زبان پرسش و پاسخ در قبر

نسخهٔ تاریخ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۷ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} پرسش و پاسخ قبر، به چه زبانى است؟ {{پایان سوال}} {{پ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

پرسش و پاسخ قبر، به چه زبانى است؟

l در پاسخ از پرسش عربى بودن تلقين، گوشه هايى از اين پرسش نيز پاسخ داده شد. كلمه ها و جمله هاى تلقين، همان سخن هايى است كه يك فرد مسلمان در زندگى بارها شنيده و معناى آن را مى دانسته است و چه بسا آنها را حفظ بوده است. مانند: شهادتين و اسامى ائمه(ع) كه در تلقين و پاسخ در قبر يادآورى مى شود، نه اين كه پرسش و پاسخ، يك دوره كلاس زبان باشد.

اما در باره ى كسانى كه با جمله هاى عربى آشنايى ندارند و عقايد خود را به زبان مادرى خود مى دانند. در اخبار و روايات مربوط به سؤال در قبر، چيزى صريحاً در اين زمينه عنوان نشده است.[۱]

تنها روايتى كه نگارنده در اين مورد پيدا كرده است، سخنى از اميرمؤمنان(عليه السلام)است، كه وقتى به اذن خداوند، مرده اى را از قبر بيرون آورد، با زبان فارسى تكلم مى كرد و حال آن كه پيش از مرگ عرب زبان بود و اين تبديل زبان را به دليل پايبندى او، به سنت و فرهنگ اهل آن زبان معرفى كرد.[۲] پس مى توان گفت، مؤمنان نيز كه با فرهنگ اسلام محشورند، به زبان عربى مسلط مى شوند.

از سوى ديگر، عالم برزخ و مناسبات آن، غير از عالم ماده و طبيعت است. در اين عالم، تبادل افكار و خواسته ها با زبان در صورت آشنايى ممكن است; ولى در برزخ، از راه هاى ديگر كه مناسب آن عالم است، ممكن است.

در خصوص اين پرسش، مى توان گفت كه روح پس از جدايى از بدن و عالم ماديات، از محدوديت ها رهايى مى يابد و به نيرويش افزوده مى شود[۳]; بنابراين، محدوديت زبانى برطرف مى شود.

يا اينكه مى توان گفت، سخن گفتن و انتقال پيام، تنها از راه مكالمه با زبان خاص نيست. چون نطق اقسامى دارد. مانند: نطق صامت. يعنى هيئت و شاكله ى چيزى سخن مى گويد. مانند: سخن گفتن معمارى ها، تابلوها، حالات انسان ها و... .

سخن گفتن برخى موجودات با اولياى الهى، گونه ى ديگرى از نطق (نطق باطنى) است. مانند: سخن گفتن سنگ ريزه ها در دست مبارك پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) همچنين عبدالله بن مسعود نقل مى كند كه وقتى از كنار كوهى مى گذشتيم، ديديم، سنگ ها و كلوخ ها و همه ى اشيا يك صدا مى گفتند: «السلام عليك يا رسول الله» قرآن نيز همين حقيقت را تأييد مى كند:[۴]

(إِنْ مِنْ شَيْء إِلاّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لكِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ); تمام ذره هاى هستى، خدا را تسبيح و حمد مى كنند; ولى شما نمى شنويد.

ما سميعيم و بصيريم و هُشيم *** با شما نامحرمان ما خامشيم

پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) هنگام سخن گفتن، به ستونى تكيه مى كرد. بعد منبرى بنا كردند و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) بر آن سخن مى گفت. در اين هنگام بود كه ستون از هجر آن وجود نازنين، به ناله و فرياد آمد.[۵]

استن حنانه از هجر رسول *** ناله مى كرد همچون اصحاب عقول

اگر هيكل بى جان چوبى به اذن خدا به سخن آيد، آيا ميت نمى تواند سخن بگويد؟

نطق آب و نطق خاك و نطق گل *** هست محسوس حواس اهل دل

پس لزومى ندارد كه حتماً در قبر، زنده شدن به صورت مادى باشد. به اين صورت كه پاسخ، با همان زبان و صداى عالم مثالى برزخى باشد. چنان كه در روايات آمده است كه حوادث و صداهاى عالم برزخ و ميت را همه مى شنوند، غير از آدميان و جنيان (كه در جهان مادى به سر مى برند). و اگر كسى پافشارى كند كه حتماً پاسخ گفتن مادى است، خواهيم گفت كه بدن مادى ميت، مانند ديگر اجسام و ذرات عالم، با زبان حال پاسخ مى گويد.

منابع

  1. مير احمد فقيه نى ريزى، گفتگويى پيرامون قبر، ص۱۶۹.
  2. بحار الانوار، ج۶، ص۱۳۰، ح ۳۹.
  3. رفيعى قزوينى، زندگى پس از مرگ، ص۶۸.
  4. همان، ص۷۱ و ۷۲.
  5. محمد رضا ربانى، معاد ربانى، ص۹۵.