حدیث نحس بودن ۱۲ روز از سال

سؤال

منبع و سند روایت امام صادق که فرمود: «ایام نحس سال ۱۲ روز است»؛ چیست؟



در این روایت به ترتیب روزهای ۲۲محرم، ۱۰ صفر، ۴ربیع‌الاول، ۲۸ربیع‌الثانی، ۲۸جمادی‌الاولی، ۱۲جمادی الثانی، ۱۲ رجب، ۲۶ شعبان، ۲۴رمضان، ۲ شوال، ۲۸ ذی‌قعده و ۸ ذی‌حجه به عنوان روزهای نحس سال معرفی شده‌اند.

متن حدیث

«عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْعَسْکَرِیِّ:‏ أَنَّ فِی کُلِّ شَهْرٍ مِنَ الشُّهُورِ الْعَرَبِیَّه یَوْمُ نَحْسٍ لَا یَصْلُحُ ارْتِکَابُ شَیْءٍ مِنَ الْأَعْمَالِ فِیهِ سِوَی الْخَلْوَة وَ الْعِبَادَة وَ الصَّوْمِ وَ هِیَ الثَّانِی وَ الْعِشْرُونَ مِنَ الْمُحَرَّمِ وَ الْعَاشِرُ مِنْ صَفَرٍ وَ الرَّابِعُ مِنَ الرَّبِیعِ الْأَوَّلِ وَ الثَّامِنُ وَ الْعِشْرُونَ مِنَ الرَّبِیعِ الثَّانِی وَ الثَّامِنُ وَ الْعِشْرُونَ مِنْ جُمَادَی الْأُولَی وَ الثَّانِی عَشَرَ مِنْ جُمَادَی الثَّانِیَه وَ الثَّانِی عَشَرَ مِنْ رَجَبٍ وَ السَّادِسُ وَ الْعِشْرُونَ مِنْ شَعْبَانَ وَ الرَّابِعُ وَ الْعِشْرُونَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ الثَّانِی مِنْ شَوَّالٍ وَ الثَّامِنُ وَ الْعِشْرُونَ مِنْ ذِی الْقَعْدَه وَ الثَّامِنُ ذِی الْحِجَّه».[۱]


سند

حدیث نحس بودن ۱۲ روز از سال، توسط علامه مجلسی در کتاب بحار الانوار، بدون سلسه‌سند و با عبارت «در برخی از کتاب‌ها روایت شده» ذکر شده است.[۱] بنابراین این روایت ضعیف است.

روایات مشابه

عباس حسینی کاشانی (درگذشت ۱۳۸۹ش) در کتاب منتخب تقویم الشیعه حدیثی از امام علی(ع) ذکر کرده که بر اساس آن دو روز از هر ماه قمری (۲۴ روز در سال) نحس شمرده شده است. برخی از روزهایی که در این روایت ذکر شده، با روزهایی که در حدیث نحس بودن ۱۲ روز از سال آمده مطابق است. این روایت نیز بدون سلسله‌سند نقل شده است.[۲] بنابراین ضعیف است.

نحس بودن برخی روزها

نحس بودن روز یا مقداری از زمان به این معنا است که در آن زمان به غیر از شر و بدی، حادثه‌ای رخ ندهد و اعمال انسان یا نوع مخصوصی از اعمال برای صاحب عمل نتیجه خوبی نداشته باشد.[۳] نحس بودن برخی روزها، در روایاتی ذکر شده است.[۴] همچنین در قرآن، روز عذاب قوم عاد، روز نحس[۵] شمرده شده است.

به گفته علامه طباطبایی مفسر شیعه، طبیعت زمان از نظر مقدار و اجزاء مثل هم هست؛ بنابراین از نظر خودِ زمان، فرقی میان این روز و آن روز نیست. ولی عواملی در به وجود آمدن حوادث تأثیرگذارند که از دایره علم و آگاهی انسان بیرون‌اند، بنابراین نمی‌توان بر نبودن چنین چیزی دلیل عقلی آورد، همان‌طور که نمی‌توان بر اثبات آن دلیل آورد. علامه طباطبایی اینگونه عوامل را دور از ذهن، ولی ممکن شمرده است.[۶]


منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج‏۵۶، ص۵۵.
  2. حسینی کاشانی، عباس، منتخب تقویم الشیعه، بی جا، دار الحجه البیضاء، چاپ اول، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۲۹.
  3. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۷–۱۴۰.
  4. ابن طاووس، الدّروع الواقیه، انتشارات آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۱۴؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۵۶، ص۶۶؛ موسوی گرگانی، سید محسن، معجم مصطلحات الحدیث، ص۱۲۵، بند ۱۴۰.
  5. قمر: ۱۹؛ فصلت:۱۶.
  6. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۳۷–۱۴۰.