نقد دیدگاه مصطفی ملکیان درباره ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه')
خط ۴۲: خط ۴۲:
* داوری آن‌ها نسبت به انسان‌ها براساس موافقت و مخالفت آنان نیست؛
* داوری آن‌ها نسبت به انسان‌ها براساس موافقت و مخالفت آنان نیست؛


* این نظام‌ها آتوریتهٔ واحدی ندارند بلکه از منابع مختلف اخذ رأی می‌کنند؛
* این نظام‌ها آتوریته واحدی ندارند بلکه از منابع مختلف اخذ رأی می‌کنند؛


* حک و اصلاح پذیرند.
* حک و اصلاح پذیرند.
خط ۸۸: خط ۸۸:
* در مباحث معرفت‌شناسی آن‌جا که سخن از «اخلاق باور» است، گفته می‌شود اگر گزاره‌ای پیش روی انسان قرار گرفت، وظیفه معرفتی در ابتدا سکوت است. اگر دلیل یا دلایلی آن را تأیید یا حمایت کرد انسان باید آن را «بپذیرد» و اگر دلیل یا دلایلی آن را رد کرد، وظیفه انسان «وازنش» است. حال اگر باوری مطرح شد و دلیل یا ادله‌ای مؤید آن بود وظیفه عقلانی و معرفتی انسان اقتضا می‌کند که آن را پذیرفته، از آن دفاع کند. آیا این حکم، دگم بودن است؟ آیا خود شما چنین نمی‌کنید؟ و آیا اگر کسی گفته‌های شما را در همین بحث ایمان ردّ کرد، دفاع نمی‌کنید؟ این ستیهندگی نیست. این عمل به وظیفه معرفتی و اخلاق باور است؛  
* در مباحث معرفت‌شناسی آن‌جا که سخن از «اخلاق باور» است، گفته می‌شود اگر گزاره‌ای پیش روی انسان قرار گرفت، وظیفه معرفتی در ابتدا سکوت است. اگر دلیل یا دلایلی آن را تأیید یا حمایت کرد انسان باید آن را «بپذیرد» و اگر دلیل یا دلایلی آن را رد کرد، وظیفه انسان «وازنش» است. حال اگر باوری مطرح شد و دلیل یا ادله‌ای مؤید آن بود وظیفه عقلانی و معرفتی انسان اقتضا می‌کند که آن را پذیرفته، از آن دفاع کند. آیا این حکم، دگم بودن است؟ آیا خود شما چنین نمی‌کنید؟ و آیا اگر کسی گفته‌های شما را در همین بحث ایمان ردّ کرد، دفاع نمی‌کنید؟ این ستیهندگی نیست. این عمل به وظیفه معرفتی و اخلاق باور است؛  


* آقای ملکیان می‌گویند: «از این روی، افرادی که نظام عقیدتی دگماتیک دارند، هرگز آرامش روانی ندارند».<ref>خرمشاهی، بهاء الدین، پوزیتیویسم منطقی، ص۲۵.</ref> آرامش روانی تنها در سایه یاد خدا حاصل می‌شود {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ|سوره = رعد|آیه = ۲۸|ترجمه = (ای مردم) آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست.}} نه در سایهٔ نظام‌های اعتقادی غیر دگماتیک. گذشته از این که چنین آرامشی برای هیچ‌یک از دانشمندان علوم طبیعی، به دلیل ابطال‌پذیر بودن عقایدشان، نباید حاصل باشد. چرا آن را محکوم نمی‌کنید؟
* آقای ملکیان می‌گویند: «از این روی، افرادی که نظام عقیدتی دگماتیک دارند، هرگز آرامش روانی ندارند».<ref>خرمشاهی، بهاء الدین، پوزیتیویسم منطقی، ص۲۵.</ref> آرامش روانی تنها در سایه یاد خدا حاصل می‌شود {{قرآن|أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ|سوره = رعد|آیه = ۲۸|ترجمه = (ای مردم) آگاه شوید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست.}} نه در سایه نظام‌های اعتقادی غیر دگماتیک. گذشته از این که چنین آرامشی برای هیچ‌یک از دانشمندان علوم طبیعی، به دلیل ابطال‌پذیر بودن عقایدشان، نباید حاصل باشد. چرا آن را محکوم نمی‌کنید؟


درباره ویژگی دوم، یعنی داوری در قبال انسان‌ها بر اساس مخالفت یا موافقت آنان در زمینه آتوریته، باید گفت مگر قرآن چنین نکرد؟ شما از بیست آیه اول سوره بقره به دست می‌آورید که انسان‌ها سه دسته‌اند: متقین، کفار و منافقین. آن که اهل نفاق یا کفر است با ما نیست. تنها متقین با یکدیگر برادرند: {{قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه}} و دربارهٔ آخرین ویژگی نظام‌های دگماتیک، یعنی حک و اصلاح‌ناپذیر بودن، باید گفت نگاهی اجمالی به تاریخ علوم اسلامی خلاف این را نشان می‌دهد. تاریخ علوم اسلامی سرشار از اختلافات علمی، مباحثات جدی، انتقادهای بی‌رحمانه و در نتیجه رشد جریان علم است. یکی از بهترین نمونه‌ها، ایرادها و انتقادهای سخت و جدی‌ای است که غزالی و فخر رازی به حکمت بوعلی داشتند و پاسخ‌هایی است که خواجه برای احیای تفکر کلامی فلسفی ارائه کرد.
درباره ویژگی دوم، یعنی داوری در قبال انسان‌ها بر اساس مخالفت یا موافقت آنان در زمینه آتوریته، باید گفت مگر قرآن چنین نکرد؟ شما از بیست آیه اول سوره بقره به دست می‌آورید که انسان‌ها سه دسته‌اند: متقین، کفار و منافقین. آن که اهل نفاق یا کفر است با ما نیست. تنها متقین با یکدیگر برادرند: {{قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَه}} و درباره آخرین ویژگی نظام‌های دگماتیک، یعنی حک و اصلاح‌ناپذیر بودن، باید گفت نگاهی اجمالی به تاریخ علوم اسلامی خلاف این را نشان می‌دهد. تاریخ علوم اسلامی سرشار از اختلافات علمی، مباحثات جدی، انتقادهای بی‌رحمانه و در نتیجه رشد جریان علم است. یکی از بهترین نمونه‌ها، ایرادها و انتقادهای سخت و جدی‌ای است که غزالی و فخر رازی به حکمت بوعلی داشتند و پاسخ‌هایی است که خواجه برای احیای تفکر کلامی فلسفی ارائه کرد.


