۸٬۳۱۸
ویرایش
جز (Rezvani صفحه اثبات نبوت حضرت محمد را به اثبات نبوت حضرت محمد(ص) منتقل کرد) |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<ref>.' به '<ref>') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
قبل از تبیین و بررسی این دو دسته از معجزات لازم است به این مطلب بپردازیم که چگونه معجزه میتواند دلیل و گواه بر صدق مدعی نبوت باشد. در تقریر برهان معجزه گفته شده: این که معجزه دلیل بر صدق مدعی نبوت است مبتنی بر پذیرش دو نکته است: | قبل از تبیین و بررسی این دو دسته از معجزات لازم است به این مطلب بپردازیم که چگونه معجزه میتواند دلیل و گواه بر صدق مدعی نبوت باشد. در تقریر برهان معجزه گفته شده: این که معجزه دلیل بر صدق مدعی نبوت است مبتنی بر پذیرش دو نکته است: | ||
۱ـ بین معجزه و بین ادعای نبوت میبایست یک رابطه منطقی وجود داشته باشد. به این معنا که مدعی نبوت به وسیله معجزه این ادعا را دارد که کار وی خارقالعاده بوده و به عنایت خاصه الهی صورت گرفته است، نه از طریق عادی و راههای حسی و تجربی، و این امر از طاقت و توان بشر عادی خارج است. از این رو همه انبیا به این امر اعتراف و اذعان دارند که ما هم مثل دیگر انسانها بشر عادی هستیم و تفاوتی بین ما و شما نیست مگر آن که آنچه به عنوان معجزه آوردهایم از ناحیه خداوند است و از قدرت ما خارج است. خداوند متعال در مورد انبیا میفرماید: «پیامبرانشان به آنها گفتند: درست است که ما بشری همانند شما هستیم؛ ولی خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد (و شایسته بداند) نعمت میبخشد (و مقام رسالت عطا میکند) و ما هرگز نمیتوانیم معجزه ای جز به فرمان خدا بیاوریم …»<ref> | ۱ـ بین معجزه و بین ادعای نبوت میبایست یک رابطه منطقی وجود داشته باشد. به این معنا که مدعی نبوت به وسیله معجزه این ادعا را دارد که کار وی خارقالعاده بوده و به عنایت خاصه الهی صورت گرفته است، نه از طریق عادی و راههای حسی و تجربی، و این امر از طاقت و توان بشر عادی خارج است. از این رو همه انبیا به این امر اعتراف و اذعان دارند که ما هم مثل دیگر انسانها بشر عادی هستیم و تفاوتی بین ما و شما نیست مگر آن که آنچه به عنوان معجزه آوردهایم از ناحیه خداوند است و از قدرت ما خارج است. خداوند متعال در مورد انبیا میفرماید: «پیامبرانشان به آنها گفتند: درست است که ما بشری همانند شما هستیم؛ ولی خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد (و شایسته بداند) نعمت میبخشد (و مقام رسالت عطا میکند) و ما هرگز نمیتوانیم معجزه ای جز به فرمان خدا بیاوریم …»<ref> ابراهیم/ ۱۱.</ref> | ||
در اینجا عقل به صورت فطری حکم میکند که، آن کسی که به عنایت خاصه الهی قدرت برآوردن امر خارقالعاده را دارد، حتماً این صدق ادعایش که او نبی است و از طرف خدا به او وحی میشود و متصل به عالم غیب هست، هم ثابت میشود. چون معجزه و نزول وحی هر دو امری خارقالعاده است غیر از انبیا و برگزیدگان الهی قادر به انجام آن نیستند، با این تفاوت که معجزه امر محسوس است و وحی غیر محسوس است. پس وقتی قادر بر انجام معجزه باشد، توانایی بر دریافت وحی الهی هم خواهد داشت و این ادعایش که فرستادهای از طرف خداست ثابت میشود.<ref> | در اینجا عقل به صورت فطری حکم میکند که، آن کسی که به عنایت خاصه الهی قدرت برآوردن امر خارقالعاده را دارد، حتماً این صدق ادعایش که او نبی است و از طرف خدا به او وحی میشود و متصل به عالم غیب هست، هم ثابت میشود. چون معجزه و نزول وحی هر دو امری خارقالعاده است غیر از انبیا و برگزیدگان الهی قادر به انجام آن نیستند، با این تفاوت که معجزه امر محسوس است و وحی غیر محسوس است. پس وقتی قادر بر انجام معجزه باشد، توانایی بر دریافت وحی الهی هم خواهد داشت و این ادعایش که فرستادهای از طرف خداست ثابت میشود.<ref> ر.ک. طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۸۶–۸۷؛ و ر.ک. ربانی گلپایگانی، علی، ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه، ۱۳۸۲، ص۳۹۱ و ۳۹۲.</ref> | ||
۲ـ از سویی دیگر اگر قرار باشد که چنین عمل خارقالعاده ای به دست پیامبر نمایان بیفتد و مدعیان دروغین نبوت بتوانند معجزه بیاورند، هرگز چنین مسئلهای با حکمت حق و لطف او سازگاری نخواهد داشت. چگونه ممکن است که خدای حکیم به چنین دروغگویانی منحرف اجازه دهد که با اعجاز، مردم را منحرف سازند چرا که این خود خلاف حکمت ضرورت ارسال رسل و نزول وحی میباشد.<ref> | ۲ـ از سویی دیگر اگر قرار باشد که چنین عمل خارقالعاده ای به دست پیامبر نمایان بیفتد و مدعیان دروغین نبوت بتوانند معجزه بیاورند، هرگز چنین مسئلهای با حکمت حق و لطف او سازگاری نخواهد داشت. چگونه ممکن است که خدای حکیم به چنین دروغگویانی منحرف اجازه دهد که با اعجاز، مردم را منحرف سازند چرا که این خود خلاف حکمت ضرورت ارسال رسل و نزول وحی میباشد.<ref> ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، مؤسسه نشر إسراء، ۱۳۸۱، ص۹۹ و ۱۰۰؛ و ر.ک. سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، مؤسسه امام صادق، چاپ سوم، ۱۳۷۲، ص۲۰۶ و ۲۰۷.</ref> | ||
=== قرآن کریم، معجزه جاویدان محمد(ص) === | === قرآن کریم، معجزه جاویدان محمد(ص) === | ||
قرآن کریم معجزه پیامبر اکرم(ص) بزرگترین و آخرین کتاب آسمانی است که محتوای آن در طول ۲۳ سال بر پیامبر اکرم(ص) به صورت وحی نازل شد. این معجزه جاوید، خارقالعاده بودنش به گونهای است که اولاً در همه ابعاد و جنبهها میباشد و به اصطلاح وُجوه اعجازش متعدد است که مهمترین آنها عبارتند از: ۱ـ اعجاز ادبی، که شامل فصاحت و بلاغت بی نظیر و سبک و اسلوب و نظم جدید میشود؛ ۲ـ اعجاز علمی؛ ۳ـ اخبار غیبی از حوادث گذشته، حال و آینده؛ ۴ـ معانی و معارف عقلی بلند آن؛ ۵ـ عدم اختلاف و تناقض در آیات و سورههای آن؛ ۶ـ اعجاز تشریعی؛ ۷ـ اُمی بودن آورنده آن.<ref>ر. ک. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات التمهید؛ و جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسراء.</ref> | قرآن کریم معجزه پیامبر اکرم(ص) بزرگترین و آخرین کتاب آسمانی است که محتوای آن در طول ۲۳ سال بر پیامبر اکرم(ص) به صورت وحی نازل شد. این معجزه جاوید، خارقالعاده بودنش به گونهای است که اولاً در همه ابعاد و جنبهها میباشد و به اصطلاح وُجوه اعجازش متعدد است که مهمترین آنها عبارتند از: ۱ـ اعجاز ادبی، که شامل فصاحت و بلاغت بی نظیر و سبک و اسلوب و نظم جدید میشود؛ ۲ـ اعجاز علمی؛ ۳ـ اخبار غیبی از حوادث گذشته، حال و آینده؛ ۴ـ معانی و معارف عقلی بلند آن؛ ۵ـ عدم اختلاف و تناقض در آیات و سورههای آن؛ ۶ـ اعجاز تشریعی؛ ۷ـ اُمی بودن آورنده آن.<ref>ر. ک. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، انتشارات التمهید؛ و جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، نشر اسراء.</ref> | ||
ثانیاً: این معجزه چون از نوع مکتوب و آثار علمی است؛ فرا مکانی و فرا زمانی است و برای همیشه در معرض سنجش و ارزیابی تمام جهانیان قرار دارد و خود قرآن بارها مخالفان را به تحدّی و معارضه فرا خوانده و از آنها خواسته است که از تمام امکانات و همه افرادِ جن و انس کمک بگیرند و کتابی مانند آن بیاورند<ref> | ثانیاً: این معجزه چون از نوع مکتوب و آثار علمی است؛ فرا مکانی و فرا زمانی است و برای همیشه در معرض سنجش و ارزیابی تمام جهانیان قرار دارد و خود قرآن بارها مخالفان را به تحدّی و معارضه فرا خوانده و از آنها خواسته است که از تمام امکانات و همه افرادِ جن و انس کمک بگیرند و کتابی مانند آن بیاورند<ref> اسراء/ ۸۸.</ref> و اگر نمیتوانند ده سوره<ref> هود/ ۱۳.</ref> مانند آن و اگر هم نمیتوانند یک سوره بیاورند؛<ref> یونس/ ۳۸، بقره/ ۲۳و۲۴.</ref> اما با وجود این از آن زمان تا کنون که بیش از چهارده قرن گذشته، هیج کسی نتوانسته است به این تحدی قرآن، پاسخ بدهد. از این رو بسیاری از سخنوران، فصیحان و شاعران بسیار معروف عرب آن زمان، با این که قرآن با بسیاری از آیین و رسوم آنها مخالف بود و از طرفی بر تمام آبرو، افتخارات، غیرت و غرور متعصبانه آنان خدشه وارد شده بود؛ با وجود این در برابر عظمت، شیرینی و زیبایی و نظم با شکوه قرآن، سر تعظیم فرود آوردند و برای همیشه لب فرو بستند و میدان را به فصاحت و بلاغت قرآن سپردند و حتی برخی منصفان لب به اعتراف و اذعان باز کردند و گفتند: این کلام، کلامی عادی و بشری نیست و هیچکس را یارای مقابله با آن نیست.<ref> برای آشنایی با اعتراف مخالفان رجوع شود: سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۸۸–۳۲۱؛ و رجوع کنید: سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، ص۲۷۱–۲۸۲.</ref> پس در مورد اثبات اعجاز قرآن و اینکه چگونه میتواند دلیل بر اثبات نبوت پیامبر اکرم(ص) باشد باید بررسی شود که آیا واقعاً قرآن، تمام ویژگیها و مؤلفههای اصلی معجزه را دارد یا نه؟ در تعریف معجزه گفته شده که «المعجزه هو الامر الخارق العاده، المطابق للدعوی، المقرون بالتحدی، المتعذر علی الخلق اتیان مثله»<ref> شیخ مفید، محمد بن نعمان، النکت الاعتقادیه، مجمع علمی اهل البیت(ع)، ۱۴۱۳ ق، ص۴۸.</ref> | ||
معجزه امر خارقالعادهای است که با ادعای نبی مطابقت دارد و به همراه تحدی است به گونهای که بشر از آوردنِ مثل آن عاجز و ناتوان است. حال با توجه به این تعریف ببینیم آیا قرآن این شرایط را دارد یا نه؟ | معجزه امر خارقالعادهای است که با ادعای نبی مطابقت دارد و به همراه تحدی است به گونهای که بشر از آوردنِ مثل آن عاجز و ناتوان است. حال با توجه به این تعریف ببینیم آیا قرآن این شرایط را دارد یا نه؟ | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
ب) ادعای پیامبر(ص): هیچ شک و شبههای نیست که محمد(ص) مدعی نبوت از جانب خداوند بود و این خود حقیقتی است که هیچ منکری ندارد و حتی غیر مسلمانان نیز در آن تردیدی ندارند که او ادعای نبوت کرده است؛ و از طرفی چنانکه اشاره شد رابطه منطقی بین ادعای نبوت و معجزهاش هست. | ب) ادعای پیامبر(ص): هیچ شک و شبههای نیست که محمد(ص) مدعی نبوت از جانب خداوند بود و این خود حقیقتی است که هیچ منکری ندارد و حتی غیر مسلمانان نیز در آن تردیدی ندارند که او ادعای نبوت کرده است؛ و از طرفی چنانکه اشاره شد رابطه منطقی بین ادعای نبوت و معجزهاش هست. | ||
ج) تحدی: قرآن، خود در آیات متعددی تحدی کرده و مخالفان را به مبارزه طلبیده است. از باب نمونه قرآن میفرماید: «اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید، پس اگر راست میگویید، یک سوره مانند آن بیاورید و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ فرا خوانید.<ref> | ج) تحدی: قرآن، خود در آیات متعددی تحدی کرده و مخالفان را به مبارزه طلبیده است. از باب نمونه قرآن میفرماید: «اگر در آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید، پس اگر راست میگویید، یک سوره مانند آن بیاورید و گواهان خود را ـ غیر خدا ـ فرا خوانید.<ref> بقره/ ۲۳.</ref> | ||
د) ناتوانی مخالفان از معارضه: بیش از چهارده قرن از نزول قرآن گذشته است؛ اما هنوز تعدی و مبارزه طلبی قرآن بی پاسخ مانده است.<ref> | د) ناتوانی مخالفان از معارضه: بیش از چهارده قرن از نزول قرآن گذشته است؛ اما هنوز تعدی و مبارزه طلبی قرآن بی پاسخ مانده است.<ref> سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، انتشارات طه، ۱۳۸۱، ج۱، ص۸۹ و ۹۰.</ref> و از آن سو علاوه بر اعتراف برخی سخنوران مخالف، تاریخ شاهد رسوایی نام آورانی است که دست به معادله سازی با قرآن زدهاند، افرادی مانند مسیلمه کذاب، طلیعه بن خویلد اسدی، اسود بن عنسی و<ref> معرفت، محمد هادی، التمهید، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۶ ق، ج۴، ص۲۲۷–۲۵۶.</ref> …. | ||
حاصل آن که: ۱ـ پیامبر اکرم(ص) ادعا نبوت کرد و برای اثبات این مدعا معجزه آورد. ۲ـ هر کس که با آوردن معجزه ای ادعای نبوت کند حتماً در ادعایش صادق و راستگو است. ۳ـ بنابر این پیامبر اکرم(ص) در ادعای نبوت صادق و پیامبر خداست.<ref> | حاصل آن که: ۱ـ پیامبر اکرم(ص) ادعا نبوت کرد و برای اثبات این مدعا معجزه آورد. ۲ـ هر کس که با آوردن معجزه ای ادعای نبوت کند حتماً در ادعایش صادق و راستگو است. ۳ـ بنابر این پیامبر اکرم(ص) در ادعای نبوت صادق و پیامبر خداست.<ref> ربانی گلپایگانی، علی، ایضاح المراد فی شرح کشف المراد، ص۴۳۷.</ref> | ||
=== دیگر معجزات پیامبر(ص) === | === دیگر معجزات پیامبر(ص) === | ||
بی تردید قرآن مجید تنها معجزه او نیست؛ بلکه در دوران رسالت خویش، معجزات فراوانی را بر مردم عرضه داشت. قرآن به برخی از این معجزات اشاره کرده است، از جمله انشقاق (دو نیم شدن) ماه<ref> | بی تردید قرآن مجید تنها معجزه او نیست؛ بلکه در دوران رسالت خویش، معجزات فراوانی را بر مردم عرضه داشت. قرآن به برخی از این معجزات اشاره کرده است، از جمله انشقاق (دو نیم شدن) ماه<ref> قمر/ ۱و۲.</ref> و داستان معراج پیامبر<ref> اسراء/ ۱.</ref>(ص). علاوه بر آن در تاریخ و احادیث به معجزات دیگری اشاره شده است، مانند پیروی جمادات و حیوانات از پیامبر(ص) و گفت و گوی حضرت با آنان؛ مانند: سلام کردن سنگها و درختان به پیامبر(ص)، سخن گفتن با کوه، سجود درخت، شهادت دادن سنگریزهها به رسالت او، سخن گفتن حیوانات همچون شتر، گرگ و<ref> ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاءِ، بیهقی، ج۱۷، ص۲۲۵–۴۲۱ و ج۱۸، ص۱–۱۴۸؛ و دلائل النبوه، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵، ج۶؛ و حر عاملی، اثبات الهداه، ج۱و۲.</ref> …. | ||
== بشارت پیامبران پیشین به نبوت محمد(ص) == | == بشارت پیامبران پیشین به نبوت محمد(ص) == | ||
از آنجا که پیامبران الهی، معصوم هستند و هرگز در گفتار خویش، مرتکب دروغ و کذب نمیگردند، اگر آمدن پیامبر آسمانی دیگری را همزمان با خویش یا پس از خود بشارت دهند. دلیلی روشن و سندی یقینآور بر صدق رسالت نبی بعدی محسوب خواهد شد و این مهم خود مستلزم این است که خصوصیات و مشخصات پیامبر بعدی آنچنان برای مردم توضیح داده شود که پس از آمدن او، برای هیچیک از طالبان حقیقت و اهل انصاف، شک و تردیدی وجود نداشته باشد. به اعتقاد ما، پیامبرانی همچون موسی(ع) و عیسی(ع) در عصر خویش، مردم را به ظهور پیامبر اسلام(ص) بشارت دادهاند. برای اثبات این مدعا، دستکم دو شیوه وجود دارد: | از آنجا که پیامبران الهی، معصوم هستند و هرگز در گفتار خویش، مرتکب دروغ و کذب نمیگردند، اگر آمدن پیامبر آسمانی دیگری را همزمان با خویش یا پس از خود بشارت دهند. دلیلی روشن و سندی یقینآور بر صدق رسالت نبی بعدی محسوب خواهد شد و این مهم خود مستلزم این است که خصوصیات و مشخصات پیامبر بعدی آنچنان برای مردم توضیح داده شود که پس از آمدن او، برای هیچیک از طالبان حقیقت و اهل انصاف، شک و تردیدی وجود نداشته باشد. به اعتقاد ما، پیامبرانی همچون موسی(ع) و عیسی(ع) در عصر خویش، مردم را به ظهور پیامبر اسلام(ص) بشارت دادهاند. برای اثبات این مدعا، دستکم دو شیوه وجود دارد: | ||
۱ـ شیوه اول آن است که با مراجعه به متون مقدس یهودیان و مسیحیان، بشارتهایی را بر نبوت پیامبر اسلام(ص) بیابیم، هر چند به اعتقاد مسلمانان مضمون وحیانی تورات و انجیل، دچار تحریف شده است؛ اما بخشهایی از آن متون اصالت خود را حفظ کردهاند. یکی از صریحترین بشارتها، بشارت به ظهور «فارقلیط» است که به معنای «شخص ستوده شده» (محمود یا احمد) میباشد. با توجه به قراین موجود در عبارتهایی که این لفظ در آنها بکار رفته است میتوان آن را تعبیری از نام پیامبر اسلام(ص) دانست.<ref> | ۱ـ شیوه اول آن است که با مراجعه به متون مقدس یهودیان و مسیحیان، بشارتهایی را بر نبوت پیامبر اسلام(ص) بیابیم، هر چند به اعتقاد مسلمانان مضمون وحیانی تورات و انجیل، دچار تحریف شده است؛ اما بخشهایی از آن متون اصالت خود را حفظ کردهاند. یکی از صریحترین بشارتها، بشارت به ظهور «فارقلیط» است که به معنای «شخص ستوده شده» (محمود یا احمد) میباشد. با توجه به قراین موجود در عبارتهایی که این لفظ در آنها بکار رفته است میتوان آن را تعبیری از نام پیامبر اسلام(ص) دانست.<ref> سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص۱۱۶و۱۱۷.</ref> | ||
در باب چهاردهم انجیل یوحنا، جمله ۱۵ و ۱۶ آمده است: «اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید؛ و من از پدر سؤال میکنم و تسلی دهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند.»<ref> | در باب چهاردهم انجیل یوحنا، جمله ۱۵ و ۱۶ آمده است: «اگر مرا دوست دارید احکام مرا نگاه دارید؛ و من از پدر سؤال میکنم و تسلی دهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند.»<ref> کتاب مقدس، ترجمه لندن، ۱۹۱۴، همچنین رجوع کنید انجیل یوحنا، باب ۱۴، جمله ۲۶، باب ۱۶، جمله ۷ و ۸.</ref> | ||
همان گونه که ملاحظه میشود، از لفظ «تسلی دهنده …» استفاده میشود که منظور پیامبر اسلام(ص) است. گرچه برخی مسیحیان مقصود از آن را «روح القدس» دانستهاند؛ ولی تأمل در ریشه لغوی این واژه در زبان عبری و نیز توجه به قراین موجود در این جمله معنای نخست را تأیید میکند.<ref> | همان گونه که ملاحظه میشود، از لفظ «تسلی دهنده …» استفاده میشود که منظور پیامبر اسلام(ص) است. گرچه برخی مسیحیان مقصود از آن را «روح القدس» دانستهاند؛ ولی تأمل در ریشه لغوی این واژه در زبان عبری و نیز توجه به قراین موجود در این جمله معنای نخست را تأیید میکند.<ref> رجوع کنید سبحانی، جعفر، الالهیات، مؤسسه امام صادق، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ قمری، ج۳، ص۴۴۸–۴۵۱.</ref> | ||
۲- شیوه دوم، توجه به این واقعیت تاریخی است که پیامبر اکرم(ص) برای اثبات رسالت خویش، در مقابل یهودیان و مسیحیان احتجاج میکرد که در متون مقدس اهل کتاب، به نبوت او بشارت داده شده است و علمای یهود و نصارا، در مقابل این ادعا، سکوت میکردند، اگر احتجاج پیامبر(ص) بی اساس بود، قطعاً علمای آنها ساکت نمینشستند و او را تکذیب میکردند. قرآن در این زمینه میفرماید: «کسانی که کتاب آسمانی به ایشان دادهایم، او (= محمد) را همانند پسران خود میشناسند؛ ولی گروهی از ایشان حقیقت را آگاهانه کتمان میکنند.»<ref> | ۲- شیوه دوم، توجه به این واقعیت تاریخی است که پیامبر اکرم(ص) برای اثبات رسالت خویش، در مقابل یهودیان و مسیحیان احتجاج میکرد که در متون مقدس اهل کتاب، به نبوت او بشارت داده شده است و علمای یهود و نصارا، در مقابل این ادعا، سکوت میکردند، اگر احتجاج پیامبر(ص) بی اساس بود، قطعاً علمای آنها ساکت نمینشستند و او را تکذیب میکردند. قرآن در این زمینه میفرماید: «کسانی که کتاب آسمانی به ایشان دادهایم، او (= محمد) را همانند پسران خود میشناسند؛ ولی گروهی از ایشان حقیقت را آگاهانه کتمان میکنند.»<ref> بقره/ ۱۴۶.</ref> | ||
در آیه دیگر به صراحت میگوید «همانها که از این فرستاده، پیامبر درس نخوانده ـ که نام او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مییابند ـ پیروی میکنند (همان پیامبری که) آنان را به کار پسندیده فرمان میدهد و از کار ناپسند بازمیدارد»<ref> | در آیه دیگر به صراحت میگوید «همانها که از این فرستاده، پیامبر درس نخوانده ـ که نام او را نزد خود در تورات و انجیل نوشته مییابند ـ پیروی میکنند (همان پیامبری که) آنان را به کار پسندیده فرمان میدهد و از کار ناپسند بازمیدارد»<ref> اعراف/ ۱۵۷.</ref> همچنین در آیه دیگری تصریح میکند که در تورات بشارت داده شده است که پیامبری بعد از من میآید نام او احمد است.<ref> صف/ ۶.</ref> | ||
به هر تقدیر، ادعای قرآن و پیامبر اکرم(ص) مبنی بر وجود بشارتهایی درباره ظهور پیامبر اسلام(ص) در تورات و انجیل و عدم مخالفت علمای آنها در آن عصر، گواه تاریخی بر صدق این مدعاست.<ref> | به هر تقدیر، ادعای قرآن و پیامبر اکرم(ص) مبنی بر وجود بشارتهایی درباره ظهور پیامبر اسلام(ص) در تورات و انجیل و عدم مخالفت علمای آنها در آن عصر، گواه تاریخی بر صدق این مدعاست.<ref> سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص۱۱۷و۱۱۸.</ref> | ||
== گواهی قراین و شواهد == | == گواهی قراین و شواهد == | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
۴ـ روشهایی که پیامبر از آن برای پیشرفت آئین خود استفاده کرد بر خلاف روش معمول در میان حاکمان، هیچگاه از مسیر حق بیرون نشد و همواره بر عدالت، انصاف، عقل و منطق استوار بود و هرگز با خدعه و نیرنگ همراه نبود. | ۴ـ روشهایی که پیامبر از آن برای پیشرفت آئین خود استفاده کرد بر خلاف روش معمول در میان حاکمان، هیچگاه از مسیر حق بیرون نشد و همواره بر عدالت، انصاف، عقل و منطق استوار بود و هرگز با خدعه و نیرنگ همراه نبود. | ||
۵ـ محتویات آیین و تعالیم او از نظر معارف و احکام در همه جنبهها و شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان، همگی از الهی بودن رسالت پیامبر(ص) خبر میدهند.<ref> | ۵ـ محتویات آیین و تعالیم او از نظر معارف و احکام در همه جنبهها و شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان، همگی از الهی بودن رسالت پیامبر(ص) خبر میدهند.<ref> ر.ک. سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، ص۲۱۶ و ۲۱۷؛ و سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ص۱۱۹–۱۲۱.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |