تقیه از سوی اهل‌بیت(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
وجود برخی روایات نشانگر اعتقاد اهل بیت(ع) به تقیه است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
وجود برخی روایات نشانگر اعتقاد اهل بیت(ع) به تقیه است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
* خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «کسی که بعد از ایمان به خدا کافر شود نه کسی که او را به زور وادار کرده‌اند در حالی که قلبش به ایمان خویش مطمئن است …»<ref>نحل / ۱۰۶.</ref> در آغاز اسلام، پدر و مادر عمّار را به خاطر اسلام با شکنجه به شهادت رساندند، همین که نوبت شکنجه کردن عمار رسید او کلماتی که کفّار می‌خواستند به زبان جاری کرد و جان خود را نجات داد، عمار مورد سرزنش بعضی قرار گرفت که او از اسلام دست برداشته است، عمار گریه کنان نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و حضرت دست نوازش بر سر او کشید و فرمودند: «اگر باز هم جانت به خطر افتاد این کلمات را بگو و خودت را نجات بده، تو سر تا پا ایمان می‌باشی».<ref>فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مصحح: یزدی طباطبایی، فضل‌الله‏، تهران، ناصر خسرو،1372ش، ج‏۶، ص: ۵۹۷</ref>
* خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «کسی که بعد از ایمان به خدا کافر شود نه کسی که او را به زور وادار کرده‌اند در حالی که قلبش به ایمان خویش مطمئن است …»<ref>نحل / ۱۰۶.</ref> در آغاز اسلام، پدر و مادر عمّار را به خاطر اسلام با شکنجه به شهادت رساندند، همین که نوبت شکنجه کردن عمار رسید او کلماتی که کفّار می‌خواستند به زبان جاری کرد و جان خود را نجات داد، عمار مورد سرزنش بعضی قرار گرفت که او از اسلام دست برداشته است، عمار گریه کنان نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و حضرت دست نوازش بر سر او کشید و فرمودند: «اگر باز هم جانت به خطر افتاد این کلمات را بگو و خودت را نجات بده، تو سر تا پا ایمان می‌باشی».<ref>فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مصحح: یزدی طباطبایی، فضل‌الله‏، تهران، ناصر خسرو،1372ش، ج‏۶، ص: ۵۹۷</ref>
* أبی شیبه در مسند خویش نقل می‌کند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا(ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت می‌دهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم(ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم‏، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه‍. ش‏، ص۳۸.</ref>
* أبی شیبه در مسند خویش نقل می‌کند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا(ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت می‌دهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم(ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، شیعه پاسخ می‌گوید، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه‍. ش‏، ص۳۸.</ref>
* امام صادق(ع) می‌فرماید: «لا دین لمن لا تقیه له؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث ۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>کسی که تقیه نمی‌کند دین ندارد.»
* امام صادق(ع) می‌فرماید: «لا دین لمن لا تقیه له؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث ۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>کسی که تقیه نمی‌کند دین ندارد.»


۳۱۰

ویرایش