گردن زدن کافران در آیه ۴ سوره محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۹: خط ۱۹:


== شأن نزول آیه ==
== شأن نزول آیه ==
[[علامه طباطبایی]] می‌نویسند: در الدرالمنثور از ابن جریح در ذیل آیه {{قرآن|وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ}} روایت شده است که این آیه درباره کسانی از [[اصحاب رسول خدا(ص)]] نازل شده است که در [[جنگ احد]] کشته شدند.<ref>سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۶، ص۴۸.</ref>
[[علامه طباطبایی]] در ذیل {{قرآن|وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ}} روایت کرده است که این آیه درباره کسانی از [[اصحاب رسول خدا(ص)]] نازل شده است که در [[جنگ احد]] کشته شدند.<ref>سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۶، ص۴۸.</ref>


از این آیه اینطور برداشت می‌شود که این آیه عام است و در صدد بیان یک قاعده کلی است و تا [[روز قیامت]] و در همه عصرها که جنگی میان کفار و اسلام اتفاق بیفتد، این آیه مصداق دارد؛ بنابراین، دیدگاه درالمنثور و افراد دیگر که این آیه را به جنگ احد، مقید می‌کنند درست نمی‌باشد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، محمد باقر، قم، جامعه مدرسین، ج۱۸، ص۳۴۴.</ref>
از این آیه اینطور برداشت می‌شود که این آیه عام است و در صدد بیان یک قاعده کلی است و تا [[روز قیامت]] و در همه عصرها که جنگی میان کفار و اسلام اتفاق بیفتد، این آیه مصداق دارد؛ بنابراین، دیدگاه درالمنثور و افراد دیگر که این آیه را به جنگ احد، مقید می‌کنند درست نمی‌باشد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، محمد باقر، قم، جامعه مدرسین، ج۱۸، ص۳۴۴.</ref>


== ملاقات کفار در میدان جنگ ==
== ملاقات کفار در میدان جنگ ==
«ضرب الرقاب» مصدر است و در تقدیر چنین است: «اضربوا ضرب الرقاب» بزنید گردنشان را. همان‌طور که واضح است گردن زدن کنایه از قتل است، و چون گردن زدن روشن‌ترین مصداق قتل بوده روی آن تکیه شده است و هدف این است که دشمن از پای درآید.
همان‌طور که واضح است گردن زدن، کنایه از قتل است، و چون گردن زدن روشن‌ترین مصداق قتل بوده روی آن تکیه شده است و هدف این است که دشمن از پای درآید.
«لقیتم» از ماده «لقاء»، به معنای «جنگ» است. قرائن متعددی در خود این آیه وجود دارد که معنای لقاء، در این آیه رویارویی برای نبرد و جنگ می‌باشد، مانند بحث از رفتار با «اسیران» و واژه «حرب» (جنگ) و «شهادت در راه خدا» که در ذیل آیه آمده است. بنابر این با وجود اینکه «لقاء» گاه به معنای هر گونه ملاقات و گاه به معنای روبرو شدن در میدان جنگ استعمال می‌شود و در قرآن مجید در هر دو معنی به کار رفته است، اما با توجه به قرائن در آیه، معنای رویارویی در جنگ برداشت می‌شود.
«لقیتم» از ماده «لقاء»، به معنای «جنگ» است. قرائن متعددی در خود این آیه وجود دارد که معنای لقاء، در این آیه رویارویی برای نبرد و جنگ می‌باشد، مانند بحث از رفتار با «اسیران» و واژه «حرب» (جنگ) و «شهادت در راه خدا» که در ذیل آیه آمده است. بنابر این با وجود اینکه «لقاء» گاه به معنای هر گونه ملاقات و گاه به معنای روبرو شدن در میدان جنگ استعمال می‌شود و در قرآن مجید در هر دو معنی به کار رفته است، اما با توجه به قرائن در آیه، معنای رویارویی در جنگ برداشت می‌شود.


در عبارت {{قرآن|حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها}} «حتی» غایت و مدت انجام «فضرب الرقاب» است، یعنی به قتل کفار تا زمانی که جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، ادامه دهید و بعد از آن دیگران را به اسارت بگیرید. نکته قابل توجه این است که بارهای سنگین در آیه به جنگ نسبت داده شده است و به این معنا است که تا بارهای سنگین در جنگ که کنایه از سلاح‌ها و مواردی که جنگجویان با خود به همراه دارند بر زمین گذاشته نشود، جنگ پایان نخواهد پذیرفت.
در عبارت {{قرآن|حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزارَها}} «حتی» غایت و مدت انجام «فضرب الرقاب» است، یعنی به قتل کفار تا زمانی که جنگ بار سنگین خود را بر زمین نهد، ادامه دهید و بعد از آن دیگران را به اسارت بگیرید. نکته قابل توجه این است که بارهای سنگین در آیه به جنگ نسبت داده شده است و به این معنا است که تا بارهای سنگین در جنگ که کنایه از سلاح‌ها و مواردی که جنگجویان با خود به همراه دارند بر زمین گذاشته نشود، جنگ پایان نخواهد پذیرفت.


== دستور به اسارت بعد از پایان جنگ ==
== اسیر گرفتن بعد از پایان جنگ ==
«اثخنتموهم» از ماده «ثخن» به معنای غلظت و صلابت است و به همین مناسبت به پیروزی و غلبه آشکار و تسلط کامل بر دشمن اطلاق می‌شود. گرچه غالب مفسران این جمله را به معنای کثرت و شدت کشتار از دشمن گرفته‌اند، ولی چنان که گفتیم این معنی در ریشه لغوی این عبارت نیست، اما از آن جا که گاه جز با کشتار شدید و وسیع دشمن، خطر بر طرف نمی‌گردد، یکی از مصادیق این جمله در چنین شرائطی می‌تواند مسئله کشتار بوده باشد نه مفهوم اصلی آن.<ref>در «لسان العرب» از ابن الاعرابی نقل می‌کند که اثخن اذا غلب و قهر.</ref>
«اثخنتموهم» از ماده «ثخن» به معنای غلظت و صلابت است و به همین مناسبت به پیروزی و غلبه آشکار و تسلط کامل بر دشمن اطلاق می‌شود. گرچه غالب مفسران این جمله را به معنای کثرت و شدت کشتار از دشمن گرفته‌اند، ولی چنان که گفتیم این معنی در ریشه لغوی این عبارت نیست، اما از آن جا که گاه جز با کشتار شدید و وسیع دشمن، خطر بر طرف نمی‌گردد، یکی از مصادیق این جمله در چنین شرائطی می‌تواند مسئله کشتار بوده باشد نه مفهوم اصلی آن.<ref>در «لسان العرب» از ابن الاعرابی نقل می‌کند که اثخن اذا غلب و قهر.</ref>


خط ۴۹: خط ۴۹:
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱ـ تفسیر احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، ج۳، ص۶۳ و ج۱۰، ص۱۷۸.
۱ـ تفسیر احسن الحدیث، علی اکبر قرشی، ج۳، ص۶۳ و ج۱۰، ص۱۷۸.


automoderated
۱٬۲۷۴

ویرایش