بحیرا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۸۲۳ بایت حذف‌شده ،  ۲۰ ژانویه
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
قرآن وحی الهی توسط جبرئیل به رسول‌خدا است و هیچ‌کس جز خدا کوچک‌ترین نقشی در آن ندارد. در برخی از روایات آمده است رسولخدا وی را در زمانی که از سوی خدیجه و با عمویش ابی‌طالب برای تجارت به شام می‌رفت، دیده است و بحیرا به ابی‌طالب توصیه می‌کند مراقب برادرزاده‌اش باشد زیرا وی به پیامبری مبعوث خواهد شد.
'''بَحیرا''' راهب مسیحی بود که [[ابوطالب]] و [[حضرت محمد(ص)|محمد(ص)]] را در سفر تجاری آن‌ها به شام ملاقات کرد. بحیرا به آنان تأکید کرد که محمد شخص معمولی نیست و دارای نشان‌های پیامبری است. براساس روایات نقل شده بحیرا نشانه‌های رسالت را در حضرت دید و چیزی به او نیاموخت. برخی اشکال به این که قرآن را بحیرا به پیامبر اسلام یاد داده است را چنین پاسخ داده‌اند که بحیرا نمی‌توانسته در یک ملاقات کوتاه، قرآن را به پیامبر اسلام یاد داده باشد. به این اشکال پاسخ‌های دیگری مانند کم سن بودن پیامبر در این ملاقات نیز داده شده است.
 
برخی می‌پندارند که رسول خدا آموزه‌های اسلامی را از وی آموخته است. با نگاهی به معارف والای قرآن ناروایی این نگرش روشن می‌شود و بحیرای راهب نمی‌تواند در یک ملاقات کوتاه کتابی به عظمت قرآن را برای رسول خدا یاد دهد. روایات نقل شده درباره این ملاقات نیز فقط می‌گوید بحیرا نشانه‌های رسالت را در حضرت دید و این بدان معناست که او پیامبری الهی است و بحیرا چیزی به او یاد نداده است.


== ملاقات رسول خدا(ص) با بحیرای راهب ==
== ملاقات رسول خدا(ص) با بحیرای راهب ==
برخی از کتاب‌های روایی و تاریخی آورده‌اند: هنگامی که [[ابوطالب]] تصمیم گرفت با کاروان تجارتی بطرف شام حرکت کند، [[رسول خدا(ص)]] را که کودکی کم سن بود با خود برد. در یکی از منزل‌ها، کاروان در نزدیکی صومعه بحیرای راهب استراحت می‌کردند که بحیرا راهب چشمش بر رسول خدا(ص) افتاد و گفت ای کودک بحق لات و عزّی آنچه از تو می‌پرسم جواب بده. رسول خدا(ص) فرمود: {{متن عربی| لَا تَسْأَلْنِي بِهِمَا فَوَ اللَّهِ مَا أَبْغَضْتُ شَيْئاً كَبُغْضِهِمَا|ترجمه=مرا به لات و عزّى سوگند مده، به خدا قسم من چيزى را مانند اين دو دشمن نمي‌دارم}} بحیراء گفت: به خدا قسمت می‌دهم هر چه به پرسم جواب بدهی، فرمود: اینک آنچه خواهی بپرس. وی سؤالاتی کرد، حضرت پاسخ داد. بعد از این راهب به ابوطالب گفت: این برادرزاده‌ات را به شهر خودش برگردان و او را از شرّ یهودیان محافظت کن، بخدا قسم اگر یهودیان وی را ببینند و آنچه را که من در وجود او دیدم ببینند به او آسیب خواهند رسانید و این برادرزاده‌ات شأن و مقامی پیدا خواهد کرد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، زندگانی چهارده معصوم (ترجمه إعلام الوری)، مترجم: عزیزالله عطاردی قوچانی، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق، ص۲۰.</ref>
برخی کتاب‌های روایی و تاریخی نقل کرده‌اند که [[ابوطالب]] تصمیم گرفت با کاروان تجارتی بطرف شام حرکت کند، [[رسول خدا(ص)]] که کودکی کم سن بود را با خود همراه کرد. در یکی از منزل‌ها، کاروان در نزدیکی صومعه بحیرای راهب استراحت می‌کردند که بحیرا رسول خدا(ص) را دید و گفت ای کودک بحق لات و عزّی آنچه از تو می‌پرسم جواب بده. رسول خدا(ص) فرمود: {{متن عربی| لَا تَسْأَلْنِي بِهِمَا فَوَ اللَّهِ مَا أَبْغَضْتُ شَيْئاً كَبُغْضِهِمَا|ترجمه=مرا به لات و عزّى سوگند مده، به خدا قسم من چيزى را مانند اين دو دشمن نمي‌دارم}} بحیراء گفت: به خدا قسمت می‌دهم هر چه می‌پرسم جواب بدهی. پیامبر: اینک آنچه می‌خواهی بپرس. وی سؤالاتی کرد، حضرت پاسخ داد. بعد از این، بحیرا به ابوطالب گفت: از برادرزاده‌ات محافظت کن، این برادرزاده‌ات شأن و مقامی پیدا خواهد کرد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، زندگانی چهارده معصوم (ترجمه إعلام الوری)، مترجم: عزیزالله عطاردی قوچانی، تهران، اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق، ص۲۰.</ref>
 
بر اساس این روایت، کاروانی از قریش به قصد تجارت به سوی شام حرکت کرد که ابوطالب به اصرار محمد(ص)، که در آن هنگام نُه<ref>بلعمی، محمدبن محمد، تاریخنامه طبری، چاپ محمد روشن، تهران، ۱۳۶۶ش، ج ۱، ص۲۰–۲۱. یعقوبی، احمد بن‌اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمة محمدابراهیم آیتی، تهران، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص۳۶۹.</ref>یا دوازده ساله بود،<ref>بن‌سعد، الطبقات الکبری، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۶۵–۱۳۶۹ش، ج ۱، ص۱۱۶.</ref> او را نیز با خود برد.


داستان ملاقات رسول خدا(ص) با بحیرای راهب با اندک اختلافی در برخی از کتاب‌های شیعه<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۸. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۸۲، باب۱۴، حدیث۳۵. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش/ ۱۴۲۶ق، ص۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ ق، ص۱۷. قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۸۴.</ref> و اهل سنت<ref>بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۵. ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۹۱. طبری، تاریخ الامم و الملوک، قاهره، دار المعارف، چاپ پنجم، ۱۳۸۷ هـ. ق، ج۲، ص۲۷۷. ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی تا، ج ۱، ص ۱۵۴.</ref> آمده است.
حضرت محمد(ص) در این سفر نُه<ref>بلعمی، محمدبن محمد، تاریخنامه طبری، چاپ محمد روشن، تهران، ۱۳۶۶ش، ج ۱، ص۲۰–۲۱. یعقوبی، احمد بن‌اسحاق، تاریخ یعقوبی، ترجمة محمدابراهیم آیتی، تهران، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص۳۶۹.</ref>یا دوازده ساله بود.<ref>بن‌سعد، الطبقات الکبری، ترجمة محمود مهدوی دامغانی، تهران ۱۳۶۵–۱۳۶۹ش، ج ۱، ص۱۱۶.</ref> داستان ملاقات رسول خدا(ص) با بحیرای راهب با اندک اختلافی در کتاب‌های شیعه<ref>حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۸. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۱۸۲، باب۱۴، حدیث۳۵. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش/ ۱۴۲۶ق، ص۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، چاپ سوم، ۱۳۹۰ ق، ص۱۷. قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۸۴.</ref> و اهل‌سنت<ref>بیهقی، احمد بن حسین، دلائل النبوة فی احوال صاحب الشریعه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۵. ابن هشام، السیره النبویه، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۹۱. طبری، تاریخ الامم و الملوک، قاهره، دار المعارف، چاپ پنجم، ۱۳۸۷ هـ. ق، ج۲، ص۲۷۷. ابن سعد، محمد بن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دارصادر، بی تا، ج ۱، ص ۱۵۴.</ref> آمده است.


== ارتباط نداشتن بحیرا با پیدایش اسلام ==
== ارتباط نداشتن بحیرا با پیدایش اسلام ==
این دیدار دستمایه دشمنانی بوده است که با شک در رسالت پیامبر(ص)، آموزه‌های اسلام را مجموعه‌ای از اخبار و روایات و عقایدی قلمداد کرده‌اند که وی در سفرهای پیاپی از اخبار یهود و راهبان مسیحی شنیده است.<ref>معروف حسنی، هاشم، سیرة المصطفی، بیروت، ۱۴۰۶م/۱۹۸۶ق، ص۵۳. رشیدرضا، محمد، الوحی المحمّدی، قاهره، ۱۳۸۰/م۱۹۶۰ق، ص۷۲.</ref>
برخی [[مستشرقان]] مدعی شدند که پیامبر‌خدا(ص)، مبانی دین خود را از راهب مسیحی یاد گرفته است.<ref>معروف حسنی، هاشم، سیرة المصطفی، بیروت، ۱۴۰۶م/۱۹۸۶ق، ص۵۳. رشیدرضا، محمد، الوحی المحمّدی، قاهره، ۱۳۸۰/م۱۹۶۰ق، ص۷۲.</ref> بر این نظریثه اشکالاتی مطرح شده است:
 
* نمی‌توان بر این ادعا تکیه کرد که محمد(ص) تعالیم خود را که در ۲۸ سال پس از این ملاقات اظهار کرده در این مسافرت از بحیرا آموخته است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.</ref>
ملاقات رسول‌خدا(ص) با بحیرا بر فرض صحیح بودن آن، هیچ ارتباطی با پیدایش اسلام و یادگرفتن آموزه‌های اسلامی از راهب مسیحی ندارد.
* ملاقاتی که گذرا و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم تنها شامل پیشگوئی رسالت رسول خدا بوده، نمی‌تواند مبنای پیدایش آئین گسترده اسلام باشد.<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.</ref>
* [[آیت الله سبحانی]] در ارتباط با ملاقات پیامبر خدا(ص) با راهب می‌نویسد: ملاقات پیامبر اکرم(ص) با راهب یک موضوع ساده‌ای است ولی مستشرقان پس از قرن‌ها این سرگذشت را دست آویز قرار داده و اصرار دارند که اثبات کنند محمد تعالیم خود را که در ۲۸ سال بعد اظهار کرد، در این مسافرت از بحیرا گرفته‌است.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بی جا، مؤسسه مطبوعاتی دارالتبلیغ، ۱۳۴۵، ج۱، ص۱۴۲.</ref>
* نمی توان پذیرفت که معارف قرآن توسط افرادی مانند بحیرای راهب پایه‌ریزی شده باشد.<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹ش، ص۱۳۱.</ref>
* دکتر زرگری‌نژاد می‌نویسد: برخی مستشرقین مدعی شدند که پیامبر اسلام، مبانی دین خودش را راهب مسیحی اخذ کرده‌است. آیا به فرض صحت وقوع این ملاقات، از نظر انسان اندیشمند می‌توان ملاقاتی را که گذرا، شتابزده و به هنگام عبور کاروان روی داده و متن سخنان رد و بدل شده هم جز پیشگوئی رسالت رسول خدا حاوی سخن دیگری نیست، مبنای پیدایش آئین گسترده اسلام در اندیشه پیامبر بداند؟<ref>زرگری نژاد، غلام حسین، تاریخ صدر اسلام، چاپ اوّل تهران، نشر سمت، ۱۳۷۸، ص۲۰۸.</ref>
* دکتر رامیار در نقدی کوتاه بر ادعاهای مستشرقین نوشته است: اینگونه شبهات توسط معاندان و خبرسازان هر روز به شکلی بیرون می‌ریزد. آن معارف عالیه قرآن کجا و این چند تن مرد گمنام یا افسانه‌ای کجا، این سخنان بیشتر به شوخی‌های سبک مردم سبک‌مغز می‌ماند تا به سخنی جدی و در خور اعتنا.<ref>رامیار، محمود، تاریخ قرآن، چاپ ۴، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۹ش، ص۱۳۱.</ref>
* با یک دیدار کوتاه امکان فراگیری تعالیم معنوی ژرف که در قرآن وجود دارد غیرممکن بوده و محتوای آیات الهی با این ادعاهای سبک سازگاری ندارد.
 
تاریخ زندگی پیامبر خدا(ص) و چگونگی [[بعثت]] و گرفتن [[وحی]] و تبلیغ آن به مردم به‌قدری روشن است که هرگونه تأثیرپذیری پیامبر و دین او از هر دین و فرهنگی خارج از محدوده وحی الهی را نفی می‌کند و حتی در حد احتمال و تصور هم این پدیده قابل‌قبول نیست.


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
خط ۵۱: خط ۴۲:
| تغییر مسیر = شد
| تغییر مسیر = شد
| ارجاعات =
| ارجاعات =
| بازبینی =
| بازبینی =شد
| تکمیل =
| تکمیل =
| اولویت = الف
| اولویت = ج
| کیفیت = ب
| کیفیت = ب
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۷۷

ویرایش