اخلاقی بودن حکومت دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}استبداد، غلبه و زور بر مردم، فریب و نیرنگ و... از ویژگی های یک حکومت غیراخلاقی است که حکومت دینی از این رذایل اخلاقی به طور کلی دور است. حکومت دینی رسالت و هویت خود را در پاسداشت و اعمال اخلاق حسنه می داند و اعمال و کارکرد خود را با اخلاق دینی می سنجد و اگر از دایره اخلاق خارج شود مشروعیت خود را از دست می دهد. صداقت، عدالت، آزادی، حق مشارکت مردم


== تعریف اخلاق ==
== تعریف اخلاق ==
اخلاق را در لغت به معنای طبیعت انسان و اوصاف خوب و بد.<ref>«الاخلاق: الطَّبِیعه آلتی یُخلَق بها الإِنسان و فی التنزیل: وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ و الجمع أَخْلاق. الخُلُقُ، بضم اللام و سکونها: و هو الدِّین و الطبْع و السجیه، و حقیقته أَنه لِصوره الإِنسان الباطنه و هی نفْسه و أَوصافها و معانیها المختصه بِها بمنزله الخَلْق لصورته الظاهره و أَوصافها و معانیها، و لهما أَوصاف حسَنه و قبیحه». لسان العرب، ج۱۰، ص۸۶.</ref> و هم چنین به معنای خوی و طبع انسان معنا کرده‌اند.<ref>فرهنگ ابجدی، متن، ص۳۷۲.</ref> در اصطلاح، اخلاق در حوزه فردی به این معنا است که انسان بر قوای درونی خود مسلط بوده و به صورت اعتدال از آنها استفاده نماید. اخلاق در حوزه اجتماعی خصوصاً در روابط حکومت و مردم این است که حاکم در روابط و اعمال حاکمیتش با مردم فضایل دینی و ارزش‌های اسلامی را مانند عدالت، صداقت و… را رعایت کند. حکومتی غیر اخلاقی خواهد بود که عدالت نداشته باشد و ظلم به مردم را روا دارد و حقوق مردم را از قبیل: مشارکت سیاسی، حق نظارت مردم بر حکومت، حق تعیین شکل حکومت، حق آزادی، حق تأمین معاش و آسایش مردم، نادیده بگیرد. در این نوشتار منظور از اخلاق، همان اخلاق در حوزه سیاسی و اجتماعی است.
اخلاق را در لغت به معنای طبیعت انسان و اوصاف خوب و بد،<ref>«الاخلاق: الطَّبِیعه آلتی یُخلَق بها الإِنسان و فی التنزیل: وَ إِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ و الجمع أَخْلاق. الخُلُقُ، بضم اللام و سکونها: و هو الدِّین و الطبْع و السجیه، و حقیقته أَنه لِصوره الإِنسان الباطنه و هی نفْسه و أَوصافها و معانیها المختصه بِها بمنزله الخَلْق لصورته الظاهره و أَوصافها و معانیها، و لهما أَوصاف حسَنه و قبیحه». لسان العرب، ج۱۰، ص۸۶.</ref> و همچنین به معنای خوی و طبع انسان معنا کرده‌اند.<ref>فرهنگ ابجدی، متن، ص۳۷۲.</ref> در اصطلاح، اخلاق در حوزه فردی به این معنا است که انسان بر قوای درونی خود مسلط بوده و به صورت اعتدال از آنها استفاده نماید. اخلاق در حوزه اجتماعی خصوصاً در روابط حکومت و مردم این است که حاکم در روابط و اعمال حاکمیتش با مردم فضایل دینی و ارزش‌های اسلامی را مانند عدالت، صداقت و… را رعایت کند. حکومتی غیر اخلاقی خواهد بود که عدالت نداشته باشد و ظلم به مردم را روا دارد و حقوق مردم را از قبیل: مشارکت سیاسی، حق نظارت مردم بر حکومت، حق تعیین شکل حکومت، حق آزادی، حق تأمین معاش و آسایش مردم، نادیده بگیرد. در این نوشتار منظور از اخلاق، همان اخلاق در حوزه سیاسی و اجتماعی است.


== ویژگی‌های حکومت غیراخلاقی ==
== ویژگی‌های حکومت غیراخلاقی ==
بررسی همه ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، از ظرفیت این نوشتار خارج است؛ لذا به بخشی از آنها اشاره می‌شود:
مهمترین ویژگی‌های غیراخلاقی که حکومتی می‌تواند داشته باشد به این شرح است:


'''دیکتاتوری''': از مهمترین ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، دیکتاتوری بودن و استبداد است. استبداد، در لغت به معنای خودرأیی است، و مستبد یعنی کسی که فقط رأی خود را بپسندد و به رأی دیگران احترام قائل نباشد.<ref>«یقال: استبَدَّ بالأَمر یستبدُّ به استبداداً إِذا انفرد به دون غیره. و استبدَّ برأْیه: انفرد به». لسان العرب، ج۳، ص۸۱</ref> در اصطلاح نیز، استبداد عبارت است از حکومت مطلقه فردی یا جمعی که در اثر آن اکثریت مردم به دلیل نداشتن نماینده، حق رأی و… هیچ گونه سهمی در تصمیم‌گیری‌های کلان، در سرنوشت و اداره کشور خود نقشی نداشته باشند. در این نوع نظام‌ها، قدرت و اختیارات نامحدود بدون مشارکت مردم، در دست فرد یا جمع مستبدی قرار دارد و اعمال حق حاکمیّت نیز تنها در دست حاکم تمرکز یافته است. این گونه نظام‌های سیاسی را حکومت استبدادی یا دیکتاتوری می‌گویند.<ref>علی آقا بخشی با همکاری مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، ۱۳۸۳ش، ذیل واژه، ذیل واژه استبداد.</ref>
'''دیکتاتوری''': از مهمترین ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، دیکتاتوری بودن و استبداد است. استبداد، در لغت به معنای خودرأیی است، و مستبد یعنی کسی که فقط رأی خود را بپسندد و به رأی دیگران احترام قائل نباشد.<ref>«یقال: استبَدَّ بالأَمر یستبدُّ به استبداداً إِذا انفرد به دون غیره. و استبدَّ برأْیه: انفرد به». لسان العرب، ج۳، ص۸۱</ref> در اصطلاح نیز، استبداد عبارت است از حکومت مطلقه فردی یا جمعی که در اثر آن اکثریت مردم به دلیل نداشتن نماینده، حق رأی و… هیچ گونه سهمی در تصمیم‌گیری‌های کلان، در سرنوشت و اداره کشور خود نقشی نداشته باشند. در این نوع نظام‌ها، قدرت و اختیارات نامحدود بدون مشارکت مردم، در دست فرد یا جمع مستبدی قرار دارد و اعمال حق حاکمیّت نیز تنها در دست حاکم تمرکز یافته است. این گونه نظام‌های سیاسی را حکومت استبدادی یا دیکتاتوری می‌گویند.<ref>علی آقا بخشی با همکاری مینو افشاری راد، فرهنگ علوم سیاسی، تهران، ۱۳۸۳ش، ذیل واژه، ذیل واژه استبداد.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:
بنابراین، عدم پاسخگویی حاکم در برابر مردم، کسب قدرت از طریق غیرقانونی، اختیارات نامحدود حاکم، اعمال قدرت از طریق زور و وحشت و فرمانبرداری مردم از حکومت از روی ترس را می‌توان از ویژگی‌های حکومت استبدادی نام برد.<ref>همان، ذیل واژه دیکتاتور.</ref>
بنابراین، عدم پاسخگویی حاکم در برابر مردم، کسب قدرت از طریق غیرقانونی، اختیارات نامحدود حاکم، اعمال قدرت از طریق زور و وحشت و فرمانبرداری مردم از حکومت از روی ترس را می‌توان از ویژگی‌های حکومت استبدادی نام برد.<ref>همان، ذیل واژه دیکتاتور.</ref>


'''غلبه''': یکی از ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، کسب قدرت از راه زور و غلبه است. به این بیان که فرد یا گروهی با قهر و غلبه و از طریق شیوه‌های استبدادی یا نظامی قدرت را در جامعه اسلامی در دست گیرد و بر مسلمین سیادت و حاکمیت پیدا کند.
'''زور و غلبه''': یکی از ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، کسب قدرت از راه زور و غلبه است. به این بیان که فرد یا گروهی با قهر و غلبه و از طریق شیوه‌های استبدادی یا نظامی قدرت را در جامعه اسلامی در دست گیرد و بر مسلمین سیادت و حاکمیت پیدا کند.


'''فریبکاری''': از ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، سیاست فریب و نیرنگ است. چنین سیاستی، نشأت گرفته از اندیشه سیاسی ماکیاولیستی است؛ چنانچه ماکیاول شهریار را صراحتاً به فریب و نیرنگ ترغیب می‌کند: «حاکم برای رسیدن به قدرت، حفظ و گسترش آن، گاهی لباس حیوانیت را پوشیده و از صفات او استفاده نماید. در جایی که لازم باشد و مانعی برای رسیدن به مقصود احساس شود، باید مانند شیر حمله کرد و دست به کشتار، ظلم و جنایت زد و از هرگونه بی رحمی پروایی نداشت و لو این امر به قیمت از دست دادن جان هزاران نفر و… شود. در جایی که لازم باشد، برای فریب مردم، باید از خصال روباه استفاده کرد».<ref>ماکیاول، شهریار، ترجمه محمود محمود، تهران، چاپ خودکار ایران، ۱۳۲۷ش، ص۹۴.</ref>
'''فریبکاری''': از ویژگی‌های حکومت‌های غیراخلاقی، سیاست فریب و نیرنگ است. چنین سیاستی، نشأت گرفته از اندیشه سیاسی ماکیاولیستی است؛ چنانچه ماکیاول شهریار را صراحتاً به فریب و نیرنگ ترغیب می‌کند: «حاکم برای رسیدن به قدرت، حفظ و گسترش آن، گاهی لباس حیوانیت را پوشیده و از صفات او استفاده نماید. در جایی که لازم باشد و مانعی برای رسیدن به مقصود احساس شود، باید مانند شیر حمله کرد و دست به کشتار، ظلم و جنایت زد و از هرگونه بی رحمی پروایی نداشت و لو این امر به قیمت از دست دادن جان هزاران نفر و… شود. در جایی که لازم باشد، برای فریب مردم، باید از خصال روباه استفاده کرد».<ref>ماکیاول، شهریار، ترجمه محمود محمود، تهران، چاپ خودکار ایران، ۱۳۲۷ش، ص۹۴.</ref>
۱۵٬۱۶۱

ویرایش