trustworthy
۴۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Mafkalam }} | {{در دست ویرایش|کاربر=Mafkalam}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
سؤال: آیا پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع) و دیگر ائمه (ع) تقیه میکردند؟ | سؤال: آیا پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع) و دیگر ائمه(ع) تقیه میکردند؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
تقیه به معنای مخفی نمودن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن است، به جهت مصلحتی که بهتر از مصلحت اظهار آن میباشد. تقیه امری عقلائی است، هر انسانی اگر به سبب نشر اعتقادات یا اظهار و تظاهر به آنها، احساس خطری نسبت به خودش یا مالش یا عِرض خود… کند، ناچار آن را کتمان میکند و از مواضع خطر دوری میگزیند. چنین امری را فطرت هر صاحب عقلی تجویز میکند. تقیه ریشه در قرآن کریم دارد و اختصاص به شیعه هم ندارد. برادران اهل سنت هم به نحوی بدان باور دارند. لکن چون شیعه در برخی مقاطع تاریخی در شرایطی خاص قرار گرفتند و از این اصل قرآنی و دینی بیشتر استفاده کردند؛ لذا تقیه به نام شیعه معروف شده است. اهل بیت (ع) با توجه به شرائط زمانی و مکانی به این امر مهم عمل میکردند. | تقیه به معنای مخفی نمودن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن است، به جهت مصلحتی که بهتر از مصلحت اظهار آن میباشد. تقیه امری عقلائی است، هر انسانی اگر به سبب نشر اعتقادات یا اظهار و تظاهر به آنها، احساس خطری نسبت به خودش یا مالش یا عِرض خود… کند، ناچار آن را کتمان میکند و از مواضع خطر دوری میگزیند. چنین امری را فطرت هر صاحب عقلی تجویز میکند. تقیه ریشه در قرآن کریم دارد و اختصاص به شیعه هم ندارد. برادران اهل سنت هم به نحوی بدان باور دارند. لکن چون شیعه در برخی مقاطع تاریخی در شرایطی خاص قرار گرفتند و از این اصل قرآنی و دینی بیشتر استفاده کردند؛ لذا تقیه به نام شیعه معروف شده است. اهل بیت(ع) با توجه به شرائط زمانی و مکانی به این امر مهم عمل میکردند. | ||
==تعریف تقیه== | |||
== تعریف تقیه == | |||
تقیه یعنی مخفی نمودن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن است، به جهت مصلحتی که بهتر از مصلحت اظهار آن میباشد.<ref>صفری، نعمتالله، نقش تقیه در استنباط، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص۵۱.</ref> | تقیه یعنی مخفی نمودن حق از دیگران یا اظهار خلاف آن است، به جهت مصلحتی که بهتر از مصلحت اظهار آن میباشد.<ref>صفری، نعمتالله، نقش تقیه در استنباط، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ص۵۱.</ref> | ||
*امام صادق(ع) | == نمونههایی از تقیه در نزد اهل بیت(ع) == | ||
وجود برخی روایات نشانگر اعتقاد اهل بیت(ع) به تقیه است که به برخی از آنها اشاره میشود: | |||
* خداوند متعال در قرآن میفرماید: «کسی که بعد از ایمان به خدا کافر شود نه کسی که او را به زور وادار کردهاند در حالی که قلبش به ایمان خویش مطمئن است …»<ref>نحل / ۱۰۶.</ref> در آغاز اسلام، پدر و مادر عمّار را به خاطر اسلام با شکنجه به شهادت رساندند، همین که نوبت شکنجه کردن عمار رسید او کلماتی که کفّار میخواستند به زبان جاری کرد و جان خود را نجات داد، عمار مورد سرزنش بعضی قرار گرفت که او از اسلام دست برداشته است، عمار گریه کنان نزد پیامبر اکرم(ص) آمد و حضرت دست نوازش بر سر او کشید و فرمودند: «اگر باز هم جانت به خطر افتاد این کلمات را بگو و خودت را نجات بده، تو سر تا پا ایمان میباشی».<ref>فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مصحح: یزدی طباطبایی، فضلالله، تهران، ناصر خسرو،1372ش، ج۶، ص: ۵۹۷</ref> | |||
* أبی شیبه در مسند خویش نقل میکند که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا(ص) را در منطقه نفوذ خود دستگیر کرد. از هر دو سؤال کرد، آیا شهادت میدهید که من فرستاده خدا هستم؟ یکی شهادت داد و نجات یافت و دوّمی شهادت نداد و گردنش را زدند. هنگامی که خبر به پیغمبر اکرم(ص) رسید، فرمود: آن که کشته شد بر طریق صدق و راستی قدم برداشت و دوّمی رخصت الهی را پذیرا شد و گناهی بر او نیست.<ref>مسند ابی شیبه، ج۱۲، ص ۳۵۸. بر گرفته از مکارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ هفتم، ۱۳۸۶ ه. ش، ص۳۸.</ref> | |||
* امام صادق(ع) میفرماید: «لا دین لمن لا تقیه له؛<ref>شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق، ج۱۶، ص۲۱۰، باب ۲۴، حدیث ۲۳. و نیز: حدیث ۲۴،۲۶ و ص۱۶۵، ح۱۵.</ref>کسی که تقیه نمیکند دین ندارد.» | |||
از این گونه روایات که تعدادشان هم بسیار زیاد است بخوبی بدست میآید که تقیه جزء مسایل مهم مذهبی است و تا زمان ظهور حضرت بقیةالله(عج)، باید مورد توجه مؤمنین باشد و در مواقعی که ضرورت ایجاب کند از آن پوشش دینی و شرعی برای حفظ مصالح مذهبی و دینی و جان و مال و ناموس خود بهره بگیرد. طبیعتاً این امر متناسب با شرائط زمانی و مکانی و عوامل دیگر متفاوت است و هر کسی بایستی متناسب با شرائط پیش رو به تقیه عمل نماید. اهل بیت(ع) نیز خود با توجه به شرائط زمانی و مکانی متفاوتی که داشتند به این امر عمل میکردند مخصوصاً در شرائطی که شیعه در خفقان شدید دولتهای اموی و عباسی قرار داشت؛ بنابراین اگر بقای شیعه و معارف آن را در عمل اهل بیت و شیعیان به تقیه بدانیم سخن گزافی نگفتهایم. | از این گونه روایات که تعدادشان هم بسیار زیاد است بخوبی بدست میآید که تقیه جزء مسایل مهم مذهبی است و تا زمان ظهور حضرت بقیةالله(عج)، باید مورد توجه مؤمنین باشد و در مواقعی که ضرورت ایجاب کند از آن پوشش دینی و شرعی برای حفظ مصالح مذهبی و دینی و جان و مال و ناموس خود بهره بگیرد. طبیعتاً این امر متناسب با شرائط زمانی و مکانی و عوامل دیگر متفاوت است و هر کسی بایستی متناسب با شرائط پیش رو به تقیه عمل نماید. اهل بیت(ع) نیز خود با توجه به شرائط زمانی و مکانی متفاوتی که داشتند به این امر عمل میکردند مخصوصاً در شرائطی که شیعه در خفقان شدید دولتهای اموی و عباسی قرار داشت؛ بنابراین اگر بقای شیعه و معارف آن را در عمل اهل بیت و شیعیان به تقیه بدانیم سخن گزافی نگفتهایم. |