حدیث ابوبکر به منزله گوش و عمر به منزله چشم پیامبر است: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نشانی وب، ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


پاسخ تفصیلی:
پاسخ تفصیلی:
== متن و ترجمه ==
امام حسین(ع): {{عربی|قال رسول الله(ص): إِنَ أَبَا بَکْرٍ مِنِّی بِمَنْزِلَه السَّمْعِ وَ إِنَ عُمَرَ مِنِّی بِمَنْزِلَه الْبَصَرِ وَ إِنَ عُثْمَانَ مِنِّی بِمَنْزِلَه الْفُؤَادِ. قَالَ: فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ دَخَلْتُ إِلَیْهِ وَ عِنْدَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ. فَقُلْتُ لَهُ: یَا أَبَتِ سَمِعْتُکَ تَقُولُ فِی أَصْحَابِکَ هَؤُلَاءِ قَوْلًا فَمَا هُوَ؟ فَقَالَ(ص): نَعَمْ. ثُمَّ أَشَارَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ: هُمُ السَّمْعُ وَ الْبَصَرُ وَ الْفُؤَادُ وَ سَیُسْأَلُوَن عَنْ وَصِیِّی هَذَا. وَ أَشَارَ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع). ثُمَّ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا (اسراء:۳۶). ثُمَّ قَالَ(ع): وَ عِزَّه رَبِّی إِنَّ جَمِیعَ أُمَّتِی لَمَوْقُوفُونَ یَوْمَ الْقِیَامَه وَ مَسْئُولُونَ عَنْ وَلَایَتِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏(صافات:۲۴)}}<ref name=":0">ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، مصحح:تصحیح مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق. ص۳۱۳و۳۱۴. در کتاب معانی الاخبار این روایت از امام حسن(ع) نقل شده است؛ ر.ک. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، محقق و مصصح:علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، چاپ: اول، ۱۴۰۳ ق، ص۳۸۷.</ref>
پیامبر(ص) فرمود: «ابوبکر نسبت به من مانند گوش و عمر مانند چشم و عثمان مانند قلب من است. [امام حسین] می‌فرماید: «فردا به محضر ایشان شرفیاب شدم. در کنار آن حضرت، امیر مؤمنان ((ع» و ابوبکر و عمر و عثمان نیز حضور داشتند. به ایشان عرض کردم :پدرم! شنیده‌ام شما درباره اصحابت چنین فرموده‌اید، جریان چیست؟ پیامبر خدا فرمود: آری، سپس به آنان اشاره کرد و فرمود: آنان گوش، چشم و دل من هستند و به زودی آنان مورد بازخواست خدا درباره جانشین من، این شخص - اشاره کردند به امیر مؤمنان علی بن ابی طالب «ع» ـ، قرار می‌گیرند. بعد حضرت فرمود: خدای عز و جل می‌فرماید: بدون تردید گوش و چشم و قلب تمامی آنها، مورد سؤال واقع می‌شوند. قسم به عزت پروردگارم، بی‌گمان تمامی امت من در روز قیامت بازمی‌ایستند و از آنان درباره ولایت علی سؤال شود و این همان معنای کلام خداوند متعال است :آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند».
== بررسی سندی ==
حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ الْآدَمِیُّ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ قَالَ حَدَّثَنِی سَیِّدِی عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع <ref name=":0" />


روایات معصومان «ع» به مناسبت‌های گوناگون و در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف صادر شده است. گاهی ممکن است یک پژوهشگر در مقام تحقیق ناگزیر از تقطیع یک روایت بلند باشد؛ چرا که حجم زیاد حدیث موجب طولانی شدن متن می‌گردد و ممکن است به اصل مقصود پژوهشگر ارتباط مستقیمی نداشته باشد؛ بنابراین، گاهی چاره‌ای جز تقطیع متون بلند حدیثی نیست. نکته مهم و دقیق در گزینش جزئی از متن آن است که تمام قرائن موجود در متن اصلی که در فهم مطلب تأثیر دارد باید ذکر شود؛ به گونه‌ای که زاویه‌ای از زوایای موجود در بخش نقل شده مبهم و تاریک باقی نماند. چنانچه به این نکته دقت کافی نشود، پژوهشگر دچار آسیب تقطیع نادرست و حذف قراین شده و همچنین خواننده، دچار بدفهمی خواهد شد.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمدکاظم، منطق فهم حدیث، قم،: مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۰، ص۳۸۵ و ۳۸۶.</ref>
روایات معصومان «ع» به مناسبت‌های گوناگون و در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف صادر شده است. گاهی ممکن است یک پژوهشگر در مقام تحقیق ناگزیر از تقطیع یک روایت بلند باشد؛ چرا که حجم زیاد حدیث موجب طولانی شدن متن می‌گردد و ممکن است به اصل مقصود پژوهشگر ارتباط مستقیمی نداشته باشد؛ بنابراین، گاهی چاره‌ای جز تقطیع متون بلند حدیثی نیست. نکته مهم و دقیق در گزینش جزئی از متن آن است که تمام قرائن موجود در متن اصلی که در فهم مطلب تأثیر دارد باید ذکر شود؛ به گونه‌ای که زاویه‌ای از زوایای موجود در بخش نقل شده مبهم و تاریک باقی نماند. چنانچه به این نکته دقت کافی نشود، پژوهشگر دچار آسیب تقطیع نادرست و حذف قراین شده و همچنین خواننده، دچار بدفهمی خواهد شد.<ref>ر. ک. طباطبایی، سید محمدکاظم، منطق فهم حدیث، قم،: مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۹۰، ص۳۸۵ و ۳۸۶.</ref>
خط ۱۴: خط ۲۲:
این روایت در چند منبع از منابع متقدم و متاخر شیعی نقل شده که ما آن را از کتاب عیون اخبار الرضا «ع» نقل می‌کنیم:
این روایت در چند منبع از منابع متقدم و متاخر شیعی نقل شده که ما آن را از کتاب عیون اخبار الرضا «ع» نقل می‌کنیم:


«حَدَّثَنَا أَبُو الْقَاسِمِ عَلِیُّ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِمْرَانَ الدَّقَّاقُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ الْآدَمِیُّ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ قَالَ حَدَّثَنِی سَیِّدِی عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الرِّضَا عَنْ أَبِیهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَ أَبَا بَکْرٍ مِنِّی بِمَنْزِلَه السَّمْعِ وَ إِنَ عُمَرَ مِنِّی بِمَنْزِلَه الْبَصَرِ وَ إِنَ عُثْمَانَ مِنِّی بِمَنْزِلَه الْفُؤَادِ قَالَ فَلَمَّا کَانَ مِنَ الْغَدِ دَخَلْتُ إِلَیْهِ وَ عِنْدَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ أَبُو بَکْرٍ وَ عُمَرُ وَ عُثْمَانُ فَقُلْتُ لَهُ یَا أَبَتِ سَمِعْتُکَ تَقُولُ فِی أَصْحَابِکَ هَؤُلَاءِ قَوْلًا فَمَا هُوَ فَقَالَ صنَعَمْ ثُمَّ أَشَارَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ هُمُ السَّمْعُ وَ الْبَصَرُ وَ الْفُؤَادُ وَ سَیُسْأَلُوَن عَنْ وَصِیِّی هَذَا وَ أَشَارَ إِلَی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلًا<ref>(۲). الإسراء. الآیه ۳۶. اسراء/۳۶.</ref> ثُمَّ قَالَ «ع» وَ عِزَّه رَبِّی إِنَّ جَمِیعَ أُمَّتِی لَمَوْقُوفُونَ یَوْمَ الْقِیَامَه وَ مَسْئُولُونَ عَنْ وَلَایَتِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ‏<ref>(۲). الصافّات. الآیه ۲۴. صافات/۲۴.</ref>؛<ref>ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، مصحح:تصحیح مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، چاپ: اول، ۱۳۷۸ق. ص۳۱۳و۳۱۴. در کتاب معانی الاخبار این روایت از امام حسن(ع) نقل شده است؛ ر.ک. ابن بابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق)، معانی الأخبار، محقق و مصصح:علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، چاپ: اول، ۱۴۰۳ ق، ص۳۸۷.</ref>
«همان‌طور که ملاحظه می‌شود، سمع و بصر و فؤاد بودن خلفای سه‌گانه در این روایت، به هیچ وجه در مقام مدح نبوده؛ بلکه مسئولیت و وظیفه آنان را در قبال امر مهم ولایت امیرالمؤمنین و جانشینی آن حضرت پس از پیامبر، به آن‌ها گوشزد می‌کند؛ حال آنکه در روایتی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امیرالمؤمنین را به منزله گوش و چشم خود معرفی می‌نمایند: «... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلِعَلِیٍّ ع یَا عَلِیُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَه السَّمْعِ وَ الْبَصَرِ وَ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ الرُّوحِ مِنَ الْبَدَن…؛ پیامبر اکرم به علی «ع» فرمود: ای علی تو نسبت به من به منزله گوش و چشم و سر برای جسد و روح برای بدن هستی».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار (ط - بیروت)، بیروت،: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج‏۱۹، ص: ۸۲.</ref> به وضوح دیده می‌شود که حضرت در مقام مدح علی بن ابیطالب «ع» بوده و با این عبارت فضیلتی از فضائل ایشان را برای مخاطبان بیان می‌نمایند و اساساً این دو متن را نمی‌توان با هم مقایسه نمود.
 
امام حسین «ع» می‌فرماید: پیامبر خدا فرمود: همانا ابوبکر نسبت به من در حکم گوش و عمر در حکم چشم و عثمان در حکم قلب من است. [امام حسین «ع))] می‌فرماید: فردا به محضر ایشان شرفیاب شدم. در کنار آن حضرت، امیر مؤمنان ((ع» و ابوبکر و عمر و عثمان نیز حضور داشتند. به ایشان عرض کردم :پدرم! شنیده‌ام شما درباره اصحابت چنین فرموده‌اید، جریان چیست؟ پیامبر خدا فرمود: آری، سپس به آنان اشاره کرد و فرمود: آنان گوش، چشم و دل من هستند و به زودی آنان مورد بازخواست خدا درباره جانشین من، این شخص - اشاره کردند به امیر مؤمنان علی بن ابی طالب «ع» ـ، قرار می‌گیرند. بعد حضرت فرمود: خدای عز و جل می‌فرماید: بدون تردید گوش و چشم و قلب تمامی آنها، مورد سؤال واقع می‌شوند. قسم به عزت پروردگارم، بی‌گمان تمامی امت من در روز قیامت بازمی‌ایستند و از آنان درباره ولایت علی سؤال شود و این همان معنای کلام خداوند متعال است :آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند».
 
همان‌طور که ملاحظه می‌شود، سمع و بصر و فؤاد بودن خلفای سه‌گانه در این روایت، به هیچ وجه در مقام مدح نبوده؛ بلکه مسئولیت و وظیفه آنان را در قبال امر مهم ولایت امیرالمؤمنین و جانشینی آن حضرت پس از پیامبر، به آن‌ها گوشزد می‌کند؛ حال آنکه در روایتی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، امیرالمؤمنین را به منزله گوش و چشم خود معرفی می‌نمایند: «... قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلِعَلِیٍّ ع یَا عَلِیُ أَنْتَ مِنِّی بِمَنْزِلَه السَّمْعِ وَ الْبَصَرِ وَ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ الرُّوحِ مِنَ الْبَدَن…؛ پیامبر اکرم به علی «ع» فرمود: ای علی تو نسبت به من به منزله گوش و چشم و سر برای جسد و روح برای بدن هستی».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار (ط - بیروت)، بیروت،: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج‏۱۹، ص: ۸۲.</ref> به وضوح دیده می‌شود که حضرت در مقام مدح علی بن ابیطالب «ع» بوده و با این عبارت فضیلتی از فضائل ایشان را برای مخاطبان بیان می‌نمایند و اساساً این دو متن را نمی‌توان با هم مقایسه نمود.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش