حکومت دینی از نگاه شیعه و اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


== مفهوم‌شناسی حکومت دینی ==
== مفهوم‌شناسی حکومت دینی ==
واژگانی که برای بررسی حکومت دینی مورد استفاده قرار گرفته و برای فهم آن نیاز است عبارتند از:
واژگانی که برای بررسی حکومت دینی مورد استفاده قرار گرفته عبارتند از:


* '''حکومت''': حکومت و حکم در اصطلاح سیاست و علوم سیاسی، به معنای فن کشورداری و تدبیر و اندیشه در اداره و تنظیم امور داخلی و خارجی کشور است.<ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی (نظام سیاسی و رهبری در اسلام)، ج۲، ص۱۴۷.</ref> حکومت را در لغت، به معنای منع کردن و بازداشتن برای اصلاح یا کار محکم و استوار دانسته‌اند.<ref>فیومی، مصباح المنیر، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ راغب اصفهانی، مفردات القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۲۶؛  زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۴۵۲.</ref>
* '''حکومت''': حکومت و حکم در اصطلاح سیاست و علوم سیاسی، به معنای فن کشورداری و تدبیر و اندیشه در اداره و تنظیم امور داخلی و خارجی کشور است.<ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی (نظام سیاسی و رهبری در اسلام)، ج۲، ص۱۴۷.</ref> حکومت را در لغت، به معنای منع کردن و بازداشتن برای اصلاح یا کار محکم و استوار دانسته‌اند.<ref>فیومی، مصباح المنیر، ۱۴۰۵ق، ص۱۴۵؛ راغب اصفهانی، مفردات القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۱۲۶؛  زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۴۵۲.</ref>


* '''خلافت''': خلافت در اصطلاح اسلامی، ریاست عامه در امور دنیا و دین به نیابت از پیامبر(ص) دانسته شده است. به گفته ابن خلدون، جامعه‌شناس اهل سنت، خلیفه جانشینِ صاحب‌ شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا به وسیله دین است.<ref>ابن‌خلدون، مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۱.</ref> در لغت نیز، خلیفه به کسی گفته شده که نیابت و جانشینی غیر را بر عهده دارد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۶۶.</ref>
* '''خلافت''': خلافت در اصطلاح اسلامی، ریاست عامه در امور دنیا و دین به نیابت از پیامبر(ص) دانسته شده است. به گفته ابن خلدون، جامعه‌شناس اهل سنت، خلیفه جانشینِ صاحب‌ْ شریعت در حفظ دین و سیاست دنیا به وسیله دین است.<ref>ابن‌خلدون، مقدمه ابن خلدون، ص۱۹۱.</ref> در لغت نیز، خلیفه به کسی گفته شده که نیابت و جانشینی غیر را بر عهده دارد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۶۶.</ref>
* '''امامت''': شیخ مفید، متکلم شیعه قرن چهارم قمری، امام را کسی دانسته که به نیابت از پیامبر(ص) دارای ریاست عامه در امور دین و دنیا باشد.<ref>«الامام هوالانسان الذی له ریاسه عامه فی امور الدین والدنیا نیابه عن النبی» (شیخ‌مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ص۳۹).</ref> سعدالدین تفتازانی، متلکم اهل سنت نیز، امامت را ریاست همگانی و فراگیر بر جامعه اسلامی در همه امور دینی و دنیوی دانسته است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۲، ص۲۷۲.</ref>
* '''امامت''': شیخ مفید، متکلم شیعه قرن چهارم قمری، امام را کسی دانسته که به نیابت از پیامبر(ص) دارای ریاست عامه در امور دین و دنیا باشد.<ref>«الامام هوالانسان الذی له ریاسه عامه فی امور الدین والدنیا نیابه عن النبی» (شیخ‌مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ص۳۹).</ref> سعدالدین تفتازانی، متلکم اهل سنت نیز، امامت را ریاست همگانی و فراگیر بر جامعه اسلامی در همه امور دینی و دنیوی دانسته است.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ج۲، ص۲۷۲.</ref>
* '''ولایت''':  
* '''ولایت''': ولایت در اصطلاح، به معنای سلطه بر شخص یا مال است؛ این سلطه ممکن است عقلی یا شرعی باشد.<ref>«واصطلاحاً هی سلطنه علی الغیر عقلیه اوشرعیه نفساً کان اومالا اوکلیهما بالاصل او بالعارض» (بحرالعلوم، الامامه الهیه، ج۳، ص۲۱۰).</ref>
 
*'''فقیه''': فقیه در اصطلاح علم فقه، کسی است که نیروی استخراج همه یا بیشتر احکام شرعی و قوانین کلی اسلام را از منابع ویژه آن (کتاب، سنّت، اجماع و عقل) داشته باشد.<ref>زحیلی، الفقه اسلامی و ادلته، ج۱، ص۳۰.</ref>
ولایت از ماده «و ل ی» و به معنای دو چیز است که در کنار هم یا پشت سرهم قرار گیرند، به‌گونه‌ای که مانعی بین آنها نباشد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج۱، ص۸۸۵.</ref> اهل لغت برای این کلمه معانی متعددی ذکر کرده‌اند. فیومی گوید: ولی بر وزن فَلس به معنای قُرب هم آمده است. «وَلیتُ علی الصبیّ و المرأه» یعنی من بر کودک و زن ولایت پیدا کردم. ولایت با کسره و فتحه به معنای نصرت است. «واستولی علیه» یعنی بر او غالب شد و بر او تمکن یافت.<ref>۱۴۰۵ق، ج۲، ص۹۲۷.</ref>
*'''ولایت فقیه''': ولایت‌فقیه به معنای حکومت و اداره جامعه اسلامی به وسیله فقیه عالم و عادل است.{{مدرک|date=فوریه ۲۰۲۲}}
 
*'''دین''': به گفته عبدالله جوادی، مرجع تقلید شیعه، دین مجموعه‌ای از عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسان‌ها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ص۲۷.</ref>
ولایت در اصطلاح به معنای سلطه بر شخص یا مال یا هر دو است؛ اعم از اینکه چنین سلطه‌ای عقلی باشد یا شرعی و اصلی باشد یا عرضی و فرعی.<ref>«واصطلاحاً هی سلطنه علی الغیر عقلیه اوشرعیه نفساً کان اومالا اوکلیهما بالاصل او بالعارض» (بحرالعلوم، الامامه الهیه، ج۳، ص۲۱۰).</ref>
*'''حکومت دینی''': به نظر مرتضی مطهری، اسلام‌پژوه شیعه، حکومت دینی در جهات مادی، معنوی، سیاسی و عقیدتی، هویتی اسلامی دارد و تداوم به ثمر رسیدن آن نیز بر اساس دین امکان‌پذیر است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ص۴۹.</ref> محمدتقی جعفری، فیلسوف و متکلم شیعه، ماهیت حکومت دینی را همان اِعمال حاکمیت الهی شمرده و منظور از حاکمیت خدا را، بروز اراده خدا به وسیله پیامبران، عقل‌ها و وجدان‌های سلیم در جوامع بشری و اجرای آن به وسیله خود انسان‌ها دانسته است.<ref>جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۹، ص۲۲۷.</ref>  
 
=== فقیه ===
واژه فقیه از ماده «فقه» است و فقه در لغت، مطلق علم به یک شیء و ادراک آن نیست، بلکه ریزبینی و ادراک دقیق را «فقه» گویند.<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغه و صحاح العربیه، ج۶، ص۲۲۴.</ref> بنابراین، فقیه به معنای متخصّص در فقه است.
 
در اصطلاح علم فقه، فقیه کسی است که نیروی استخراج همه یا بیشتر احکام شرعی و قوانین کلی اسلام را از منابع ویژه آن (کتاب، سنّت، اجماع و عقل) به صورت بالفعل داشته باشد.<ref>زحیلی، الفقه اسلامی و ادلته، ج۱، ص۳۰.</ref> بنابراین، ولایت‌فقیه به معنای حکومت و اداره جامعه اسلامی به وسیله فقیه عالم و عادل است.
 
ما در این مقاله از گروهی که پیروان امامت و مکتب اهل‌بیت(ع) هستند با عنوان «خاصه» و از کسانی که پیروان خلافت هستند با عنوان «عامه» یاد می‌کنیم.
 
براساس دیدگاه این دو گروه، دو تئوری حکومت دینی در جهان اسلام شکل گرفت تئوری نظام امامت (امامت بالاصاله و بالنیابه) و تئوری نظام خلافت.
 
=== ماهیت حکومت دینی ===
قبل از پرداختن به ماهیت حکومت دینی لازم است مفهوم حکومت دینی به‌درستی تبیین شود. این واژه مرکب از دو کلمه است که برای به‌دست آوردن مفهوم آن، تعریف هر دو جزء آن ضروری است.
 
مفهوم جزء اول روشن و بیان شد؛ اما کلمه دین مجموعه‌ای از عقائد، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره امور فردی و اجتماعی انسان‌ها و تأمین سعادت دنیا و آخرت آنان تدوین شده است.<ref>جوادی آملی، جامعه در قرآن، ص۲۷.</ref> بنابراین اگر حکومت مجموعه عوامل و نهادهایی باشد که از طریق آنها حاکمیت اعمال می‌شود و دین مجموعه‌ای از باورها و بایدها و نبایدهای مؤثر در سعادت دنیوی و اخروی انسان باشد که تمام ابعاد فردی و اجتماعی زندگی وی را در بر می‌گیرد، می‌توان گفت حکومت دینی همان مجموعه عوامل و نهادهایی است که حاکمیت دینی از طریق آنها اجرا می‌شود.
 
پس ماهیت حکومت دینی همان اعمال حاکمیت الهی است. منظور از حاکمیت خداوندی، بروز اراده خداوند به وسیله پیامبران و عقول و وجدان‌های سلیم در جوامع بشری و اجرای آن به وسیله خود انسان‌هاست.<ref>جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۹، ص۲۲۷.</ref>
 
حاکمیت و ولایت خداوند دو گونه عملی می‌شود:
 
# با تدوین قوانین از طرف خدا؛ قوانین و اصولی که بر جامعه حاکم هستند و خطوط اصلی نظام را ترسیم می‌کنند.
# با تعیین حاکم و ولی امر از طرف خدا؛ خواه با نصب خاص (شخصی) یا نصب عام (تعیین معیارها و صفات حاکم).
شهید مطهری (ره) در این باره می‌نویسد: «حکومت دینی، ماهیتی دینی و الهی دارد؛ یعنی در تمام جهات مادی و معنوی و سیاسی و عقیدتی، روح و هویتی اسلامی دارد و تداوم به ثمر رسیدن آن نیز بر اساس دین امکان‌پذیر است».<ref>مطهری، مجموعه آثار، ص۴۹.</ref>


== ضرورت حکومت ==
== ضرورت حکومت ==
خط ۳۲۰: خط ۲۹۸:
۲. مسلمانان معتقدند که خداوند در زمان حضور پیامبر صلّی الله علیه و آله حق حاکمیت و ولایت را به‌طور مستقیم به ایشان واگذار کرده است و در این مورد هیچ بحثی وجود ندارد؛ اما نزاع و اختلاف در مشروعیت حکومت پس از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است. این موضوع باعث پیدایش و ظهور دو مذهب خاصه و عامه شده است. در مذهب اهل‌بیت(ع) مبنای مشروعیت حکومت در عصر حضور و عصر غیبت متفاوت است؛ به این معنا که در عصر حضور، نصب و نص الهی و در عصر غیبت، نصب عام شارع و انتخاب و پذیرش مردم به‌صورت توأمان باعث مشروعیت حکومت می‌شود. مبانی حکومت مشروع از دیدگاه عامه، انتخاب مردم است.
۲. مسلمانان معتقدند که خداوند در زمان حضور پیامبر صلّی الله علیه و آله حق حاکمیت و ولایت را به‌طور مستقیم به ایشان واگذار کرده است و در این مورد هیچ بحثی وجود ندارد؛ اما نزاع و اختلاف در مشروعیت حکومت پس از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله است. این موضوع باعث پیدایش و ظهور دو مذهب خاصه و عامه شده است. در مذهب اهل‌بیت(ع) مبنای مشروعیت حکومت در عصر حضور و عصر غیبت متفاوت است؛ به این معنا که در عصر حضور، نصب و نص الهی و در عصر غیبت، نصب عام شارع و انتخاب و پذیرش مردم به‌صورت توأمان باعث مشروعیت حکومت می‌شود. مبانی حکومت مشروع از دیدگاه عامه، انتخاب مردم است.


{{پایان پاسخ}}
== شاید استفاده شود ==
براساس دیدگاه این دو گروه، دو تئوری حکومت دینی در جهان اسلام شکل گرفت تئوری نظام امامت (امامت بالاصاله و بالنیابه) و تئوری نظام خلافت.{{پایان پاسخ}}


== پانویس ==
== پانویس ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش