|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}}سؤال: چرا هر چیزی که عربهای ۱۴۰۰ سال پیش به عنوان مدینه فاضله یا آمال و ارزوهای خود تصور میکردند عیناً در قران به عنوان بهشت توصیف شده است؟ حال به نظر شما اگر به یک سوئدی دیدگاه اسلام نسبت به بهشت گفته شود چه خواهد گفت؟ ایا نمیگوید این بهشت مال خودتان؛ زیرا ما از این بهشتها در کشور خود زیاد داریم و نیازی به بهشت اسلام نداریم. | | {{شروع متن}} |
| | {{سوال}} |
| | چرا هر چیزی که عربهای ۱۴۰۰ سال پیش به عنوان مدینه فاضله یا آمال و ارزوهای خود تصور میکردند عیناً در قرآن به عنوان بهشت توصیف شده است؟ حال اگر به ساکنین مناطق زیبای جهان دیدگاه اسلام نسبت به بهشت گفته شود چه خواهد گفت؟ آیا نمیگوید ما از این بهشتها در کشور خود زیاد داریم و نیازی به بهشت اسلام نداریم. |
| | {{پایان سوال}} |
| | {{پاسخ}} |
| | زیباییهای دنیا با جلوههای بهشتی قابل مقایسه نیست. اولا باغ و رود مراتب مختلف زیبایی دارد. ثانیاً فقط این نعمتها نیست و در بهشت بسیاری نعمتهای دیگر هم وجود دارد. ثالثاً باغ و نهر برای عرب هم خواستنی است برای اروپایی هم خواستنی است. مگر کسانی که در مناطق خوش اب و هوا هستند دنبال گرما و بی آبی و خشکی میگردند؟! دیگر میل به میوهها و کاخها و جامههای زیبا ندارند؟! |
|
| |
|
| جواب اجمالی:
| | ==عدم امکان وصف آخرت== |
| | ما در دنیا محدود زندگی میکنیم و تمام تصوراتی که داریم در همین چارچوب قرار دارد. در نتیجه حقیقت بهشت از قوه درک و فهم ما خارج است. در نتیجه تعابیری که در قرآن و روایات درباره بهشت بیان شده برای این است که ما بتوانیم ذرهای از آن را درک کنیم. اما بهشت حقیقی چیزی فراتر از آن چیزی است که بتوانیم تصور کنیم. |
|
| |
|
| زیباییهای سوئد و دنیا با جلوههای بهشتی قابل مقایسه نیست. اولا باغ و رودخانه داریم تا باغ و نهر دیگر، ثانیاً فقط این نعمتها نیست و در بهشت بسیاری نعمتهای دیگر هم وجود دارد. ثالثاً باغ و نهر برای عرب هم خواستنی است برای اروپایی هم خواستنی است. مگر کسانی که در مناطق خوش اب و هوا هستند دنبال گرما و بی آبی و خشکی میگردند؟! دیگر میل به میوهها و کاخها و جامههای زیبا ندارند؟! | | تصور کنید میخواهید برای جنینی که در رحم مادر خود زندگی میکند زیباییهای این دنیا را بگویید. در حالی که آن جنین چیزی جز رحم مادر خود ندیده و تصوری از بیرون رحم مادر ندارد و حتی اگر تمام اینها برایش وصف شود نمیتواند هیچ تصوری نسبت به آن پیدا نکند. |
|
| |
|
| جواب تفصیلی:
| | ==جاودانگی آخرت== |
| | نگاه انسان نباید نگاه کوتهبینانه هفتاد ساله عمر دنیایی باشد، بلکه نگاه انسان باید ابدیت او را در نظر بگیرد. از نظر اسلام انسان پس از مرگ نابود نمیشود؛ فقط از این دنیا به دنیای دیگر منتقل میشود. پس اگر قرار باشد رفاه و آسایشی برای انسان انتخاب شود، انتخاب مکانی در این جهان عاقلانه نیست؛ زیرا هر چقدر هم که زیبا و خوش آب و هوا باشد، تنها برای هفتاد سال از عمر ابدی کافیست، اما بهشت قرآنی برای ابدیت انسان وعده داده شده است. |
|
| |
|
| جواب در چند مرحله ارائه میشود:
| | ==نعمتهای بالاتر بهشت== |
| | {{قرآن|... وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ|٣١|نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ|٣٢|ترجمه=و برای شما در بهشت ابد هر چه مایل باشید یا آرزو و تقاضا کنید همه مهیّاست. اینها وسیله پذیرایی از سوی خداوند غفور و رحیم است|سوره=فصلت(۳۱)|آیه=۳۱، ۳۲}} |
|
| |
|
| اولا: برفرض پذیرش این نگاه از بهشت و جهنم، باید گفت: نگاه ما به انسان نباید یک نگاه کوتهبینانه در هفتاد ساله عمر دنیایی باشد، بلکه نگاه ما باید ابدیت انسان را در نظر بگیرد و اینکه انسان پس از مرگ نابود نمیشود. فقط از این دنیا به دنیای دیگر منتقل میشود؛ لذا اگر قرار باشد رفاه و آسایشی برای انسان انتخاب کنید، انتخاب کشوری امثال سوئد عاقلانه نیست؛ زیرا که هرچقدر هم که زیبا و خوش آب و هوا باشد، تنها برای هفتاد سال از عمر ابدی شما کافیست، اما بهشت قرآنی برای ابدیت انسان وعده داده شده است.
| | طبق این آیه بهشت اُخروی تنها محل پذیرایی است و انسان هدف بالاتری دارد که باید برای رسیدن به آن تلاش کند. |
|
| |
|
| ثانیا: طبق آیات قرآن بهشت منزلگاهی برای انسان است و نه مقصد.
| | {{قرآن|وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ|ترجمه=خدا به مردان و زنان با ایمان بهشتهایی را وعده داده که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است که در آن جاودانه اند، و سراهای پاکیزه ای را در بهشت های ابدی [وعده فرموده] و هم چنین خشنودی و رضایتی از سوی خدا [که از همه آن نعمت ها] بزرگتر است؛ این همان کامیابی بزرگ است.|سوره=توبه(۷۲)|آیه=۷۲}} |
|
| |
|
| ... لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ، نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحیمٍ…؛ برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده میشود! اینها وسیله پذیرایی از سوی خداوند غفور و رحیم است!»<ref>فصلت/ ۳۱و۳۲</ref>
| | پاداش اصلی مومنان رضایت و خشنودی خداست که از همه نعمتهای دیگر بالاتر است و قابل مقایسه با هیچ نعمت دنیایی نیست. |
|
| |
|
| در کتاب مفردات لغت "نزل: را اینگونه معنا کردهاست: النّزل: ما یُعَدُّ للنَّازل من الزَّاد.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، دمشق بیروت، ذارالعلم الذار الشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۸۰۰</ref> توشهای که برای مهمان آماده میکنند. | | ==تجسم اعمال== |
| | بهشت پاداشی در مقابل عبادت بندگان نیست، بلکه بهشت یا جهنم خود اعمال ماست ([[تجسم اعمال]]). پس انسان در هر حال در آخرت با اعمال خود مواجه میشود و کسی نمیتواند نسبت به آن ادعای بینیازی کند. |
|
| |
|
| با توجه به این معنا میتوان گفت که بهشت منزل و مسیری است که انسان در آن مهمان است و هدف نیست، البته منظور از منزل بودن بهشت این نیست که انسان در بهشت مانند دنیا مکلف است، بلکه بهشت را از قبل در دنیا آماده کرده است و طبق آیات قرآن هدف بالاتری وجود دارد که انسان برای رسیدن به آن باید تلاش کند.
| | {{قرآن|... الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ|ترجمه=|سوره=جاثیه(۴۵)|آیه=۲۸}} |
|
| |
|
| وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیم.<ref>توبه، ۷۲</ref> و (خشنودی و) رضای خدا، (از همه اینها) برتر است و پیروزی بزرگ، همین است!»
| | در این آیه آمده که آنچه را انجام میدادید به شما میدهند نه در مقابل آنچه انجام دادهاید به شما پاداش میدهند. نتیجهای که از این بیان قرآنی میتوان گرفت این است که همین عمل ما بهشت یا جهنم است. |
|
| |
|
| لذا باز هم قابل قیاس با باغها و مناظر سوئد و امثال آن نیست.
| | پس ممکن است کسی در زیباترین نقطه زمین زندگی کند، ولی چنان از این زندگی دلزده باشد که گویا در جهنم زندگی میکند. در مقابل ممکن است کسی در بیابان سوزان عربستان زندگی کند، اما چون دلش و عملش همراه خداست و میداند که برای چه هدف بزرگی زندگی میکند، زندگی برای او چنان شیرین باشد که گویا در بهشت زندگی میکند. زیرا میداند همه بلاها و مصیبتها اگر برای رسیدن به آن هدف اصلی یعنی قرب الهی باشد نه تنها این رنج دردناک نیست که زیبایی محض است. |
|
| |
|
| ثالثا: توجه به این نکته لازم است که بهشت پاداشی در مقابل عبادت بندگان نیست، بلکه بهشت یا جهنم خود اعمال ماست. یعنی انسان چیزی جز عملی که انجام داده است، ندارد.
| | پس میتوان برای همه انسانها از بهشت اسلام گفت و آنان را به اسلام دعوت کرد؛ بدون آنکه منافاتی بین باغها و مناظر زمینی با بهشت الهی برقرار باشد. همان طور که میبینیم مسلمانانی در همین کشورها زندگی میکنند و تقابلی میان بهشت زمینی با بهشت الهی نمیبینند. |
| | | {{پایان پاسخ}} |
| ... کُلُّ أُمَّه تُدْعی إِلی کِتابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ … هر امّتی به سوی کتابش خوانده میشود، و (به آنها میگویند:) امروز آنچه را انجام میدادید به شما میدهند!<ref>جاثیه، ۲۸</ref>
| |
| | |
| قرآن میفرماید آنچه را انجام میدادید به شما میدهند نه در مقابل آنچه انجام دادهاید به شما پاداش میدهند. نتیجهای که از این بیان قرآنی میتوان گرفت این است که همین عمل ما بهشت یا جهنم است و در واقع بهشت و جهنم ما همین امروز هم مشخص است. به این معنا که ممکن است کسی در بهشت دنیایی سوئد زندگی کند، ولی آنقدر از این زندگی خسته است و زندگی برایش تکرار مکررات شده است که هیچ میلی به آن ندارد و این عین جهنم است. در مقابل کسی در صحرای سوزان عربستان زندگی میکند، ولی چون دلش و عملش همراه خداست و میداند که برای چه هدف بزرگی زندگی میکند، لذا هرچه سختی هم بکشد برایش بهشت است. مثلاً وقتی بیشترین و بالاترین بلاها و رنجها را هم که ببیند و به امالمصائب (مادر مصیبتها) هم که ملقب شود، میگوید:چیزی جز زیبایی ندیدم.<ref>جمله معروف حضرت زینب س در مقابل یزید، بعد از اینکه تمام مصیبتهای حادثه عاشورا را پشت سر گذاشت و سر تمام عزیزانش بر نیزه بود.</ref> زیرا که میداند همه بلاها و مصیبتها اگر برای رسیدن به آن هدف اصلی یعنی قرب الهی باشد نه تنها این رنج دردناک نیست که زیبایی محض است.
| |
| | |
| پس باید متوجه این نکته باشیم که کار ما در دنیا برای چه کسی است زیرا که هرکاری هم که بکنیم از صاحب کار باید انتظار پاداش داشت؛ و خداوند میفرماید که هرکاری که انجام دادی همان را به تو میدهم که همین عین عدالت اوست؛ لذا خداوند برای ما فرموده است که چه کارهایی خوب و چه کارهایی بد است تا ما را برای تصمیمگیری و انتخاب کمک کرده باشد. نعمتهای سوئد ازآن کسانی است که برایش زحمت کشیدهاند و دوامش فقط همین هفتاد سال عمر دنیایی است و بهشت الهی نیز ازآن کسانی است که برایش زحمت کشیدهاند ولی با این تفاوت که دوامش ابدی و پایدار است.
| |
| | |
| پس میتوان برای آن سوئدی هم از بهشت اسلام گفت و او را به اسلام دعوت کرد بدون آنکه منافاتی بین باغها و مناظر سوئد با بهشت الهی برقرار باشد و جمع بین هردو امکانپذیر است کما اینکه میبینیم مسلمانانی را که در سوئد درحال زندگی کردن هستند، هیچ وقت تقابل میان بهشت سوئد با بهشت الهی را نپذیرفتهاند. زیباییهای سوئد و دنیا با جلوههای بهشتی قابل مقایسه نیست. اولا باغ و رودخانه داریم تا باغ و نهر دیگر، ثانیاً فقط این نعمتها نیست و در بهشت بسیاری نعمتهای دیگر هم وجود دارد. ثالثاً باغ و نهر برای عرب هم خواستنی است برای اروپایی هم خواستنی است. مگر کسانی که در مناطق خوش آب و هوا هستند دنبال گرما و بیآبی و خشکی میگردند؟! دیگر میل به میوهها و جامههای زیبا ندارند؟!
| |
| | |
| نکته مهم: تصور کنید میخواهید برای جنینی که در رحم مادر خود زندگی میکند زیباییهای این دنیا را بگویید (بر فرض اینکه قوه فهم و شعور دارد). چگونه از مناظر زیبا و آبشارهای بلند و آسمان آبی و کوههای سر به فلک کشیده این دنیا برایش سخن میگویید؟ در حالی که آن جنین چیزی جز رحم مادر خود ندیده و تصوری از بیرون رحم مادر ندارد و حتی اگر تمام اینها را هم برایش تعریف کنی هیچ چیز نمیفهمد؛ زیرا که تنها با مکانی که درآن بوده سروکار داشته و مفاهیم را نیز از آنجا میگیرد؛ لذا بهترین توضیح زمانی است که شما با توجه به همان چیزهایی که میبیند و حس میکند و میشناسد برایش مفهوم سازی کنی.
| |
| | |
| همین امر در مورد ما نیز صادق است. ما نیز در رحم دنیاییم و تمام تصوراتی که داریم در همین چارچوب بنا شده است؛ لذا اگر قرار باشد خداوند حقیقت بهشت را برای ما به تصویر بکشد، از قوه درک و فهم ما خارج است به همین خاطر تعابیری که قرآن بیان میکند، بیانی است برای درک بشری تا اینکه ما بتوانیم ذرهای از آن بهشت عظیم الهی را درک کنیم و انگیزهای برای حرکت به سوی قرب الهی داشته باشیم. اما آنچه مهم است این است که بدانیم، بهشت حقیقی چیزی فراتر از آن چیزی است که ما میدانیم و تصور میکنیم.
| |
| | |
| برای مطالعه بیشتر:
| |
| | |
| کتاب رهتوشه، ج اول، محمدتقی مصباح یزدی
| |
| | |
| حیات برتر، معاد از منظر قرآن، علی صفائی حائری
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |
| {{شاخه | | {{شاخه |
| | شاخه اصلی = | | | شاخه اصلی = کلام |
| | شاخه فرعی۱ = | | | شاخه فرعی۱ = معاد |
| | شاخه فرعی۲ = | | | شاخه فرعی۲ = بهشت |
| | شاخه فرعی۳ = | | | شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |