کاربر:R.bahmani/صفحه تمرین

چگونه انسان به دنیا دلبسته نشود؟

مقدمه

دوستی دنیا منشأ همۀ خطاها معرفی شده است.[۱] دوستی دنیا، اعم از حب مال، مقام، برتری‌جویی، تن‌پروری، انتقام‌جویی و مانند اینها، گاه چنان طوفانی در روح انسان ایجاد می‌کند که موجب می‌شود انسان حیات دنیا را بر آخرت مقدم دارد.[۲] اما باید توجه داشت که در بیان قرآن و روایات، دنیا به دو قسم تقسیم شده است: دنیای مذموم و دنیای ممدوح. گاهی زندگی دنیا به «لهو و لعب» توصیف شده[۳] و عامل غرور و فریب دانسته شده است[۴] و گاهی اگر این مواهب مادی و در اصطلاح فرصت‌های دنیایی، با بصیرت و ارادۀ دارندۀ آن، تغییر جهت داده و نردبانی برای رسیدن به اهداف الهی گردند، سرمایه‌هایی می‌شوند که خدا آنها را از مؤمنان می‌خرد و بهشت جاودان و سعادت ابدی به آنها می‌بخشد.[۵] آن‌گونه که حضرت علی(ع) فرمود: «دنیا برای رسیدن به آخرت آفریده شده، نه برای رسیدن به خود».[۶]

معناشناسی

برخی لغت‌شناسان دنیا را به معنای نزدیک‌تر بودن نسبت به جهان آخرت و مرحله نخست زندگی می‌دانند و برخی دیگر آن را به معنای پست‌تر نسبت به جهان آخرت دانسته‌اند.[۷] در فرهنگ اسلامی دنیا بیشتر به معنای دوره زندگی هر انسان تا پیش از مرگ به کار رفته که محدود بوده و به ندرت به معنای جهان مادی و کیهان آمده است. دنیا مزرعه آخرت «الدنیا مزرعة الآخرة» و محل سعی و کوشش است و آنچه در آخرت نصیب انسان می‌شود جز دستاورد تلاش دنیا نیست: ﴿وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى[۸].[۹]

راه‌های دلبسته نشدن به دنیا

برخی از راه‌های دلبسته نشدن به دنیا چنین است:

