اعتقاد به حج: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
با توجه به مطالبی که گفته شد روشن است که کسی که این واجب الهی را انجام نداده باشد در آخرت استحقاق معاقبه و عذاب الهی را خواهد شد.
با توجه به مطالبی که گفته شد روشن است که کسی که این واجب الهی را انجام نداده باشد در آخرت استحقاق معاقبه و عذاب الهی را خواهد شد.
==عدم اعتقاد به حج==
==عدم اعتقاد به حج==
عدم اعتقاد به حج که یکی از [[ضروریات‌ دین]] است اگر از روی شبهه‌ای نباشد که باعث جهل انسان شود و با علم و آگاهی باشد، باعث کافر شدن فرد می‌شود. [[علامه مجلسی (ره)]] در این‌باره نوشته است: «بدان که علمای خاصه و عامه [به‌طور] مجمل گفته‌اند که انکار ضروری دین اسلام موجب کفر است و حصری نکرده‌اند آنها را و متفرقاً در ابواب فقه گاهی می‌گویند که فلان چیز ضروری دین اسلام است. پس لازم است که در این مقام بعضی مذکور شود. بدان که ضروری دین امری را گویند که وضوحش در آن دین به مرتبه‌ای رسیده باشد که هر که در آن دین داخل باشد، داند مگر نادری که تازه به دین درآمده باشد یا در بلاد بعیده از بلاد اسلام نشو و نما کرده باشد، مثل واجب بودن پنج نماز در شب و روز و عدد رکعات هر یک از آنها و مشتمل بودن اینها بر رکوع و سجود،... و واجب بودن حج بیت الله الحرام، و مشتمل بودن آن بر طواف، بلکه سعی میان صفا و مروه فی الجمله، و احرام و وقوف عرفات، و وقوف مشعر، بلکه ذبح قربانی و سر تراشیدن، و رمی جمرات کردن همه مجملاً اعم از وجوب و استحباب بنابر احتمال ظاهری.»<ref>مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، اسلامیه، [بی تا]، ص۵۵۳.</ref>
عدم اعتقاد به حج که یکی از [[ضروریات‌ دین]] است اگر از روی شبهه‌ای نباشد که باعث جهل انسان شود و با علم و آگاهی باشد، باعث کافر شدن فرد می‌شود. [[علامه مجلسی (ره)]] در این‌باره نوشته است: «بدان که علمای خاصه و عامه [به‌طور] مجمل گفته‌اند که انکار ضروری دین اسلام موجب کفر است و حصری نکرده‌اند آنها را و متفرقاً در ابواب فقه گاهی می‌گویند که فلان چیز ضروری دین اسلام است. پس لازم است که در این مقام بعضی مذکور شود. بدان که ضروری دین امری را گویند که وضوحش در آن دین به مرتبه‌ای رسیده باشد که هر که در آن دین داخل باشد، داند مگر نادری که تازه به دین درآمده باشد یا در بلاد بعیده از بلاد اسلام نشو و نما کرده باشد، مثل واجب بودن پنج نماز در شب و روز و عدد رکعات هر یک از آنها و مشتمل بودن اینها بر رکوع و سجود،... و واجب بودن حج [[بیت الله الحرام]]، و مشتمل بودن آن بر [[طواف]]، بلکه [[سعی]] میان [[صفا]] و [[مروه]] فی الجمله، و [[احرام]] و [[وقوف عرفات]]، و [[وقوف مشعر]]، بلکه [[ذبح قربانی]] و [[سر تراشیدن]]، و [[رمی جمرات]] کردن همه مجملاً اعم از وجوب و استحباب بنابر احتمال ظاهری.»<ref>مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، اسلامیه، [بی تا]، ص۵۵۳.</ref>


اگر مراد از اعتقاد نداشتن به حج به معنی کم‌اهمیتی و عدم انجام آن باشد، این موجب کفر نمی‌شود؛ هرچند طبق موازین و آموزه‌های وحیانی استحقاق عذاب الهی را نمی‌توان رد کرد.  
اگر مراد از اعتقاد نداشتن به حج به معنی کم‌اهمیتی و عدم انجام آن باشد، این موجب کفر نمی‌شود؛ هرچند طبق موازین و آموزه‌های وحیانی استحقاق عذاب الهی را نمی‌توان رد کرد.  
۳۱۰

ویرایش