کاربر:S.mh.eftekhari123/صفحه تمرین ۳: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''افسانه غرانیق'''، داستانی است که طبری در شان نزول آیه ۵۲ سوره حج ذکر می‌کند.
'''افسانه غرانیق'''، داستانی است که طبری در شان نزول آیه ۵۲ سوره حج ذکر می‌کند. مطابق [[ابلیس و شیطان در قرآن|شیطان]] از علاقه پیامبر(ص) به جذب قریش استفاده کرده و هنگام قرائت آیات سوره نجم دو جمله در تمجید بت های قریش به زبان پیامبر(ص) القا نمود. مشرکان گمان کردند که پیامبر(ص) با آنان صلح کرده است و خوشحال شدند. بعد از مدتی جبرئیل از جانب خداوند خبر آورد که آن جملات را شیطان بر زبان پیامبر(ص) القا کرده است و به ایشان دستور داد که دوباره به مبارزه با مشرکان بپردازند.


== داستان ==
== شرح داستان ==
گروهی از بزرگان قریش به دیدار پیامبر(ص) آمدند و در خواست کردند که طرفین خدایان یکدیگر را بپذیرند. پیامبر(ص) به دستور خداوند در پاسخ به آنان آیاتی از سوره کافرون را قرائت کردند:«من آنچه را شما میپرستید عبادت نمی‌کنم و شما نیز پرستنده خدای من نخواهید بود». پیامبر(ص) علاقه‌مند بود که آیاتی نازل شده و اختلاف او و قریش را از میان ببرد. روزی پیامبر(ص) کنار کعبه سوره نجم را قرائت می‌کردند. وقتی به آیه «أفرأيتم اللات و العزّي و مناه الثالثه الاخری : مرا از «لات» و «عزّی» و «منات» خبر دهید» رسیدند؛ شیطان بر زبان ایشان دو جمله «تلک الغرانیق العلی ، منها الشفاعه ترتجی : اینها غرانیق عالی مقامند، شفاعت آنها مورد رضایت است» را جاری کرد. پیامبر(ص) سوره را تمام کرد و هنگام سجده پایانی تمام کسانی که حاضر بودند حتی مشرکین همراه ایشان به سجده رفتند. پس از این اتفاق مشرکین خوشحال شدند و گفتند که محمد(ص) خدایان ما را به نیکی یاد کرده است. خبر این صلح به حبشه رسید و مهاجران به امید صلح به مکه بازگشتند. ولی متوجه شدند که پیامبر(ص) دوباره مبارزه با مشرکان را شروع کرده و جبرئیل به او گفته است که این دو جمله از شیطان بوده و او هرگز آنها را نازل نکرده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الامم و الملوک، ج ۲، ص ۷۵</ref>
گروهی از بزرگان قریش به دیدار پیامبر(ص) آمدند و در خواست کردند که طرفین خدایان یکدیگر را بپذیرند. پیامبر(ص) به دستور خداوند در پاسخ به آنان آیاتی از سوره کافرون را قرائت کردند:«من آنچه را شما میپرستید عبادت نمی‌کنم و شما نیز پرستنده خدای من نخواهید بود». پیامبر(ص) علاقه‌مند بود که آیاتی نازل شده و اختلاف او و قریش را از میان ببرد. روزی پیامبر(ص) کنار کعبه سوره نجم را قرائت می‌کردند. وقتی به آیه «أفرأيتم اللات و العزّي و مناه الثالثه الاخری: مرا از «لات» و «عزّی» و «منات» خبر دهید» رسیدند؛ شیطان بر زبان ایشان دو جمله «تلک الغرانیق العلی ، منها الشفاعه ترتجی: اینها غرانیق عالی مقامند، [[شفاعت]] آنها مورد رضایت است» را جاری کرد. پیامبر(ص) سوره را تمام کرد و هنگام سجده پایانی تمام کسانی که حاضر بودند حتی مشرکین همراه ایشان به سجده رفتند. پس از این اتفاق مشرکین خوشحال شدند و گفتند که محمد(ص) خدایان ما را به نیکی یاد کرده است. خبر این صلح به حبشه رسید و مهاجران به امید صلح به مکه بازگشتند. ولی متوجه شدند که پیامبر(ص) دوباره مبارزه با مشرکان را شروع کرده و جبرئیل به او گفته است که این دو جمله از شیطان بوده و او هرگز آنها را نازل نکرده است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ الرسل و الامم و الملوک، ج ۲، ص ۷۵</ref>


==نقد==
==نقد==
خط ۱۸: خط ۱۸:
۴. آنچه که در نقل طبری از این داستان آمده است اشاره دارد که بزرگان قریش که بیشتر آنها جزء بزرگان زبان و ادبیات عربی بوده‌اند نیز حاضر بودند. با این حال این بزرگان که تا پایان سوره نجم را گوش دادند به همین دو آیه در تعریف از خدایان خود رضایت دادند و آيات قبل و بعد آن را که خیلی واضح خدایان آنها را سرزش می‌کند و خیالی می‌داند نادیده گرفته‌اند؟ خداوند در آیه ۲۳ سوره نجم می‌فرمایند که این بت ها فقط اسم هایی هستند که شما مشرکین و پدرانتان گفته‌اید و از جانب خدا دلیلی برای الوهیت و ربوبیت آنها نیامده است. فقط دو جمله که قبل و بعد آنها هم باز به بدگویی و نفی خدایان مشرکین می‌پردازد برای اینکه مشرکان از دشمنی با کسی که ده سال به مبارزه با آنها و خدایانشان پرداخته است، دست برداند کافی است؟
۴. آنچه که در نقل طبری از این داستان آمده است اشاره دارد که بزرگان قریش که بیشتر آنها جزء بزرگان زبان و ادبیات عربی بوده‌اند نیز حاضر بودند. با این حال این بزرگان که تا پایان سوره نجم را گوش دادند به همین دو آیه در تعریف از خدایان خود رضایت دادند و آيات قبل و بعد آن را که خیلی واضح خدایان آنها را سرزش می‌کند و خیالی می‌داند نادیده گرفته‌اند؟ خداوند در آیه ۲۳ سوره نجم می‌فرمایند که این بت ها فقط اسم هایی هستند که شما مشرکین و پدرانتان گفته‌اید و از جانب خدا دلیلی برای الوهیت و ربوبیت آنها نیامده است. فقط دو جمله که قبل و بعد آنها هم باز به بدگویی و نفی خدایان مشرکین می‌پردازد برای اینکه مشرکان از دشمنی با کسی که ده سال به مبارزه با آنها و خدایانشان پرداخته است، دست برداند کافی است؟


۵. «عبده» عالم مصری می گوید در لغت و اشعار عرب ، لفظ «غرانیق» هرگز درباره خدایان به کار نرفته است. «غرنوق» و «غرنیق» در لغت به معنای نوعی مرغ آبی یا جوان سفید و زیباست که هیچ کدام از این معانی با خدایان سازگار نیست.
۵. «عبده» عالم مصری می گوید در لغت و اشعار عرب ، لفظ «غرانیق» هرگز درباره خدایان به کار نرفته است. «غرنوق» و «غرنیق» در لغت به معنای نوعی مرغ آبی یا جوان سفید و زیباست که هیچ کدام از این معانی با خدایان سازگار نیست.<ref>سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، بوستان کتاب، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۳۳۱</ref>
 
== آیات سوره حج ==
آ
 
طبری و برخی دیگر افسانه غرانیق را شان نزول آیه ۵۲ سوره حج می‌دانند.
 
{{قرآن|وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلَّا إِذا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ ما يُلْقِي الشَّيْطانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آياتِهِ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيم‏|ترجمه=پیش از تو هیچ رسول و پیامبری نفرستادیم مگر این‌که هرگاه آرزو می‌کرد [اهداف سعادت‌بخشِ خود را پیش ببرد،] شیطان [برای بازداشتنِ مردم از پذیرش حق] در برابر آرزویش وسوسه و شبهه می‌انداخت، ولی خداوند آنچه را شیطان [از وسوسه و شبهه] می‌اندازد از بین می‌برد، سپس آیاتش را استوار می‌سازد، و خداوند دانا و حکیم است‌.|سوره=حج|آیه=۵۲}}


== منابع ==
== منابع ==
۸۹

ویرایش