  1. اندیشیدن درباره ماهیت دنیا: از راه‌های از بین بردن حب دنیا، اندیشیدن درباره ماهیت دنیا دانسته شده است. قرآن بین دنیا و آخرت مقایسه‌هایی انجام داده که تأمل در آنها می‌تواند انسان را به این نکته برساند که دنیا پایدار نیست[۱۰] یک استدلال عقلی است؛ یعنی بر فرض که لذایذی در دنیا فراهم باشد، ولی همه از بین می‌رود؛ از آن طرف لذت‌های آخرت پایدار بوده و به لحاظ مقدار نیز بی‌نهایت است.[۱۱]
  2. توجه به زودگذر بودن دنیا: خواندن سرگذشت امیران و پادشاهانی که ثروت و قدرت گذشته خود را از دست داده و دچار ذلت و خواری شده‌اند، در توجه به بی‌اعتباری دنیا تأثیرگذار است.[۱۲]
  3. یاد مرگ و توجه به آخرت: به یاد آوردن مرگ که سفر حتمی پیش روی انسان است، باعث می‌شود دل بستن به دنیا کم شده، یا از بین برود. یاد مرگ موجب می‌شود انسان در دنیا به انجام کارهای نیک پرداخته و توشه‌ای برای آخرت فراهم کند. باور قلبی به قیامت و آخرت نیز، از غفلت و سرگرم شدن به دنیا جلوگیری می‌کند.
  4. صدقه و انفاق مستحبی: راه دیگر برای زدودن حب دنیا، صدقه و انفاق مستحبی و پرداخت واجبات مالی همچون خمس و زکات معرفی شده است؛[۱۳] زیرا وقتی انسان آنچه را که با زحمت به دست آورده و دوست دارد انفاق می‌کند، عملا دل از آن می‌کَند و این رفتار بر قلب اثر می‌گذارد.[۱۴]
  5. افزایش ایمان و تقوا: هرچه ایمان انسان به خدا بیش‌تر شود، وابستگی به دنیا، کم‌تر می‌شود. پیامبران الهی و اولیای خدا، هرگز دل‌بستگی به دنیا نداشتند. علی (ع) در این باره می‌فرماید: «ای دنیا! غیر علی را فریب بده‌، من تو را سه طلاقه کرده‌ام‌».[۱۵]
  6. خودشناسی: انسان باید خود را به خوبی بشناسد و بداند موجودی است آسیب‌پذیر که فاصلۀ میان مرگ و زندگی او بسیار کم است. امروز سالم است و پر نشاط، فردا ممکن است گرفتار سخت‌ترین بیماری‌ها، یا اندوه‌بارترین مصایب گردد. امروز قوی و غنی و قدرت‌مند است، فردا ممکن است از ضعیف‌ترین و فقیرترین افراد باشد و نمونه‌های آن صفحات تاریخ بشریّت را پر کرده است. این اندیشه در او روحیۀ متعالی هجرت و جهاد را زنده می‌کند.[۱۶]
  7. اندیشه در حرص و اندوختن مال: انسان باید اندیشه کند که حرص در اندوختن و ذخیره‌کردن اموال و برنامه‌ریزی برای رسیدن به آرزوها و آمال، هرگز مایۀ سعادت انسان نمی‌شود، بلکه دائماً او را به درد و رنج گرفتار می‌سازد؛ از این‌رو باید صبر و استقامت که خمیرمایۀ همۀ کارهای مثبت و پایۀ اصلی هرگونه اطاعت و ترک معصیت و دنیای مذموم است و از جمله اسباب ورود در بهشت و رضوان الهی است، را پیشه سازد.[۱۷] این اندیشه موجب می‌گردد در امور زندگی قناعت پیشه نموده و به ضروریات زندگی اکتفا نماید. به زندگی سادۀ فقرا و مردمی که در سطحی پایین‌تر هستند نگاه کرده و از این طریق روح انفاق و کمک به مستمندان را در خویش تقویت نماید.[۱۸]

پانویس

  1. «حب الدنیا رأس کل خطیئه»؛ مصباح الشریعة، ص ۱۳۸، بیروت، اعلمی، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ۲۶، ص ۴۰۶ ـ ۴۰۷، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
  3. ﴿و ما الحیاة الدنیا الا لعب و لهو، زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست». انعام، ۳۲.
  4. لقمان، ۳۳؛ حدید، ۲۰؛ آل عمران، ۱۸۵؛ انعام، ۷۰؛ جاثیه، ۳۵؛ آل عمران، ۱۹۶.
  5. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص ۳۵۲، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  6. «الدنیا خلقت لغیرها و لم تخلق لنفسها»، نهج البلاغة، ص ۵۵۷، حکمت ۴۶۳.
  7. ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۳۰۳؛ جوهری، الصحاح، ج۶ ص۲۳۴۱؛ ابن منظور، لسان العرب، ج۱۴، ص۲۷۲؛ ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۲، ص۱۳۷.
  8. «و اینکه آدمی را چیزی جز آنچه (برای آن) کوشیده است نخواهد بود» سوره نجم، آیه ۳۹.
  9. ام‌البنین خالقیان، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۲۱۹؛ عبدالامیر خادم علی‌زاده، مقاله دنیا و آخرت، دانشنامه امام علی ج۷، ص ۱۰۹.
  10. سوره نحل، آیه ۹۶.
  11. مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راه‌های زدودن آن»، ص۱۲.
  12. برای نمونه نگاه کنید به اسدی گرمارودی، محمد، درس‌هایی از تربیت انسانی، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء، ۱۳۷۳، ج۳. ص۲۴۵.
  13. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ۵۰-۵۱.
  14. مصباح یزدی، «حبّ دنیا؛ و راه‌های زدودن آن»، ص۱۳.
  15. غرر الحکم‌، ج ۲، ص ۸۶.
  16. توبه، ۲۰ - ۲۱.
  17. انسان، ۱۲؛ رعد، ۲۴.
  18. مائده، ۸۵.