تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
== متن و ترجمه ==
== متن و ترجمه ==
{{عربی|عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ {{قرآن|كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌}} قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ السَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ، قُلْتُ: الْحَسَنُ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضُ طَاعَتُهُ وَ لَکِنْ لَیْسَ مِنَ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَیْنُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ {{قرآن|فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌}} قَالَ: یُولِدُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِی اَلْکُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ وَ لَیْسَ ذَاکَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ السَّبْعَةُ‌}}
{{عربی|عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ {{قرآن|كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌}} قَالَ: الْحَبَّةُ فَاطِمَةُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهَا وَ السَّبْعُ السَّنَابِلُ سَبْعَةٌ مِنْ وُلْدِهَا سَابِعُهُمْ قَائِمُهُمْ، قُلْتُ: الْحَسَنُ قَالَ: إِنَّ الْحَسَنَ إِمَامٌ مِنَ اللَّهِ مُفْتَرَضُ طَاعَتُهُ وَ لَکِنْ لَیْسَ مِنَ السَّنَابِلِ السَّبْعَةِ أَوَّلُهُمْ اَلْحُسَیْنُ وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ، فَقُلْتُ: قَوْلُهُ {{قرآن|فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌}} قَالَ: یُولِدُ الرَّجُلُ مِنْهُمْ فِی اَلْکُوفَةِ مِائَةً مِنْ صُلْبِهِ وَ لَیْسَ ذَاکَ إِلاَّ هَؤُلاَءِ السَّبْعَةُ‌}}
{{نقل قول|مفضل بن محمد جعفی می‌گوید: از امام صادق(ع) تفسیر آیه: {{قرآن|کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌}} را پرسیدم؟ امام فرمود: «حبه (دانه)، فاطمه است و هفت سنبل هفت فرزند او هستند که هفتمینشان قائم آنها است».
{{نقل قول|مُفَضَّل بن محمد جُعْفی می‌گوید: از امام صادق(ع) تفسیر آیه: {{قرآن|کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنٰابِلَ‌}} را پرسیدم؟ امام فرمود: «حبه (دانه)، فاطمه است و هفت سنبل هفت فرزند او هستند که هفتمینشان قائم آنها است».


پرسیدم: امام حسن(ع) هم از آنها است؟ فرمود: «امام حسن امامی از سوی خدا است که طاعتش واجب است؛ ولی از هفت سنبل نیست؛ بلکه اول آنها امام حسین(ع) و آخرشان قائم آنها است».
پرسیدم: امام حسن(ع) هم از آنها است؟ فرمود: «امام حسن امامی از سوی خدا است که طاعتش واجب است؛ ولی از هفت سنبل نیست؛ بلکه اول آنها امام حسین(ع) و آخرشان قائم آنها است».
خط ۱۳: خط ۱۳:
پرسیدم: تفسیر {{قرآن|فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌}} چیست؟ فرمود: «مردی از آنها در کوفه متولد می‌شود که از صلبش صد نفر بیاید و این نیست مگر از این هفت نفر».}}
پرسیدم: تفسیر {{قرآن|فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ‌}} چیست؟ فرمود: «مردی از آنها در کوفه متولد می‌شود که از صلبش صد نفر بیاید و این نیست مگر از این هفت نفر».}}


کتاب‌های دیگر مانند: تفسیر البرهان، تفسیر نورالثقلین، تفسیر کنز الدقایق، بحار الانوار و … این روایت را از عیاشی نقل کرده‌اند و لذا باید دید این روایت چقدر قابل اعتماد و استناد است و نقل دیگر کتاب‌ها دلیل بر اعتبار این روایت نمی‌شود مگر اینکه درستی روایات در همین کتاب ثابت شود.
== بررسی سند ==
حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم، در کتاب تفسیر عیاشی از مُفَضَّل بن محمد جُعْفی و او از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده است. دیگر کتاب‌ها مانند تفسیر برهان، نورالثقلین، کنز الدقایق و بحار الانوار همین روایت را از عیاشی نقل کرده‌اند.


نکاتی در بررسی این روایت:
تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر غیبت صغری است، که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.<ref>زرکلی، الأعلام.</ref> در تفسیر عیاشی، اسناد احادیث ذکر نشده و همه روایات آن مرسل است. روایات این کتاب را هنگامی معتبر دانسته‌اند که با سلسه‌سند در دیگر کتاب‌های روایی ذکر شده باشد. محمد عیاشی حدیث تشبیه امامان(ع) به هفت خوشه گندم را مانند دیگر روایات این کتاب، با حذف راویان آورده و تنها راوی اصلی آن را ذکر کرده است؛ در دیگر کتاب‌های روایی نیز سلسله‌سندی برای این روایت ذکر نشده است؛ از این رو، این حدیث را از نظر سند نامعتبر دانسته‌اند.


نکته اول: اعتبار تفسیر عیاشی:
درباره مفضل بن محمد جعفی راوی این روایت نیز اختلاف‌نظر است. به گفته سید ابوالقاسم خویی فقیه و رجال‌شناس شیعه، برخی به حدیث او اعتنا نکرده‌اند؛<ref>خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنحم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۹، ص۳۳۲.</ref> بنابراین اشکال دومی نیز به سند روایت وارد شده است.
 
تفسیر عیاشی از تفسیرهای کهن شیعه و متعلق به عصر غیبت صغراست که ابو نصر محمد بن مسعود عیّاشی آن را تألیف کرده است.<ref>زرکلی، صاحب الأعلام تاریخ وفات عیاشی را ۳۲۰ هجری دانسته است.</ref>
 
متن موجود تفسیر عیّاشی نوشته‌ای مرسل است که در آن اسناد احادیث ذکر نشده است و تفسیر قرآن کریم را از ابتدا تا سوره کهف دربردارد.
 
بنابراین روایات این کتاب در صورتی قابل استناد می‌باشد که در کتاب‌های دیگر با سند آمده باشد تا معتبر بودن سند بررسی شود و با توجه به اینکه این روایت را کتاب‌های دیگر هم از همین کتاب آورده‌اند و سندی ندارد و با توجه به اینکه عیاشی در عصر غیبت بوده و مفضل از شاگردان امام صادق «ع» است، لذا به یقین نمی‌تواند او را دیده باشد و از او نقل حدیث کند.
 
در نتیجه روایت از نظر سندی غیر معتبر است و قابل استناد نمی‌باشد.
 
نکته دوم: مفضل بن محمد جعفی:
 
مرحوم خویی (ره) می‌نویسد: ذهبی در میزان الاعتدال وی را ثقه می‌داند، ولی ابو حاتم می‌گوید: کسی به حدیث وی اعتنا نمی‌کرد.<ref>خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چاپ پنحم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۹، ص۳۳۲.</ref>
 
بنابراین از نظر سندی اشکال دومی هم دارد و آن هم خود مفضل است که مرحوم خوئی فقط به نقل قول اکتفا کرده است و از این لحاظ می‌توان گفت علمای رجالی شیعه او را توثیق نکرده‌اند.
 
نکته سوم: توجیهات حدیث توسط برخی:


الف) توجیهی از شیخ حر عاملی:
الف) توجیهی از شیخ حر عاملی:
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش