۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
حدیث یکی از منابع | ==جایگاه حدیث== | ||
حدیث یکی از منابع مهم در دستیابی به احکام، عقائد و معارف اسلامی است. در روایات به نقل حدیث<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ دوم، ج۲، ص۲۸۸–۲۹۰.</ref> و فهم و درایت آن<ref>میزان الحکمه، ص۲۹۱–۲۹۲.</ref> سفارش شده است. آنچه اهمیت بیشتری دارد فهم و درایت حدیث است. امام صادق(ع) میفرماید: {{متن عربی|حدیثٌ تَدْریه خیرٌ مِنْ الْفِ حدیثٍ تَرْویه|ترجمه=یک حدیثی که آن را بفهمی بهتر از هزار حدیثی است که فقط آن را (بدون فهم) نقل کنی.}}<ref>میزان الحکمه، ص۲۹۱.</ref> برای فهم حدیث کسی میتواند از احادیث اهل بیت(ع) بهره ببرد و آنها را بفهمد که شرائط فهم حدیث را جمع کرده باشد و موانع آن را از خود دور کند. | |||
==شرایط فهم حدیث== | |||
این نوشتار در صدد پرداختن به موانع فهم حدیث است اما اشارهای گذرا به شرائط فهم حدیث که فقدان آنها میتواند از موانع فهم حدیث باشد، لازم بیان شود. | |||
بعضی از شرائط فهم حدیث عبارتند از:<ref>دار الحدیث، فصلنامه علوم حدیث، ش ۸، (تابستان ۱۳۷۷)، ص۲.</ref> | بعضی از شرائط فهم حدیث عبارتند از:<ref>دار الحدیث، فصلنامه علوم حدیث، ش ۸، (تابستان ۱۳۷۷)، ص۲.</ref> | ||
* توجه به عرف زمان شارع در فهم لغات و ساختارها؛ | |||
* نگاه مجموعی به روایات؛ | |||
* اجتهاد در فهم نصوص؛ | |||
* شناخت اهداف شریعت و اصول مسلم دینی؛ | |||
* شناخت تاریخ صدور روایات؛ | |||
* شناخت موارد نقل به معنی؛ | |||
* آشنایی با تعارض احادیث و چگونگی حل آن؛ | |||
== | * شناخت روایات تقیهای؛ | ||
* شناخت ناسخ و منسوخ در احادیث؛ | |||
* آگاهی از مضامین مختلف احادیث، چون: معارف، اخلاق، آداب و … و ضوابط هر یک. | |||
پس از موارد لازم در فهم حدیث میتوان به موانع فهم حدیث اشاره نمود: | |||
==پیش داوری== | |||
حدیث باید آنگونه که هست فهم شود و نسان نمیتواند با عقیده و فکر خویش به احادیث کمک و یا حدیثی را ثابت کند. اگر چنین اقدامی در خوانش و فهم روایت اتفاق بیفتد این حدیث دچار پیش داوری و بسته شدن درب فهم آن خواهد شد. به این عمل در اصطلاح روایتشناسی تفسیر به رای گفته میشود که نوعی تحمیل عقیده شخصی بر حدیث است. با انجام چنین عملی در واقع در صدد فهم حدیث بر نیامده است. | |||
==شتاب و عجله== | |||
شتاب در مطالعه و تحقیق از آفات و مانع فهم دقیق و رسیدن به واقعیت است. در روایات متعددی از عجلههای بیمورد مذمت و نهی شده است.<ref>میزان الحکمه، ج۶، ص۷۲–۷۳؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref> از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمودند: {{متن عربی|انّما أهلَکَ الناسَ العجله و لو أنّ الناسَ تثَبَّتوا لمْ یُهْلَکْ أحدٌ.|مردم را عجله هلاک میکند، اگر مردم کارها را با تأمل [و دقت] انجام میدادند کسی هلاک نمیشد.}}<ref>قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، قم، اسوه، چاپ اول، ج۱، ص۴۸۹.</ref> | |||
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: {{متن عربی|إیّاک و العجله بالأمورِ قبْلَ أوانِها|ترجمه=مبادا هرگز در کاری که وقت آن نرسیده شتاب کنی.}} در حدیثی دیگر از امام علی(ع) آمده است: {{متن عربی|معَ العَجَلِ یَکْثُر الزَللِ|ترجمه=با عجله لغزشها زیاد میشود.}}<ref>غرر الحکم، ص۲۶۷.</ref> | |||
==تعصبات خشک== | |||
اصرار بر آنچه بهطور یقینی حق بودنش معلوم است، امری پسندیده و مطلوب است و در قرآن<ref>سوره شوری، آیه ۱۵؛ سوره هود، آیه ۱۱۲؛ سوره جن، آیه ۱۶؛ سوره احقاف، آیه ۱۳.</ref> و روایات<ref>میزان الحکمه، ج۸، ص۲۸۶–۲۸۹.</ref> بر آن تأکید شده است. در طول تاریخ نیز انبیاء و اولیای الهی جان خود را در راه حق دادهاند. اما اصرار و تعصب داشتن در چیزی که حق بودنش معلوم نیست یا اینکه بطلانش روشن است کاری ناپسند است.<ref>میزان الحکمه، ج۶، ص۳۳۴–۳۳۶.</ref> این تعصب میتواند ریشه در بسته بودن ذهن، لجاجت، نژاد و قوم گرایی و … دارد. تعصب ناپسند انسان را اسیر نموده و حاضر نمیشود به آرای دیگران توجهی نماید و یا اینکه در نظرات خود تجدید نظر کند. زیرا با همنظری و تجدید نظر شاید به نتیجهای غیر از آنچه که بر آن جمود و تعصب دارد برسد. پدید آمدن وهابیت، خوارج و … ناشی از این نحوه برخورد با متون دینی است. | |||
==هوا پرستی== | |||
پیروی از هوای نفس انسان را به برآوردن خواهشهای نفسانی میکشاند و چون بسیاری از این خواهشها حرام و گمراه کننده است، شخصی که اسیر هواپرستی خویش است در برخورد با روایات نیز به کج اندیشی گرفتار شده و از فهم درست آنها بازمیماند چنانکه قرآن کریم پیروی از هوای نفس را مایه گمراهی معرفی میکند،<ref>ص / ۲۶؛ جائیه / ۲۳.</ref> و حضرت علی(ع) نیز میفرماید: أوصیکمْ بمُجانَبه الهوی، فإنّ الهوی یَدْعو إلی العَمی و هو الضلالُ فی الآخره و الدنیا:<ref>میزان الحکمه، همان، ج۱۰، ص۳۷۷.</ref> «شما را به دوری از هوای نفس سفارش میکنم چرا که هوای نفس انسان را به کوری میکشاند و آن گمراهی در آخرت و دنیاست.» و نیز میفرماید: «من اتَّبَعَ هواه أعْماه و أصّمَه و أذلَّه و أضلَّه»<ref>غرر الحکم، همان، ص۶۵، ح ۸۳۶.</ref> یعنی: «هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور، کر، ذلیل و گمراه میکند.» البته واضح است که مراد، کوری و کری ظاهری نیست بلکه ظاهراً مراد این است که پیروی هوای نفس موجب میشود مجاری ادراکی انسان (گوش و چشم) به روی حقیقت و فهم صحیح بسته شود. | پیروی از هوای نفس انسان را به برآوردن خواهشهای نفسانی میکشاند و چون بسیاری از این خواهشها حرام و گمراه کننده است، شخصی که اسیر هواپرستی خویش است در برخورد با روایات نیز به کج اندیشی گرفتار شده و از فهم درست آنها بازمیماند چنانکه قرآن کریم پیروی از هوای نفس را مایه گمراهی معرفی میکند،<ref>ص / ۲۶؛ جائیه / ۲۳.</ref> و حضرت علی(ع) نیز میفرماید: أوصیکمْ بمُجانَبه الهوی، فإنّ الهوی یَدْعو إلی العَمی و هو الضلالُ فی الآخره و الدنیا:<ref>میزان الحکمه، همان، ج۱۰، ص۳۷۷.</ref> «شما را به دوری از هوای نفس سفارش میکنم چرا که هوای نفس انسان را به کوری میکشاند و آن گمراهی در آخرت و دنیاست.» و نیز میفرماید: «من اتَّبَعَ هواه أعْماه و أصّمَه و أذلَّه و أضلَّه»<ref>غرر الحکم، همان، ص۶۵، ح ۸۳۶.</ref> یعنی: «هر کس از هوای نفسش پیروی کند او را کور، کر، ذلیل و گمراه میکند.» البته واضح است که مراد، کوری و کری ظاهری نیست بلکه ظاهراً مراد این است که پیروی هوای نفس موجب میشود مجاری ادراکی انسان (گوش و چشم) به روی حقیقت و فهم صحیح بسته شود. | ||
ویرایش