دیوانسالاران، ناظمان (CommentStreams)، مدیران رابط کاربری، مدیران اشتراک فشاری، پنهانگران، مدیران، trustworthy
۱٬۲۳۷
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== محتوای حدیث لوح == | == محتوای حدیث لوح == | ||
[[پرونده:حضرت فاطمه و ائمه1396.jpg|بندانگشتی|اسماء اهل بیت]] | [[پرونده:حضرت فاطمه و ائمه1396.jpg|بندانگشتی|اسماء اهل بیت]] | ||
[[حضرت فاطمه(س)|حضرت فاطمه]](س) در زمانی که هنوز رسول خدا(ص) زنده بودند، لوحی سبز رنگ در دست داشتند که جابر بن عبدالله انصاری هنگام تبریک ولادت [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین]](ع) به حضرت فاطمه(س)، آن را مشاهده کرد. جابر در ابتدا گمان کرد که این لوح از جنس زمرد است، ولی در حقیقت، آن لوح درخشانی بود که بر روی آن کتاب سفیدی به نور خورشید نقش بسته بود. جابر از حضرت فاطمه(س) درباره این لوح پرسید و ایشان توضیح دادند که این لوح هدیهای از سوی خداوند به [[پیامبر اسلام]](ص) بوده که در آن، نام حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسین(ع)، [[امام حسن]](ع) و دیگر امامان از نسل آنان ذکر شده است. حضرت فاطمه(س) این لوح را به جابر دادند و او مطالب آن را خواند و سپس نسخهای از آن تهیه کرد. جابر نسخهای از لوح را برای پدرش به امانت آورد و [[امام صادق]](ع) با نگاهی به آن، تمام مطالب را از حفظ برای جابر قرائت کردند. جابر بعد از شنیدن کلام امام صادق(ع) شهادت داد که هیچیک از کلمات امام با آنچه در نسخهٔ لوح نوشته شده بود مغایرت نداشت. متن این روایت به شرح زیر است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|نام=یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|جلد=1|صفحه=527 ح ۳}}</ref> | [[حضرت فاطمه(س)|حضرت فاطمه]](س) در زمانی که هنوز رسول خدا(ص) زنده بودند، لوحی سبز رنگ در دست داشتند که جابر بن عبدالله انصاری هنگام تبریک ولادت [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین]](ع) به حضرت فاطمه(س)، آن را مشاهده کرد. جابر در ابتدا گمان کرد که این لوح از جنس زمرد است، ولی در حقیقت، آن لوح درخشانی بود که بر روی آن کتاب سفیدی به نور خورشید نقش بسته بود. جابر از حضرت فاطمه(س) درباره این لوح پرسید و ایشان توضیح دادند که این لوح هدیهای از سوی خداوند به [[پیامبر اسلام]](ص) بوده که در آن، نام حضرت علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسین(ع)، [[امام حسن]](ع) و دیگر امامان از نسل آنان ذکر شده است. حضرت فاطمه(س) این لوح را به جابر دادند و او مطالب آن را خواند و سپس نسخهای از آن تهیه کرد. جابر نسخهای از لوح را برای پدرش به امانت آورد و [[امام صادق]](ع) با نگاهی به آن، تمام مطالب را از حفظ برای جابر قرائت کردند. جابر بعد از شنیدن کلام امام صادق(ع) شهادت داد که هیچیک از کلمات امام با آنچه در نسخهٔ لوح نوشته شده بود مغایرت نداشت. متن این روایت به شرح زیر است:<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|نام=یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|جلد=1|صفحه=527 ح ۳}}</ref><blockquote>'''بسم اللّه الرحمن الرحیم''' | ||
