حضور شیطان در خواب حضرت زهرا(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|فاطمی}}
{{درگاه|فاطمی}}
براساس شواهد قرآنی وروایات؛ شیطان می‌تواند در پاره‌ای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین(ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. اما این به معنای تسلط بر آنها نیست تا منافاتی با عصمت داشته باشد؛ چون شیطان، به مرحله مخلَصان که مقام عقلی و شامخ انسان کامل است، راه ندارد.
روایتی وجود دارد که حضرت زهرا خوابی می بیند که برای او نگرانی ایجاد می شود. پیامبر(ص) برای او روشن می کند که این نگران از سوی شیطان است و شیطان به خواب او آمده بود. این روایت صحیح است. براساس شواهد قرآنی وروایات؛ شیطان می‌تواند در پاره‌ای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین(ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. اما این به معنای تسلط بر آنها نیست تا منافاتی با عصمت داشته باشد؛ چون شیطان، به مرحله مخلَصان که مقام عقلی و شامخ انسان کامل است، راه ندارد.


== روایت ==
== روایت ==
خط ۳۱: خط ۳۱:
آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمن‌اند، و شیطان نمی‌تواند در دل‌های آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدن‌های انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به این‌که از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمی‌آید که شیطان این‌گونه دخل و تصرف‌ها را در دل‌های معصومین دارد. البته چنین تصرف‌هایی به اذن خدا می‌باشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمی‌کند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت می‌بیند، مثلاً می‌خواهد مقدار صبر و حوصله بنده‌اش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.</ref>
آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمن‌اند، و شیطان نمی‌تواند در دل‌های آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدن‌های انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به این‌که از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمی‌آید که شیطان این‌گونه دخل و تصرف‌ها را در دل‌های معصومین دارد. البته چنین تصرف‌هایی به اذن خدا می‌باشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمی‌کند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت می‌بیند، مثلاً می‌خواهد مقدار صبر و حوصله بنده‌اش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج‏۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.</ref>


ب. چنان‌که قرآن از قول حضرت ایّوب نبی «ع» حکایت می‌کند که فرمود: «أَنی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ؛ «[پروردگارا] شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است».<ref>سوره ص، ۴۱.</ref> ولی شیطان بر او تسلط پیدا نکرد بلکه او را آزار داد که نه تنها از مقام شکر ایوب «ع» کاسته نشد بلکه افزوده گشت. انبیاء «ع» از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهل‌انگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست؛ زیرا در نفی این‌گونه تصرفات دلیلی در دست نیست، بلکه قرآن کریم این‌گونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء و معصومین «ع» اثبات نموده است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۳، ص۳۴۱.</ref>
ب. چنان‌که قرآن از قول حضرت ایّوب نبی «ع» حکایت می‌کند که فرمود: {{قرآن|أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ|ترجمه=آنگاه كه پروردگارش را ندا داد كه: مرا شيطان به رنج و عذاب افكنده است.|سوره=ص|آیه=۴۱}} ولی شیطان بر او تسلط پیدا نکرد بلکه او را آزار داد که نه تنها از مقام شکر ایوب(ع) کاسته نشد بلکه افزوده گشت. انبیاء «ع» از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهل‌انگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست؛ زیرا در نفی این‌گونه تصرفات دلیلی در دست نیست، بلکه قرآن کریم این‌گونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء و معصومین «ع» اثبات نموده است.<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱۳، ص۳۴۱.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
۱۵٬۰۶۹

ویرایش