فایده‌های خودشناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۴: خط ۴:
  |شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
  |شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
  |شاخه فرعی۲ = خودشناسی
  |شاخه فرعی۲ = خودشناسی
  |شاخه فرعی۳ =  
  |شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۱۱: خط ۱۱:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== ضرورت خودشناسی اخلاقی ==
برای روشن شدن بحث به مثال زیر توجه فرمائید. فرض کنید در یک فرصت طلایی و استثنایی به بازاری راه یافتید و در آن بازار به شما بگویند کالاهای این بازار ارزان‌ترین و با کیفیت‌ترین هستند. هر قدر که بخواهید می‌توانید خرید کنید. از این خبر بسیار خوشحال می‌شوید، سپس دست توی جیب خود می‌برید و مقداری پول برمی‌دارید (بدون توجه به کل سرمایه و نوع کالا) و با آن خرید می‌کنید، وقتی که از بازار خارج شدید دوستتان به شما می‌گوید پس چرا بنجل خریدید کم خرید کردید؟ شما می‌گویید پول کم داشتم دوستتان می‌گوید شما پیش از این پول داشتید بعد جیب‌هایتان را بررسی می‌کنید، متوجه می‌شوید که شما با یک دهم پول خود خریده کرده‌اید و تازه اصلاً به ارزش کالا هم توجه نداشته‌اید. آری خودشناسی یعنی اینکه در بازار دنیا اول با کل سرمایه خود آشنا شده و کالا را خوب انتخاب کنی؛ و چقدر زشت و قبیح است کسی از این بازار مقداری خاکروبه و آشغال خریداری کند (هدر دادن سرمایه وجودی و الهی). کسی که از ابعاد وجودی خود (جسم و روح) خبر ندارد، فردی که از ابعاد شخصیت خود (جسمی، عقلی، عاطفی، اخلاقی، دینی و اجتماعی و…) بی‌خبر است، انسانی که از قدرت اراده و اختیار خود غافل است یا جایگاه و شأن خدایی و کرامت انسانی خود را به فراموشی سپرده است قطعاً به خودشناسی دست نیافته است و بهایی سنگین بخاطر زندگی حیوانی خود خواهد پرداخت.


==ضرورت خودشناسي اخلاقي: ==
در ذیل به دلائل وجوب خودشناسی (روایی، عقلی، بدیهی و…) اشاره می‌کنیم، نکاتی که هر کدام پاسخ می‌دهد که چرا ما باید خود را بشناسیم.


براي روشن شدن بحث به مثال زير توجه فرمائيد. فرض كنيد در يك فرصت طلايي و استثنايي به بازاري راه يافتيد و در آن بازار به شما بگويند كالاهاي اين بازار ارزان ترين و با كيفيت ترين هستند. هر قدر كه بخواهيد مي توانيد خريد كنيد. از اين خبر بسيار خوشحال مي شويد، سپس دست توي جيب خود مي بريد و مقداري پول برمي داريد (بدون توجه به كل سرمايه و نوع كالا) و با آن خريد مي كنيد، وقتي كه از بازار خارج شديد دوستتان به شما مي گويد پس چرا بنجل خريديد كم خريد كرديد؟ شما مي گوييد پول كم داشتم دوستتان مي گويد شما پيش از اين پول داشتيد بعد جيب هايتان را بررسي مي كنيد، متوجه مي شويد كه شما با يك دهم پول خود خريده كرده ايد و تازه اصلاً به ارزش كالا هم توجه نداشته ايد. آري خودشناسي يعني اينكه در بازار دنيا اول با كل سرمايه خود آشنا شده و كالا را خوب انتخاب كني. و چقدر زشت و قبيح است كسي از اين بازار مقداري خاكروبه و آشغال خريداري كند (هدر دادن سرمايه وجودي و الهي). كسي كه از ابعاد وجودي خود (جسم و روح) خبر ندارد، فردي كه از ابعاد شخصيت خود (جسمي، عقلي، عاطفي، اخلاقي، ديني و اجتماعي و...) بي خبر است، انساني كه از قدرت اراده و اختيار خود غافل است و يا جايگاه و شأن خدايي و كرامت انساني خود را به فراموشي سپرده است قطعاً به خودشناسي دست نيافته است و بهايي سنگين بخاطر زندگي حيواني خود خواهد پرداخت.  
== چرا ما باید خود را بشناسیم؟ ==
توجه به خویش: لذت‌های مادی توجه انسان را به خود جلب کرده و باعث می‌شود کمتر به خویشتن توجه کنیم و بیشتر به بیرون از خود توجه کنیم. این امر از خود آگاهی ما می‌کاهد و حال آنکه رشد و تعالی ما در گسترش خود آگاهی است. عاقلانه نیست که انسان به جای توجه به مصالح واقعی و نگرش بایسته به خویشتن و هدف و عوامل تأمین کننده سعادت ابدی در اندیشه لذایذ مادی و اطاعت کورکورانه از غرائز باشد.<ref>به سوی خودسازی، ص۱۹.</ref>