'''نقد خصوصیات نظام‌های غیردگماتیک'''
'''نقد خصوصیات نظام‌های غیردگماتیک'''
خط ۹۶: خط ۹۶:
درباره نظام‌های غیر دگماتیک نیز چهار ویژگی بیان شد که چون این چهار خصیصه در برابر خصایص قبلی است تکرارشان نمی‌کنیم، و تنها چند اشکال دیگر را مطرح می‌کنیم:  
درباره نظام‌های غیر دگماتیک نیز چهار ویژگی بیان شد که چون این چهار خصیصه در برابر خصایص قبلی است تکرارشان نمی‌کنیم، و تنها چند اشکال دیگر را مطرح می‌کنیم:  


* استشهاد به سخن بوعلی بی‌جاست؛ زیرا بحث درباره اعتقاد غیر دگماتیک است و این‌که چون این‌گونه عقاید با هر واقعیتی سازگار است، انسان را مبتلا به دلهره و اضطراب نمی‌کند؛ اما جملهٔ بوعلی درباره عارف و سالک است که هرگاه با واردات غیبی و لمعات رحمانی مواجه شود، چنان سرور و جذبه او را فرا می‌گیرد که علایمش به صورت خوشرویی و تبسم ظاهر می‌شود یا این‌که چون جهان را زیبا می‌بیند ـ{{قرآن|الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ|سوره = سجده|آیه = ۷|ترجمه = آن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد.}} به جهان اخم نمی‌کند، نه این که با سیلان واقعیت او هم سیال است و از این روی مهربان است؛  
* استشهاد به سخن بوعلی بی‌جاست؛ زیرا بحث درباره اعتقاد غیر دگماتیک است و این‌که چون این‌گونه عقاید با هر واقعیتی سازگار است، انسان را مبتلا به دلهره و اضطراب نمی‌کند؛ اما جمله بوعلی درباره عارف و سالک است که هرگاه با واردات غیبی و لمعات رحمانی مواجه شود، چنان سرور و جذبه او را فرا می‌گیرد که علایمش به صورت خوشرویی و تبسم ظاهر می‌شود یا این‌که چون جهان را زیبا می‌بیند ـ{{قرآن|الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ|سوره = سجده|آیه = ۷|ترجمه = آن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد.}} به جهان اخم نمی‌کند، نه این که با سیلان واقعیت او هم سیال است و از این روی مهربان است؛  


* سومین ویژگی نظام‌های غیر دگماتیک آن است که آتوریته واحدی ندارد. حال سوال این است، اگر انسان یک آتوریته داشته باشد بهتر است یا چند آتوریته مختلف و گاه متضاد؟ به این آیه دقت کنید: {{قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ|سوره = زمر|آیه = ۲۹|ترجمه = خدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده است. آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد که همه مخالف با یکدیگرند، با آن کسی که تسلیم امر یک نفر است، حال این دو شخص یکسان است؟}} افزون بر این‌که قائلین به این دیدگاه پذیرفتند که باورهای غیر دگماتیک هم از سنخ باورهای آتوریته است. حداکثر این‌که در این نظریه آتوریته‌ها متعدد شدند و اگر دگم بودن معادل آتوریته بودن است، تفکیک نظام‌های دگم و غیر دگم بی‌حاصل است؛ زیرا غیر دگماتیک‌ها نیز آتورتیه شدند.
* سومین ویژگی نظام‌های غیر دگماتیک آن است که آتوریته واحدی ندارد. حال سوال این است، اگر انسان یک آتوریته داشته باشد بهتر است یا چند آتوریته مختلف و گاه متضاد؟ به این آیه دقت کنید: {{قرآن|ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ|سوره = زمر|آیه = ۲۹|ترجمه = خدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده است. آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد که همه مخالف با یکدیگرند، با آن کسی که تسلیم امر یک نفر است، حال این دو شخص یکسان است؟}} افزون بر این‌که قائلین به این دیدگاه پذیرفتند که باورهای غیر دگماتیک هم از سنخ باورهای آتوریته است. حداکثر این‌که در این نظریه آتوریته‌ها متعدد شدند و اگر دگم بودن معادل آتوریته بودن است، تفکیک نظام‌های دگم و غیر دگم بی‌حاصل است؛ زیرا غیر دگماتیک‌ها نیز آتورتیه شدند.
کاربر ناشناس