حق‌الله و حق‌الناس و حق‌النفس در رساله حقوق امام سجاد(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} با توجه به رساله حقوق امام سجاد(ع) در مورد حق الله، حق الناس و حق النفس توضيح دهيد؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} رساله حقوق امام سجاد(ع) از اصيل‎ترين منابع حقوقي شيعه براي شناخت كيفيت و چگونگي روابط سياسي اجتماعي، اقتصادي...» ایجاد کرد)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
رساله حقوق امام سجاد(ع) از اصيل‎ترين منابع حقوقي شيعه براي شناخت كيفيت و چگونگي روابط سياسي اجتماعي، اقتصادي و حكومتي در جامعه اسلامي است. لذا در اين نوشتار به اختصار برخي از موارد حقوقي كه در محورهاي (حق الله، حق الناس، و حق النفس) در آن رساله مطرح شده به ترتيب اشاره مي ‎شود:
==حق‌الله ==
==الف: حق الله: ==
   
   
اولين حق كه در آن رساله بيان شد و در منابع ديگر اسلامي مطرح گرديده است حق الله است، در واقع اساس دين داري است. و اين حق يعني حق الله مطلق است و در ازاي اداي اين حقوق بندگان هيچ حقي نسبت به خداوند ندارند. اما در ساير حقوق مناسبات و اداي تكليف كاملاً متقابل و دو سويه است حق الله خاستگاه و منشأ ساير حقوق است.<ref>دائره المعارف تشيع، ج۶، ص۴۰۴.</ref> خداوند حقوق فراوان بر بندگانش دارد كه اعتقاد و ايمان آوردن به او و عمل به دستورات او و انجام بندگي، بخشي از حقوق الهي بر انسان است. امام سجاد(ع) درباره حق الله مي فرمايد: (بزرگترين حق خداوند اين است كه او را بپرستي و چيزي را شريكش نداني، و چون از روي اخلاص اين كار را كردي خدا بر عهده گرفته است كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از آن بخواهي برايت نگاهدارد.)<ref>ابن شعبه حراني، حسن، تحف المعقول، ترجمه علي اكبر غفاري، تهران، نشر كتاب خانه اسلاميه، ص۲۶۱.</ref> پس به طور کلي «حق الله» آن امور و تکاليفي هستند که فقط مربوط به خود انسان و خداي خويش است و پاي هيچ کس ديگر در ميان نباشد. مانند انجام عبادات واجبي که خدا دستور داده و يا اجتناب از نجاسات و محرماتي که خدا آن ها را نهي کرده مثل خوردن چيزهاي حرام و يا دروغ گفتن و يا ريا و ...  
اولين حق كه در آن رساله بيان شد و در منابع ديگر اسلامي مطرح گرديده است حق الله است، در واقع اساس دين داري است. و اين حق يعني حق الله مطلق است و در ازاي اداي اين حقوق بندگان هيچ حقي نسبت به خداوند ندارند. اما در ساير حقوق مناسبات و اداي تكليف كاملاً متقابل و دو سويه است حق الله خاستگاه و منشأ ساير حقوق است.<ref>دائره المعارف تشيع، ج۶، ص۴۰۴.</ref> خداوند حقوق فراوان بر بندگانش دارد كه اعتقاد و ايمان آوردن به او و عمل به دستورات او و انجام بندگي، بخشي از حقوق الهي بر انسان است. امام سجاد(ع) درباره حق الله مي فرمايد: (بزرگترين حق خداوند اين است كه او را بپرستي و چيزي را شريكش نداني، و چون از روي اخلاص اين كار را كردي خدا بر عهده گرفته است كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند و آنچه از آن بخواهي برايت نگاهدارد.)<ref>ابن شعبه حراني، حسن، تحف المعقول، ترجمه علي اكبر غفاري، تهران، نشر كتاب خانه اسلاميه، ص۲۶۱.</ref> پس به طور کلي «حق الله» آن امور و تکاليفي هستند که فقط مربوط به خود انسان و خداي خويش است و پاي هيچ کس ديگر در ميان نباشد. مانند انجام عبادات واجبي که خدا دستور داده و يا اجتناب از نجاسات و محرماتي که خدا آن ها را نهي کرده مثل خوردن چيزهاي حرام و يا دروغ گفتن و يا ريا و ...  
   
   
==ب: حق الناس: ==
==حق‌الناس ==
   
   
اولاً بايد در تعريف حق الناس گفت كه حق الناس عبارت است از حقوق متقابل، اين حقوق روابط انسان ها و جوامع را در مناسبات گوناگون اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فردي، فرهنگي، مذهبي، حكومتي، بين المللي قانون مند مي كند. اين حقوق را كه خداوند واجب گردانده براي تأمين آسايش فردي و اجتماعي و اصلاح امور و جامعه انساني است.<ref>دائره المعارف تشيع، ج۶، ص۴۰۴.</ref>  
اولاً بايد در تعريف حق الناس گفت كه حق الناس عبارت است از حقوق متقابل، اين حقوق روابط انسان ها و جوامع را در مناسبات گوناگون اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فردي، فرهنگي، مذهبي، حكومتي، بين المللي قانون مند مي كند. اين حقوق را كه خداوند واجب گردانده براي تأمين آسايش فردي و اجتماعي و اصلاح امور و جامعه انساني است.<ref>دائره المعارف تشيع، ج۶، ص۴۰۴.</ref>  
خط ۳۳: خط ۳۱:
در اين بخش حضرت، به حقوق ديگري از جمله حق دولت، حق مشاور، حق شاگرد، و ... اشاره كرده اند، مي توانيد با مراجعه به منابع معرفي شده آن ها را مطالعه فرماييد.  
در اين بخش حضرت، به حقوق ديگري از جمله حق دولت، حق مشاور، حق شاگرد، و ... اشاره كرده اند، مي توانيد با مراجعه به منابع معرفي شده آن ها را مطالعه فرماييد.  
   
   
==ج: حقوق النفس:==
==حقوق‌النفس==
   
   
در ابتداء اختصاراً بايد يادآوري شود كه اين نوع حقوق يعني حق نفس و اعضاء انسان به انسان بدين معناست كه اگر انسان بدان ها توجه نكند، در واقع به خود ظلم كرده و ضررش به خودش بر مي گردد.  
در ابتداء اختصاراً بايد يادآوري شود كه اين نوع حقوق يعني حق نفس و اعضاء انسان به انسان بدين معناست كه اگر انسان بدان ها توجه نكند، در واقع به خود ظلم كرده و ضررش به خودش بر مي گردد.  
خط ۴۱: خط ۳۹:
حق نفست بر تو اين است كه كاملاً او را در اطاعت خدا بگماري به زبانت حقش را بپردازي و بگوشت حقش را بپردازي و هم چنين ساير اعضايت، بعد فرمود:
حق نفست بر تو اين است كه كاملاً او را در اطاعت خدا بگماري به زبانت حقش را بپردازي و بگوشت حقش را بپردازي و هم چنين ساير اعضايت، بعد فرمود:
   
   
۱. حق زبانت آن است كه آن را از دشنام حفظ نمايي و به سخن خوب عادتش بدهي و مؤدبش داري و آن را نگاهداري مگر در جايي كه نياز به گفتن باشد و سخن گفتن براي دنيا و يا دين شما مفيد باشد. و آن را از پرگويي و  
۱. حق زبانت آن است كه آن را از دشنام حفظ نمايي و به سخن خوب عادتش بدهي و مؤدبش داري و آن را نگاهداري مگر در جايي كه نياز به گفتن باشد و سخن گفتن براي دنيا و يا دين شما مفيد باشد. و آن را از پرگويي و ياوه سرائي كم فايده حفظ كني، زبان گواه خرد و دليل عقل است و آراستگي انسان به زيور عقل و خوشي زبان اوست.  
ياوه سرائي كم فايده حفظ كني، زبان گواه خرد و دليل عقل است و آراستگي انسان به زيور عقل و خوشي زبان اوست.
 
۲. حق گوش پاك داشتن اوست از شنيدن هر چيزي مگر خبر خوبي كه در دلت خير پديد آورد. اخلاق نيك نصيبت نمايد، گوش دروازه دل است هر نوع معني خوب يا بدي را به آن مي‎رساند.
۲. حق گوش پاك داشتن اوست از شنيدن هر چيزي مگر خبر خوبي كه در دلت خير پديد آورد. اخلاق نيك نصيبت نمايد، گوش دروازه دل است هر نوع معني خوب يا بدي را به آن مي‎رساند.
   
   
۱۱٬۸۸۰

ویرایش