کاربر:S.mh.eftekhari123/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
= استفاده از نام «محمد»‌ برای حضرت مهدی(ع) =
{{در دست ویرایش|کاربر=S.mh.eftekhari123 }}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیا استفاده از نام «محمد»‌ برای حضرت مهدی(ع)‌ حرام است؟
آیا استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع)‌ حرام است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
==روایات==
استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع) مورد اختلاف بزرگان شیعه است. بسیاری از بزرگان شیعه مانند شیخ مفید، شیخ صدوق، طبرسی، علامه مجلسی و ... اعتقاد دارند که استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع) حرام است. برخی دیگر مانند حر عاملی، اربلی، مکارم شیرازی و ... اعتقاد دارند که این حرمت مربوط به زمان تقیه و ترس از جان حضرت است. علامه مجلسی به بعضی از بزرگان شیعه نسبت می‌دهند که اعتقاد به این دارند که این حرمت مربوط به عصر غیبت صغری است.
احادیث امامان شیعه در نام بردن از حضرت مهدی(ع)به نام محمد چهار دسته‌اند :
==معتقدان به ممنوعیت استفاده==
===حرمت بی قید و شرط===
معتقدان به حرمت استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع)، به روایاتی که در آنها حرمت استفاده از این نام برای حضرت آمده است استناد می کنند مانند:
ن
 
امام هادی(ع)‌ فرمودند:«لایحلّ لکم ذکره باسمه‌:‌یاد کردن او به نامش برای شما روا نیست.»
 
در این روایت هیچ قید و شرطی برای حرام بودن ذکر نشده است.
 
امام صادق(ع)‌ فرمودند:«لایسمّیه باسمه الّا کافر :‌کسی جز کافر نام آن حضرت را نمی‌برد.»


در این روایت نیز هیچ شرطی ذکر نشده است.
امام هادی(ع)‌ فرمودند: «یاد کردن او به نامش برای شما روا نیست.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتاب الاسلامیه، 1363ش، ج1، ص332</ref>


=== حرمت تا زمان ظهور ===
امام صادق(ع)‌ فرمودند: «کسی جز کافر نام آن حضرت را نمی‌برد.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتاب الاسلامیه، 1363ش، ج1، ص333</ref>
دسته ای که نام بردن از حضرت مهدی (عج) را تا زمان [[مهدویت در قرآن|ظهور]] ایشان ممنوع کرده است
امام هادی(ع)‌ فرمودند: «روا نیست که از آن حضرت به نام یاد شود تا زمانی که [[ظهور امام زمان در قرآن|ظهور]] کند و زمین را از عدل و داد آکنده سازد، همانگونه که از ستم و بی‌داد پر شده باشد.»<ref>عاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، موسسه آل‌البیت، 1416ق، ج۱۶، ص۲۴۰ ، ح 181823</ref>
روایاتی را هم که جواز استفاده از نام «محمد» در آنها آمده است را توجیه می کنند.


=== حرمت به شرط تقیه و ترس بر جان حضرت ===
آنها نظر کسانی که حرمت را به علت تقیه و ترس از جان حضرت می دانند را به این دلایل رد می کنند:‌
*روایاتی که دلیل حرمت را تقیه می‌دانند، پایان تقیه را ظهور حضرت مهدی(ع) می‌دانند.
*اگر علت حرمت فقط تقیه باشد، باید استفاده از دیگر نام های حضرت مانند «مهدی» هم حرام باشد. مخصوصا که در بین اهل‌سنت حضرت به این لقب معروف هستند.
*حضرت مهدی(ع) بین شیعه و سنی مورد اختلاف نیست. فقط در نسب و زمان ولادت ایشان اختلاف وجود دارد. پس چیزی برای مخفی کردن وجود ندارد تا زمینه برای تقیه به وجود بیاید.
*پیامبر اکرم(ص) در روایات خود فرموده‌اند «او همنام من است» و همچنین «نام او، نام من است». راوی پیامبر(ص) را می شناخت، بنابراین پیامبر(ص) از چه کسی تقیه کرده است و نام حضرت مهدی(ع) را استفاده نکرده‌اند؟
*تقیه و ترس از مردم عادی نمی‌باشد بلکه از حاکمان ظالم است. آنها که می دانند حکومت آنها به دست حضرت سرنگون می‌شود. در این صورت باید از هر چیزی که نشانه و حاکی از حضرت است منع شود.
علامه مجلسی به بعضی از بزرگان شیعه نسبت می‌دهند که اعتقاد به این دارند که این حرمت مربوط به عصر غیبت صغری است.


=== جواز استفاده ===
==معتقدان به جواز استفاده==
معقتدان به جواز استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع)، به روایت های مختلفی استدلال کرده‌اند. مانند روایات مربوط به لحظه جان دادن، دفن میت، عقیقه، زیارت نامه ها و مانند اینها.
علاوه بر آنها به مواردی مثل:
ابوخالد کابلی از امام باقر(ع) درخواست کرد که نام صاحب‌الامر(ع) را برای او آشکار نماید و ایشان در پاسخ فرمودند: «اباخالد! به خدا سوگند سوال دشواری از من پرسیدی که مرا به زحمت می‌اندازد. از من پرسشی نمودی که اگر بنی‌فاطمه او را بشناسد، سخت دست به تلاش خواهد زد تا او را قطعه‌ قطعه کنند»
استدلال کرده‌اند تا اثبات کنند که علت این حرمت تقیه و ترس بر جان حضرت است و در زمان غیبت کبری که نیازی به تقیه نیست و ترسی بر جان حضرت نیست، دیگر حرمتی وجود ندارد.
در روایتی دیگر که امام حسن عسکری(ع) برای حضرت مهدی(ع) عقیقه کرده‌اند به نام حضرت تصریح می کنند.


==مخالفان==
خلاصه دلایل آنها این موارد است:‌
در این موضوع سه نظر وجود دارد:‌
*فضیلت اینکه بر فرزند نام «محمد»‌ گذاشته شود.
*عالمانی که اعتقاد به حرام بودن استفاده از این نام برای حضرت مهدی (عج) تا زمان ظهور ایشان دارند مانند علامه مجلسی،‌ شیخ صدوق،‌ شیخ مفید،‌طبرسی، میرداماد.
*امام را جز با نام ایشان نمی‌توان شناخت.
*عالمانی که اعتقاد به حرام بودن استفاده از این نام برای حضرت مهدی (عج)‌ به علت تقیه و ترس از جان ایشان دارند مانند اربلی،‌حرّ عاملی،‌فیض کاشانی، مکارم شیرازی.
*روایات مستحب بودن [[تلقین میت]]، ادعیه و ... که در آنها  به نام حضرت اشاره شده است.
*بنابر کلام مجلسی در [[اعتبار کتاب بحارالانوار|بحارالانوار]] برخی از عالمان نیز اعتقاد به حرام بودن استفاده از این نام برای حضرت مهدی (عج) در دوران [[غیبت صغری]] دارند.
*روایاتی در آنها گفته شده است که حضرت همنام پیامبر اکرم(ص) هستند.
==موافقان==
*[[روایات لوح]]
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
| شاخه اصلی = کلام
خط ۴۷: خط ۵۱:
| نمایه =  
| نمایه =  
| تغییر مسیر =  
| تغییر مسیر =  
| ارجاعات =  
| ارجاعات = شد
| بازبینی نویسنده =  
| بازبینی نویسنده =  
| بازبینی =  
| بازبینی =  

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۰

سؤال

آیا استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع)‌ حرام است؟

استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع) مورد اختلاف بزرگان شیعه است. بسیاری از بزرگان شیعه مانند شیخ مفید، شیخ صدوق، طبرسی، علامه مجلسی و ... اعتقاد دارند که استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع) حرام است. برخی دیگر مانند حر عاملی، اربلی، مکارم شیرازی و ... اعتقاد دارند که این حرمت مربوط به زمان تقیه و ترس از جان حضرت است. علامه مجلسی به بعضی از بزرگان شیعه نسبت می‌دهند که اعتقاد به این دارند که این حرمت مربوط به عصر غیبت صغری است.

معتقدان به ممنوعیت استفاده

معتقدان به حرمت استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع)، به روایاتی که در آنها حرمت استفاده از این نام برای حضرت آمده است استناد می کنند مانند:

امام هادی(ع)‌ فرمودند: «یاد کردن او به نامش برای شما روا نیست.»[۱]

امام صادق(ع)‌ فرمودند: «کسی جز کافر نام آن حضرت را نمی‌برد.»[۲] امام هادی(ع)‌ فرمودند: «روا نیست که از آن حضرت به نام یاد شود تا زمانی که ظهور کند و زمین را از عدل و داد آکنده سازد، همانگونه که از ستم و بی‌داد پر شده باشد.»[۳] روایاتی را هم که جواز استفاده از نام «محمد» در آنها آمده است را توجیه می کنند.

آنها نظر کسانی که حرمت را به علت تقیه و ترس از جان حضرت می دانند را به این دلایل رد می کنند:‌

  • روایاتی که دلیل حرمت را تقیه می‌دانند، پایان تقیه را ظهور حضرت مهدی(ع) می‌دانند.
  • اگر علت حرمت فقط تقیه باشد، باید استفاده از دیگر نام های حضرت مانند «مهدی» هم حرام باشد. مخصوصا که در بین اهل‌سنت حضرت به این لقب معروف هستند.
  • حضرت مهدی(ع) بین شیعه و سنی مورد اختلاف نیست. فقط در نسب و زمان ولادت ایشان اختلاف وجود دارد. پس چیزی برای مخفی کردن وجود ندارد تا زمینه برای تقیه به وجود بیاید.
  • پیامبر اکرم(ص) در روایات خود فرموده‌اند «او همنام من است» و همچنین «نام او، نام من است». راوی پیامبر(ص) را می شناخت، بنابراین پیامبر(ص) از چه کسی تقیه کرده است و نام حضرت مهدی(ع) را استفاده نکرده‌اند؟
  • تقیه و ترس از مردم عادی نمی‌باشد بلکه از حاکمان ظالم است. آنها که می دانند حکومت آنها به دست حضرت سرنگون می‌شود. در این صورت باید از هر چیزی که نشانه و حاکی از حضرت است منع شود.

علامه مجلسی به بعضی از بزرگان شیعه نسبت می‌دهند که اعتقاد به این دارند که این حرمت مربوط به عصر غیبت صغری است.

معتقدان به جواز استفاده

معقتدان به جواز استفاده از نام «محمد» برای حضرت مهدی(ع)، به روایت های مختلفی استدلال کرده‌اند. مانند روایات مربوط به لحظه جان دادن، دفن میت، عقیقه، زیارت نامه ها و مانند اینها. علاوه بر آنها به مواردی مثل: ابوخالد کابلی از امام باقر(ع) درخواست کرد که نام صاحب‌الامر(ع) را برای او آشکار نماید و ایشان در پاسخ فرمودند: «اباخالد! به خدا سوگند سوال دشواری از من پرسیدی که مرا به زحمت می‌اندازد. از من پرسشی نمودی که اگر بنی‌فاطمه او را بشناسد، سخت دست به تلاش خواهد زد تا او را قطعه‌ قطعه کنند» استدلال کرده‌اند تا اثبات کنند که علت این حرمت تقیه و ترس بر جان حضرت است و در زمان غیبت کبری که نیازی به تقیه نیست و ترسی بر جان حضرت نیست، دیگر حرمتی وجود ندارد. در روایتی دیگر که امام حسن عسکری(ع) برای حضرت مهدی(ع) عقیقه کرده‌اند به نام حضرت تصریح می کنند.

خلاصه دلایل آنها این موارد است:‌

  • فضیلت اینکه بر فرزند نام «محمد»‌ گذاشته شود.
  • امام را جز با نام ایشان نمی‌توان شناخت.
  • روایات مستحب بودن تلقین میت، ادعیه و ... که در آنها به نام حضرت اشاره شده است.
  • روایاتی در آنها گفته شده است که حضرت همنام پیامبر اکرم(ص) هستند.
  • روایات لوح

منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتاب الاسلامیه، 1363ش، ج1، ص332
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتاب الاسلامیه، 1363ش، ج1، ص333
  3. عاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، موسسه آل‌البیت، 1416ق، ج۱۶، ص۲۴۰ ، ح 181823