|
|
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۲: |
خط ۲: |
|
| |
|
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| '''حرامزاده بودن غیرشیعه''' مضمون روایتی در کتاب... که از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا نادرست دانسته شده است. | | {{جعبه اطلاعات حدیث |
| | | عنوان = |
| | | تصویر = |
| | | توضیح تصویر = |
| | | اندازه تصویر = |
| | | نامهای دیگر = |
| | | موضوع = |
| | | به نقل از = [[امام صادق(ع)]] |
| | | روایات مشابه = |
| | | راوی اصلی = [[ابیحمزه ثمالی]] |
| | | دیگر راویان =علی بن محمد، عاصم بن حمید، علی بن عباس جراذینی، حسن بن عبدالرحمن حمانی |
| | | اعتبار سند = [[حدیث ضعیف|ضعیف]] |
| | | منابع شیعه = [[اعتبار کتاب کافی|الکافی]] |
| | | منابع سنی = |
| | | توضیحات = محتوای روایت با دیگر روایات ناسازگار است. |
| | }} |
| | '''حرامزاده بودن غیرشیعه''' مضمون روایتی در [[اعتبار کتاب کافی|کتاب کافی]] است، که از نظر [[سلسله حدیث|سند]] ضعیف و از نظر محتوا با دیگر روایات ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود [[ازدواج]] کند، حتی اگر [[اسلام|مسلمان]] نباشد، فرزند او حلالزاده است. |
| | |
| | دلیل ضعیف بودن سند روایت، وجود علی بن عباس جراذینی در سلسلهسند است که رجالشناسان شیعه او را ضعیف، [[غلو|غلوکننده]] و فرومایه توصیف کردهاند. |
|
| |
|
| == متن و ترجمه == | | == متن و ترجمه == |
| ْ... عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا يَفْتَرُونَ وَ يَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ. فَقَالَ لِي: الْكَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ أَوْلَادُ بَغَايَا مَا خَلَا شِيعَتَنَا. قُلْتُ: كَيْفَ لِي بِالْمَخْرَجِ مِنْ هَذَا. فَقَالَ لِي: يَا أَبَا حَمْزَةَ كِتَابُ اللَّهِ الْمُنْزَلُ يَدُلُّ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ سِهَاماً ثَلَاثَةً فِي جَمِيعِ الْفَيْءِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ. فَنَحْنُ أَصْحَابُ الْخُمُسِ وَ الْفَيْءِ وَ قَدْ حَرَّمْنَاهُ عَلَى جَمِيعِ النَّاسِ مَا خَلَا شِيعَتَنَا وَ اللَّهِ يَا أَبَا حَمْزَةَ مَا مِنْ أَرْضٍ تُفْتَحُ وَ لَا خُمُسٍ يُخْمَسُ فَيُضْرَبُ عَلَى شَيْءٍ مِنْهُ إِلَّا كَانَ حَرَاماً عَلَى مَنْ يُصِيبُهُ فَرْجاً كَانَ أَوْ مَالًا...
| | {{عربی بزرگ|… عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَ یَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ. فَقَالَ لِی: الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ. ثُمَّ قَالَ: وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلَادُ بَغَایَا مَا خَلَا شِیعَتَنَا. قُلْتُ: کَیْفَ لِی بِالْمَخْرَجِ مِنْ هَذَا. فَقَالَ لِی: یَا أَبَا حَمْزَةَ کِتَابُ اللَّهِ الْمُنْزَلُ یَدُلُّ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی جَعَلَ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ سِهَاماً ثَلَاثَةً فِی جَمِیعِ الْفَیْءِ ثُمَّ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: {{قرآن|وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ|ترجمه=|سوره=انفال|آیه=۴۱}} فَنَحْنُ أَصْحَابُ الْخُمُسِ وَ الْفَیْءِ وَ قَدْ حَرَّمْنَاهُ عَلَی جَمِیعِ النَّاسِ مَا خَلَا شِیعَتَنَا وَ اللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ مَا مِنْ أَرْضٍ تُفْتَحُ وَ لَا خُمُسٍ یُخْمَسُ فَیُضْرَبُ عَلَی شَیْءٍ مِنْهُ إِلَّا کَانَ حَرَاماً عَلَی مَنْ یُصِیبُهُ فَرْجاً کَانَ أَوْ مَالًا… .<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۵، ح۴۳۱.</ref> |
| | | |ترجمه = ابی حمزه به امام باقر(ع) گفت: برخی اصحاب ما (برخی شیعیان) به مخالفان مذهبِ (شیعه) افترا میبندند و آنها را حرامزاده میخوانند. امام باقر(ع) در پاسخ فرمود: «خودداری از آنها (از چنین کارها) بهتر است». سپس فرمود: «ای ابا حمزه! براستی همه مردم بهجز شیعیان، اولاد حرام هستند». ابیحمزه پرسید: «چگونه این مطلب را برای دیگران اثبات کنم؟» وی فرمود: «ای أبا حمزه! قرآن بر این مطلب شاهد است؛ زیرا خداوند از تمام فیء سه سهم برای ما خاندان (اهل بیت) قرار داده است و خدا عز و جل فرموده است: «...هر چیزی را که به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید، یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا(ص) و خویشان پیامبر، و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است،». ما (اهل بیت) صاحبان خمس و خراج هستیم و ما آن را بر همه مردم بهجز شیعه حرام کردیم...».}} |
| در هر آیین و مذهبی قانون ازدواج و نکاح وجود دارد. از دیدگاه دین مبین اسلام کسانی که بر طبق قوانین ازدواج مذهب و آیین خود، ازدواج میکنند و فرزندانی که به دنیا میآورند حلالزادهاند و حرامزاده نتیجه عمل زنا است. پس اگر اولاد و فرزندی از تماس زن و مرد بدون ازدواج و نکاح به وجود بیاید، زنازاده و حرامزاده خواهد بود.
| |
| | |
| بنابراین اهل سنت اگر آن گونه که در مذهب شان پذیرفته شده است ازدواج کنند و صاحب فرزند و اولادی شوند، این فرزندان حلالزاده خواهند بود و بطلان مذهب و آیین دلیل نمیشود که پیروان آنها حرامزاده باشند.
| |
|
| |
|
| روایتی نقل شده که امام صادق(ع) دوستی داشت که آن حضرت را به هر جا که میرفت، همراهی میکرد. روزی در بازار کفاشها همراه حضرت میرفت و به دنبال شان غلام او که از اهل سند بود میآمد. ناگاه آن مرد به پشت سر خود متوجه شده و غلام را خواست و او را ندید و تا سه مرتبه به عقب برگشت و او را ندید، بار چهارم که او را دید، گفت: ای زنازاده کجا بودی؟
| | == بررسی سند == |
| | حدیث حرامزاده بودن غیر شیعه، در [[اعتبار کتاب کافی|کافی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۵، ح۴۳۱.</ref> علی بن عباس جراذینی یکی از راویان سلسلهسند این روایت، [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته شده است.<ref>ابن داوود، رجال ابن داوود، قم، رضی، ۱۳۹۳ق، ص۲۶۱؛ تفرشی، نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۲۷۴؛ خوئی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیجا، بینا، چاپ پنجم، ۱۴۱۳ق، ج۱۳، ص۷۲.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|احمد نجاشی]] رجالشناس [[شیعه]]، او را [[غلو|غلوکننده]]<ref>نجاشی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ق، ص۲۵۵.</ref> و [[علامه حلی]] وی را فردی فرومایه که به روایتش اعتنایی نمیشود شمردهاند.<ref>علامه حلی، خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۷.</ref> حسن بن عبدالرحمن حمانی دیگر راوی این سلسلهسند نیز [[حدیث مجهول|ناشناخته]] بوده و در کتابهای رجالی درباره او مطلبی ذکر نشده است.<ref>نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چاپخانه حیدری، چاپ اول، بیتا، ج۲، ص۴۱۸.</ref> از این رو، این روایت را از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] شمردهاند. |
|
| |
|
| امام صادق(ع) دست خود را بلند کرده و به پیشانی خود زد و فرمود: «سبحان الله! مادرش را به زنا متهم میکنی؟! من خیال میکردم تو خوددار و پارسائی و اکنون میبینم که ورع و پارسایی نداری» !!
| | == بررسی محتوا == |
| | در این روایت، غیرشیعیان [[حرامزادگی|حرامزاده]] شمرده شدهاند. این مطلب با دیگر روایات شیعه ناسازگار است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود [[ازدواج]] کند، حتی اگر [[اسلام|مسلمان]] نباشد، فرزند او حلالزاده است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج۲، ص۳۲۴.</ref> |
|
| |
|
| عرض کرد: قربانت گردم مادرش زنی است از اهل سند و مشرک است!
| | برخی محققان (صرف نظر از ضعف سند) معنای عبارت «اَوْلَادُ بَغَایا» که در روایت بهکار رفته را به معنای حرامزاده ندانستهاند؛ بلکه به معنای کسی دانستند که از مال حرام به دنیا آمده است؛ زیرا استدلال ذکر شده در روایت، مربوط به [[غنیمت]]، [[خمس]] و [[خراج]] است. در روایت، استدلال شده که خمس و خراج متعلق به [[اهلبیت(ع)]] است و اهلبیت آن را بر غیرشیعه حرام کردهاند. اگر مراد از غنیمت، [[کنیز|کنیزی]] باشد که غیرشیعه با او ازدواج کرده نیز، با دیگر روایات شیعه ناسازگار شمرده شده؛ زیرا اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز میدانند و طبق روایات شیعه هر کسی با رسوم خود ازدواج کند، فرزند او حلالزاده است. |
| | |
| فرمود: «مگر ندانستهای که هر ملتی برای خود ازدواجی دارند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، المکتبه الاسلامیه، ج۲، ص۳۲۴.</ref>
| |
| | |
| در روایت دیگری امام صادق(ع) فرموده است: «برای هر امتی ازدواجی است که به وسیله آن از زنا جلوگیری کنند».<ref>همان.</ref>
| |
| | |
| پس معیار و ملاک حرام زادگی آن است که با تماس نامشروع و بدون ازدواج اولادی به وجود بیاید و مذهب و دین در آن نقشی ندارد.
| |
| | |
| اصل روایت مورد پرسش:
| |
| | |
| علی بن محمد، عن علی بن العباس، عن الحسن بن عبد الرحمن، عن عاصم بن حمید، عن أبی حمزه، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال: قلت له: إن بعض أصحابنا یفترون ویقذفون من خالفهم فقال لی: «الکف عنهم أجمل…».<ref>کلینی، محمد؛ کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ ه. ش ، ج۸، ص۲۳۹، حدیث ۴۳۱.</ref>
| |
| | |
| ترجمه حدیث:
| |
| | |
| ابی حمزه گوید: به امام باقر (علیه السلام) گفتم: برخی اصحاب ما به مخالفان مذهب افتراء بندند و آنها را حرامزاده خوانند؟
| |
| | |
| در پاسخ من فرمود: «خودداری از آنها نیکوتر است».
| |
| | |
| سپس فرمود: «ای ابا حمزه! براستی همه مردم اولاد حرام باشند بجز شیعیان ما».
| |
| | |
| گفتم: برای من چه دلیلی بر این مطلب هست؟
| |
| | |
| در پاسخ من فرمود: «ای أبا حمزه! کتاب منزل خدا بر آن دلالت دارد؛ زیرا خدا تبارک و تعالی برای ما خاندان سه سهم در همه دستآورد و فیء مسلمانان مقرر کرده است و خدا عز و جل فرموده است: «بدانید همانا آنچه بغنیمت برید هر چه باشد راستی که خمس آن از آن خدا و از آن رسول و از آن ذی القربی و یتیمان و ابن السبیل است».<ref>انفال / ۴۱.</ref> ما هستیم صاحبان خمس و خراج و ما آن را بر همه مردم حرام کردیم جز بشیعه خود …».
| |
| | |
| ب
| |
| | |
| == ضعف سند ==
| |
| راویان این حدیث عبارتند از:
| |
| | |
| # علی بن محمد: وی از مشایخ کلینی بوده و کلینی در نقل روایات ازچهار نفر با نام «علی بن محمد» استفاده کرده که عبارتند از: علی بن محمد بن عبد الله، علی بن محمد بن بندار، علی بن محمد بن شیره و علی بن محمد بن ابراهیم؛
| |
| #
| |
| ۳. علی بن العباس: وی علی بن عباس جراذینی میباشد؛ نجاشی وی را ضعیف و غالی دانسته<ref>نجاشی؛ رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ ه. ق ، ص۲۵۵.</ref> و علامه حلی نیز وی را جدا ضعیف و غیرقابل اعتماد و غالی دانسته که به روایتش توجه نمیشود و از نظر مذهبی نیز آدم خبیث و فاسدی بوده است.<ref>علامه حلی؛ خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه. ق ، ص۳۶۷.</ref> رجال ابن داوود حلی،<ref>ابنن داوود؛ رجال ابن داوود، قم ف رضی، ۱۳۹۳ ه. ق ، ص۲۶۱.</ref> تفرشی،<ref>تفرشی؛ نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ ه. ق ، ج۳، ص۲۷۴.</ref> خوئی<ref>خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چا پ پنجم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۳، ص۷۲.</ref> و دیگر علمای راویشناسی نیز وی را غیرقابل اعتماد دانستهاند؛
| |
| ۴.
| |
| ۵. حسن بن عبد الرحمن: وی حسن بن عبد الرحمن حمانی است و در کتابهای رجالی چیزی درباره اش گفته نشده است؛<ref>نمازی شاهرودی، علی؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چایخانه حیدری، چاپ اول، بی تا، ج۲، ص۴۱۸.</ref>
| |
| ۶.
| |
| ۷. عاصم بن حمید: نجاشی وی را ثقه، عین یعنی از افراد موجه، راست کردار و از موای کوف دانسته است؛<ref>نجاشی؛ رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ ه. ق ، ص۳۰۱.</ref>
| |
| #
| |
| # عن أبی حمزه: ظاهر منظور ابی حمزه ثمالی است که ثقه است.
| |
| #
| |
| نقد و بررسی حدیث:
| |
| | |
| این حدیث نمیتواند مورد استناد قرار گیرد به چند علت:
| |
| | |
| # «علی بن العباس» یکی از راویان این حدیث است که ضعیف، غالی، فاسد و روایاتش غیرقابل استناد میباشد؛
| |
| #
| |
| # حسن بن عبد الرحمن دیگر راوی این حدیث نیز در کتابهای رجالی نیامده است و لذا نمیتوان سخن او را نیز پذیرفت؛
| |
| #
| |
| # این روایت مخالف دیگر روایات است که میگوید هر کسی با آداب و رسوم خود ازدواج کند بچه اش حلالزاده است و لو مسلمان نباشد؛
| |
| #
| |
| # در دلالت این حدیث نیز مشکلاتی وجود دارد که نمیتوان آن را پذیرفت مثلاً آیا «بغی» به معنی زنا زاده است یا حرام لقمه؟ چون حرامزادگی دو معنا دارد: یکی اینکه از زنا بدنیا بیاید؛ و دیگر آنکه از مال حرام بدنیا بیاید
| |
| #
| |
| # در این روایت امام علت آورده که چون خمس و خراج و غنیمت مال ماست و دیگران تصاحب کردهاند پس این اموال بر آنها حرام است و بچههای آنها نیز ثمره همین اموال هستند یا مثلاً امام میگوید چون یکی از غنیمتها کنیزان است پس ازدواج با آنها نیز جایز نمیباشد؛ در حالی که ازدواج با هر کسی طبق معیارهای اعتقادی همان شخص صحیح است چه دیگران آن را جایز بدانند یا ندانند و اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز میدانند هرچند این کنیز در جنگی دستگیر شده که با فرماندی معصوم نباشد.
| |
| #
| |
| # از سوی دیگر همه اهل سنت که از کنیز متولد نشدهاند تا کسی بگوید همه اینها بر خلاف نظر ماست، پس نامشروعند.
| |
| #
| |
| # امروز نیز که اصلاً کنیزی وجود ندارد تا کسی آنها را متهم کند که با کنیزی که در آن حقی نداشتند ازدواج کردهاند.
| |
| #
| |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
|
| |
|
خط ۷۷: |
خط ۳۸: |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = | | | شاخه اصلی =حدیث |
| |شاخه فرعی۱ = | | |شاخه فرعی۱ =منبعشناسی |
| |شاخه فرعی۲ = | | |شاخه فرعی۲ = |
| |شاخه فرعی۳ = | | |شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =شد |
| | تیترها = | | | تیترها =شد |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | بازبینی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ب |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:فقه الحدیث]] |
| | [[رده:اهل سنت]] |