جایگاه روحانیت در اسلام و در میان مسلمین از نظر شهید بهشتی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۱۲: خط ۱۱:
بهشتی معتقد است که روحانیت در میان مسلمانان عملاً دچار انحرافاتی شده است. انحرافاتی که مورد قبول اسلام نیست. اما اذعان می‌کند که روحانیت رایج میان مسلمانان هرگز به اندازه دستگاه روحانیت بسیاری از ادیان و مذاهب دیگر دچار انحطاط و فساد و امتیازطلبی‌های طبقاتی نشده است. بهشتی معتقد است که انحرافات موجود در روحانیت نتوانسته تأثیر عمیق بر کارکرد این نهاد بگذارد. او برای رفع کاستی‌های این نهاد راهکارهایی ارائه می‌دهد؛ از جمله، تحقیق و [[اجتهاد]] در مسائل دیگر اسلامی مربوط به اصول عقاید، [[اخلاق]]، تاریخ، [[تفسیر قرآن|تفسیر]].
بهشتی معتقد است که روحانیت در میان مسلمانان عملاً دچار انحرافاتی شده است. انحرافاتی که مورد قبول اسلام نیست. اما اذعان می‌کند که روحانیت رایج میان مسلمانان هرگز به اندازه دستگاه روحانیت بسیاری از ادیان و مذاهب دیگر دچار انحطاط و فساد و امتیازطلبی‌های طبقاتی نشده است. بهشتی معتقد است که انحرافات موجود در روحانیت نتوانسته تأثیر عمیق بر کارکرد این نهاد بگذارد. او برای رفع کاستی‌های این نهاد راهکارهایی ارائه می‌دهد؛ از جمله، تحقیق و [[اجتهاد]] در مسائل دیگر اسلامی مربوط به اصول عقاید، [[اخلاق]]، تاریخ، [[تفسیر قرآن|تفسیر]].


== بستر بحث و جایگاه ==
== جایگاه و بستر بحث ==
از نظر بهشتی، بر اساس تعالیم اسلامی، روحانیت جنبه رسمی ندارد که در سایه آن روحانیون امتیازات مادی کسب کنند. از نظر او روحانیت اسلام به معنای آراسته‌بودن یک شخص به فضیلت علم و [[تقوا]] و مجهز بودن برای انجام یک سلسله وظایف اجتماعی دینی است. جایگاهی که به‌عنوان یک واجب باید به آن نگریسته شود کفایی است و لزوم وجود آن حتمی و تعیین‌کننده است.<ref>درخشه، جلال، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۸۰ش، ص۳۰۱.</ref>
از نظر بهشتی، بر اساس تعالیم اسلامی، روحانیت جنبه رسمی ندارد که در سایه آن روحانیون امتیازات مادی کسب کنند. از نظر او روحانیت اسلام به معنای آراسته‌بودن یک شخص به فضیلت علم و [[تقوا]] و مجهز بودن برای انجام یک سلسله وظایف اجتماعی دینی است. جایگاهی که به‌عنوان یک واجب باید به آن نگریسته شود کفایی است و لزوم وجود آن حتمی و تعیین‌کننده است.<ref>درخشه، جلال، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، فصلنامه علمی پژوهشی علوم سیاسی، شماره ۱۶، زمستان ۱۳۸۰ش، ص۳۰۱.</ref>


خط ۲۰: خط ۱۹:
بهشتی در مقاله خود، ضمن توضیح سازمان روحانیت در سایر ادیان، این سؤال اساسی را مطرح می‌کند که آیا اسلام طبقه روحانیت دارد؛ طبقه‌ای که نگهبانی از دین وظیفه اختصاصی آن باشد و برای انجام آن مزایای مالی و غیرمالی خاص مقرر شده باشد. پاسخ بهشتی به این سؤال منفی است؛ زیرا در اسلام کسب علم و معارف در انحصار طبقه خاصی نیست و برای روحانیت هیچ‌گونه امتیاز طبقاتی مقرر نشده است. از نظر او در اسلام سمت خاصی به نام روحانیت، نظیر آنچه در ادیان دیگر است، وجود ندارد. البته، بهشتى با طرح [[وجوب کفایى]] تحقیق در رشته‌هاى مختلف علوم دینی در شرایط غیبت، ضرورت وجود روحانیت را اثبات می‌کند<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>
بهشتی در مقاله خود، ضمن توضیح سازمان روحانیت در سایر ادیان، این سؤال اساسی را مطرح می‌کند که آیا اسلام طبقه روحانیت دارد؛ طبقه‌ای که نگهبانی از دین وظیفه اختصاصی آن باشد و برای انجام آن مزایای مالی و غیرمالی خاص مقرر شده باشد. پاسخ بهشتی به این سؤال منفی است؛ زیرا در اسلام کسب علم و معارف در انحصار طبقه خاصی نیست و برای روحانیت هیچ‌گونه امتیاز طبقاتی مقرر نشده است. از نظر او در اسلام سمت خاصی به نام روحانیت، نظیر آنچه در ادیان دیگر است، وجود ندارد. البته، بهشتى با طرح [[وجوب کفایى]] تحقیق در رشته‌هاى مختلف علوم دینی در شرایط غیبت، ضرورت وجود روحانیت را اثبات می‌کند<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>


بهشتی در ادامه از روحانیت شکل‌گرفته در تاریخ مسلمانان انتقاد شدیدی می‌کند و از روحانیت منزه و پاک، که در هر دوره‌ای نیز وجود داشته، تمجید و دفاع می‌کند. او تأکید می‌کند که در عصر جدید نیز باید روحانیان واقعی از کسانی که صرفاً [[لباس روحانیت]] دارند باز شناخته شوند. بهشتی از این که در دوره کنونی صرفاً لباس، علامت روحانیت شده ناراضی است و معتقد است ساختار اجتماعی ما نیز عملاً به‌نحوی رفتار می‌کند که فرصت سوء استفاده از لباس روحانیت را فراهم می‌آورد. بهشتی حساسیت زیادی به بهره‌گیری از لباس روحانیت در جامعه ایرانی از خود نشان می‌دهد و توضیح می‌دهد که انتخاب چنین پوسشی عادتی بیش نبوده و هیچ‌گاه نباید بیش از آنچه که ارزش دارد به آن توجه شود و جای مسائل اساسی در خصوصیات یک دانشمند اسلامی را بگیرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۱.</ref>  
بهشتی در ادامه از روحانیت شکل‌گرفته در تاریخ مسلمانان انتقاد شدیدی می‌کند و از روحانیت منزه و پاک، که در هر دوره‌ای نیز وجود داشته، تمجید و دفاع می‌کند. او تأکید می‌کند که در عصر جدید نیز باید روحانیان واقعی از کسانی که صرفاً [[لباس روحانیت]] دارند باز شناخته شوند. بهشتی از این که در دوره کنونی صرفاً لباس، علامت روحانیت شده ناراضی است و معتقد است ساختار اجتماعی ما نیز عملاً به‌نحوی رفتار می‌کند که فرصت سوء استفاده از لباس روحانیت را فراهم می‌آورد. بهشتی حساسیت زیادی به بهره‌گیری از لباس روحانیت در جامعه ایرانی از خود نشان می‌دهد و توضیح می‌دهد که انتخاب چنین پوششی عادتی بیش نبوده و هیچ‌گاه نباید بیش از آنچه که ارزش دارد به آن توجه شود و جای مسائل اساسی در خصوصیات یک دانشمند اسلامی را بگیرد.<ref>درخشه، «بحثی درباره مرجعیت و روحانیت»، ص۳۰۱.</ref>  


== کاستی‌ها و راهکارهای رفع آنها ==
== کاستی‌ها و راهکارهای رفع آنها ==
خط ۳۵: خط ۳۴:
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


* بحثی درباره مرجعیت و روحانیت (کتاب)
* [[بحثی درباره مرجعیت و روحانیت (کتاب)]]
* [[مشکل اساسی در سازمان روحانیت از نظر شهید مطهری]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۴۹: خط ۴۹:
  {{تکمیل مقاله
  {{تکمیل مقاله


| شناسه =
| شناسه =شد
| تیترها =
| تیترها =شد
| ویرایش =
| ویرایش =شد
| لینک‌دهی =
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| ناوبری =
| نمایه =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر =شد
| ارجاعات =
| ارجاعات =
| بازبینی =
| بازبینی =
| تکمیل =
| تکمیل =
| اولویت =
| اولویت =ج
| کیفیت =
| کیفیت =ب
  }}
  }}


  {{پایان متن}}
  {{پایان متن}}
۶٬۸۱۴

ویرایش