کاربر:Golpoor/صفحه تمرین
جایگاه امام
حسین بن علی(ع) سومین امام شیعیان، پس از امام علی(ع) و امام حسن(ع) است. او پیامبر اسلام(ص) و از فرزندان امام علی(ع) و برادر کوچکتر امام حسن(ع) است.[۱]
امام حسین(ع) از جایگاه ویژهای در بین مسلمانان برخوردار است. در منابع شیعه و سنی حسین بن علی(ع) یکی از اصحاب کساء[۲] و یکی از اهل بیتی دانسته شده که آیه تطهیر درباره آنان نازل شده است.[۳] او به همراه برادرش امام حسن(ع)، مصداق کلمه «ابناءَنا» ( پسرانمان) در آیه مباهله دانسته شده است.[۴] منابع معتبر اهل سنت احادیث فراوانی درباره جایگاه و فضایل حسین بن علی(ع) نقل کردهاند.[۵]
او شریفترین مردم و سرور قبیله بنیهاشم دانسته شده است؛[۶] بهگونهای که نظرات او بر دیگر بنیهاشم اولویت داشت.[۷]
امام حسین(ع) برای مسلمانان به خصوص شیعیان پس از واقعه عاشورای سال ۶۱ق شخصیتی حقطلب، شجاع و شهادت طلب قلمداد شده است.[۸] مقام او در بین مسلمانان بیشتر برخاسته از جهاد او در راه خدا و گذشتن از جان و مال و نزدیکان خود عنوان شده است.[۹]
واقعه عاشورا به عنوان نخستین بیحرمتی و تعرض آشکار به خاندان پیامبر(ص)، تاثیر فراوانی بر فرهنگ شیعه داشت[۱۰] به گونهای که قیام وی نمادی برای امر به معروف و نهی از منکر، ظلمستیزی، ایثار و فداکاری شد[۱۱] و زمینه را برای قیامهای شیعیان بر علیه حاکمان جور فراهم کرد.[۱۲]
ماههای محرم و صفر در فرهنگ شیعه جایگاه ویژهای دارد و بهخصوص در روزهای تاسوعا و عاشورا و اربعین حسینی، مجموعه آیینهای گوناگونی در پاسداشت این مناسبت برپا میشود.[۱۳] شیعیان به پیروی از پیشوایان دینی، هنگام نوشیدن آب، از تشنگی امام حسین یاد میکنند و بر او سلام میدهند.[۱۴]
نام، نسب، کنیه، القاب
در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر(ص) نام «حسین» را بر او نهاد.[۱۵] بر اساس روایات، این نامگذاری به فرمان خداوند انجام شد.[۱۶] دو نام حسن و حسین که قبل از اسلام نزد مردم عرب سابقهای نداشت،[۱۷] معادل شَبَّر و شَبیر (یا شَبّیر)،[۱۸] نام پسران هارون است.[۱۹]
گزارشهای دیگری نیز درباره نامگذاری امام حسین ذکر شده است؛ از جمله اینکه ابتدا امام علی(ع) وی را «حرب» یا «جعفر» نامید، ولی پیامبر(ص) نام حسین را برای او برگزید.[۲۰] برخی اینگونه گزارشها را ساختگی خوانده و دلایلی در رد آن برشمردهاند.[۲۱]
امام حسین(ع) فرزند امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) و نوه حضرت محمد(ص) است. او از خاندان بنیهاشم و از قبیله قریش است. امام حسن مجتبی(ع)، حضرت عباس(ع)، محمد بن حنفیه از برادران، و حضرت زینب(س) و ام کلثوم از خواهران او هستند.[۲۲]
کنیه حسین بن علی، «ابوعبدالله» است.[۲۳] ابوعلی، ابوالشهداء (پدر شهیدان)، ابوالاحرار (پدر آزادگان) و ابوالمجاهدین (پدر جهادکنندگان) از دیگر کنیههای او است.[۲۴]
حسین بن علی(ع) القاب فراوانی دارد که برخی از آنها با القاب برادرش امام حسن(ع) مشترک است؛ مانند سید شباب أهل الجنة (سرور جوانان اهل بهشت). برخی دیگر از القاب او عبارتند از: زکیّ، طیّب، وفیّ، سیّد، مبارک، نافع، الدلیل علی ذات الله، رشید، و التابع لمرضاة الله.[۲۵] ابنطلحه شافعی لقب «زکی» را مشهورتر از دیگر القاب و لقب «سید شباب أهل الجنه» را مهمترین آنها دانسته است.[۲۶]
در بعضی از احادیث، حسین(ع) با لقب شهید یا سیدالشهداء خوانده شده است.[۲۷] ثارالله و قتیل العبرات از دیگر القابی است که در برخی زیارتنامهها برای او ذکر شده است.[۲۸]
در روایتی از پیامبر(ص) که بسیاری از منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند آمده است: «حسین سِبطٌ مِن الاَسباط»؛ یعنی حسین یکی از اسباط است.[۲۹] سبط در این روایت و همچنین در برخی آیات قرآن به معنای امام و نقیبی است که از طرف خداوند برگزیده شده و از نسل پیامبران است.[۳۰]
زندگینامه
حسین بن علی در مدینه به دنیا آمد و بنابر قول مشهور، تولد او در سال چهارم قمری بوده است.[۳۱] با این حال برخی تولد او را در سال سوم قمری دانستهاند.[۳۲]
ولادت حسین بن علی، بنابر قول مشهور در سوم شعبان بوده است،[۳۳] ولی شیخ مفید در کتاب ارشاد، تولد امام سوم شیعیان را پنجم شعبان دانسته است.[۳۴]
در گزارشهای تاریخی شیعه و اهل سنت آمده است که پیامبر هنگام تولد او گریست و از شهادتش خبر داد.[۳۵] بر پایه روایتی در کتاب کافی، حسین(ع) نه از مادرش و نه از هیچ زن دیگری شیر نخورد.[۳۶]
نقل شده است که امّفضل همسر عباس بن عبدالمطلب خواب دید که قطعهای از بدن پیامبر در دامن او (ام فضل) گذاشته شد و پیامبر در تعبیر خوابش گفت که فاطمه پسری به دنیا خواهد آورد و تو دایه او خواهی بود و از همین رو وقتی حسین(ع) متولد شد، امفضل دایگیاش را بر عهده گرفت.[۳۷] برخی منابع مادر عبدالله بن یقطر را نیز دایه امام حسین(ع) دانستهاند، ولی گفتهاند حسین(ع) از هیچیک از آن دو شیر نخورد.[۳۸]
در منابع اهل سنت آمده است که رسول خدا(ص) در میان اهل بیت خود، حسن و حسین(ع) را بیش از بقیه دوست داشت[۳۹] و این علاقه چنان بود که گاه با ورود آن دو به مسجد، خطبهاش را ناتمام میگذاشت، از منبر پایین میآمد و آنان را در آغوش میکشید.[۴۰] از پیامبر نقل شده است که محبت به این دو مرا از محبت به هر کس دیگری بازداشته است.[۴۱]
حسین(ع) در کنار دیگر اصحاب کساء در ماجرای مباهله حضور داشت[۴۲] و در هنگام رحلت پیامبر(ص) هفت ساله بود؛ از این رو او را در زمره واپسین طبقهٔ صحابه برشمردهاند.[۴۳]
دوران خلفای سهگانه
۲۵ سال از عمر امام حسین(ع) در دوران خلفای سه گانه سپری شد، اما از جزئیات زندگی امام سوم شیعیان در این دوران خبر چندانی در دست نیست که شاید علت آن انزوای سیاسی امام علی(ع) و فرزندانش باشد.[۴۴]
نقل شده است که در اوایل خلافت عمر، روزی حسین(ع) که حدود نُه سال داشت، وارد مسجد شد و چون عمر را در حال سخنرانی بر منبر رسول خدا(ص) دید، از منبر بالا رفت و به او گفت: «از منبر پدرم فرود آی و بر منبر پدرت بنشین!». عمر گفت: «پدرم منبری نداشت».[۴۵] گزارشهایی از احترام ویژه خلیفه دوم به امام حسین در منابع تاریخی دیده میشود.[۴۶]
وقتی عثمان در دوره خلافتش ابوذر را به سرزمین ربذه تبعید و همگان را از بدرقه و همراهی او منع کرد، امام حسین(ع) به همراه پدر و برادرش امام حسن(ع) و چند تن دیگر، برخلاف دستور خلیفه، ابوذر را بدرقه کردند.[۴۷]
برخی منابع اهل سنت به حضور حسنین در نبرد افریقیه در سال ۲۶ق[۴۸] و نبرد طبرستان در سال ۲۹ یا ۳۰ق[۴۹] اشاره کردهاند، اما چنین گزارشی در هیچ یک از منابع شیعه نیامده است.[نیازمند منبع] بسیاری از منابع تاریخی گفتهاند که نبردهای مذکور بدون درگیری به مصالحه انجامیده است.[۵۰] گزارش حضور حسنین در این جنگها، موافقان و مخالفانی داشته است؛ برخی همچون جعفر مرتضی عاملی با توجه به اشکالات سندی این گزارشها و نیز مخالفت امامان با شیوه فتوحات، آنها را ساختگی دانسته و اجازه ندادن امام علی(ع) به حسنین برای ورود به میدان جنگ در صفین را تأییدی بر آن شمردهاند.[۵۱]
بنابر برخی گزارشهای تاریخی، در اواخر حکومت عثمان که گروهی به شورش پرداختند و به قصد کشتن عثمان به سمت خانه او هجوم بردند، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، به رغم ناخرسندی از عملکرد خلیفه، به فرمان امام علی(ع) از خانه عثمان محافظت کردند.[۵۲] این گزارش موافقان و مخالفانی داشته است.[۵۳] سید جعفر مرتضی با توجه به قرائن تاریخی مانند مخالفت جدی حضرت علی(ع) با عملکرد عثمان و وجود روایتهای معارض با این حدیث، مانند رد پیشنهاد کمک امام حسن(ع) از سوی عثمان، این امر را بعید و غیر قابل قبول دانسته است؛ او با استدلال به فرموده امام علی(ع) مبنی بر خوشحال نشدن و ناراحت نشدن از قتل عثمان و همچنین سیره علی بن ابیطالب در برخورد با ظالمان و یاری مظلومان، به نقل از باقر شریف قرشی در کتاب حیاة الإمام الحسن(ع) میگوید: «این جریان بر فرض وقوع، به خاطر دفع تهمت از حسنین(ع) درباره شراکت در خون عثمان بوده است».[۵۴] سید مرتضی نیز پس از تردید در فرستادن حسنین(ع) توسط امیرالمؤمنین(ع)، علت آن را جلوگیری از قتل عمدی او و رساندن آب و غذا به خانواده او میداند، نه جلوگیری از برکناری عثمان از خلافت، چرا که او به جهت کارهای ناروایش مستحق خلع از خلافت بود.[۵۵]
دوران حکومت امام علی(ع)
بر اساس گزارشهای اندک مربوط به دوره حکومت امام علی(ع)، حسین(ع) پس از بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع) خطبهای خوانده است،[۵۶] در روز جمل فرماندهی جناح چپ سپاه امام علی(ع) را بر عهده داشته[۵۷] و در جنگ صِفّین، خطبهای برای ترغیب مردم به جهاد خوانده[۵۸] و به گزارش برخی منابع، از فرماندهان جناح راست سپاه بوده است.[۵۹] گفتهاند در صفین، امام حسین(ع) در ماجرای پس گرفتن آب از شامیان شرکت داشت و پس از آن امیرالمومنین فرمود: «این نخستین پیروزیای بود که به برکت حسین به دست آمد».[۶۰] بر اساس گزارشهای مربوط به جنگ صفین، امام علی(ع) از جنگیدن حسنین(ع) جلوگیری میکرد و علت آن را حفظ نسل پیامبر(ص) میشمرد.[۶۱] به نقل برخی منابع، او در جنگ نهروان نیز حضور داشت.[۶۲]
بسیاری از منابع گفتهاند که امام حسین(ع) در زمان شهادت امام علی(ع) کنار وی بود[۶۳] و در مراسم تجهیز و خاکسپاری حضور داشت.[۶۴] اما بنا بر گزارشی که در کتاب الکافی و انساب الاشراف آمده است، امام حسین(ع) هنگام ضربت خوردن پدر، برای انجام مأموریتی که علی(ع) به او داده بود، در مدائن به سر میبرد و با نامه امام حسن(ع) از موضوع آگاه شد و به کوفه بازگشت.[۶۵]
دوران امام حسن(ع)
گزارشهای تاریخی از ادب و احترام حسین بن علی(ع) به برادرش امام حسن(ع) حکایت دارد؛ نقل شده است که اگر در مجلسی امام حسن(ع) حضور داشت، او به خاطر رعایت احترام سخن نمیگفت.[۶۶] پس از شهادت امام علی(ع) گروهی از خوارج که به جنگ با شامیان اصرار داشتند، با امام حسن بیعت نکردند و نزد حسین(ع) رفتند تا با او بیعت کنند، اما وی گفت: «به خدا پناه میبرم که تا زمانی که حسن زنده است بیعت شما را بپذیرم».[۶۷]
در ماجرای صلح با معاویه، او در برابر شیعیان معترض، حامی برادر بود و اقدام او را تایید کرد[۶۸] و نقل شده است که گفت: «او (امام حسن(ع)) امام من است».[۶۹] بر پایه برخی گزارشها، امام حسین(ع) پس از برقراری صلح نیز همچون امام حسن(ع) با معاویه بیعت کرد[۷۰] و حتی پس از شهادت امام حسن(ع) بر عهد خود باقی ماند.[۷۱] در مقابل، گزارشهایی حاکی از بیعت نکردن حسین(ع) است.[۷۲] به نقل برخی منابع، او از صلح ناخرسند بوده و امام حسن(ع) را سوگند داده که دروغ معاویه را نپذیرد.[۷۳] برخی محققان این گزارشها را با دیگر روایات و قرائن تاریخی ناسازگار دانستهاند.[۷۴] از جمله اینکه حسین(ع) در پاسخ به دستهای از معترضان به صلح، که او را به گردآوری شیعیانش برای حمله به معاویه فراخواندند، گفت: «ما پیمان بستهایم و هرگز پیمان خود را نمیشکنیم».[۷۵] در گزارش دیگری آمده است که به معترضان گفت: «تا زمانی که معاویه زنده است منتظر بمانید؛ هر گاه او مُرد، تصمیم میگیریم».[۷۶] حتی وقتی شیعیان بعد از شهادت امام حسن(ع) وی را به قیام دعوت کردند در پاسخ ضمن دفاع از عملکرد امام مجتبی(ع) در صلح با معاویه، انجام این کار را تا زمانی که معاویه زنده باشد منتفی دانست.[۷۷] امام حسین(ع) در سال ۴۱ قمری (پس از صلح با معاویه)، همراه برادرش از کوفه به مدینه بازگشت.[۷۸]
همسران و فرزندان
درباره تعداد فرزندان امام حسین(ع) اختلافنظر وجود دارد؛ برخی از منابع این تعداد را چهار پسر و دو دختر[۷۹] و برخی دیگر، شش پسر و سه دختر نوشتهاند.[۸۰]
همسر | نسب | فرزندان | توضیحات |
---|---|---|---|
شهربانو | دختر یزدگرد پادشاه ساسانی | امام سجاد(ع) امام چهارم شیعیان | محققان معاصر در نسب شهربانو تردید دارند.[۸۱] در برخی از منابع از او با نام سِنْدیه، غزاله و شاه زنان یاد شده است. |
رباب | دختر امرؤ القیس بن عدی | سُکَینه و عبدالله. [۸۲] | رباب در کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفت.[۸۳] بیشتر منابع عبدالله را به هنگام شهادت شیرخوار دانستهاند.[۸۴] امروزه شیعیان او را با نام علی اصغر میشناسند. |
لیلیٰ | دختر ابیمُرَّة بن عروة بن مسعود ثَقَفی[۸۵] | علی اکبر(ع)[۸۶] | علی اکبر در واقعه عاشورا به شهادت رسید.[۸۷] |
ام اسحق | دختر طلحه بن عبیدالله | فاطمه دختر بزرگ امام حسین(ع)[۸۸] | ام اسحاق همسر امام حسن مجتبی(ع) بود و پس از شهادت امام حسن با امام حسین(ع) ازدواج کرد.[۸۹] |
سُلافه یا ملومه[۹۰] | از قبیله قُضاعه | جعفر[۹۱] | جعفر در زمان حیات امام از دنیا رفت و نسلی از او باقی نماند.[۹۲] |
در کتاب لباب الانساب[۹۳] از منابع قرن ششم، از دختری به نام رقیه و در کتاب کامل بهایی از منابع قرن هفتم، از دختری چهار ساله برای امام حسین سخن به میان آمده که در شام از دنیا رفته است.[۹۴] در منابع متأخر، نام رقیه بازتاب گستردهای یافته است.[نیازمند منبع] همچنین در برخی منابع نامهای علیاصغر فرزند شهربانو، محمد فرزند رباب و زینب (بدون ذکر نام مادر) نیز به عنوان فرزندان امام حسین آمده است.[۹۵] ابنطلحه شافعی در کتاب مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول تعداد فرزندان امام را ده تن شمرده است.[۹۶]
دوران امامت
شروع امامت حسین بن علی(ع)، با دهمین سال حکومت معاویه مصادف بود.[نیازمند منبع] معاویه در سال ۴۱ق[۹۷] پس از صلح با امام حسن حکومت را در دست گرفت و خلافت اموی را پایهگذاری کرد.[نیازمند منبع] منابع اهل سنت او را فردی زیرک و بردبار خواندهاند.[۹۸] او به ظواهر دینی پایبند بود[یادداشت ۱] و حتی برای تثبیت خلافت خود از برخی اصول دینی بهره میبرد و با وجود آنکه با زور و با بهرهگیری از حیلههای سیاسی قدرت را به چنگ آورد،[۹۹] حکومت خود را از سوی خدا و قضای الهی میدانست.[۱۰۰] معاویه خود را برای اهل شام، همردیف پیامبران، از بندگان صالح خدا و از مدافعان دين و احکام آن معرفی میکرد.[۱۰۱] در منابع تاریخی آمده است که معاویه خلافت را به سلطنت تبدیل کرد[۱۰۲] و آشکارا میگفت به دینداری مردم کاری ندارد.[۱۰۳]
یکی از مسائل دوره حکومت معاویه، وجود اعتقادات شیعی در میان بخشی از مردم، بهویژه در عراق بود.[نیازمند منبع] شیعیان دشمنان معاویه بودند، چنانکه خوارج نیز دشمن او بودند، ولی خوارج پایگاه مردمی چندانی نداشتند، بر خلاف شیعیان که در اثر نفوذ امام علی(ع) و اهل بیت، پشتوانهای قوی داشتند.[نیازمند منبع] از این رو معاویه و کارگزارانش، چه با روش سازشکارانه و چه با سختگیریهای شدید، با جریان شیعه برخورد میکردند.[نیازمند منبع] یکی از مهمترین روشهای معاویه، ایجاد بیزاری از امام علی(ع) در میان مردم بود تا جایی که لعن و سبّ علی(ع) در دوره معاویه و سپس امویان به صورت سنتی متداول ادامه یافت.[۱۰۴]
معاویه پس از استحکام پایههای قدرتش، سیاست سرکوب و فشار بر شیعیان را در پیش گرفت و به کارگزارانش نوشت که نام دوستداران علی(ع) را از دیوان، حذف کنند و دریافتی آنها از بیتالمال را قطع کنند و شهادتشان را نپذیرند.[۱۰۵] او همچنین کسانی که فضایل امام علی(ع) را نقل کنند، تهدید کرد، تا جایی که محدثان از علی(ع) با عنوان «مردی از قریش» و «یکی از اصحاب رسول خدا» و «ابوزینب» یاد میکردند.[۱۰۶]
دلائل امامت
امام حسین(ع) پس از شهادت برادرش در سال ۵۰ق به امامت رسید و تا روزهای آغازین سال ۶۱ق رهبری شیعیان را بر عهده داشت.[۱۰۷] علمای شیعه علاوه بر دلایل عامی که برای اثبات امامت امامان شیعه ارائه کردهاند،[۱۰۸] به دلایل خاصِ امامت هر امام نیز استدلال کردهاند؛ شیخ مفید در کتاب ارشاد به برخی احادیثِ امامت حسین بن علی(ع) اشاره کرده است، از جمله اینکه پیامبر(ص) فرمود: «الگو:حدیث»[۱۰۹] همچنین امام علی(ع) در هنگام شهادت، بر امامت حسین(ع) پس از امام حسن(ع) تأکید کرد[۱۱۰] و امام حسن نیز در هنگام شهادت، در وصیت به محمد بن حنفیه، حسین بن علی(ع) را امام پس از خود معرفی کرد.[۱۱۱] شیخ مفید با استدلال به این احادیث، امامت امام حسین را ثابت و قطعی دانسته است؛ به گفته او امام حسین به دلیل رعایت تقیه و عهدی که در ماجرای صلح امام حسن کرده بود، تا زمان مرگ معاویه مردم را به سوی خود دعوت نکرد، ولی پس از مرگ معاویه، امر خود را آشکار کرد و جایگاه خود را برای کسانی که آگاه نبودند، روشن ساخت.[۱۱۲]
در منابع آمده است که حسین(ع) پیش از خروج از مدینه در سال ۶۰ق بخشی از وصیتها و ودایع امامت را به امسلمه همسر پیامبر(ص)[۱۱۳] و بخشی دیگر را پیش از شهادت خود در ماه محرم سال ۶۱ قمری، به دختر بزرگش فاطمه[۱۱۴] داد تا آنها را به امام سجاد(ع) بسپارند.
پایبندی به صلح امام حسن
امام حسین(ع) در دوره حکومت معاویه به پیمان صلحی که برادرش با معاویه بسته بود، وفادار ماند[۱۱۵] و در پاسخ به نامه برخی از شیعیان که برای پذیرش رهبری او و قیام در برابر بنیامیه اعلام آمادگی کردند، نوشت: «اکنون عقیده من چنین نیست. تا هنگامى که معاویه زنده است اقدامی نکنید و در خانههایتان پنهان شوید و از کارى که به شما بدگمان شوند بپرهیزید. اگر او مُرد و من زنده بودم، نظرم را برایتان مینویسم».[۱۱۶]
موضعگیری در برابر اقدامات معاویه
هر چند امام حسین(ع) در دوره حکومت معاویه، عملی بر ضد او انجام نداد، ولی به گفته رسول جعفریان، تاریخپژوه ، روابط امام و معاویه و گفتگوهایی که بین آن دو صورت گرفت، نشان از آن دارد که امام حسین(ع) از نظر سیاسی، مشروعیت قطعی معاویه را نپذیرفت و در برابر آن تسلیم نشد.[۱۱۷] نامههای متعددی که بین حسین بن علی(ع) و معاویه رد و بدل شد، از آن جمله است.[نیازمند منبع] در عین حال از گزارشهای تاریخی برمیآید که معاویه مانند خلفای سهگانه در ظاهر به حسین بن علی(ع) احترام میگذاشت و او را بزرگ میشمرد[۱۱۸] و به کارگزارانش دستور داده بود که متعرض فرزند رسول خدا(ص) نشوند و از بیاحترامی به وی بپرهیزند.[۱۱۹]
معاویه هنگام وصیت به فرزندش یزید نیز بر جایگاه حسین(ع) تأکید کرد و او را محبوبترین فرد نزد مردم دانست[۱۲۰] و سفارش کرد در صورت غلبه بر حسین از او درگذرد، چرا که او حقی بزرگ دارد.[۱۲۱]
- اعتراض به کشتن یاران امام علی(ع)
اقدام معاویه در کشتن افرادی چون حجر بن عدی، عمرو بن حمق خزاعی و عبدالله بن یحیی حضرمی از مواردی بود که اعتراض شدید امام حسین(ع) را در پی داشت.[۱۲۲] و بنابر گزارش منابع متعدد، نامهای به معاویه نوشت و کشتن یاران امام علی را محکوم کرد و ضمن برشمردن برخی از کارهای ناشایست معاویه، او را نکوهید و گفت: «من برای خود و دین خود چیزی بالاتر از جهاد با تو نمیدانم». در ادامه این نامه آمده است: «من فتنهای بزرگتر از حکومت تو بر این امت سراغ ندارم».[۱۲۳]
همچنین نقل شده است که وقتی معاویه در سفر حج[۱۲۴] با امام حسین(ع) رو در رو شد، به او گفت: «آیا شنیدهای ما چه بر سر حُجر و اصحاب او و شیعیان پدرت آوردیم؟». امام فرمود: «چه کردید؟». معاویه گفت: «آنها را کشتیم، کفن کردیم، بر آنها نماز خواندیم و دفن کردیم». حسین بن علی(ع) گفت: «اما اگر ما یاران تو را بکشیم، نه آنها را کفن میکنیم، نه بر آنها نماز میخوانیم و نه دفنشان میکنیم».[۱۲۵]
- اعتراض به ولایتعهدی یزید
معاویه در سال ۵۶ق بر خلاف مفاد صلحنامه (درباره اینکه کسی را ولیعهد و جانشین خود نکند) مردم را به بیعت با یزید به عنوان جانشین خود فراخواند[۱۲۶] و برخی از شخصیتها از جمله امام حسین از بیعت خودداری کردند. [۱۲۷] معاویه به مدینه رفت تا نظر بزرگان این شهر را برای ولایتعهدی یزید جلب کند.[۱۲۸] امام حسین در مجلسی که معاویه و ابنعباس و برخی از درباریان و خاندان اموی حضور داشتند، معاویه را نکوهش کرد و با اشاره به خلق و خوی یزید، معاویه را از تلاش برای جانشینی او بر حذر داشت و ضمن تأکید بر جایگاه و حق خود، به ابطال استدلالهای معاویه برای جلب بیعت با یزید پرداخت.[۱۲۹]
همچنین در مجلس دیگری که عموم مردم در آن حضور داشتند، امام حسین در واکنش به سخنان معاویه درباره شایستگی یزید، خودش را به لحاظ فردی و خانوادگی برای خلافت سزاوارتر دانست و یزید را شرابخوار و اهل هوا و هوس معرفی کرد.[۱۳۰]
- خطبه امام حسین در منا
امام حسین در سال ۵۸ قمری، دو سال قبل از مرگ معاویه، خطبهای اعتراضآمیز در منا خواند.[۱۳۱] در این زمان فشار معاویه بر شیعیان به اوج رسیده بود.[۱۳۲] حسین بن علی در این خطبه ضمن برشمردن فضائل امیرمؤمنان و اهل بیت و دعوت به امر به معروف و نهی از منکر و تأکید بر اهمیت این وظیفه اسلامی، وظیفه علما و لزوم قیام آنان در مقابل ستمگران و نیز زیانهای سکوت عالمان در مقابل زورگویان را گوشزد کرد.[نیازمند منبع]
واکنش به خلافت یزید
پس از مرگ معاویه در ۱۵ رجب ۶۰ق، یزید به حکومت رسید[۱۳۳] و تصمیم گرفت از چند تن از بزرگانی که ولایتعهدی او را نپذیرفته بودند، از جمله حسین بن علی، به زور بیعت بگیرد،[۱۳۴] ولی حسین(ع) از بیعت خودداری کرد[۱۳۵] و همراه خانواده و یارانش در ۲۸ رجب، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.[۱۳۶]
او در مکه با استقبال مردم مکه و عمرهگزاران روبرو شد[۱۳۷] و بیش از چهار ماه (از ۳ شعبان تا ۸ ذیالحجه) در این شهر اقامت گزید.[۱۳۸] در این مدت شیعیان کوفه که از بیعت نکردن سومین امام خود با خبر شده بودند، نامههایی برای او نوشتند و به کوفه دعوتش کردند.[۱۳۹] حسین بن علی برای اطمینان از همدلی مردم کوفه و جدیت دعوتشان، مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را به او گزارش کند، مسلم پس از مشاهده استقبال و بیعت مردم، امام حسین را به کوفه فراخواند[۱۴۰] و او نیز همراه خانواده و یارانش در هشتم ذی حجه از مکه به سمت کوفه حرکت کرد.[۱۴۱]
از برخی گزارشها برمیآید که امام حسین از وجود توطئهای برای کشتن او در مکه باخبر شده بود و از این رو برای آنکه حرمت مکه حفظ شود، از این شهر خارج شد و به سمت عراق رفت.[۱۴۲]
واقعه کربلا
واقعه کربلا که به شهادت حسین بن علی(ع) و یارانش انجامید، مهمترین بخش از زندگینامه او به شمار میآید. بر پایه برخی گزارشها، امام حسین(ع) پیش از حرکت به سوی عراق، از شهادت خود آگاه بوده است.[یادداشت ۲] این واقعه در پی خودداری او از بیعت با یزید رخ داد. حسین(ع) که به دعوت کوفیان، همراه خانواده و یارانش به سوی این شهر حرکت کرده بود، در منطقهای به نام ذو حسم با سپاهی به فرماندهی حر بن یزید ریاحی رو به رو گردید و مجبور شد مسیر حرکت خود را تغییر دهد.[۱۴۳]
به نقل بیشتر منابع، آنها روز دوم محرم به کربلا رسیدند[۱۴۴] و فردای آن روز سپاهی چهار هزار نفری از مردم کوفه به فرماندهی عمر بن سعد وارد کربلا شد.[۱۴۵] بنابر گزارشات تاریخی چند مذاکره بین حسین بن علی و عمر سعد انجام شد؛[۱۴۶] اما ابن زیاد جز به بیعت حسین(ع) با یزید یا جنگ راضی نشد.[۱۴۷]
عصر روز تاسوعا سپاه عمر سعد آماده جنگ شد؛ ولی امام حسین آن شب را برای مناجات با خدا مهلت گرفت.[۱۴۸] شب عاشورا برای یاران خود سخن گفت و بیعت از آنان برداشت و اجازه رفتن داد؛ ولی آنان بر وفاداری و حمایت از او تأکید کردند.[۱۴۹]
صبح روز عاشورا جنگ آغاز شد و تا ظهر بسیاری از یاران حسین(ع) به شهادت رسیدند.[۱۵۰] در طی جنگ، حر بن یزید از فرماندهان سپاه کوفه، به امام حسین پیوست.[۱۵۱] پس از کشته شدن یاران، خویشانِ امام به میدان رفتند که اولین آنان، علی اکبر بود[۱۵۲] و آنان نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. سپس خود حسین بن علی(ع) به میدان رفت و عصرگاه روز دهم محرم به شهادت رسید و شمر بن ذیالجوشن[۱۵۳] و به نقلی سنان بن انس[۱۵۴] سر او را جدا کرد. سر حسین بن علی همان روز برای ابن زیاد فرستاده شد.[۱۵۵]
عمر سعد در اجرای فرمان ابن زیاد دستور داد چند اسب سوار بر بدن حسین(ع) تاختند و استخوانهای او را درهمشکستند.[۱۵۶] زنان و کودکان و امام سجاد(ع) که آن روز بیمار بود، به اسیری گرفته و به کوفه و سپس شام فرستاده شدند.[۱۵۷] پیکر امام حسین(ع) و حدود ۷۲ نفر[۱۵۸] از یارانش، روز ۱۱[۱۵۹] یا ۱۳ محرم توسط گروهی از بنی اسد و بنابر نقلی با حضور امام سجاد(ع) در همان محلِ شهادت به خاک سپرده شد.[۱۶۰]
دیدگاهها و پیامدها
درباره حرکت امام حسین(ع) از مدینه به مکه و از آنجا به طرف کوفه و جنگ با سپاهیان عمر سعد در کربلا، دیدگاههای مختلفی وجود دارد. به گفته محمد اسفندیاری، عاشوراپژوه، مشهورترین نظریه این است که هدف حسین بن علی(ع) از قیام، شهادت بوده است. این نظریه طرفداران بسیاری دارد، از جمله لطفالله صافی، مرتضی مطهری، سید محسن امین و علی شریعتی.[۱۶۱] بر اساس دیدگاهی دیگر امام حسین برای تشکیل حکومت قیام کرد. از گذشتگان، سید مرتضی[۱۶۲] و از معاصرین صالحی نجفآبادی در کتاب شهید جاوید این دیدگاه را دارند.[۱۶۳] به گفته صحتی سردرودی افرادی مانند شیخ مفید، شیخ طوسی، سید بن طاووس و علامه مجلسی مخالف این دیدگاهاند.[۱۶۴] برخی همچون شیخ علیپناه اشتهاردی نیز حرکت امام سوم شیعیان را نه به قصد قیام و پیکار، بلکه صرفاً برای حفظ جان دانستهاند.[۱۶۵]
قیام امام حسین(ع) بیداری گروههای بسیاری را در پی داشت و بلافاصله پس از شهادت او حرکتهای انقلابی و اعتراضی آغاز شد و تا سالیان دراز ادامه یافت. اولین اعتراض، برخورد عبدالله بن عفیف[۱۶۶] با ابن زیاد بود. قیام توابین، قیام مختار، قیام زید بن علی و قیام یحیی بن زید نیز از آن جمله است.[نیازمند منبع] همچنین در قیام سیاه جامگان به رهبری ابومسلم خراسانی علیه امویان از شعار یا لثارات الحسین نیز استفاده شد[۱۶۷] که این قیام به سقوط امویان انجامید.[نیازمند منبع] انقلاب اسلامی ایران نیز الهام گرفته از قیام امام حسین(ع) بود و به گفته امام خمینی «اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سوگواری نبود، کشور ما پیروز نمیشد. همه در تحت بیرق امام حسین - سلام الله علیه - قیام کردند.»[۱۶۸][یادداشت ۳] در حوزه فرهنگ عمومی نیز مسلمانان و حتی پیروان دیگر ادیان، حسین بن علی(ع) را نماد و الگوی فداکاری، ستمناپذیری، آزادیخواهی، پاسداری از ارزشها و حقطلبی می دانند.[۱۶۹]
در نگاه اهل سنت
در میان اهل سنت دو دیدگاه درباره قیام امام حسین(ع) وجود دارد: دستهای آن را نکوهش کرده و بسیاری نیز آن را ستودهاند. از جمله مخالفان، ابوبکر بن عربی،[یادداشت ۴] عالم قرن ششم اهل سنت در اندلس است که در صدد نکوهش اقدام حسین(ع) برآمده و گفته است که مردم به سبب شنیدن احادیثی از پیامبر (درباره جنگ با کسانی که بخواهند امت را متفرق کنند و نیز بر حذر داشتن از داخل شدن در فتنه ها)، با حسین جنگیدند.[۱۷۰][یادداشت ۵] ابن تیمیه نیز معتقد است اقدام حسین بن علی(ع) نه تنها موجب اصلاح اوضاع نشد، بلکه به شر و فتنه انجامید.[۱۷۱] الگو:شعر۲ در طرف مقابل، ابنخلدون، مورخ قرن نهم اهل سنت در اندلس، به سخن ابنعربی واکنش نشان داده و با تأکید بر شرط بودن وجودِ امام عادل برای جنگ با ستمکاران، حسین(ع) را عادلترین فرد در زمان خود برای این جنگ برشمرده[۱۷۲] و گفته است که وقتی فاسق بودن یزید بر همگان آشکار شد، حسین بر خود واجب دید که علیه او قیام کند، چون خود را دارای اهلیت و قدرت برای این کار میدانست.[۱۷۳] شهابالدین آلوسی از عالمان اهل سنت در قرن سیزدهم قمری نیز در کتاب روح المعانی، زبان به نفرین ابنعربی گشوده و این سخن او را دروغ و تهمتی بزرگ شمرده است.[۱۷۴]
عباس محمود عقاد، نویسنده و ادیب مصری در قرن چهاردهم قمری و مؤلف کتاب «ابوالشهداء: الحسین بن علی» نوشته است که اوضاع در زمان یزید به حدی رسیده بود که جز شهادت آن را علاج نمیکرد.[۱۷۵] وی معتقد است که چنین قیامی تنها از سوی انسانهایی نادر رقم میخورد که برای این کار ساخته شدهاند و نمیتوان حرکت آنان را با دیگران مقایسه کرد؛ چرا که اینان گونهای دیگر میفهمند و چیزی دیگر میطلبند.[۱۷۶] طه حسین، نویسنده اهل سنت، معتقد است بیعت نکردن حسین از سر عناد و لجبازی نبود؛ چرا که میدانست اگر با یزید بیعت کند، به وجدانش خیانت کرده و با دین خود مخالفت ورزیده است، زیرا از نظر او بیعت با یزید گناه بود.[۱۷۷]
عمر فروخ نیز با تأکید بر اینکه سکوت در برابر ظلم به هیچ وجه جایز نیست، معتقد است ما مسلمانان امروزه نیاز داریم که «حسینی» در میان ما قیام کند و ما را به راه درست در دفاع از حق رهنمون سازد.[۱۷۸]
ویژگیها و فضایل
- اوصاف ظاهری
در بیشتر منابع حدیثی، تاریخی و رجالی، از شباهت حسین(ع) به پیامبر اکرم(ص) سخن گفته شده[۱۷۹] و در روایتی شبیهترین فرد به ایشان دانسته شده است.[۱۸۰] درباره او گفتهاند گاه لباسی از خز بر تن میکرد یا عمامهای از خز بر سر میگذاشت[۱۸۱] و موی سر و محاسن خود را خضاب میکرد.[۱۸۲]
- از زبان پیامبر
روایات متعددی از پیامبر(ص) در فضائل او نقل شده است از جمله:
- حسن و حسین سرور جوانان بهشتاند.[۱۸۳]
- بر سمت راست عرش نوشته است «حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است». [یادداشت ۶]
- حسین از من است و من از حسین هستم.[۱۸۴]
- هر کس این دو (حسن و حسین) را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر که با آنان دشمنی ورزد با من دشمنی نموده است.[۱۸۵]
- پیشگویی شهادت
روایات فراوانی درباره پیشگویی شهادت حسین بن علی(ع) وجود دارد[۱۸۶] از جمله در حدیث لوح به نقل از پیامبر(ص) آمده است خداوند حسین را به شهادت گرامی داشته و او را برترین شهیدان قرار داده است.[۱۸۷] مجلسی در جلد ۴۴ بحارالانوار، باب ۳۰، روایاتی نقل کرده است درباره اینکه خداوند خبر شهادت حسین(ع) را به برخی از پیامبرانش از جمله آدم، نوح، ابراهیم، زکریا و محمد(ص) داده و آنها بر او گریستهاند.[۱۸۸] همچنین نقل شده است امیرالمومنین(ع) در راه صفین، وقتی به کربلا رسید، با انگشت جایی را نشان داد و گفت: اینجا محل ریخته شدن خونهایشان است.[۱۸۹]بر اساس گزارش شیخ صدوق در امالی حضرت قدری از خاک سرزمین کربلا را برداشت و بویید و فرمود: عجب خاكى هستى كه گروههائى از تو بدون حساب داخل بهشت خواهند شد![یادداشت ۷] [۱۹۰]
- کرامتها و اعجازگونهها
در برخی روایات ویژگیهایی متمایز برای امام حسین برشمرده شده از جمله اینکه اعجازگونه از انگشت پیامبر(ص) شیر نوشیده[۱۹۱] و فرشتهای شکستهبال به نام فطرس به برکت او نجات یافته و از آن پس، مامورِ رساندن سلام زائران، به او شده است.[۱۹۲] نیز در روایات آمده است که خداوند شفا را در تربت حسین(ع) و استجابت دعا را کنار قبر او (زیر قبّه او) قرار داده است.[۱۹۳] در کتاب الخصائص الحسینیة بیش از سیصد ویژگی اختصاصی برای امام حسین برشمرده شده است.[۱۹۴]
- خصوصیات اخلاقی
وی با مسکینان مینشست، دعوت آنان را میپذیرفت و با آنان غذا میخورد و آنان را به خانه خود دعوت میکرد و آنچه در منزل داشت از ایشان دریغ نمیکرد.[۱۹۵] روزی نیازمندی از او درخواست کمک کرد. امام که در حال نماز بود، نمازش را کوتاه کرد و هر چه داشت، به او داد.[۱۹۶]
او غلامان و کنیزانش را در قبال خوش رفتاریشان آزاد میکرد. گفتهاند کنیزی را که معاویه همراه با اموال و لباسهای فراوان برایش هدیه فرستاده بود، در برابر خواندنِ آیاتی از قرآن و سرودن شعری درباره فنای دنیا و مرگ انسانها آزاد کرد و آن اموال را به او بخشید.[۱۹۷] همچنین روزی کنیزی دسته گلی تقدیم او کرد. ایشان آن کنیز را آزاد کرد. گفتند تنها برای یک دسته گل او را آزاد کردی؟ امام حسین(ع) با استناد به آیه «و اذا حیّیتم بتحیّة فحیّوا بأحسن منها أو ردّوها» ترجمه:هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید. [۱۹۸] گفت: خدا این گونه ما را ادب آموخته است.[۱۹۹]
امام حسین(ع) بسیار بخشنده بود و به گشادهدستی شناخته میشد[۲۰۰] اما در بخششهایش نیز سعی داشت به امام حسن(ع) احترام گذارد و مقداری کمتر از برادر به دیگران کمک میکرد.[۲۰۱] در منابع آمده است وی ۲۵ بار پیاده به حج رفت.[۲۰۲]
سوگواری و زیارت
شیعیان (و گاه غیرشیعیان) در ماه محرم، برای امام حسین و شهیدان کربلا سوگواری میکنند. شیعیان برای این سوگواری آیینهایی دارند که رایجترین آنها روضهخوانی، سینهزنی، تعزیه، شمایل کشی و خواندن زیارتنامههایی مانند زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه به صورت فردی و گروهی است.[۲۰۳]
سوگواری بر امام حسین(ع) از نخستین روزهای پس از عاشورا آغاز شد[۲۰۴] و بنابر نقلی، هنگام حضور اسیران کربلا در شام، زنان بنی هاشم چند روز با پوشیدن لباس سیاه، به عزاداری پرداختند.[۲۰۵] پس از روی کار آمدن دولتهای شیعی و برداشته شدن فشار از شیعیان، سوگواری جنبه رسمی پیدا کرد.[۲۰۶]
بنابر گزارشهای تاریخی و حدیثی، امامان شیعه به عزاداری و گریه در عزای حسین بن علی اهمیت ویژه میدادند و شیعیان را به این امر و زنده نگاهداشتن یاد عاشورا سفارش میکردند.[۲۰۷]
- زیارت امام حسین
در روایات معصومان بر زیارت امام حسین(ع) تأکید فراوان شده و یکی از برترین و پرفضیلتترین اعمال شمرده شده است [۲۰۸] و بنابر دستهای از روایات، ثواب آن برابر با حج و عمره است.[۲۰۹]
در کتابهای جامع زیارات، چندین زیارت مطلقه که در هر زمان خوانده میشود[۲۱۰] و چندین زیارت خاص که در زمانهای مشخص خوانده میشود[۲۱۱] برای امام حسین(ع) جمع آوری شده است. زیارت عاشورا، زیارت وارث و زیارت ناحیه مقدسه از معروفترین این زیارتنامهها هستند.
اربعین حسینی
چهل روز بعد از شهادت امام حسین(ع) که اربعین حسینی یا روز اربعین نامیده میشود، بسیاری از شیعیان به زیارت مزار امام حسین(ع) میروند. طبق نقلهای تاریخی جابر بن عبدالله انصاری، در این روز بهعنوان اولین زائر[۲۱۲] بر سر مزار امام حسین(ع) حاضر شده است. بنابر نقل لهوف، اسیران کربلا نیز در همان سال ۶۱ق و در مسیر بازگشت از شام به مدینه، در روز اربعین به زیارت شهدای کربلا رفتهاند.[۲۱۳]
توصیه به زیارت اربعین سبب شده شیعیان، به ویژه ساکنان عراق، همهساله از نقاط مختلف به سوی کربلا حرکت کنند. این حرکت که غالباً پیاده انجام میشود، از پرجمعیتترین راهپیماییها در جهان است. بنابر گزارش منابع خبری، در سال ۱۳۹۸ش. بیش از ۱۸ میلیون زائر در این مراسم شرکت کردند.[۲۱۴]
حرم و حائر حسینی
محدوده مرقد امام حسین(ع) حائر حسینی نامیده میشود. محدوده حائر دارای فضیلت و احکام فقهی خاصی است و مسافر میتواند نماز خود را در آن کامل بخواند.[۲۱۶] درباره مساحت دقیق حائر چند نظر وجود دارد و حداقلِ آن را، محدودهای به شعاع ۱۱متر از قبر امام حسین گفتهاند که بالاترین درجه فضیلت را دارد.[۲۱۷]
حرم امام حسین
بر اساس گزارشهای موجود، نخستین بنا بر مرقد حسین بن علی(ع) در زمان مختار ثقفی و به دستور او ساخته شد و از آن تاریخ تا کنون نیز بنای حرم بارها تجدید و توسعه یافته است.[۲۱۸] حرم امام حسین(ع) چند بار به دست برخی خلفای عباسی[۲۱۹] و وهابیت[۲۲۰] تخریب گردید؛ از جمله متوکل عباسی دستور داد زمین حائر را شخم بزنند و بر مقبره آب ببندند.[۲۲۱]
میراث معنوی امام حسین
در منابع متعدد حدیثی و تاریخی، میراث معنوی حسین بن علی(ع) شامل سخنان، دعاها، نامهها، اشعار، خطبهها و وصیت ایشان نقل شده است. مجموع این آثار در کتاب مسند الامام الشهید تالیف عزیزالله عطاردی و کتاب موسوعة کلمات الامام الحسین گرد آمده است.
سخنان: به دلیل شرایط سیاسی در دوران حکومت معاویه، نقل روایت از امام حسین فراوان نبوده[۲۲۲] و بسیاری از سخنانی که از ایشان روایت شده در فاصله سفر ایشان از مدینه تا کربلا بوده است.[۲۲۳]علامه طهرانی بر این باور است که که فشار امویان باعث شده بود که یا اصولا مردم کمتر به امام حسن وامام حسین(ع) مراجعه میکردند ویا این که روایات نقل شده از آنان به علت وحشت و ترس راویان از بین رفته و به طبقات بعد منتقل نشده است. [۲۲۴]سخنان امام سوم شیعیان در موضوعاتی همچون مباحث اعتقادی، احکام و اخلاق در منابع اسلامی گزارش شده است.[۲۲۵]
دعاها: در کتاب مسند الامام الشهید حدود ۲۰ دعا و مناجات از ایشان نقل شده است. مشهورترین این دعاها دعای عرفه است که در روز عرفه در صحرای عرفات خوانده است.[۲۲۶]
اشعار منسوب: اشعاری به امام حسین(ع) نسبت داده شده است. محمد صادق کرباسی، مجموعه این اشعار را در کتاب «دیوان الامام الحسین» در دو جلد گردآوری و به لحاظ سندی و ادبی بررسی کرده است.[۲۲۷]
خطبهها و وصیت: در برخی منابع، خطبه امام حسین در منا[۲۲۸] و خطبه ایشان در روز عاشورا[۲۲۹] و نیز وصیت مکتوب او به برادرش محمد حنفیه، که در آن هدف از حرکت خود را تبیین کرد،[۲۳۰] گزارش شده است.
نامهها: در کتاب مکاتیب الائمة ۲۷ نامه از حسین بن علی(ع) گردآوری شده است.[۲۳۱] تعدادی از این نامهها خطاب به معاویه و بخشی دیگر برای افراد مختلف و در موضوعات گوناگون است.
کتابشناسی
درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) آثار فراوانی در قالب دانشنامه، زندگینامه، مقتل و تاریخ تحلیلی نگاشته شده که بیش از چهل کتاب و مقاله با موضوع «کتابشناسی امام حسین» به معرفی آنها پرداخته است[۲۳۲] از جمله در «کتابشناسی اختصاصی امام حسین»، ۱۴۲۸ اثر با مشخصات نشر نام برده شده است.[۲۳۳] آقا بزرگ تهرانی نیز در کتاب الذریعة ۹۸۵ کتاب در این زمینه معرفی کرده است.[۲۳۴]
برخی از مهمترین آثار در این زمینه عبارتند از:
- دانشنامه:
- دانشنامه امام حسین تألیف محمد محمدی ریشهری در ۱۴ جلد.
- دائرة المعارف الحسینیة تألیف محمد صادق کرباسی که تا سال ۱۳۸۸ش. ۹۰ جلد آن منتشر شده است.[۲۳۵]
- فرهنگ عاشورا تالیف جواد محدثی.
- زندگینامه:
- حیاة الامام الحسین تألیف باقر شریف قرشی در ۳ جلد.
- ترجمة الإمام الحسین(ع) نوشته ابن عدیم (درگذشت ۶۶۰ ق) در یک جلد. این کتاب گزیدهای است از مجموعه ده جلدی «بغیة الطلب فی تاریخ حلب» که توسط عبدالعزیز طباطبایی گلچین و منتشر شده است.
- بخش مربوط به امام حسین در کتاب «الطبقات الکبری» اثر ابن سعد که در کتابی مستقل با عنوان «ترجمة الامام الحسین و مقتله» منتشر شده است.
- بخش مربوط به امام حسین در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» اثر ابن عساکر که با عنوان «ترجمة الامام الحسین من تاریخ مدینة دمشق» به صورت مستقل چاپ شده است.
- زندگانی امام حسین تالیف سید هاشم رسولی محلاتی
- مقتل:
به هر گزارش مکتوبی که حاوی مطالبی پیرامون قتل و یا شهادت یکی از شخصیتهای مطرح در تاریخ باشد، مقتل میگویند.[۲۳۶] نخستین مقتلی که به زبان عربی درباره سومین امام شیعیان نوشته شده، مقتل الحسین اثر ابومخنف است که در قرن دوم نوشته شده است.[۲۳۷] برخی دیگر از کتابهای مقتل امام حسین عبارتند از:
- مقتل الحسین نوشته موفق بن احمد خوارزمی.
- مقتل جامع سید الشهدا پژوهشی گروهی زیر نظر مهدی پیشوایی.
- اللهوف علی قتلی الطفوف تالیف سید بن طاوس.
- تاریخی-تحلیلی:
- پس از پنجاه سال نوشته سید جعفر شهیدی.
- شهید جاوید نوشته صالحی نجفآبادی.
- حماسه حسینی از مرتضی مطهری.
- بررسی تاریخ عاشورا، تألیف محمدابراهیم آیتی
- مقالات:
مقالات متعددی درباره شخصیت و زندگی حسین بن علی(ع) نگاشته شده است. بخشی از آنها که پس از فراخوان مقاله گردآوری شده، در دو کتاب «مجموعه مقالات کنگره ملی حماسه حسینی» و «دراسات و بحوث مؤتمر الامام الحسین» به چاپ رسیده است.
پانویس
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
- ↑ نگاه کنید به: کلینی،الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۸۷؛ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰.
- ↑ احمد بن حنبل، مسند احمد، دارصادر، ج۱، ص۳۳۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹؛ شوکانی، فتح القدیر، عالم الکتب، ج۴، ص۲۷۹.
- ↑ زمخشری، الکشاف، ۱۴۱۵ ق، ذیل آیه ۶۱ آل عمران؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۰۵ق، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران.
- ↑ مسلم، صحیح مسلم، ۱۴۲۳ق، ج۱۵، ص۱۹۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۷۶-۴۱۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۷۹۹
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۲۲۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری،۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۱۴-۴۱۶.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱.
- ↑ ایوب، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»..
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۶.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۲.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۷.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۹.
- ↑ حاج منوچهری، «حسین(ع)، امام»، ص۶۸۱؛ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۵۰۸.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ احمد ابن حنبل، المسند، دارصادر، ج۱، ص۹۸، ۱۱۸.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۹۷؛ ابنسعد، الطبقات الكبرى، ج۱۰، ص۲۴۴.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۶، ص۳۵۷؛ ابناثیر، اسدالغابه، بیروت، ج۲، ص۱۰.
- ↑ ابنمنظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۹۳؛ زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۷۱.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۳۹-۲۴۴؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۳۹، ص۶۳.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸، ج۱، ص۱۹۴-۱۹۵.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷؛ ابنابیشیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۶۵؛ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ج۱، ص۲۱۳.
- ↑ محدثی، فرهنگ عاشورا، ۱۳۹۳ش، ص۳۹.
- ↑ ابنابیالثلج، تاریخ الائمه، ۱۴۰۶ق، ص۲۸؛ ابنطلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۳۷۴؛ برای فهرستی از القاب امام حسین(ع) نگاه کنید به: ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۸۶.
- ↑ نگاه کنید به: حِمْیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۹۹ـ۱۰۰؛ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۶ـ۲۱۹؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۹-۵۰.
- ↑ ابنقولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۱۷۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۷؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۹.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۴۷۴-۴۷۷.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶؛ دولابی، الذریة الطاهرة، ۱۴۰۷ق، ص۱۰۲، ۱۲۱؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۲، ج۲، ص۵۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۶۳؛ شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۱ق، ج۶، ص۴۱؛ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۲.
- ↑ ابنالمشهدی، المزار[الکبیر]، ۱۴۱۹ق، ص۳۹۷؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۸۲۶، ۸۲۸؛ سید بن طاوس، اقبال الاعمال، ۱۳۶۷ش، ص۶۸۹-۶۹۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۲۳۷؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶۵.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۹؛ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۲۳۷؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۳۰.
- ↑ سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۳.
- ↑ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۳.
- ↑ احمد بن حنبل، المسند، بیروت، ج۵، ص۳۵۴؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۲؛ ابنحبان، صحیح، ۱۹۹۳م، ج۱۳، ص۴۰۲؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۸۷.
- ↑ ابن قولویه قمى، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۵۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۰۶-۴۰۷؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۸۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۶۹.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲۵.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۳۹۴؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ۱۹۹۳م، ج۵، ص۱۰۰؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹، ج۴، ص۴۰؛ بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲.
- ↑ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۷۵؛ سبط بن جوزى، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱-۲۱۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰۶-۲۰۷؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق، ج۸، ص۲۵۳-۲۵۴.
- ↑ ابنخلدون، العبر، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۵۷۳-۵۷۴.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق. ج۴، ص۲۶۹.
- ↑ ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۵۶۸؛ بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۳۲۶؛ مقدسی، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، ج۵، ص۱۹۸.
- ↑ جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، دارالسیرة، ص۱۵۸.
- ↑ ابنقتیبه، الامامه و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۵۹؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۵۵۸.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۳۱-۳۳۲.
- ↑ جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الامام علی(ع)، ۱۳۸۸ش، ص۳۱۳.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۲۴۲.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۱۰، ص۱۲۱.
- ↑ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳، ص۳۴۸؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.
- ↑ نصر بنمزاحم، وقعة الصفین، ۱۳۸۲ق، ص۱۱۴ـ۱۱۵.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۳، ص۲۴؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۱۶۸.
- ↑ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۲۶۶.
- ↑ اربلى، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۶۹؛ نهج البلاغه، تحقیق صبحی صالح، خطبه ۲۰۷، ص۳۲۳.
- ↑ ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۹۳۹.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۴۷.
- ↑ ابنقتیبه، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۰، ج۱، ص۱۸۱؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۵.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲، ج۳، ص۲۲۰؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۴۰۱.
- ↑ ابنقتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.
- ↑ دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱.
- ↑ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.
- ↑ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال کشی)، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲.
- ↑ ابناعثم، الفتوح، ۱۴۱۱، ج۴، ص۲۹۲؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹،ج۴، ص۳۵.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۰؛ ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۷.
- ↑ جعفریان، حیات فکرى و سیاسى امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۷-۱۵۸.
- ↑ دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۰.
- ↑ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۰.
- ↑ دینورى، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱-۲۲۲.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۶۵؛ ابنجوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۵، ص۱۸۴.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۷-۵۹؛ بخاری، سرّ السلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.
- ↑ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۷؛ ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.
- ↑ نگاه کنید به: مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ۱۳۸۰ش، ص۱۳۱-۱۳۳؛ شریعتی، تشیع علوی و تشیع صفوی، ۱۳۷۷ش، ص۹۱؛ دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷ش، ص...؛ شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۶۵ش، ص۱۲.
- ↑ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۵ق، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.
- ↑ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۸ق، ج۸، ص۲۲۹.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۸؛ بخاری، سرّالسلسلة العلویة، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۰.
- ↑ مصعب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۵۷؛ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت، ج۲، ص۲۴۶ـ۲۴۷؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶.
- ↑ مقریزی، امتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۲۶۹.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۸۰.
- ↑ اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.
- ↑ اصفهانی، کتاب الاغانی، ۱۳۸۳ق، ج۲۱، ص۷۸.
- ↑ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۲۴۹.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵؛ بیهقی، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۴۹؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۷۷و۱۱۳.
- ↑ مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، ۱۹۵۳م، ج۱، ص۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۳۵.
- ↑ ابنفندق، لباب الانساب، ۱۳۸۵، ص۳۵۵.
- ↑ واعظ کاشفی، روضة الشهدا، ۱۳۸۲ش، ص۴۸۴.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، تحقیق رسولی محلاتی، ج۴، ص۱۰۹؛ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۷۴.
- ↑ ابنطلحه شافعی، مطالب السؤول، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۶۹.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۶۲.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۵، ص۳۳۸؛ سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۹.
- ↑ طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۱۹ به نقل از کاندهلوی، حیاة الصحابه، ج۳، ص۶۳.
- ↑ نصر بن مزاحم، وقعة صفين،۱۴۰۳، ص۳۱-۳۲.
- ↑ ابنحجر عسقلانی، الاصابة، ۱۴۱۵، ج۱، ص۶۴؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۶، ص۲۲۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۱۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۱۳۱.
- ↑ طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹، ص۲۸-۲۹.
- ↑ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۹۵.
- ↑ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۳۵۱.
- ↑ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۸۱.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به: شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۴؛ ابنبابویه قمی، الإمامة والتبصره، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۴.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۰.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۷.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۱.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۹۱.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۷.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۲؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۲.
- ↑ جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۵.
- ↑ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۹۹۳م، ج۳، ص۲۹۱.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴؛ کشّی، رجال الکشی، ۱۳۴۸، ص۴۸.
- ↑ ابنسعد، البقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۴۱؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۲۲؛ ابناعثم کوفی، الفتوح، ۱۹۹۱، ج۴، ص۳۴۹-۳۵۰.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۲۲.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۲۴-۲۲۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۰و۱۲۱؛ ابنقتبیه، الامامه والسیاسه، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۰۲-۲۰۴.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۱۲۱و۱۲۲؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۴۰؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۵۰؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة الدمشق، ۱۴۱۵، ج۱۴، ص۲۰۶.
- ↑ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۲۹۶.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار الصادر، ج۲، ص۲۳۱؛ شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال (رجال کشی)، ۱۳۴۸، ص۴۸؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۴.
- ↑ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفکر، ج۸، ص۷۹.
- ↑ http://ensani.ir/fa/article/45732/
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۴.
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۰۸-۲۰۹.
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ۱۴۰۴، ص۶۸.
- ↑ گروهی از تاریخپژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء، ۱۳۸۹، ج۱، ص۳۹۲.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹، ج۲، ص۳۲.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۳۳۸.
- ↑ ابومخنف، مقتلالحسین، مطبعة العلمیه، ص۵؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۳.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۳۴.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۵۷-۱۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۶-۳۸.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴۱.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷، ج۳، ص۱۶۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الكبرى، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۵۰؛ ابنکثیر، البدایة و النهایة، دار الفكر، ج۸، ص۱۵۹ و ۱۶۱.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۸،ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۷؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵، ج۴، ص۵۱.
- ↑ ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۸۳؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۴؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۶۸.
- ↑ دینوری، الاخبار الطوال، ۱۳۶۸، ص۲۵۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۷۶؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۰۹؛ ابن اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۵۲.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ ابن مسکویه، تجاربالامم، ۱۳۷۹، ج۲، ص۷۱.
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۴؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۸.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۱۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۱-۹۴.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک،۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۹-۴۳۰.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۹.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۶؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۸۰.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۲؛ خوارزمی، مقتلالحسین(ع)، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۴۱؛ طبرسی، اعلامالوری، ۱۳۹۰، ج۱، ص۴۶۹.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۰-۴۵۳؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸، ج۶، ص۴۴۱؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتلالطالبین، دار المعرفة، ص۱۱۸؛ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۶۲.
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۴۱۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۳، بلاذری، انسابالاشراف، ج۳، ص۲۰۴؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵؛ مسعودی، مروجالذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۹.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۵.
- ↑ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.
- ↑ مقرم، مقتل الحسین، ۱۴۲۶ق، ص۳۳۵-۳۳۶.
- ↑ اسفندیاری، عاشوراشناسی، ۱۳۸۷، ص۱۵۷.
- ↑ سید مرتضی، تنزیه الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۲۲۷-۲۲۸.
- ↑ صالحی نجفآبادی، شهید جاوید، ۱۳۸۷، ص۱۵۷-۱۵۸.
- ↑ صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی، ۱۳۸۵ش، ص۲۹۶-۲۹۹.
- ↑ اشتهاردی، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، ۱۳۹۱، ص۱۵۴.
- ↑ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷، ج۵، ص۴۵۸-۴۵۹؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۳۱۷.
- ↑ خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۹ش، ج۱۷، ص۵۸..
- ↑ «فرهنگ عاشورا فرامسلمانی است»، وبگاه مجمع جهانی صلح اسلامی..
- ↑ ابوبکر بن عربی، العواصم من القواصم، المکتبة السلفیة، ص۲۳۲.
- ↑ ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۵۳۰-۵۳۱.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۷.
- ↑ ابنخلدون، تاریخ ابنخلدون، دار احیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۶.
- ↑ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۲۸.
- ↑ عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۷.
- ↑ عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۹ق، ص۱۴۱.
- ↑ طه حسین، علی و بنوه، دارالمعارف، ص۲۳۹.
- ↑ فروخ، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، دار الكتاب العربی، ص۱۵۲.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲، ۴۵۳؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷؛ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۹۵.
- ↑ احمد بن حنبل، المسند، دارصادر، ج۳، ص۲۶۱؛ ترمذی، سنن الترمذی، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۵.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، دارالنشر، ج۳، ص۱۰۱.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۶، ص۴۱۹-۴۲۲؛ ابن ابیشیبه، المصنَّف، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۳ و ۱۵.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۷؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۲۷.
- ↑ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۴۲؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۳۸۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۲۶۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۱۹۸و۱۹۹؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۶۰۲.
- ↑ ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۶-۳.۱۷.
- ↑ کلینی، الکافی،۱۳۶۲، ج۱، ص۵۲۸؛ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱، ص۱۴۵.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، ص۲۲۳-۲۴۹.
- ↑ منقری، وقعة صفین، ۱۴۰۳، ص۱۴۲.
- ↑ الشيخ الصدوق، الأمالي، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۹۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۴۶۵.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۶۶.
- ↑ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۸۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۸، ص۶۹.
- ↑ شوشتری، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، ص۲۰.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۴۱۱؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۱.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۸۵.
- ↑ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۷۰، ص۱۹۶ـ۱۹۷؛ نیز نگاه کنید به: ابن حزم، المُحَلّی، دارالفکر، ج۸، ص۵۱۵؛ اربلی، کشف الغمه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۴۷۶.
- ↑ سوره نساء، آیه ۸۶.
- ↑ اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۷۵.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۱۴-۱۱۸.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸، ج۱۰، ص۴۰۱؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۹۷.
- ↑ نگاه کنید به: «عزاداری ماه محرم در کشورهای جنوب شرقی آسیا برگزار میشود»، خبرگزاری ابنا؛ «آداب و رسوم مردم شهرهای مختلف ایران در ماه محرم»، وبگاه بیتوته..
- ↑ بلاذری، انسابالاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۵، ص۱۹۶.
- ↑ آئینهوند، سنت عزاداری و منقبتخوانی، ۱۳۸۶ش، ص۶۵-۶۶ به نقل از ابنکثیر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۱۸۳؛ ابن جوزی، المنتظم، ۱۹۹۲م، ج۷، ص۱۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۴، باب۳۴، ص۲۷۸-۲۹۶.
- ↑ مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، ۱۳۸۹، ج۳، ص۳۶-۶۹.
- ↑ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶، ص۱۵۸-۱۶۱.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱۲، ص۲۵۶-۴۵۲.
- ↑ «زیارت های مخصوصه امام حسین»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه..
- ↑ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱، ص۷۸۷.
- ↑ ابن طاووس، اللهوف، ۱۴۱۴ق، ص۲۲۵.
- ↑ «آمار زائران اربعین امسال از مرز ۱۸ میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی..
- ↑ «رمز و راز آن پرچم سرخ»، وبگاه مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی..
- ↑ طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۶۴.
- ↑ کلیدار، تاریخ کربلاء و حائرالحسین(ع)، ۱۳۷۶، ص۵۱و۵۲ و ۵۸ـ۶۰.
- ↑ آل طعمه، کربلا و حرمهای مطهر، مشعر، ص۸۹-۱۱۲.
- ↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفة، ص۴۷۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۵.
- ↑ شیخ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۷؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹، ج۲، ص۲۱۱.
- ↑ محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین، ۱۳۸۸ش، ج۱۳، ص۱۳-۱۴.
- ↑ نجمی، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، ۱۳۷۸ش، ص۷.
- ↑ طهرانی، سید محمدحسین، لمعات الحسین۱۴۰۲ق، ص۳.
- ↑ معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین، ۱۴۱۶ق، مقدمه، صفحه ز.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۵، ص۲۱۴.
- ↑ کرباسی، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، ۲۰۰۱م. ج۱ و ۲.
- ↑ ابن شعبه، تحف العقول، ۱۴۰۴ق، ص۲۳۷-۲۴۰.
- ↑ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳، ج۲، ص۹۷-۹۸.
- ↑ خوارزمی، مقتل الحسین، ۱۴۲۳، ج۱، ص۲۷۳.
- ↑ میانجی، مکاتیب الائمة، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۸۳-۱۵۶.
- ↑ اسفندیاری، «کتابشناسی کتابشناسیهای امام حسین(ع)»، ص۴۱.
- ↑ صفر علیپور، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، ۱۳۸۱، ص۲۵۵.
- ↑ اسفندیاری، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، ۱۳۸۰، ص۴۹۱.
- ↑ «آشنایی با دائرة المعارف حسینی»، وبگاه المرکز الحسینی للدراسات.
- ↑ صاحبی، مقتل و مقتلنگاران، ۱۳۷۳ش، ص۳۱.
- ↑ عالمزاده، «اولین مقتل مکتوب، مقتل ابومخنف»، وبگاه کرب و بلا.
- ↑ البته مواردی از مخالفت آشکار معاویه با ظواهر دینی در تاریخ گزارش شده است، از جمله مسعودی در مروج الذهب آورده است که معاویه در مسیر حرکت به سوی صفین، نماز جمعه را روز چهارشنبه اقامه کرد. (مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۲.)
- ↑ در کتاب لهوف آمده است امام حسین پیش از حرکت به سوی عراق، رسول خدا(ص) را [در خواب] دید که به او فرمود: «إنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا» خدا خواسته است تو را کشته ببیند.(ابن طاوس، لهوف، ۱۳۴۸، ص۶۵.) نیز گزارش شده است که پیش از حرکت به سوی عراق خطبهای خواند و گفت: گویا میبینم که گرگهای بیابان، بین نواویس و کربلا، مرا قطعه قطعه میکنند.(اربلی، كشف الغمة، ۱۴۲۱، ج۱، ص۵۷۳.)
- ↑ بر اساس گزارش فردوست در خاطراتش، شاه پس از دیدن راهپیمایی مردم تهران در تاسوعا و عاشورا از ماندن در مملکت ناامید شده است.امام خمینی نیز در پیامش راهپیمایی این دو روز را تجدید عهد با امام حسین(ع) دانست.
- ↑ ، ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن احمد مَعافِری اشبیلی (۴۶۸-۵۴۳ق. معروف به قاضی ابن عربی که غیر محی الدین عربی است.
- ↑ برخی بر این باورند که جمله منسوب به قاضی ابن عربی که حسین به حق یا شمشیر جدش کشته شد، تحریفی است در کلام او. https://fa.alkawthartv.ir/news/159588
- ↑ إِنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ. (شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵، ج۱، ص۲۶۵.) این روایت در منابع متاخر نقل به معنا شده و با اندک تفاوت لفظی نسبت به اصل روایت به صورت «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وَ سَفینَةُ النَّجاةِ.» معروف شده است.
- ↑ واها لك أيتها التربة، ليحشرن منك أقوام يدخلون الجنة بغير حساب.
منابع
- ابن ابیالثلج، تاریخ الائمة، در مجموعة نفیسه فی تاریخ الائمة، چاپ محمود مرعشی، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۶ق.
- ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۵-۱۳۸۷ق.
- ابن ابیشیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت، ۱۴۰۹ق.
- ابن اثیر، علی بن ابیالکرم، اسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دارالکتاب العربی، بیتا.
- ابن اثیر، علی بن ابیالکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵م.
- ابن اعثم، احمد، الفتوح، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۱ق.
- ابن اعثم، احمد، الفتوح، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الأضواء، چاپ اول، ۱۹۹۱م.
- ابن بابویه قمی، ابوالحسن بن علی، الامامة والتبصرة من الحیره، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة، تحقیق: محمد رشاد سالم، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
- ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم فی تاریخ طبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۲.
- ابن حبان، صحیح ابن حبان، تحقیق: شعیب ارنؤوط، بیجا، الرساله، ۱۹۹۳م.
- ابن حجر عسقلانی، الاصابة في تمييز الصحابة، بیروت، دار الكتب العلمية، ۱۴۱۵ق.
- ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۹۵م.
- ابن حزم، المُحَلّی، تحقیق: محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق و دار احیاء التراث العربی، چاپ چهارم، بیتا.
- ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸-۱۹۷۷.
- ابن سعد، الطبقات الكبرى، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
- ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، چاپ هاشم رسولی محلاتی، بیتا.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
- ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، قم، چاپ یوسف بقاعى، ۱۳۸۵ش.
- ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول فی مناقب ال الرسول، چاپ ماجد بن احمد عطیه، بیجا، بیتا.
- ابن عبد البر، الاستیعاب فى معرفة الاصحاب، تحقیق على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- ابن عساكر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- ابن فندق بیهقی، علی بن زید، لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب، تحقق، مهدی رجائی، قم، مکتبة آیت الله المرعشی، ۱۳۸۵ش.
- ابن فندق، بیهقی، علی بن زید، لباب الأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰ق.
- ابن قتیبة دینوری، الإمامة و السیاسة، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنقتیبه دینوری، المعارف، تحقیق ثروت عکاشه، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۶۰.
- ابنقتیبه، المعارف، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۹۲م.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم، ۱۴۱۷ق.
- ابن قولویه، جعفر بن محمد، كامل الزیارات، نجف، دار المرتضویة، ۱۳۵۶ق.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- ابن كثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفكر، بىتا.
- ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
- ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم و تعاقب الهمم، تحقیق: ابوالقاسم امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
- ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار [الکبیر]، تحقیق: جواد القیومی الاصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق.
- ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق.
- ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، تحقیق سید احمد صقر، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- ابوبکر ابن عربی، العواصم من القواصم، قاهرة، المکتبة السلفیة، بیتا.
- ابومخنف، مقتل الحسین(ع)، تحقیق و تعلیق حسین الغفاری، قم، مطبعة العلمیه، بیتا.
- احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بیتا.
- احمدی میانجی، علی، مکاتیب الائمة، آیت الله احمدى میانجى، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۶ق.
- اربلى، علی بن عیسی، کشف الغمة فى معرفة الائمة علیهمالسلام، چاپ على فاضلى، قم، ۱۴۲۶ق.
- اربلى، علی بن عیسی، كشف الغمة فی معرفة الأئمة، قم، رضى، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
- اسفندیاری، محمد «کتابشناسی کتابشناسیهای امام حسین(ع)»، فصلنامه کتابهای اسلامی، شماره سوم، زمستان ۱۳۷۹ش.
- اسفندیاری، محمد، کتابشناسی تاریخی امام حسین(ع)، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، ۱۳۸۰ش.
- اشتهاردی، علیپناه، هفت ساله چرا صدا درآورد؟، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- اصفهانی، ابوالفرج، کتاب الاغانی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
- اصفهانی، ابوالفرج، مقاتل الطالبیین، تحقیق احمد صقر، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
- ایوب، م، «فضایل امام حسین علیه السلام در احادیث اهل سنت»، ترجمه جواد قاسمی، فصلنامه مشکوة، شماره ۵۱، تابستان ۱۳۷۵ش.
- آل طعمه، سلمان هادی، کربلا و حرمهای مطهر، تهران، مشعر، بیتا.
- آلوسی، روح المعانی، تحقیق: علی عبد الباری عطیة، بیروت، دار الكتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- «آمار زائران اربعین امسال از مرز ۱۸ میلیون گذشت»، خبرگزاری جمهوری اسلامی، تاریخ درج مطلب: ۲۷ مهر ۱۳۹۸، تاریخ بازدید: ۷ فروردین ۱۳۹۹ش.
- آئینهوند، صادق و ولایتی، علی اکبر، سنت عزاداری و منقبتخوانی در تاریخ شیعه امامیه، با مقدمه محمد تقیزاده داوری، قم، موسسه شیعهشناسی، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
- بخاری، سهل بن عبدالله، سرّالسلسلة العلویة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۱ق.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیتا.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: احسان عباس، بیروت، جمیعة المتشرقین الامانیه، ۱۹۷۹م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمود فردوس العظم، دمشق، ۱۹۹۶-۲۰۰۰م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۹۷۷م.
- بلاذری، احمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، مکتبة الهلال، ۱۹۸۸م.
- بلاذرى، احمد بن یحیى، أنساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی ، بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۷ق.
- ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، تحقیق: عبدالرحمن محمد عثمان، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۳ق.
- مؤسسه امام هادی(ع)، جامع زیارات المعصومین، قم، پیام امام هادی(ع)، ۱۳۸۹ش.
- جعفریان، رسول، حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه، قم، انصاریان، چاپ ششم، ۱۳۸۱ش.
- جمعی از نویسندگان، نگاهی نو به جریان عاشورا، قم، بوستان کتاب، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
- حاج منوچهری، فرامرز، «حسین(ع)، امام»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۰، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۹۱ش.
- حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن المرعشی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
- حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
- حسین، طه، علی و بنوه، قاهره، دارالمعارف، بیتا.
- حسینی شاهرودی، سیدمحمد، «امام حسین (ع) و عاشورا از دیدگاه اهل سنت»، مجله پیام، شماره ۹۲، زمستان ۱۳۸۷ش.
- حمیرى، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
- خمینی، سیدروح الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار، ۱۳۷۹ش.
- خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، قم، انوار الهدى، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
- طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامة، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
- دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، قم، ۱۴۰۷ق.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، ۱۳۷۷ش.
- دینوری، احمد بن داوود، الاخبار الطوال، تحقیق عبدالمنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات رضی، ۱۳۶۸ش.
- ذهبی، شمسالدین، تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، بیروت، دار الكتاب العربى، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- ذهبی، شمسالدین، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۹۹۳م.
- ذهبی، شمسالدین، سیر اعلام النبلاء، تخریج شعیب ارنؤوط و تحقیق حسین اسد، بیروت، الرساله، چاپ نهم، ۱۹۹۳م.
- زبیدى واسطى، مرتضى حسینى، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق.
- زمانی، احمد، حقایق پنهان، پژوهشی در زندگانی سیاسی امام حسن مجتبی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۰ش.
- زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، قم، نشر البلاغه، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، بیروت، بینا، ۱۴۰۱ق-۱۹۸۱م.
- سبط بن جوزى، تذكرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضى، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- سلیم بن قیس، كتاب سلیم بن قیس الهلالی، قم، هادی، ۱۴۰۵ق.
- سماوی، محمد بن طاهر، إبصار العین فی أنصار الحسین علیه السلام، قم، دانشگاه شهید محلاتى، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- سید بن طاوس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش.
- سید بن طاوس، علی بن موسی، الطرائف، قم، خیام، ۱۴۰۰ق.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش.
- سید بن طاووس، علی بن موسی، الملهوف علی قتلی الطفوف، قم، اسوه، ۱۴۱۴ق.
- سید جعفر مرتضی عاملی، الصحیح من سیرة الامام علی(ع)، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- سید رضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، الشافی فی الامامة، قم، موسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- سید مرتضی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
- سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، مكتبة نزار مصطفى الباز، ۱۴۲۵ق.
- شریعتی علی، تشیع علوی و تشیع صفوی، تهران، چاپخش، ۱۳۷۷.
- شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، بیروت، عالم الکتب، بیتا.
- شهیدی، سید جعفر، تاریخ تحلیلی اسلام، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۹۰.
- شهیدی، سید جعفر، زندگانی علی بن الحسین، تهران، دفتر نشر فرهنگ، ۱۳۶۵ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الاعتقادات الامامیه، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم ۱۳۶۳ش.
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، تهران، اسلامية، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الغیبة، قم، دار المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، چاپ حسن موسوی خرسان، بیروت، ۱۴۰۱ق.
- شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
- شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله على العباد، قم، كنگره شیخ مفید، اول، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، ۱۴۱۴ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، المقنعه، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، مسار الشیعة، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق.
- شیخ مفید، محمد بن نعمان، الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، قم، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق.
- شوشتری، شیخ جعفر، الخصائص الحسینیة، شریف رضی، چاپ اول، بیتا.
- صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی فرق شیعه و فرقههای منسوب به آن، تهران، سمت، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
- صاحبی، محمدجواد، «مقتل و مقتل نگاران»، مجله کیهان فرهنگی، شماره ۱۱۱، تیر ۱۳۷۳.
- صحتی سردرودی، محمد، عاشوراپژوهی با رویکردی تحریفشناسی تاریخ امام حسین(ع)، قم، خادم الرضا(ع)، ۱۳۸۵ش.
- صفر علیپور، حشمت الله، کتابشناسی اختصاصی امام حسین، قم، یاقوت، ۱۳۸۱ش.
- طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، ۱۴۰۴ق.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی عبدالمجید السلفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، قاهره، دار النشر، مكتبة ابن تیمیة، چاپ دوم، بیتا.
- طبرسی، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، مرتضى، ۱۴۰۳ش.
- طبرسی، احمد بن على، الاحتجاج على أهل اللجاج، نجف، چاپ محمدباقر موسوى خرسان، ۱۳۸۶ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، تهران، اسلامیه، ۱۳۹۰ق.
- طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.
- طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، ترجمه حجت الله جودکی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- طوسی، اختیار معرفة الرجال(رجال الكشی)، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
- عالمزاده، هادی، «اولین مقتل مکتوب، مقتل ابومخنف»، وبگاه کرب و بلا، تاریخ بازدید: ۷ فروردین ۱۳۹۹ش.
- عاملی، جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الحسن، بیروت، دارالسیره، بیتا.
- عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۱۷ق.
- عقاد، عباس محمود، ابوالشهداء الحسین بن علی، تهران، المجمع العالمی للتقریب، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق.
- فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۵ق.
- فروخ، عمر، تجدید فی المسلمین لا فی الإسلام، بیروت، دار الكتاب العربی، بیتا.
- قاضی طباطبایی، سید محمدعلی، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا(ع)، قم، بنیاد علمی و فرهنگی شیهد آیت الله قاضی طباطبایی، ۱۳۶۸ش.
- کاشفی سبزواری، ملا حسین، روضة الشهدا، قم، نوید اسلام، ۱۳۸۲ش.
- کرباسی، محمدصادق، دائرة المعارف الحسینیة، دیوان الامام الحسین، لندن، المرکز الحسینی للدراسات، ۲۰۰۱م.
- کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش.
- کلیدار، عبدالجواد، تاریخ کربلاء و حائر الحسین علیه السلام، نجف، چاپ افست قم، ۱۳۷۶ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- كلینی، محمد بن یعقوب، الكافى، تهران، دار الکتب اسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش.
- گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، تاریخ تشیع، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه (مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران)، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش.
- گروهی از تاریخپژوهان، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیهالسلام، زیر نظر مهدی پیشوایی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- مالک بن انس، الموطأ، تحقیق: محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۵.
- مجلسى، محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، تهران، اسلامیة، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
- محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، چاپ هفدهم، ۱۳۹۳ش.
- محمدی ریشهری، محمد و همکاران، دانشنامه امام حسین(ع)، ترجمه محمد مرادی، قم، دارالحدیث، ۱۴۳۰ق/۱۳۸۸ش.
- مسعودی، اثبات الوصیه، قم، منشورات الرضی، بیتا.
- مسعودی، علی بن الحسین، التنبیه و الاشراف، تصحیح: عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره، دار الصاوی، بیتا؛ افست قم، دار الثقافة الاسلامیه، بیتا.
- مسعودی، علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
- مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۲۳ق.
- مُصْعَب بن عبدالله، کتاب نسب قریش، چاپ لوی پرووانسال، قاهره ۱۹۵۳م.
- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۸۰ش.
- معهد تحقیقات باقرالعلوم(ع)، موسوعة کلمات الامام الحسین(ع)، قم، دارالمعروف، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق-۱۳۷۴ش.
- مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا
- مقریزی، تقىالدین، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، بیروت، دار الكتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
- منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، قم، مكتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- منقری، نصر بنمزاحم، وقعة صفین، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۲ق/ ۱۹۶۲م.
- موسوعه کلمات الرسول الاعظم، ج۶، کتاب الحسنین(ع) و کتاب اهل البیت(ع)، مؤلف لجنة الحدیث فی مرکز ابحاث باقرالعلوم(ع)، تهران، نشر امیرکبیر، ۱۳۸۸ش.
- موسوی المقرم، عبدالرزاق، مقتل الحسین(ع)، بیروت، دارالکتاب الاسلامیه.
- ناصری داودی، عبدالمجید، انقلاب کربلا از دیدگاه اهل سنت، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۵ش.
- نجمی، محمدصادق، سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- یعقوبی، احمد بن ابییعقوب، تاریخ الیعقوبی، بیروت، دار صادر، بیتا.
- الیوسفی الغروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، مجمع الفکر الاسلامى، ۱۴۱۷ق.