه ای یا زرد روشن خواهد بود. مثل بیشتر مردم قاره آسیا و اگر اساساً این رنگ دانه‌ها وجود نداشته باشد یا فوق‌العاده کم باشد، پوست بدن، رنگ سفید مایل به قرمز خواهد داشت مثل مردمان اروپای شمالی»<ref>هانری والوا، نژادهای انسانی، ترجمه احمد تاجبخش، تهران، ۱۳۳۸ش، ص۹.</ref> در همین رابطه «میخائیل نستورخ، نیز می‌نویسد: «شدت رنگ پوست به مقدار و اندازه رنگ دانه‌های قهوه ای رنگ است که در بدن به شکل متبلور و محلول وجود دارد. سیاه‌های آفریقایی و استرالیایی رنگ دانه‌های زیادتری دارند»<ref>میخائیل نستورخ، مبدأ نژادهای انسان، ترجمه فرامرز نعیم، تهران: نشر اندیشه، ۱۳۳۸، ص۱۰.</ref> همین نویسنده سپس ذکر می‌کند که: «شرایط جغرافیایی، عوامل اجتماعی و وضع بهداشت در رنگ پوست تأثیر فوق‌العاده ای می‌گذارند.»<ref>همان، ص۱۰.</ref>


حدیثی از امام علی(ع) در علت تفاوت میان انسان‌ها آمده است: «علّت تفاوت میان مردم گوناگونی سرشت آنان است. زیرا آدمیان از آغاز ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم بودند … یکی زیبا روی و کم خرد و دیگری بلند قامت و کم همت و یکی زشت و نیکوکار و دیگری کوتاه قامت و خوش فکر و یکی پاک‌سرشت و بداخلاق …»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.</ref>
==دلایل روایی==
در برخی از روایات، وجود اختلاف در رنگ گِل‌ها که حضرت آدم و حوا از آنها آفریده شدند، علّت اختلاف رنگ و نژاد انسانها معرفی شده‌است.
* شیخ صدوق در کتاب علل الشرایع نقل می‌کند که از رسول خدا(ص) پرسیدند: … آیا آدم از همه گِل‌ها آفریده شد یا از گِل واحد؟ حضرت فرمود: از همه گِل‌ها، و اگر از گل واحد آفریده شده بود مردم برخی، برخی دیگر را نمی‌شناختند (یعنی همه شبیه هم می‌شدند)... در خاک سفیدی، سبزی، قرمزی و … وجود دارد. برخی خاک‌ها نرم و برخی خشن هستند و لذا برخی از مردم سفید، برخی زرد و برخی قرمز یا سیاه هستند. این اختلاف رنگها طبق رنگ خاک‌هاست.»<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، نجف: مطبعه حیدریه، ۱۳۸۶ه، ج۲، ص۴۷۱ و حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تهران: مطبعه علمیه، چاپ دوم، (بی تا)، ج۴، ص۱۷۷.</ref>


در برخی از احادیث دعای حضرت نوح(ع) را موجب اختلاف نژادها و رنگ‌ها معرفی می‌کنند. در تفسیر نورالثقلین از حضرت «عبدالظیم حسنی» روایت می‌کند: که از علی بن محمد عسگری ـ علیهما السّلام ـ شنیدم که می‌فرماید: به واسطه کار ناشایستی که فرزندان نوح «حام» و «یافث» انجام دادند حضرت نوح(ع) در حق آنها دعا کرد و فرمود: «خدایا آب صلب آنها را تغییر بده که جز فرزندان سیاه از صلب آنها متولد نشوند …»<ref>حویزی، پیشین، ج۴، ص۱۷۷، و جزایری، نعمت الله، قصص الانبیاء، قم: نشر شریف رضی، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۶۹.</ref>
* در حدیثی از امام علی(ع) در علت تفاوت میان انسان‌ها آمده است: «علّت تفاوت میان مردم گوناگونی سرشت آنان است. زیرا آدمیان از آغاز ترکیبی از خاک شور و شیرین، سخت و نرم بودند … یکی زیبا روی و کم خرد و دیگری بلند قامت و کم همت و یکی زشت و نیکوکار و دیگری کوتاه قامت و خوش فکر و یکی پاک‌سرشت و بداخلاق …»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۳۴.</ref>


اما از دیدگاه قرآنی اراده و خواست خداوند متعال بر این قرار گرفته است که انسانها از لحاظ رنگ و نژاد و شکل متفاوت باشند. خداوندی که قادر است از گِل بی جان، آدم را بیافریند می‌تواند جهت مصالح فردی و اجتماعی او برخی از فرزندان آدم را سیاه و برخی را سفید و … قرار دهد. در سوره حجرات آمده است: «ای مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را تیره‌های بزرگ و تیره‌های کوچک قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید.»<ref>حجرات/۱۳.</ref>
* در برخی از احادیث دعای حضرت نوح(ع) را موجب اختلاف نژادها و رنگ‌ها معرفی می‌کنند. در تفسیر نورالثقلین از حضرت «عبدالظیم حسنی» روایت می‌کند: که از علی بن محمد عسگری(ع) شنیدم که می‌فرماید: به واسطه کار ناشایستی که فرزندان نوح «حام» و «یافث» انجام دادند، حضرت نوح(ع) در حق آنها دعا کرد و فرمود: «خدایا آب صلب آنها را تغییر بده که جز فرزندان سیاه از صلب آنها متولد نشوند …»<ref>حویزی، پیشین، ج۴، ص۱۷۷، و جزایری، نعمت الله، قصص الانبیاء، قم: نشر شریف رضی، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص۶۹.</ref>
 
==دلیل قرآنی==
اما از دیدگاه قرآنی اراده و خواست خداوند متعال بر این قرار گرفته است که انسانها از لحاظ رنگ و نژاد و شکل متفاوت باشند. خداوندی که قادر است از گِل بی جان، آدم را بیافریند می‌تواند جهت مصالح فردی و اجتماعی او برخی از فرزندان آدم را سیاه و برخی را سفید و … قرار دهد. در سوره حجرات آمده است: {{قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا ۚ|ترجمه=ای مردم ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و شما را تیره‌های بزرگ و تیره‌های کوچک قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید|سوره=حجرات|آیه=۱۳}}.</ref>


در تفسیر المیزان ذیل آیه ۱۳ سوره حجرات آمده است: «مراد از جمله «من ذَکر اَو اُنثی» آدم و حوا خواهد بود و معنای آیه چنین می‌شود: ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و همه شما از آن دو تن منتشر شده‌اید چه سفیدتان و چه سیاهتان، چه عربتان و چه عجمتان و ما شما را به صورت شعبه‌ها و قبیله‌های مختلف قرار دادیم، برای اینکه یکدیگر را بشناسید و امر اجتماعتان و مواصلات و معاملاتتان بهتر انجام گیرد …»<ref>علامه طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳، ج۱۸، ص۴۸۸.</ref>
در تفسیر المیزان ذیل آیه ۱۳ سوره حجرات آمده است: «مراد از جمله «من ذَکر اَو اُنثی» آدم و حوا خواهد بود و معنای آیه چنین می‌شود: ما شما را از یک مرد و یک زن آفریدیم و همه شما از آن دو تن منتشر شده‌اید چه سفیدتان و چه سیاهتان، چه عربتان و چه عجمتان و ما شما را به صورت شعبه‌ها و قبیله‌های مختلف قرار دادیم، برای اینکه یکدیگر را بشناسید و امر اجتماعتان و مواصلات و معاملاتتان بهتر انجام گیرد …»<ref>علامه طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳، ج۱۸، ص۴۸۸.</ref>
۷٬۲۲۸

ویرایش