تکرار در قرآن، ابزاری برای هدایت
تکرار برخی آیات در قرآن با چه هدفی صورت گرفته و آیا قرآن از نظر سبک ادبی دارای تکرار و پراکندگی نیست؟ به عنوان نمونه چرا داستان حضرت موسی(ع) بصورت کوتاه و بلند در سورههای قرآن تکرار شده است؟
قرآن با تکرارهای هدفمند، پیامهای خود را با نیازهای گوناگون اجتماعی تطبیق میدهد. نمونه بارز آن داستان موسی (ع) که بارها در قرآن آمده تا از ابعاد عقیدتی، اخلاقی و اجتماعی تحلیل شود. این تکرارها به مخاطب کمک میکند درسهای متنوعی گرفته و درک عمیقتری از پیام قرآن پیدا کند.
تکرار برخی آیات و داستانها در قرآن چند هدف مهم دارد:
- تأکید و تثبیت مفاهیم: برای ماندگاری آموزههای اساسی در ذهن و مقابله با وسوسهها.
- هدایت گسترده: ارائه مفاهیم در قالبهای متنوع تا برای مخاطبان مختلف قابل درک باشد.
- بیان هدفمند: هر تکرار با نگاهی جدید، گاه برای عبرتآموزی، گاه یادآوری نعمتها یا تحلیل تاریخ پیشینیان.
- سبک ادبی: استفاده از تکرار بهعنوان ابزاری بلاغی برای تأثیرگذاری عمیقتر.
ابعاد اعجازی قرآن
قرآن کریم از زوایای مختلف معجزه است، یکی از ابعاد اعجاز آیات قرآنی، فصاحت و بلاغت آن است؛ در زیبایی ظاهر و عمق باطن، صراحت، قاطعیت و دقت در قالب بیانی، گستردگی مفاهیم و هماهنگی لفظ و معنا و … بینظیر است.[۱]
قالبهای بیانی قرآن با سبکی نو و ترکیبی خوشآوا در میان سخنشناسان و برجستهترین ادیبان عرب، زبانزد است. هر آیه در بردارنده موضوعات مختلف است و این سبک، تازگی و طراوت خاصّی دارد و بیاختیار ذهن خواننده را با خود میبرد.[۲]
حکمتهای تکرار در قرآن
خدا حکیم است.[۳] قرآن را هم حکیم معرفی میکند.[۴] قرآن از بیهودهگویی به دور بوده و هدفمند است.[۵] هدف مهم قرآن نیز، عاقل ساختن انسان است. [۶] [۷] و برای رسیدن به آن از شیوههای مختلف مثل تکرار استفاده کرده است.[۸]
تکرار برای تأکید و تثبیت مفاهیم
قرآن برای اینکه پیامهای اصلی خود را بهخوبی در قلب مخاطبان تثبیت کند، از روش تکرار هدفمند استفاده میکند. این شیوه چند کارکرد مهم دارد:
- ماندگاری آموزههای اساسی: بعضی مفاهیم مانند توحید، معاد، عدالت، و مسئولیت انسان، آنقدر مهم هستند که قرآن بارها آنها را تکرار میکند تا فراموش نشوند.
- مقابله با وسوسهها و انحرافات: انسان همواره در معرض وسوسههای شیطانی یا غفلت است. قرآن با تکرار برخی مفاهیم؛ مانند پرهیز از پیروی هوای نفس و شیطان، با وسوسهها و انحرافات مقابله میکند. .[۹][۱۰]
- روانشناسی یادگیری: تکرار، یک اصل شناختهشده در آموزش است. قرآن از این روش استفاده میکند تا مفاهیم کلیدی، ملکه ذهن شوند و در شرایط مختلف (ترس، طمع، غم، شادی) همان آموزهها به یاد انسان بیایند.
تکرار برای هدایت گسترده
قران کتاب هدایت است و هدایت عمومی جز با تکرار مطالب با بیان متفاوت امکان ندارد و لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد و همه فهم گردد؛ چون شیطان و نفس امّاره عامل گمراهی و عذابند، پیوسته به گمراه کردن آدمی مشغولند، تکرار پیوسته مطالب ارشاد و هدایت نیز ضروری است.[۹][۱۰]
تکرار به سبب گوناگونی غرضها
آموزههای قرآنی بارها به خاطر غرضی خاص، تکرار شده است.[۱۱] به عنوان نمونه آیه: ﴿فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ﴾ در سوره الرحمن، بهطور ۳۱ بار ذکر شده است و این به جهت تعداد اسباب نعمتهای الهی میباشد.[۱۱]
این تکرارها مانند این است که به کسی که خدمات زیادی کردهای، بگویی: ترا از دست دشمن نجات دادم؛ پس کدامشان را انکار میکنی؟! اموال زیادی به تو دادم؛ پس کدامشان را انکار میکنی؟! فرزندانت را تربیت کردم؛ پس کدامشان را انکار میکنی؟! برایت خانه ساختم، پس کدامشان را انکار میکنی؟! این تکرار یک چیز نیست، بلکه هر کدام، یک پیام تازهای دارد.[۱۶]
تکرار از فنون فصاحت
قرآن به لغت عرب و به شیوه گفتگو نازل شده است.[۱۷]و از عادت عرب، تکرار کلام برای تأکید و فهماندن مطلب میباشد.[۹] غرض عمده از تکرار مفاهیم در قرآن تأکید است،[۱۸] هر کس لفط یا ساختاری را پیوسته تکرار کند، آن را تبدیل به عقیده میکند.[۱۰] [۱۹] [۲۰]
تکرار قصههای قرآن برای پندآموزی
قرآن برای آسان شدن فهم معارف سنگین،[۲۱] از مَثَل و قصه استفاده کرده است؛[۲۲] و قصههای حقیقی[۲۳]را به صورت گزینشی[۲۴]و با بهترین شیوهها،[۲۵]با هدف اصلی درس و عبرتگیری،[۲۶]بیان کرده است؛ قصههای حضرت موسی بیشتر تکرار شده است زیرا:
- موسی و فرعون، نقیض همدیگر بودند؛ یکی حق محض، دیگری باطل محض بود؛ موسی(ع) دارای مقام الهی،[۲۷] امّا فرعون ﴿أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی؛ پروردگار بزرگتر شما مَنَم.﴾(نازعات:۲۴) را سر میداد.[۲۸] در این قصه، پیروزی نهایی از آن موسی شد که تکرار آن، درس صبر برای مؤمنان و عبرت برای کافران است.
- دشمنی، لجبازی و مادی گرایی، از ویژگی بنیاسراییل بوده است؛ این خصیصه درد کفار زمان پیامبر خدا(ص) و جوامع امروزی نیز هست؛[۲۹][۳۰] قرآن قصههای آنها را تکرار کرده است تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند.
- داستان ساختن گوساله طلایی توسط سامری، پرستش آن توسط بنی اسرائیل و بیاعتنایی آنان به هشدارهای هارون(ع) وصی حضرت موسی(ع) نیز بارها تکرار شده است.[۳۱][۳۲][۳۳][۳۴] تا مسلمانان بیدار شوند و گرفتار فتنه منافقان نشوند.[۳۵][۳۶]
منابع
- ↑ معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، انتشارات اسلامی، ج۴، ص۲۹.
- ↑ سعیدی روشن، محمّد باقر، علوم قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ص۱۰۵.
- ↑ سوره توبه، آیه ۹۷.
- ↑ سوره یس، آیه ۱.
- ↑ سوره فصلت، آیه۴۲.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۳۰.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۵۰.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۴۴.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ معرفت، محمّد هادی، التمهید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۰۶.
- ↑ ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۱ ص۹۶.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ حکیم، محمدباقر، علوم القرآن، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ ق، ص۳۶۷.
- ↑ سوره الرحمن، آیات ۶۱–۴۶.
- ↑ سوره الرحمن، آیات ۶۲ تا آخر.
- ↑ سوره الرحمن، آیات ۴۵ – ۳۱.
- ↑ سوره الرحمن، آیات ۳۰–۱.
- ↑ مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۷، ص۲۰۷.
- ↑ سوره نحل، آیه ۱۰۳.
- ↑ سعدالدین، تفتازانی، شرح المختصر، قم، دارالحکمه، بی تا، ج۱، ص۲۸۲.
- ↑ مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۲، ص۴۴۰.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۵۱.
- ↑ سوره مزمل، آیه ۵.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۹.
- ↑ سوره کهف، آیه ۱۳.
- ↑ معرفت، محمّد هادی، علوم قرآنی، تهران، التمهید و سمت، چاپ اول، ۱۳۷۹ش، ص۲۷۳.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۱.
- ↑ سوره یوسف، آیه ۱۱۱.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۶۴.
- ↑ مرکز الثقامه و المعارف الاسلامی، علوم القرآن عند المفسرین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۳۹۹.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۵۱، ۵۴، ۹۲، ۹۳.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۵۳.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۵۲–۱۴۸.
- ↑ سوره طه، آیه ۹۷–۸۵.
- ↑ محمدی اشتهاردی، محمّد، قصههای قرآن، تهران، نبوی، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۶۸.
- ↑ سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، بی جا، صحیفه، چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۱۸۳.