در ذيل به دلائل وجوب خودشناسي (روايي، عقلي، بديهي و...) اشاره مي كنيم، نكاتي كه هر كدام پاسخ مي دهد كه چرا ما بايد خود را بشناسيم.  
۲. پرورش تن و روان:<ref>به سوی خودسازی، ص۱۹.</ref> انسان دارای دو بعدِ جسمانی و روحانی است و برای رسیدن به کمال نیاز دارد به پرورش هر دو در حد متعادل و شرعی آن بپردازد. عدم توجه به هر کدام باعث انحراف‌ها و فسادهایی می‌گردد که سیر انسان به سوی کمال را متوقف یا کند می‌کند.


==چرا ما بايد خود را بشناسيم؟ ==
۳. حبّ ذات: ما موجودی هستیم که دارای ادراک و شعور و فطرتاً دارای حب ذات می‌باشیم و از این نظر آثار متعلق به خود را دوست می‌داریم؛ کاملاً طبیعی است که به خود بپردازیم و توجه به خویشتن برای ما اصالت داشته باشد و در صدد شناخت کمالات خویش و شناسایی طریق وصول به آن برآییم. پس درک خودشناسی نیازی به دلیل پیچیده عقلی یا تعبدی ندارد. (عدم توجه به خویشتن انحراف آمیز و ناسازگار با مقتضیات فطرت انسانی است و این بزرگ‌ترین ناهنجاری و بیماری معنوی است)


توجه به خویش: لذت‌های مادی توجه انسان را به خود جلب کرده و باعث مي شود كمتر به خويشتن توجه كنيم و بيشتر به بيرون از خود توجه كنيم. اين امر از خود آگاهي ما مي كاهد و حال آنكه رشد و تعالي ما در گسترش خود آگاهي است. عاقلانه نيست كه انسان به جاي توجه به مصالح واقعي و نگرش بايسته به خويشتن و هدف و عوامل تأمين كننده سعادت ابدي در انديشه لذايذ مادي و اطاعت كوركورانه از غرائز باشد.<ref>به سوي خودسازي، ص۱۹.</ref>
۴. خودشناسی مقدمه خودسازی است:<ref>شرفی، محمد رضا، جوان و نیروی چهارم زندگی، تهران سروش، ۱۳۸۰، ص۷۲.</ref> تا انسان از شناخت صفات و ملکات (مثبت یا منفی) خود غافل باشد، نمی‌تواند به اصلاح خود بپردازد؛ پس قدم اول در راه سازندگی شخصیت این است که با صفات و استعدادها و علائق و امیال و انواع گرایش‌های خودآگاه و ناخودآگاه خود آشنا شود.


۲. پرورش تن و روان:<ref>به سوي خودسازي، ص۱۹.</ref> انسان داراي دو بعدِ جسماني و روحاني است و براي رسيدن به كمال نياز دارد به پرورش هر دو در حد متعادل و شرعي آن بپردازد. عدم توجه به هر كدام باعث انحراف ها و فسادهايي مي گردد كه سير انسان به سوي كمال را متوقف و يا كند مي كند.  
# بیمه شدن: اگر خودشناسی کامل صورت بگیرد، انسان به نقص‌ها و عیب‌ها و خودخواهی خود اعتراف می‌کند اما این حالت در او «مقایسه با دیگران و یأس از خودسازی» ایجاد نمی‌کند و باعث وحشت از شناخت نقائص خود نمی‌شود چرا که او در کنار این عیوب، استعدادهای مثبت خود، امتیازات و فضایل اخلاقی خود را می‌شناسد. این شناسایی از یک سو کمک می‌کند که این استعدادهای مثبت را بارورتر سازد و از سوی دیگر چون از عیوب خود نیز باخبر است، صفات مثبتش باعث غرور و فخرفروشی اش نمی‌شوند.
# شناخت امیال باطنی: انسان دارای امیال باطنی غرائز، عواطف، انفعالات و احساسات است، در غرائز با حیوانات مشترک است و در پی برطرف کردن نیازهای حیاتی و فیزیولوژی خود است؛ در عواطف بحث از روابط انسان است؛ و در انفعالات سخن از کشش‌های منفی است. مثلاً هنگام احساس ضرر یا امر ناخوشایند، یا فرار می‌کند یا طرد می‌کند. احساسات از سه مورد بالا شدیدتر است و تنها به انسان اختصاص دارد. مثل احساس تعجب، عشق، پرستش. امیال گاهی با هم ترکیب می‌شوند. {گل سر سفره باشد (احساس) و انسان مشغول تناول غذا باشد (غرائز)} و گاهی امیال با هم تعارض دارند مثل میل به راحت طلبی و میل به پیشرفت. انسانی که از این شناخت برخوردار است و هدف کمال را در مقابل خود در نظر گرفته است مسلم است که استعدادهای مثبت خودش را بسیج می‌کند تا از عقب ماندن و درجا زدن جلوگیری کند؛ لذا هرگاه دو میل او با هم تعارض پیدا کردند میلی را انتخاب می‌کند که لذت آور، پایدار و کمال آور باشد (هر سه با هم). حال اگر به خودشناسی کافی دست پیدا نکرده باشد مثل برخی از غربی‌ها می‌گوید در تعارض، میلی را انتخاب می‌کنیم که از تبلیغ بیشتر یا هیجان زیادتری برخوردار باشد و این یعنی سقوط اخلاقی.
۷. راه خداشناسی: قرآن شریف یکی از راه‌های خودشناسی را سیر در أنفس و آفاق معرفی کرده است. {{قرآن|سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ<ref>فصلت/ ۵۳.</ref> یعنی «بزودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است، آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟» در آیه دیگر می‌فرماید: {{قرآن|وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ}}<ref>الذاریات/ ۲۱و۲۰.</ref> یعنی «و در زمین آیاتی برای پویندگان یقین است و در وجود شما نیز آیاتی است آیا نمی‌بینید.»


۳. حبّ ذات: ما موجودي هستيم كه داراي ادراك و شعور و فطرتاً داراي حب ذات مي باشيم و از اين نظر آثار متعلق به خود را دوست مي داريم؛ كاملاً‌ طبيعي است كه به خود بپردازيم و توجه به خويشتن براي ما اصالت داشته باشد و در صدد شناخت كمالات خويش و شناسايي طريق وصول به آن برآييم. پس درك خودشناسي نيازي به دليل پيچيده عقلي يا تعبدي ندارد. (عدم توجه به خويشتن انحراف آميز و ناسازگار با مقتضيات فطرت انساني است و اين بزرگ ترين ناهنجاري و بيماري معنوي است.)
از سوی دیگر خداوند در آیه ای فراموشی خود لازمه فراموش کردن خدا و به منزله عقوبت این فراموشی معرفی می‌کند {{قرآن|و لا تَکُونُوا کَالَّذیِنَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُم أَنفُسَهُم}}<ref>الحشر/۱۹</ref> یعنی «مانند کسانی نباشید که خود را فراموش کردند، پس خدا هم خودشان را از یادشان برد.<ref>اکبری، محمود، خود و ناخود، قم انتشارات مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱، ص۳۷ ۳۶، (اقتباس).</ref>»


۴. خودشناسي مقدمه خودسازي است:<ref>شرفي، محمد رضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، تهران سروش، ۱۳۸۰، ص۷۲.</ref> تا انسان از شناخت صفات و ملكات (مثبت و يا منفي) خود غافل باشد، نمي تواند به اصلاح خود بپردازد؛ پس قدم اول در راه سازندگي شخصيت اين است كه با صفات و استعدادها و علائق و اميال و انواع گرايش هاي خودآگاه و ناخودآگاه خود آشنا شود.
== آثار خودشناسی ==
# شناخت دیگران راحت تر می‌شود (میزان الحکمه، معرفه النفس) و از غرور به صفات خوب و یأس از صفات بد جلوگیری می‌کند (پذیرش خود).
# نزدیک شدن به راه نجات و رسیدن به فوز اکبر (میزان الحکمه، معرفه النفس).
۳. امیدبخش است، انسان پی می‌برد که شخصیت گشوده قابل تغییر است.<ref>جوان و نیروی چهارم زندگی، ص۷۲.</ref>


۵. بيمه شدن: اگر خودشناسي كامل صورت بگيرد، انسان به نقص ها و عيب ها و خودخواهي خود اعتراف مي كند اما اين حالت در او «مقايسه با ديگران و يأس از خودسازي» ايجاد نمي كند و باعث وحشت از شناخت نقائص خود نمي شود چرا كه او در كنار اين عيوب، استعدادهاي مثبت خود، امتيازات و فضايل اخلاقي خود را مي شناسد. اين شناسايي از يك سو كمك مي كند كه اين استعدادهاي مثبت را بارورتر سازد و از سوي ديگر چون از عيوب خود نيز باخبر است، صفات مثبتش باعث غرور و فخرفروشي اش نمي شوند.
# مبارزه با نفس (کسی که جاهل است، اهمکال کاری می‌کند) هر قدر دانش بیشتر شود، اهتمام به خود و اصلاح خویش بیشتر می‌شود.
 
# شناخت خداوند: من عرف نفسه فقد عرف ربَّه (میزان الحکمه، المعرفه)
۶. شناخت اميال باطني: انسان داراي اميال باطني غرائز، عواطف، انفعالات و احساسات است، در غرائز با حيوانات مشترك است و در پي برطرف كردن نيازهاي حياتي و فيزيولوژي خود است؛ در عواطف بحث از روابط انسان است؛ و در انفعالات سخن از كشش هاي منفي است. مثلاً هنگام احساس ضرر يا امر ناخوشايند، يا فرار مي كند يا طرد مي كند. احساسات از سه مورد بالا شديدتر است و تنها به انسان اختصاص دارد. مثل احساس تعجب، عشق، پرستش. اميال گاهي با هم تركيب مي شوند. {گل سر سفره باشد (احساس) و انسان مشغول تناول غذا باشد (غرائز)} و گاهي اميال با هم تعارض دارند مثل ميل به راحت طلبي و ميل به پيشرفت. انساني كه از اين شناخت برخوردار است و هدف كمال را در مقابل خود در نظر گرفته است مسلم است كه استعدادهاي مثبت خودش را بسيج مي كند تا از عقب ماندن و درجا زدن جلوگيري كند. لذا هرگاه دو ميل او با هم تعارض پيدا كردند ميلي را انتخاب مي كند كه لذت آور، پايدار و كمال آور باشد (هر سه با هم). حال اگر به خودشناسي كافي دست پيدا نكرده باشد مثل برخي از غربي ها مي گويد در تعارض، ميلي را انتخاب مي كنيم كه از تبليغ بيشتر يا هيجان زيادتري برخوردار باشد و اين يعني سقوط اخلاقي.
# کرامت نفس: کسی که ارزش خود را بشناسد خود را به پستی نمی‌اندازد و در ردیف حیوانات قرار نمی‌دهد.
 
# خودسازی صحیح شکل می‌گیرد.
۷. راه خداشناسي: قرآن شريف يكي از راه هاي خودشناسي را سير در أنفس و آفاق معرفي كرده است. {{قرآن|سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلى كُلِّ شَيْ‏ءٍ شَهِيدٌ<ref>فصلت/ ۵۳.</ref> يعني «بزودي نشانه هاي خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مي دهيم تا براي آنان آشكار گردد كه او حق است، آيا كافي نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است؟» در آيه ديگر مي فرمايد: {{قرآن|وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ}}<ref>الذاريات/ ۲۱و۲۰.</ref> يعني «و در زمين آياتي براي پويندگان يقين است و در وجود شما نيز آياتي است آيا نمي بينيد.»
۸. زمینه ای برای خودپذیری است (سازگاری شخصی زمینه سازگاری با دیگران نیز می‌شود)<ref>جوان و نیروی چهارم زندگی، ص۷۲.</ref>
 
از سوي ديگر خداوند در آيه اي فراموشي خود لازمه فراموش كردن خدا و به منزله عقوبت اين فراموشي معرفي مي كند {{قرآن|و لا تَكُونُوا كَالَّذيِنَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُم أَنفُسَهُم}}<ref>الحشر/۱۹</ref> يعني «مانند كساني نباشيد كه خود را فراموش كردند، پس خدا هم خودشان را از يادشان برد.<ref>اكبري، محمود، خود و ناخود، قم انتشارات مؤسسه فرهنگي سماء، ۱۳۸۱، ص۳۷ ۳۶، (اقتباس).</ref>»
 
==آثار خودشناسي ==
 
۱. شناخت ديگران راحت تر مي شود (ميزان الحكمه، معرفه النفس) و از غرور به صفات خوب و يأس از صفات بد جلوگيري مي كند (پذيرش خود).
 
۲. نزديك شدن به راه نجات و رسيدن به فوز اكبر (ميزان الحكمه، معرفه النفس).
 
۳. اميدبخش است، انسان پي مي برد كه شخصيت گشوده قابل تغيير است.<ref>جوان و نيروي چهارم زندگي، ص۷۲.</ref>
 
۴. مبارزه با نفس (كسي كه جاهل است، اهمكال كاري مي كند) هر قدر دانش بيشتر شود، اهتمام به خود و اصلاح خويش بيشتر مي شود.  
 
۵. شناخت خداوند: من عرف نفسه فقد عرف ربَّه (ميزان الحكمه، المعرفه)  
 
۶. كرامت نفس: كسي كه ارزش خود را بشناسد خود را به پستي نمي اندازد و در رديف حيوانات قرار نمي دهد.  
 
۷. خودسازي صحيح شكل مي گيرد.
 
۸. زمينه اي براي خودپذيري است (سازگاري شخصي زمينه سازگاري با ديگران نيز مي شود)<ref>جوان و نيروي چهارم زندگي، ص۷۲.</ref>


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
۱. به سوي خودسازي، استاد محمدتقي مصباح يزدي، قم مؤسسه امام خميني.
۲. خودشناسي براي خودسازي، استاد مصباح يزدي، مؤسسه در راه حق.
۳. عوامل كنترل غرائز، آيت الله حسين مظاهري، تهران مؤسسه نشر و تحقيقات ذكر.
۴. خلاصه معراج السعاده، (اثر شيخ عباس قمي)مؤسسه در راه حق.
۵. اصول و روش هاي تربيت در اسلام، دكتر سيداحمد احمدي، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهي (ماجد).


==منابع==
== مطالعه بیشتر ==
<references />
# به سوی خودسازی، استاد محمدتقی مصباح یزدی، قم مؤسسه امام خمینی.
# خودشناسی برای خودسازی، استاد مصباح یزدی، مؤسسه در راه حق.
# عوامل کنترل غرائز، آیت الله حسین مظاهری، تهران مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر.
# خلاصه معراج السعاده، (اثر شیخ عباس قمی) مؤسسه در راه حق.
# اصول و روش‌های تربیت در اسلام، دکتر سیداحمد احمدی، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی (ماجد).
== منابع ==
{{پانویس|۲}}


{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۸

سؤال

فایده‌های خودشناسی چیست؟


ضرورت خودشناسی اخلاقی

برای روشن شدن بحث به مثال زیر توجه فرمائید. فرض کنید در یک فرصت طلایی و استثنایی به بازاری راه یافتید و در آن بازار به شما بگویند کالاهای این بازار ارزان‌ترین و با کیفیت‌ترین هستند. هر قدر که بخواهید می‌توانید خرید کنید. از این خبر بسیار خوشحال می‌شوید، سپس دست توی جیب خود می‌برید و مقداری پول برمی‌دارید (بدون توجه به کل سرمایه و نوع کالا) و با آن خرید می‌کنید، وقتی که از بازار خارج شدید دوستتان به شما می‌گوید پس چرا بنجل خریدید کم خرید کردید؟ شما می‌گویید پول کم داشتم دوستتان می‌گوید شما پیش از این پول داشتید بعد جیب‌هایتان را بررسی می‌کنید، متوجه می‌شوید که شما با یک دهم پول خود خریده کرده‌اید و تازه اصلاً به ارزش کالا هم توجه نداشته‌اید. آری خودشناسی یعنی اینکه در بازار دنیا اول با کل سرمایه خود آشنا شده و کالا را خوب انتخاب کنی؛ و چقدر زشت و قبیح است کسی از این بازار مقداری خاکروبه و آشغال خریداری کند (هدر دادن سرمایه وجودی و الهی). کسی که از ابعاد وجودی خود (جسم و روح) خبر ندارد، فردی که از ابعاد شخصیت خود (جسمی، عقلی، عاطفی، اخلاقی، دینی و اجتماعی و…) بی‌خبر است، انسانی که از قدرت اراده و اختیار خود غافل است یا جایگاه و شأن خدایی و کرامت انسانی خود را به فراموشی سپرده است قطعاً به خودشناسی دست نیافته است و بهایی سنگین بخاطر زندگی حیوانی خود خواهد پرداخت.

در ذیل به دلائل وجوب خودشناسی (روایی، عقلی، بدیهی و…) اشاره می‌کنیم، نکاتی که هر کدام پاسخ می‌دهد که چرا ما باید خود را بشناسیم.

چرا ما باید خود را بشناسیم؟

توجه به خویش: لذت‌های مادی توجه انسان را به خود جلب کرده و باعث می‌شود کمتر به خویشتن توجه کنیم و بیشتر به بیرون از خود توجه کنیم. این امر از خود آگاهی ما می‌کاهد و حال آنکه رشد و تعالی ما در گسترش خود آگاهی است. عاقلانه نیست که انسان به جای توجه به مصالح واقعی و نگرش بایسته به خویشتن و هدف و عوامل تأمین کننده سعادت ابدی در اندیشه لذایذ مادی و اطاعت کورکورانه از غرائز باشد.[۱]

۲. پرورش تن و روان:[۲] انسان دارای دو بعدِ جسمانی و روحانی است و برای رسیدن به کمال نیاز دارد به پرورش هر دو در حد متعادل و شرعی آن بپردازد. عدم توجه به هر کدام باعث انحراف‌ها و فسادهایی می‌گردد که سیر انسان به سوی کمال را متوقف یا کند می‌کند.

۳. حبّ ذات: ما موجودی هستیم که دارای ادراک و شعور و فطرتاً دارای حب ذات می‌باشیم و از این نظر آثار متعلق به خود را دوست می‌داریم؛ کاملاً طبیعی است که به خود بپردازیم و توجه به خویشتن برای ما اصالت داشته باشد و در صدد شناخت کمالات خویش و شناسایی طریق وصول به آن برآییم. پس درک خودشناسی نیازی به دلیل پیچیده عقلی یا تعبدی ندارد. (عدم توجه به خویشتن انحراف آمیز و ناسازگار با مقتضیات فطرت انسانی است و این بزرگ‌ترین ناهنجاری و بیماری معنوی است)

۴. خودشناسی مقدمه خودسازی است:[۳] تا انسان از شناخت صفات و ملکات (مثبت یا منفی) خود غافل باشد، نمی‌تواند به اصلاح خود بپردازد؛ پس قدم اول در راه سازندگی شخصیت این است که با صفات و استعدادها و علائق و امیال و انواع گرایش‌های خودآگاه و ناخودآگاه خود آشنا شود.

  1. بیمه شدن: اگر خودشناسی کامل صورت بگیرد، انسان به نقص‌ها و عیب‌ها و خودخواهی خود اعتراف می‌کند اما این حالت در او «مقایسه با دیگران و یأس از خودسازی» ایجاد نمی‌کند و باعث وحشت از شناخت نقائص خود نمی‌شود چرا که او در کنار این عیوب، استعدادهای مثبت خود، امتیازات و فضایل اخلاقی خود را می‌شناسد. این شناسایی از یک سو کمک می‌کند که این استعدادهای مثبت را بارورتر سازد و از سوی دیگر چون از عیوب خود نیز باخبر است، صفات مثبتش باعث غرور و فخرفروشی اش نمی‌شوند.
  2. شناخت امیال باطنی: انسان دارای امیال باطنی غرائز، عواطف، انفعالات و احساسات است، در غرائز با حیوانات مشترک است و در پی برطرف کردن نیازهای حیاتی و فیزیولوژی خود است؛ در عواطف بحث از روابط انسان است؛ و در انفعالات سخن از کشش‌های منفی است. مثلاً هنگام احساس ضرر یا امر ناخوشایند، یا فرار می‌کند یا طرد می‌کند. احساسات از سه مورد بالا شدیدتر است و تنها به انسان اختصاص دارد. مثل احساس تعجب، عشق، پرستش. امیال گاهی با هم ترکیب می‌شوند. {گل سر سفره باشد (احساس) و انسان مشغول تناول غذا باشد (غرائز)} و گاهی امیال با هم تعارض دارند مثل میل به راحت طلبی و میل به پیشرفت. انسانی که از این شناخت برخوردار است و هدف کمال را در مقابل خود در نظر گرفته است مسلم است که استعدادهای مثبت خودش را بسیج می‌کند تا از عقب ماندن و درجا زدن جلوگیری کند؛ لذا هرگاه دو میل او با هم تعارض پیدا کردند میلی را انتخاب می‌کند که لذت آور، پایدار و کمال آور باشد (هر سه با هم). حال اگر به خودشناسی کافی دست پیدا نکرده باشد مثل برخی از غربی‌ها می‌گوید در تعارض، میلی را انتخاب می‌کنیم که از تبلیغ بیشتر یا هیجان زیادتری برخوردار باشد و این یعنی سقوط اخلاقی.

۷. راه خداشناسی: قرآن شریف یکی از راه‌های خودشناسی را سیر در أنفس و آفاق معرفی کرده است. {{قرآن|سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ[۴] یعنی «بزودی نشانه‌های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می‌دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است، آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟» در آیه دیگر می‌فرماید: ﴿وَ فِی الْأَرْضِ آیاتٌ لِلْمُوقِنِینَ وَ فِی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ[۵] یعنی «و در زمین آیاتی برای پویندگان یقین است و در وجود شما نیز آیاتی است آیا نمی‌بینید.»

از سوی دیگر خداوند در آیه ای فراموشی خود لازمه فراموش کردن خدا و به منزله عقوبت این فراموشی معرفی می‌کند ﴿و لا تَکُونُوا کَالَّذیِنَ نَسُوا اللهَ فَأَنْسَاهُم أَنفُسَهُم[۶] یعنی «مانند کسانی نباشید که خود را فراموش کردند، پس خدا هم خودشان را از یادشان برد.[۷]»

آثار خودشناسی

  1. شناخت دیگران راحت تر می‌شود (میزان الحکمه، معرفه النفس) و از غرور به صفات خوب و یأس از صفات بد جلوگیری می‌کند (پذیرش خود).
  2. نزدیک شدن به راه نجات و رسیدن به فوز اکبر (میزان الحکمه، معرفه النفس).

۳. امیدبخش است، انسان پی می‌برد که شخصیت گشوده قابل تغییر است.[۸]

  1. مبارزه با نفس (کسی که جاهل است، اهمکال کاری می‌کند) هر قدر دانش بیشتر شود، اهتمام به خود و اصلاح خویش بیشتر می‌شود.
  2. شناخت خداوند: من عرف نفسه فقد عرف ربَّه (میزان الحکمه، المعرفه)
  3. کرامت نفس: کسی که ارزش خود را بشناسد خود را به پستی نمی‌اندازد و در ردیف حیوانات قرار نمی‌دهد.
  4. خودسازی صحیح شکل می‌گیرد.

۸. زمینه ای برای خودپذیری است (سازگاری شخصی زمینه سازگاری با دیگران نیز می‌شود)[۹]


مطالعه بیشتر

  1. به سوی خودسازی، استاد محمدتقی مصباح یزدی، قم مؤسسه امام خمینی.
  2. خودشناسی برای خودسازی، استاد مصباح یزدی، مؤسسه در راه حق.
  3. عوامل کنترل غرائز، آیت الله حسین مظاهری، تهران مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر.
  4. خلاصه معراج السعاده، (اثر شیخ عباس قمی) مؤسسه در راه حق.
  5. اصول و روش‌های تربیت در اسلام، دکتر سیداحمد احمدی، مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی (ماجد).

منابع

  1. به سوی خودسازی، ص۱۹.
  2. به سوی خودسازی، ص۱۹.
  3. شرفی، محمد رضا، جوان و نیروی چهارم زندگی، تهران سروش، ۱۳۸۰، ص۷۲.
  4. فصلت/ ۵۳.
  5. الذاریات/ ۲۱و۲۰.
  6. الحشر/۱۹
  7. اکبری، محمود، خود و ناخود، قم انتشارات مؤسسه فرهنگی سماء، ۱۳۸۱، ص۳۷ ۳۶، (اقتباس).
  8. جوان و نیروی چهارم زندگی، ص۷۲.
  9. جوان و نیروی چهارم زندگی، ص۷۲.