«اول المسلمین» بودن پیامبر اسلام(ص)

سؤال

قرآن از زبان پیامبر(ص) می‌فرماید: «انا اول المسلمین»، در حالی که قبل از پیامبر هم مسلمانانی، مانند پیامبران بوده‌اند، این اختلاف چگونه توجیه می‌شود؟

پیامبراسلام(ص) براساس آیات قرآن، خود را «اولین مسلمان» دانسته و این تعبیر چنین معنا شده که پیامبر از لحاظ مقام و منزلت، در جایگاه اولین مسلمان قرار دارد. تعبیر اول المسلمین بودن حضرت محمد(ص) به معنای تقدم زمانی نیست؛ زیرا پیامبران پیشین نیز مسلمان توصیف شده‌اند.

برخی این تعبیر را به این معنا گرفته‌اند که این توصیف به معنای اولین مسلمان بودن در امت خود پیامبر است. برخی دیگر معتقدند تعابیر «مسلمین» و «تسلیم» برای پیامبران پیشین،‌ براساس معنای لغوی است که در برابر خداوند تسلیم هستند. اما نسبت این کلمه به پیامبر(ص)، معنای اصطلاحی آن و اعتقاد به دین اسلام است.

متن آیه

مسلمان بودن پیامبران پیشین

برخی پیامبران پیشین در قرآن مسلمان معرفی شده‌اند. حضرت نوح(ع): ﴿وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و من مأمور شده‌ام كه از تسليم‌شدگان باشم.(یونس:۷۲) و حضرت ابراهیم(ع) می‌گوید من تسلیم پروردگار جهانیان شدم.[۱] و درباره حضرت لوط(ع)[۲] حضرت یوسف(ع)،[۳] و حضرت سلیمان(ع) و ملکه سبأ[۴] هم آمده است.

اول المسلمین بودن پیامبر و ارتباط با مسلمانی پیامبران پیشین

در قرآن تنها کسی که به «أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» توصيف شده، پیامبر اسلام(ص) است كه در آيه ۱۶۳ سوره انعام و آیه ۱۲ سوره زمر آمده است. مفسران معتقد هستند جمله‏ «وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ» دلالت دارد بر اينكه مقصود از «اول»، اول بودن به جهت درجه و افضلیت است و مقام آن حضرت از همه مسلمانان و انبیا دیگر برتر است.[۵] تعبير اول المسلمین تنها برای حضرت محمد(ص) استفاده شده و ساير انبياء به عنوان (من المسلمين؛ از مسلمانان) توصيف شده‌اند. اين را نشانه اولويت و بالاتر بودن رتبه معنوى پیامبر دانسته‌اند.[۶]

علامه طباطبایی و آیت‌الله مکارم شیرازی از مفسران شیعه این احتمال را مطرح کرده اند که معنای «مُسلِم» برای دیگر پیامبران، کسی است که در برابر فرمان خدا تسلیم است و این معنا درباره همه پیامبران الهی و مؤمنان استفاده می‌شود. اما اولین مسلمان بودن پیامبر معنای اصطلاحی اسلام است که دین اسلام را در بر می‌گیرد.[۷]

برخی مفسران احتمال داده‌اند که «اول مسلمین» در میان امت پیامبر بوده باشد.[۸]


منابع

  1. سوره بقره آیه ۱۲۸ و ۱۳۱.
  2. سوره ذاریات آیه ۳۶.
  3. سوره یوسف آیه ۱۰۱.
  4. سوره نمل آیه ۴۴.
  5. علامه طباطبایی، ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص ۵۴۴.
  6. جوادی آملی، عبدالله، ياد معاد، ص۳۱.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۶، ص۶۱؛ طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج۷، ص۳۹۴.
  8. قرشی، سید علی اکبر،، تفسير احسن‌الحديث، ج۳، ص۳۵۵.