برده‌داری از نگاه اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
نیز اسلام با وضع قوانین مختلف مثل قانون استیلاد،<ref>منظور از استیلاد آن است که اگر زنی مملوک از مولای خود صاحب فرزندی می‌شد، پس از وفات مولی آن زن بلافاصله آزاد می‌گردید.</ref> مکاتبه<ref>مکاتبه قانونی است که مطابق آن، هر اسیر و بنده‌ای می‌توانست با مالک خود قراردادی منعقد ساخته و به موجب آن در برابر مبلغی که به تدریج به مولایش می‌پردازد خویشتن را آزاد سازد. آیه ۳۲ از سوره نور به تشریح همین مورد اختصاص یافته است.</ref> و آزادسازی بندگان به عنوان کفاره برخی گناهان، و غیره، راه را برای آزاد ساختن تدریجی آنان هموار ساخت. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که از دیدگاه اسلام بنده یا آزاد بودن به عنوان ملاک نقصان یا برتری شمرده نمی‌شود. هر چند سعی اسلام آن بود تا به طرق مختلف بردگان را از راه‌های گوناگون از قید اسارت رهایی بخشد، امّا در همان مدت اسارت و بندگی نیز مسلمانان حق نداشتند آنان را به خاطر بنده بودن از خود پست‌تر دانسته یا مورد اهانت و تحقیر قرار دهند؛ بندگانی که گاه در ظاهر تحت عنوان غلام یا کنیز پیامبر و ائمه(ع) قرار می‌گرفتند، در واقع عضوی از اعضای خانواده آنان تلقّی شده و هیچ تفاوتی با سایر آزادگان اهل منزل حتی به لحاظ کار و فعالیت نداشتند و در واقع صرفاً در ظاهر تحت عنوان کنیز یا غلام قرار می‌گرفتند. این وضعیت به گونه‌ای بود که حتی وقتی آن بزرگواران گاه تصمیم به آزاد ساختن آنان می‌گرفتند، آن بردگان غالباً از پذیرش آن اکراه داشتند.
نیز اسلام با وضع قوانین مختلف مثل قانون استیلاد،<ref>منظور از استیلاد آن است که اگر زنی مملوک از مولای خود صاحب فرزندی می‌شد، پس از وفات مولی آن زن بلافاصله آزاد می‌گردید.</ref> مکاتبه<ref>مکاتبه قانونی است که مطابق آن، هر اسیر و بنده‌ای می‌توانست با مالک خود قراردادی منعقد ساخته و به موجب آن در برابر مبلغی که به تدریج به مولایش می‌پردازد خویشتن را آزاد سازد. آیه ۳۲ از سوره نور به تشریح همین مورد اختصاص یافته است.</ref> و آزادسازی بندگان به عنوان کفاره برخی گناهان، و غیره، راه را برای آزاد ساختن تدریجی آنان هموار ساخت. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که از دیدگاه اسلام بنده یا آزاد بودن به عنوان ملاک نقصان یا برتری شمرده نمی‌شود. هر چند سعی اسلام آن بود تا به طرق مختلف بردگان را از راه‌های گوناگون از قید اسارت رهایی بخشد، امّا در همان مدت اسارت و بندگی نیز مسلمانان حق نداشتند آنان را به خاطر بنده بودن از خود پست‌تر دانسته یا مورد اهانت و تحقیر قرار دهند؛ بندگانی که گاه در ظاهر تحت عنوان غلام یا کنیز پیامبر و ائمه(ع) قرار می‌گرفتند، در واقع عضوی از اعضای خانواده آنان تلقّی شده و هیچ تفاوتی با سایر آزادگان اهل منزل حتی به لحاظ کار و فعالیت نداشتند و در واقع صرفاً در ظاهر تحت عنوان کنیز یا غلام قرار می‌گرفتند. این وضعیت به گونه‌ای بود که حتی وقتی آن بزرگواران گاه تصمیم به آزاد ساختن آنان می‌گرفتند، آن بردگان غالباً از پذیرش آن اکراه داشتند.


== ماده اول: بستن سرچشمه‌های بردگی ==
=== بستن سرچشمه‌های بردگی ===
بردگی در طول تاریخ اسباب فراوانی داشته، نه تنها اسیران جنگی و بدهکارانی که قدرت بر پرداخت بدهی خود نداشتند به صورت برده درمی‌آمدند که زور و غلبه نیز مجوز برده گرفتن و برده داری بود، کشورهای زورمند نفرات خود را با انواع سلاح‌ها به ممالک عقب افتاده آفریقایی و مانند آن می‌فرستادند، و گروه، گروه از آنها را گرفته و اسیر کرده و با کشتی‌ها به بازارهای ممالک آسیا و اروپا می‌بردند.
بردگی در طول تاریخ اسباب فراوانی داشته، نه تنها اسیران جنگی و بدهکارانی که قدرت بر پرداخت بدهی خود نداشتند به صورت برده درمی‌آمدند که زور و غلبه نیز مجوز برده گرفتن و برده داری بود، کشورهای زورمند نفرات خود را با انواع سلاح‌ها به ممالک عقب افتاده آفریقایی و مانند آن می‌فرستادند، و گروه، گروه از آنها را گرفته و اسیر کرده و با کشتی‌ها به بازارهای ممالک آسیا و اروپا می‌بردند.


خط ۲۸: خط ۲۸:
بدیهی است هنگامی که چنین شرائطی تغییر یابد هیچ دلیلی ندارد که امام مسلمین حکم بردگی را درباره اسیران بپذیرد می‌تواند آنها را از طریق «من» و «فداء» آزاد سازد، زیرا اسلام پیشوای مسلمین را در این امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند، و به این ترتیب تقریباً سرچشمه‌های بردگی جدید در اسلام بسته شده است. از طرفی باید توجه داشت یکی از حکمت‌های بردگی مقابله به مثل بود اگر کشورهای کفر ملتزم و متعهد به عدم برده‌گیری باشند و پیمانی بین آنها منعقد باشد عمل کردن به این پیمان ضرورت دارد. اما اگر کشور کفر از کشور اسلامی برده بگیرد و آسوده‌خاطر باشد که کشورهای اسلامی از آنها برده نمی‌گیرند اتفاقاً این مطلب آنها را بر حمله به ممالک اسلامی جری و جسور می‌کند.
بدیهی است هنگامی که چنین شرائطی تغییر یابد هیچ دلیلی ندارد که امام مسلمین حکم بردگی را درباره اسیران بپذیرد می‌تواند آنها را از طریق «من» و «فداء» آزاد سازد، زیرا اسلام پیشوای مسلمین را در این امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند، و به این ترتیب تقریباً سرچشمه‌های بردگی جدید در اسلام بسته شده است. از طرفی باید توجه داشت یکی از حکمت‌های بردگی مقابله به مثل بود اگر کشورهای کفر ملتزم و متعهد به عدم برده‌گیری باشند و پیمانی بین آنها منعقد باشد عمل کردن به این پیمان ضرورت دارد. اما اگر کشور کفر از کشور اسلامی برده بگیرد و آسوده‌خاطر باشد که کشورهای اسلامی از آنها برده نمی‌گیرند اتفاقاً این مطلب آنها را بر حمله به ممالک اسلامی جری و جسور می‌کند.


== ماده دوم: گشودن دریچه آزادی ==
=== گشودن دریچه آزادی ===
اسلام برنامه وسیعی برای آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آن را عمل می‌کردند در مدتی نه چندان زیاد همه بردگان تدریجاً آزاد و جذب جامعه اسلامی می‌شدند.
اسلام برنامه وسیعی برای آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آن را عمل می‌کردند در مدتی نه چندان زیاد همه بردگان تدریجاً آزاد و جذب جامعه اسلامی می‌شدند.


خط ۵۹: خط ۵۹:
ی) پاره ای از مجازات‌های سخت است که اگر صاحب برده نسبت به برده اش انجام دهد خود به خود آزاد می‌شود.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۶.</ref>
ی) پاره ای از مجازات‌های سخت است که اگر صاحب برده نسبت به برده اش انجام دهد خود به خود آزاد می‌شود.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۲۶.</ref>


== ماده سوم: احیای شخصیت بردگان ==
=== احیای شخصیت بردگان ===
در دوران برزخ که بردگان مسیر خود را طبق برنامه حساب شده اسلام به سوی آزادی می‌پیمایند اسلام برای احیای حقوق آنها اقدامات وسیعی کرده است، و شخصیت انسانی آنان را احیاء نموده، تا آنجا که از نظر شخصیت انسانی هیچ تفاوتی میان بردگان و افراد آزاد نمی‌گذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار می‌دهد، لذا به بردگان اجازه می‌دهد همه گونه پست‌های مهم اجتماعی را عهده‌دار شوند، تا آنجا که بردگان می‌توانند مقام مهم قضاوت را عهده‌دار شوند.
در دوران برزخ که بردگان مسیر خود را طبق برنامه حساب شده اسلام به سوی آزادی می‌پیمایند اسلام برای احیای حقوق آنها اقدامات وسیعی کرده است، و شخصیت انسانی آنان را احیاء نموده، تا آنجا که از نظر شخصیت انسانی هیچ تفاوتی میان بردگان و افراد آزاد نمی‌گذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار می‌دهد، لذا به بردگان اجازه می‌دهد همه گونه پست‌های مهم اجتماعی را عهده‌دار شوند، تا آنجا که بردگان می‌توانند مقام مهم قضاوت را عهده‌دار شوند.


خط ۶۸: خط ۶۸:
سلمان و بلال و عمار یاسر و قنبر را در این گروه می‌توان نام برد، بعد از غزوه بنی المصطلق پیامبر(ص) با یکی از کنیزان آزاد شده این قبیله ازدواج کرد و همین امر بهانه آزادی تمام اسرای قبیله شد.
سلمان و بلال و عمار یاسر و قنبر را در این گروه می‌توان نام برد، بعد از غزوه بنی المصطلق پیامبر(ص) با یکی از کنیزان آزاد شده این قبیله ازدواج کرد و همین امر بهانه آزادی تمام اسرای قبیله شد.


== ماده چهارم: رفتار انسانی با بردگان ==
=== رفتار انسانی با بردگان ===
در اسلام دستورات زیادی درباره رفق و مدارا با بردگان وارد شده تا آنجا که آنها را در زندگی صاحبان خود شریک و سهیم کرده است.
در اسلام دستورات زیادی درباره رفق و مدارا با بردگان وارد شده تا آنجا که آنها را در زندگی صاحبان خود شریک و سهیم کرده است.


خط ۸۳: خط ۸۳:
در جای دیگر می‌فرماید: «به بندگان خود کنیز و غلام نگوئید، بلکه آنها را (پسرم) و (دخترم) خطاب کنید!» قرآن نیز درباره بردگان سفارش جالبی کرده و می‌گوید: «خدا را بپرستید، برای او شریک مگیرید، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نیکوکاری رفتاری نداشته باشید، خداوند از خودپسندی بیزار است».<ref>تاریخ تمدن، ج۴، ص۵۴.</ref>
در جای دیگر می‌فرماید: «به بندگان خود کنیز و غلام نگوئید، بلکه آنها را (پسرم) و (دخترم) خطاب کنید!» قرآن نیز درباره بردگان سفارش جالبی کرده و می‌گوید: «خدا را بپرستید، برای او شریک مگیرید، با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نیکوکاری رفتاری نداشته باشید، خداوند از خودپسندی بیزار است».<ref>تاریخ تمدن، ج۴، ص۵۴.</ref>


== ماده پنجم: بدترین کار انسان فروشی است! ==
== بدترین کار انسان فروشی است ==
اصولاً در اسلام خرید و فروش بردگان یکی از منفورترین معاملات است تا آنجا که در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: «شر الناس من باع الناس! بدترین مردم کسی است که انسانها را بفروشد».<ref>مستدرک، ج۲، کتاب تجارت، باب ۱۹، ح۱.</ref>
اصولاً در اسلام خرید و فروش بردگان یکی از منفورترین معاملات است تا آنجا که در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) آمده است: «شر الناس من باع الناس! بدترین مردم کسی است که انسانها را بفروشد».<ref>مستدرک، ج۲، کتاب تجارت، باب ۱۹، ح۱.</ref>


۱۵٬۱۶۱

ویرایش