این کتابی است از سوی خداوند شکست ناپذیر و حکیم به محمد نور و فرستاده خدا در زمین. این نوشته توسط جبرئیل امین از جانب رب العالمین آورده شد. ای محمد نامهایم را بزرگ شمار و نعمتهایم را شکرگزار باش، هرگز نشانههایم را انکار نکن. من پروردگار و معبود جهانیانم و جز من خدایی نیست؛ درهمکوبنده جباران و دولتبخش مظلومان، و حسابرس روز جزا. من همان [[الله]] و معبود شمایم که جز من خدایی نیست. هر که به فضل کسی جز من امیدوار باشد یا از چیزی جز عدل من خوف داشته باشد، او را به عذابی سخت گرفتار خواهم ساخت که احدی از جهانیان آن را نچشیده است. پس فقط مرا پرستش کن و بر من توکّل نما. من هیچ رسولی را مبعوث نکردم و [[رسالت]] او را تکمیل ننمودم و دوران تبلیغ و رسالت او را به پایان نرساندم مگر اینکه برای او وصی و جانشینی قرار دادم. [ای محمد(ص)] تو را بر تمام پیامبران برتری بخشیدم؛ وصی تو را نیز بر تمام اوصیا برتری دادم. سپس تو را به وجود دو فرزندت: [[حسن(ع)|حسن]] و [[امام حسین علیهالسلام|حسین]] گرامی داشتم. بعد از پایان دوره [حیات و امامت] پدرش [علی(ع)] حسن را معدن علم خود و حسین را نگهبان و حافظ وحی خود قرار دادم؛ نعمت [[شهادت]] را به حسین بخشیدم و او را بدین سبب گرامی داشتم و برای او سعادت خواستم. حسین با فضیلتترین کسی است که [[شهید]] گشت و در بین شهیدان بالاترین درجه و مقام را داراست؛ امامت و [[توحید]] تمام و کمال را با او همراه کردم، حجت بالغه خود را نزد او قرار دادم؛ بر اساس اهل بیت و عترت او پاداش میدهم و طالحان و بدکاران را به سزای اعمال خوش میرسانم. اولین فرزند و عترت او، علی [بن الحسین] سرور پرستندگان و زینت دوستان من است. پس از او فرزندش که شبیه و همنام جدش است محمد، شکافنده علم الهی و معدن حکمت اوست. بزودی تردید کنندگان [در حقانیت] جعفربن محمد هلاک خواهند شد؛ هرکس او را رد کند گویی مرا رد کرده است. سخن حق از من است: سوگند میخورم که جایگاه جعفر بن محمد [و هر آن که بر او ایمان آورد] را گرامی بدارم؛ محبت و عشق به او را در دل دوستان، شیعیان، پیروان و یارانش قرار خواهم داد، سپس فتنه کور و سیاه گمنامی و تقیه را از برابر امام موسی کنار خواهم زد؛ چرا که سیر فرمان و اطاعت الهی هرگز منقطع نخواهد شد و حجت و دلیل من از دید مردم پنهان نخواهد ماند و دوستانم هرگز تیره بخت نخواهند گردید. اگر کسی یکی از حُجج مرا انکار کند، نعمتی را که دادهام انکار نموده است و هر که آیهای از کتابم را تغییر دهد بر من تهمت بسته است. وای بر افترا زنندگانِ انکارگر، آن زمان که دوران امامت بنده و دوست و برگزیدهام موسی [بن جعفر(ع)] به پایان رسد. آگاه باشید! هر که هشتمین حجت مرا [[دروغ]] شمارد، گوئی همه اولیای مرا انکار نموده است. علی [بن موسی(ع)] دوست و یاور من [و رهبر شما] است و من ثِقل علم و عصمت و صفات نبوت را در او قرار میدهم؛ توان او را در پاسداری از آن میآزمایم؛ عفریت ستمگر و متکبر او را میکشد و در شهری که عبد صالح (ذوالقرنین) ساخت در کنار بدترین بندگانم (هارون الرشید) دفن میشود. دیدگان هشتمین امام را با تولد فرزندش محمد و خلیفه و جانشین پس از او روشنی بخشم. محمد [بن علی بن موسی الرضا(ع)] وارث علم و دانش من و معدن حکمت و جایگاه راز من و حجّت من بر بندگانم است. هرکس به او ایمان داشته باشد بهشت جایگاه اوست و او را شفیع هفتاد نفر از افراد خانواده [منسوبان او] که جهنم بر آنان واجب شد قرار میدهم. [پس از او] فرزندش علی [بن محمدبن علی بن موسی الرضا(ع)] دوست و یاورم را سعادتمند کردم؛ او امانت دار وحی من خواهد بود؛ از صُلب او، حسن [بن علی بن محمد] را برخواهم آورد که دعوت کننده مردم به راه خدا و نگاهبان علم الهی است. آنگاه [پس از او] حجت خویش را با آمدن فرزندش محمد که رحمت برای جهانیان است تکمیل خواهم نمود. قدرت و کمال موسوی، عظمت و نور عیسوی و صبر [[ایوب]] همه را در او میبینید؛ او در زمانی خواهد آمد که دوستان من خوار شده و چون مغولان و دیلمیان مشرک، سرافکنده گشته و به آتش کشیده میشوند، سرهای آنان به عنوان هدیه به اطراف و اکناف فرستاده میشود و ترسان و لرزان میشوند، زمین از خون آنان رنگین میشود و هلاکت و فریاد و شیون در بین زنانشان همه گیر میشود. آنان بحقیقت حجّت و اولیای من در زمین خواهند بود. به واسطه اینان هر فتنه کور و سیاه و زلزله را از خلق دور خواهم ساخت و با آنها حرکتهای ظریف و پنهان [معاندان دین الهی] کشف میشود و قید و بندها و زنجیرهای بندگی از دوش خلق برداشته میشود. صلوات و رحمت خداوند بر آنان باد! اینان همان هدایت یافتگانند».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاحتجاج علی اهل اللجاج|نام خانوادگی=علامه طبرسی|جلد=1|صفحه=162 ح33}}</ref></blockquote> | |||
این کتابی است از سوی خداوند شکست ناپذیر و حکیم به محمد نور و فرستاده خدا در زمین. این نوشته توسط جبرئیل امین از جانب رب العالمین آورده شد. ای محمد نامهایم را بزرگ شمار و نعمتهایم را شکرگزار باش، هرگز نشانههایم را انکار نکن. من پروردگار و معبود جهانیانم و جز من خدایی نیست؛ درهمکوبنده جباران و دولتبخش مظلومان، و حسابرس روز جزا. من همان [[الله]] و معبود شمایم که جز من خدایی نیست. هر که به فضل کسی جز من امیدوار باشد یا از چیزی جز عدل من خوف داشته باشد، او را به عذابی سخت گرفتار خواهم ساخت که احدی از جهانیان آن را نچشیده است. پس فقط مرا پرستش کن و بر من توکّل نما. من هیچ رسولی را مبعوث نکردم و [[رسالت]] او را تکمیل ننمودم و دوران تبلیغ و رسالت او را به پایان نرساندم مگر اینکه برای او وصی و جانشینی قرار دادم. [ای محمد(ص)] تو را بر تمام پیامبران برتری بخشیدم؛ وصی تو را نیز بر تمام اوصیا برتری دادم. سپس تو را به وجود دو فرزندت: [[حسن(ع)|حسن]] و [[امام حسین علیهالسلام|حسین]] گرامی داشتم. بعد از پایان دوره [حیات و امامت] پدرش [علی(ع)] حسن را معدن علم خود و حسین را نگهبان و حافظ وحی خود قرار دادم؛ نعمت [[شهادت]] را به حسین بخشیدم و او را بدین سبب گرامی داشتم و برای او سعادت خواستم. حسین با فضیلتترین کسی است که [[شهید]] گشت و در بین شهیدان بالاترین درجه و مقام را داراست؛ امامت و [[توحید]] تمام و کمال را با او همراه کردم، حجت بالغه خود را نزد او قرار دادم؛ بر اساس اهل بیت و عترت او پاداش میدهم و طالحان و بدکاران را به سزای اعمال خوش میرسانم. اولین فرزند و عترت او، علی [بن الحسین] سرور پرستندگان و زینت دوستان من است. پس از او فرزندش که شبیه و همنام جدش است محمد، شکافنده علم الهی و معدن حکمت اوست. بزودی تردید کنندگان [در حقانیت] جعفربن محمد هلاک خواهند شد؛ هرکس او را رد کند گویی مرا رد کرده است. سخن حق از من است: سوگند میخورم که جایگاه جعفر بن محمد [و هر آن که بر او ایمان آورد] را گرامی بدارم؛ محبت و عشق به او را در دل دوستان، شیعیان، پیروان و یارانش قرار خواهم داد، سپس فتنه کور و سیاه گمنامی و تقیه را از برابر امام موسی کنار خواهم زد؛ چرا که سیر فرمان و اطاعت الهی هرگز منقطع نخواهد شد و حجت و دلیل من از دید مردم پنهان نخواهد ماند و دوستانم هرگز تیره بخت نخواهند گردید. اگر کسی یکی از حُجج مرا انکار کند، نعمتی را که دادهام انکار نموده است و هر که آیهای از کتابم را تغییر دهد بر من تهمت بسته است. وای بر افترا زنندگانِ انکارگر، آن زمان که دوران امامت بنده و دوست و برگزیدهام موسی [بن جعفر(ع)] به پایان رسد. آگاه باشید! هر که هشتمین حجت مرا [[دروغ]] شمارد، گوئی همه اولیای مرا انکار نموده است. علی [بن موسی(ع)] دوست و یاور من [و رهبر شما] است و من ثِقل علم و عصمت و صفات نبوت را در او قرار میدهم؛ توان او را در پاسداری از آن میآزمایم؛ عفریت ستمگر و متکبر او را میکشد و در شهری که عبد صالح (ذوالقرنین) ساخت در کنار بدترین بندگانم (هارون الرشید) دفن میشود. دیدگان هشتمین امام را با تولد فرزندش محمد و خلیفه و جانشین پس از او روشنی بخشم. محمد [بن علی بن موسی الرضا(ع)] وارث علم و دانش من و معدن حکمت و جایگاه راز من و حجّت من بر بندگانم است. هرکس به او ایمان داشته باشد بهشت جایگاه اوست و او را شفیع هفتاد نفر از افراد خانواده [منسوبان او] که جهنم بر آنان واجب شد قرار میدهم. [پس از او] فرزندش علی [بن محمدبن علی بن موسی الرضا(ع)] دوست و یاورم را سعادتمند کردم؛ او امانت دار وحی من خواهد بود؛ از صُلب او، حسن [بن علی بن محمد] را برخواهم آورد که دعوت کننده مردم به راه خدا و نگاهبان علم الهی است. آنگاه [پس از او] حجت خویش را با آمدن فرزندش محمد که رحمت برای جهانیان است تکمیل خواهم نمود. قدرت و کمال موسوی، عظمت و نور عیسوی و صبر [[ایوب]] همه را در او میبینید؛ او در زمانی خواهد آمد که دوستان من خوار شده و چون مغولان و دیلمیان مشرک، سرافکنده گشته و به آتش کشیده میشوند، سرهای آنان به عنوان هدیه به اطراف و اکناف فرستاده میشود و ترسان و لرزان میشوند، زمین از خون آنان رنگین میشود و هلاکت و فریاد و شیون در بین زنانشان همه گیر میشود. آنان بحقیقت حجّت و اولیای من در زمین خواهند بود. به واسطه اینان هر فتنه کور و سیاه و زلزله را از خلق دور خواهم ساخت و با آنها حرکتهای ظریف و پنهان [معاندان دین الهی] کشف میشود و قید و بندها و زنجیرهای بندگی از دوش خلق برداشته میشود. صلوات و رحمت خداوند بر آنان باد! اینان همان هدایت یافتگانند».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الاحتجاج علی اهل اللجاج|نام خانوادگی=علامه طبرسی|جلد=1|صفحه=162 ح33}}</ref> | |||
== نقلهای مختلف از حدیث لوح == | == نقلهای مختلف از حدیث لوح == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۰: | ||
# نقل چهارم :در کتاب کمال الدینِ صدوق، توسط امام صادق است. طبق این روایت، امام باقر فرزندانش را به همراه برادرش [[زید بن علی|زید]]، جمع میکند و سپس صحیفهای را به آنان نشان میدهد که به خط علی و املاء پیامبر بوده و مطالب لوح فاطمه بر آن مکتوب بوده است. در این روایت نیز سخنی از جابر و ماجراهای او نیست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کمال الدین و تمام النعمة|سال=1395|نام خانوادگی=شیخ صدوق|جلد=1|صفحه=308}}</ref> | # نقل چهارم :در کتاب کمال الدینِ صدوق، توسط امام صادق است. طبق این روایت، امام باقر فرزندانش را به همراه برادرش [[زید بن علی|زید]]، جمع میکند و سپس صحیفهای را به آنان نشان میدهد که به خط علی و املاء پیامبر بوده و مطالب لوح فاطمه بر آن مکتوب بوده است. در این روایت نیز سخنی از جابر و ماجراهای او نیست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کمال الدین و تمام النعمة|سال=1395|نام خانوادگی=شیخ صدوق|جلد=1|صفحه=308}}</ref> | ||
== حدیث | == اعتبار حدیث == | ||
حدیث لوح حضرت زهرا(س) در منابع و کتب بسیار معبتر شیعی نقل شده است، مطالب مختلفی نیز در تأیید این روایت وجود دارد که صحت آن را تقویت کرده و بر ارزش آن افزوده است. | حدیث لوح حضرت زهرا(س) در منابع و کتب بسیار معبتر شیعی نقل شده است، مطالب مختلفی نیز در تأیید این روایت وجود دارد که صحت آن را تقویت کرده و بر ارزش آن افزوده است. | ||
خط ۳۲: | خط ۳۰: | ||
* '''حدیث لوح در منابع اهل سنت :''' علامه [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در [[اعلام الوری]] اظهار داشته که [[اهل سنت]] بهطور جزئی در کتب خود به حدیث لوح اشاره داشتهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اعلام الوری باعلام الهدی|نام خانوادگی=طبرسی|جلد=1|صفحه=258}}</ref> | * '''حدیث لوح در منابع اهل سنت :''' علامه [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] در [[اعلام الوری]] اظهار داشته که [[اهل سنت]] بهطور جزئی در کتب خود به حدیث لوح اشاره داشتهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اعلام الوری باعلام الهدی|نام خانوادگی=طبرسی|جلد=1|صفحه=258}}</ref> | ||
== | == نکات مهم == | ||
* | * سنت جانشین قرار دادن برای پیامبران: طبق این حدیث خداوند فرموده است: «إِنِّی لَمْ أَبْعَثْ نَبِیاً فَأُکمِلَتْ أَیامُهُ وَ انْقَضَتْ مُدَّتُهُ إِلَّا جَعَلْتُ لَهُ وَصِیاً.» در واقع، سنّت وصایت سنتی الاهی است که از [[آدم]] تا [[خاتمیت|خاتم]] جاری بوده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإمامة والتبصرة|نام خانوادگی=ابن بابویه قمی|جلد=1|صفحه=104}}</ref> | ||
* | * امام علی(ع) برترین اوصیاء: برتری [[امام علی علیهالسلام|امام علی]](ع) بر همه اوصیاء از حقایقی است که روایات فراوانی گواه آن است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|نام خانوادگی=کلینی|جلد=1|صفحه=528}}</ref> | ||
* | * جریان امامت در نسل [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین]](ع): بنا بر توضیحات [[علامه مجلسی]]، میتوان گفت که مقصود از کلمه تامه و حجت بالغه که خداوند آن دو را نزد امام حسین و همراه او قرار داده، امر امامت است: (جَعَلْتُ کلِمَتِی التَّامَّةَ مَعَهُ وَ حُجَّتِی الْبَالِغَةَ عِنْدَهُ) که با توجه به ویژگیهای این امر، به دو شکل از آن تعبیر شده است. افزون بر این، مراد از حجت بالغه میتواند براهین و ادلهای باشد که دالّ بر حقانیت امامان است. در هر حال، این عبارات حاکی از آن است که ائمّه از نسل امام حسین خواهند بود؛ امری که در احادیث به شکل متواتر تکرار شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|نام خانوادگی=مجلسی، محمدباقر|جلد=26|صفحه=باب ان الائمه من ذریه الحسین}}</ref> | ||
* | * تداوم هدایت الاهی به تداوم امامت | ||
* | * انکار یکی از امامان به منزله انکار نعمتهای خدا: «مَنْ جَحَدَ وَاحِداً مِنْهُمْ فَقَدْ جَحَدَ نِعْمَتِی» همانگونه که ایمان به همه [[پیامبر|انبیاء]] واجب است، انکار یکی از امامان نیز انکار نعمتهای خداست.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عیون أخبار الرضا(ع)|نام خانوادگی=صدوق|جلد=1|صفحه=50}}</ref> | ||
* | * به کمال رسیدن امامت به وسیله امام زمان: خداوند در حدیث لوح فرموده است: «وَ أُکمِلُ ذَلِک بِابْنِهِ محمّد رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ.» خداوند در لوح [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] فرموده است که رشته امامت را با [[امام زمان]] به کمال میرساند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|نام خانوادگی=کلینی|جلد=1|صفحه=528}}</ref> | ||
* | * مهدویت در حدیث لوح: مقصود از [[مهدویت]]، ظهور منجی و مصلحی است الاهی که در [[آخرالزمان]]، قیام میکند و ستم و بیداد را از میان میبرد و عدل و داد را حکمفرما میسازد. خداوند متعال خود را در لوح فاطمه به «قَاصِمُ الْجَبَّارِینَ وَ مُدِیلُ الْمَظْلُومِینَ»، به درهمکوبنده ستمگران و سرکشان، و دولتدهنده ستمدیدگان وصف کرده و این هماهنگ با آیات قرآن، اشاره به مهدویت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|نام خانوادگی=کلینی|جلد=1|صفحه=527}}</ref> | ||
* | * پیشگویی وقایع عصر ائمّه در حدیث لوح: بخشهایی از لوح حضرت فاطمه گزارشی است از وقایعی که در عصر هر امامی رخ خواهد داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإمامة والتبصرة|نام خانوادگی=ابن بابویه قمی|جلد=1|صفحه=104|صفحهها=106}}</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش