خطبه اول امام حسین(ع) در روز عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|اندازه=گوچک|امام حسین}}
{{درگاه|اندازه=گوچک|امام حسین}}'''خطبه اول امام حسین(ع) در روز عاشورا''' خطبه‌ای است که [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در آن به اتمام حجت با سپاه کوفه می‌پردازد. امام حسین(ع) این کار را با معرفی خود و خاندانش و برشمردن جایگاه [[خاندان پیامبر(ص)]] در اسلام انجام می‌دهد. امام حسین(ع) در این خطبه دلیل آمدن خود به عراق را بیان می‌کند و از دعوت‌نامه برخی از سران سپاه کوفه برای حضور در عراق یاد می‌کند. او هدف خود از این اتمام حجت را منصرف‌نمودن آنان از جنگ برمی‌شمرد تا آنان به راه سعادت بازگردند.
 
این خطبه در صبح [[روز عاشورا]] و پس از نزدیک‌شدن سپاه کوفه به خیمه‌های کاروان امام حسین(ع) و پیش از درگرفتن جنگ خوانده شده است. این خطبه در برخی از منابع تاریخی معتبر تاریخ اسلام، از جمله طبقات ابن‌سعد و [[تاریخ طبری]]، نقل شده است.
 
سخنرانی اول امام حسین(ع) در روز عاشورا از سوی دوستان و دشمنان امام(ع) با واکنش‌هایی همراه بود؛ از جمله در ابتدای خطبه گروهی از زنان و دختران حرم از سخنان امام(ع) به گریه افتادند که به امر امام(ع) ساکت شدند. همچنین، در میانه خطبه [[شمر بن ذی‌الجوشن]] سعی داشت برای جلوگیری از اثرگذاری سخنان امام(ع) خطبه را قطع کند که موفق نشد.
 
==جایگاه و ویژگی‌ها==
==جایگاه و ویژگی‌ها==
خطبه اول امام حسین(ع)، از دو خطبه او در روز عاشورا، خطبه‌ای است که امام حسین(ع) در آن به اتمام حجت با سپاه کوفه می‌پردازد.<ref>نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، ص۲۲۱.</ref> امام حسین(ع) این کار را با معرفی خود و خاندانش و برشمردن جایگاه خاندان پیامبر(ع) در اسلام انجام می‌دهد. همچنین، امام حسین(ع) دلیل آمدن خود را به عراق بیان می‌کند و از دعوت‌نامه برخی از سران سپاه کوفه برای حضور در عراق یاد می‌کند. او هدف خود از این اتمام حجت را منصرف‌نمودن آنان از جنگ برمی‌شمرد تا آنان به راه سعادت بازگردند.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref>
خطبه اول امام حسین(ع)، از دو خطبه او در روز عاشورا، خطبه‌ای است که [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] در آن به اتمام حجت با سپاه کوفه می‌پردازد.<ref>نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش، ص۲۲۱.</ref> امام حسین(ع) این کار را با معرفی خود و خاندانش و برشمردن جایگاه خاندان پیامبر(ع) در [[اسلام]] انجام داده است. همچنین، امام حسین(ع) دلیل آمدن خود را به عراق بیان می‌کند و از دعوت‌نامه برخی از سران سپاه کوفه برای حضور در عراق یاد می‌کند. او هدف خود از این اتمام حجت را منصرف‌نمودن آنان از جنگ برمی‌شمرد تا آنان به راه سعادت بازگردند.<ref>شیخ مفید، محمد بن محمد، الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، المؤتمر العالمی لألفية الشيخ المفيد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref>


امام حسین(ع) در بخش دیگری از خطبه خود به ناپایدار بودن زندگی دنیا اشاره می‌کند و زندگی دنیوی را بی‌اعتبار و گذرا معرفی می‌کند. از نظر او اگر حیات دنیا قابل دوام و مطلوب حقیقی بود، انبیا و اولیا نسبت به آن از دیگران سزاوارتر بودند. امام(ع) انگیزه انحراف مردم کوفه را طمع به دنیای ناپایدار برمی‌شمرد که حاصل آن دست‌کشیدن آنان از اسلام و ایمان به خدا و پیامبر(ص) و نبرد با امام زمان خود و کمربستن به قتل فرزند پیامبر بوده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۵.</ref>
امام حسین(ع) در بخش دیگری از خطبه خود به ناپایدار بودن زندگی دنیا اشاره می‌کند و زندگی دنیوی را بی‌اعتبار و گذرا معرفی می‌کند. از نظر او اگر حیات دنیا قابل دوام و مطلوب حقیقی بود، انبیا و اولیا نسبت به آن از دیگران سزاوارتر بودند. امام(ع) انگیزه انحراف مردم کوفه را طمع به دنیای ناپایدار برمی‌شمرد که حاصل آن دست‌کشیدن آنان از اسلام و ایمان به خدا و [[پیامبر(ص)]] و نبرد با امام زمان خود و کمربستن به قتل فرزند پیامبر بوده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۵.</ref>


این خطبه در برخی از منابع تاریخی معتبر با اختلافاتی در تعابیر و حجم نقل شده است؛ از جمله طبقات<ref>ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی‌تا، ج۱۰، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> ابن‌سعد، تاریخ طبری<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الأمم و الملوک)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ‌دارالتراث، ۱۳۸۷ق. ج‌۵، ص۴۲۵.</ref>، الارشاد<ref>مفید، الإرشاد، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref> و مقتل خوارزمی.<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، بی‌جا، انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref>  
این خطبه در برخی از منابع تاریخی معتبر با اختلافاتی در تعابیر و حجم نقل شده است؛ از جمله طبقات<ref>ابن‌سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیة، بی‌تا، ج۱۰، ص۴۶۸-۴۶۹.</ref> ابن‌سعد، تاریخ طبری<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری (تاریخ الأمم و الملوک)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ‌دارالتراث، ۱۳۸۷ق. ج‌۵، ص۴۲۵.</ref>، [[الإرشاد|الارشاد]]<ref>مفید، الإرشاد، ج۲، ص۹۷-۹۸.</ref> و [[مقتل خوارزمی]].<ref>خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، بی‌جا، انوار الهدی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۳۵۸.</ref>  


== مقدمات ایراد خطبه ==
== مقدمات ایراد خطبه ==
صبح روز عاشورا سپاه کوفه به سمت خیمه‌ها امام حسین(ع) حرکت کردند و اسب‌های خود را در اطراف خیمه‌ها به جولان درآوردند. در این هنگام، شمر بن ذی‌الجوشن خندق‌های آتش پشت خیمگاه را دید با طعنه به امام(ع) گفت: اى حسين، پيش از روز رستاخيز برای رسیدن به آتش شتاب كرده‌اى. امام حسين(ع) پرسید که اين كيست؛ گويا شمر بن ذى‌الجوشن است؛ پاسخ دادند آرى. امام(ع) گفت: اى پسر زن بزچران! تو سزاوارترى به آتش افروخته. در این هنگام مسلم بن عوسجه خواست با تيرى شمر  را بزند. امام(ع) از اين كار جلوگيرى كرد. مسلم‌ گفت: اجازه بده تا او را بزنم، زيرا او مردى فاسق و از دشمنان خدا و از ستمكاران بزرگ است و اكنون خداوند كشتن او را براى ما آسان ساخته. امام حسين(ع) گفت: او را نزن زيرا من خوش ندارم آغاز به جنگ با ایشان کنم. سپس امام(ع) شتر خود را خواست و سوار بر آن شده با بلندترين آواز خود فرياد زد و خطبه اول خود را القا کرد.<ref>مفید، الإرشاد، ج۲، ص۹۶-۹۷.</ref>  
صبح روز عاشورا سپاه کوفه به سمت خیمه‌ها [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] حرکت کردند و اسب‌های خود را در اطراف خیمه‌ها به جولان درآوردند. در این هنگام، شمر بن ذی‌الجوشن خندق‌های آتش پشت خیمگاه را دید با طعنه به امام(ع) گفت: اى حسين، پيش از [[روز رستاخيز]] برای رسیدن به آتش شتاب كرده‌اى. امام حسين(ع) پرسید که اين كيست؛ گويا شمر بن ذى‌الجوشن است؛ پاسخ دادند آرى. امام(ع) گفت: اى پسر زن بزچران! تو سزاوارترى به آتش افروخته. در این هنگام [[مسلم بن عوسجه]] خواست با تيرى شمر  را بزند. امام(ع) از اين كار جلوگيرى كرد. مسلم‌ گفت: اجازه بده تا او را بزنم، زيرا او مردى [[فاسق]] و از دشمنان خدا و از ستمكاران بزرگ است و اكنون خداوند كشتن او را براى ما آسان ساخته. امام حسين(ع) گفت: او را نزن؛ زيرا من خوش ندارم آغاز به جنگ با ایشان کنم. سپس امام(ع) شتر خود را خواست و سوار بر آن شده با بلندترين صدای خود فرياد زد و خطبه اول خود را خواند.<ref>مفید، الإرشاد، ج۲، ص۹۶-۹۷.</ref>  


=واکنش دوستان و دشمنان=
=واکنش دوستان و دشمنان=
سخنرانی اول امام حسین(ع) در روز عاشورا از سوی دوستان و دشمنان امام حسین(ع) با واکنش‌هایی همراه بود: از جمله، بنا به نقل منابع، هنگامی که سخن امام حسین(ع) به آخرین جمله از بخش اول این خطبه رسید، صدای گریه بعضی از زنان و دختران کاروان امام(ع)، که به سخنان او گوش می‌دادند، بلند شد. امام(ع) خطابه خود را قطع کرده و به برادرش عباس(ع) و فرزندش علی‌اکبر(ع) مأموریت داد تا آنها را به سکوت و آرامش دعوت کنند. امام(ع) اضافه کرد که آنان گریه‌های زیادی در پیش خواهند داشت.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>  
سخنرانی اول امام حسین(ع) در [[روز عاشورا]] از سوی دوستان و دشمنان امام(ع) با واکنش‌هایی همراه بود: از جمله، بنا به نقل منابع، هنگامی که سخن امام حسین(ع) به آخرین جمله از بخش اول این خطبه رسید، صدای گریه بعضی از زنان و دختران کاروان امام(ع)، که به سخنان او گوش می‌دادند، بلند شد. امام(ع) خطابه خود را قطع کرده و به برادرش [[عباس(ع)]] و فرزندش [[علی‌اکبر(ع)]] مأموریت داد تا آنها را به سکوت و آرامش دعوت کنند. امام(ع) اضافه کرد که آنان گریه‌های زیادی در پیش خواهند داشت.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>  


در میانه خطابه، امام حسین(ع) از کوفیان خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند، به بعضی از صحابه‌ای که زنده هستند مراجعه کنند. شمر بن ذی‌الجوشن در این میان تلاش کرد تا با مطرح کردن مطالبی سخنان امام(ع) را قطع کند. این عمل شمر موجب شد تا حبیب بن مظاهر شمر را تقبیح کند. از نظر برخی پژوهشگران، این عمل شمر برای قطع سخنان امام حسین(ع) برای جلوگیری از تأثیر سخنان امام(ع) بر سپاه کوفه بوده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۸.</ref>  
در میانه خطابه، [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] از کوفیان خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند، به بعضی از صحابه‌ای که زنده هستند مراجعه کنند. شمر بن ذی‌الجوشن در این میان تلاش کرد تا با مطرح‌کردن مطالبی سخنان امام(ع) را قطع کند. این عمل شمر موجب شد تا [[حبیب بن مظاهر]] شمر را تقبیح کند. از نظر برخی پژوهشگران، این عمل شمر برای قطع سخنان امام حسین(ع) برای جلوگیری از تأثیر سخنان امام(ع) بر سپاه کوفه بوده است.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۸.</ref>  


در انتهای خطبه، قیس بن اشعث، از امام حسین پرسید که چرا با پسرعمویت، یزید بن معاویه، بیعت نمی کنی تا این اختلافات حل شود؛ امام(ع) در پاسخ گفت که به خدا قسم، دستم را همچون انسان‌های ذلیل در دست شما قرار نمی‌دهم و مانند بندگان از کارزار فرار نمی‌کنم.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref>  
در انتهای خطبه، [[قیس بن اشعث]]، از امام حسین پرسید که چرا با پسرعمویت، [[یزید بن معاویه]]، بیعت نمی‌کنی تا این اختلافات حل شود؛ امام(ع) در پاسخ گفت که به خدا قسم، دستم را همچون انسان‌های ذلیل در دست شما قرار نمی‌دهم و مانند بندگان از کارزار فرار نمی‌کنم.<ref>نجمی، سخنان حسین بن علی(ع) از مدینه تا کربلا، ص۲۲۹-۲۳۰.</ref>  


==متن و ترجمه==
==متن و ترجمه==
۶٬۸۱۴

ویرایش