automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
جز (A.ahmadi صفحه معنای متبکر از اسماء الهی را به معنای متکبر از اسماء الهی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
معنای کبر در مورد انسان | == معنای کبر در مورد انسان == | ||
کبر، استکبار و تکبر عبارت است از حالت نفسانی و روانی که آدمی به خود گمان برد که از دیگران برتر و والاتر است و بزرگترین تکبر، تکبر بر خداوند است، از اینکه امتناع از قبول حق کند و اعتراف به معبودیت و اختصاص عبادت به او نداشته باشد.<ref>. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref> | |||
فرق عجب با تکبر در این است عجب خودپسندی است،<ref>. امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱، ص۷۹.</ref> عجب فقط خود را بزرگ میشمارد، اما خود را برتر از دیگران نمیبیند.<ref>. نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> و کبر بزرگی کردن بر غیر و عظمت فروشی است<ref name=":0">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱، ص۷۹.</ref> پس عجب سبب کبر است و کبر از نتائج عجب است. | |||
حضرت امام خمینی (ره) در معنای کبر میفرماید: کبر عبارت است از یک حالت نفسانیه که انسان ترفع کند و بزرگی کند و بزرگی بفروشد بر غیر.<ref name=":0" /> | |||
حضرت امام خمینی (ره) در معنای کبر میفرماید: کبر عبارت است از یک حالت نفسانیه که انسان ترفع کند و بزرگی کند و بزرگی بفروشد بر غیر.<ref | |||
اما گاهی این حالت خودبرتر بینی در درون است و اظهار نمیکند و عملاً از خود نشان نمیدهد، بلکه دچار کبر نفسانی است که این را کبر میگویند، ولی اگر این گمان دورنی برتر بینی، باعث شد که در اعضاء و جوارح ظاهر شود ـ و با مردم عملاً به گونهای برخورد نماید که خود را بزرگ وانمود کند و آنان را کوچک ـ این را تکبر میگویند.<ref>. نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص۱۷۶.</ref> | اما گاهی این حالت خودبرتر بینی در درون است و اظهار نمیکند و عملاً از خود نشان نمیدهد، بلکه دچار کبر نفسانی است که این را کبر میگویند، ولی اگر این گمان دورنی برتر بینی، باعث شد که در اعضاء و جوارح ظاهر شود ـ و با مردم عملاً به گونهای برخورد نماید که خود را بزرگ وانمود کند و آنان را کوچک ـ این را تکبر میگویند.<ref>. نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲، ص۱۷۶.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۲۸: | ||
شهید اول میفرماید: المتکبر ذوالکبریاء و هو الملک او ما یری الملک حقیراً بالنسبه الی عظمته. متکبر صاحب کبریایی و جبروت و عظمت است و او پادشاهی است که غیر از خود را نسبت به عظمت خویش کوچک میبیند.<ref>. شهید اول، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، ج۲، ص۱۶۷.</ref> | شهید اول میفرماید: المتکبر ذوالکبریاء و هو الملک او ما یری الملک حقیراً بالنسبه الی عظمته. متکبر صاحب کبریایی و جبروت و عظمت است و او پادشاهی است که غیر از خود را نسبت به عظمت خویش کوچک میبیند.<ref>. شهید اول، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، ج۲، ص۱۶۷.</ref> | ||
و ابن فهد حلی صاحب کتاب عدّه الداعی این گونه توضیح میدهد: متکبر آن است که متعالی و منزه و پیراسته است از صفات خلق و متکبر مأخوذ و گرفته شده از کبریاء است.<ref>. احمد بن فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، تصحیح و تعلیق احمد موحدی قمی، چاپ دارالکتاب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ هـ. ق، ص۳۲۵، و همچنین ترجمه فارسی کتاب نفیس عده الداعی، انتشارات کتابفروشی جعفری، مشهد، چاپ اول، ۱۳۶۳، ص۳۲۲و همچنین آیین بندگی و نیایش ترجمه عده الداعی، مترجم: حسین غفاری ساروی، قم، چاپ بنیاد معارف اسلامی، ۱۳۷۵، ص۵۶۹ و ۵۷۰.</ref> شیخ صدوق در شرح لغت متکبر میفرماید: متکبر بزرگوار است و متعالی از همه قبائح.<ref>. صدوق، اسرار توحید یا ترجمه کتاب توحید، انتشارات علمیه اسلامیه، ص۲۰۱.</ref> و در شرح اسماء حسنای پروردگار میفرماید: متکبر مأخوذ از کبریاء است و آن اسم است برای تکبر و تعظّم.<ref> | و ابن فهد حلی صاحب کتاب عدّه الداعی این گونه توضیح میدهد: متکبر آن است که متعالی و منزه و پیراسته است از صفات خلق و متکبر مأخوذ و گرفته شده از کبریاء است.<ref>. احمد بن فهد حلی، عده الداعی و نجاح الساعی، تصحیح و تعلیق احمد موحدی قمی، چاپ دارالکتاب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ هـ. ق، ص۳۲۵، و همچنین ترجمه فارسی کتاب نفیس عده الداعی، انتشارات کتابفروشی جعفری، مشهد، چاپ اول، ۱۳۶۳، ص۳۲۲و همچنین آیین بندگی و نیایش ترجمه عده الداعی، مترجم: حسین غفاری ساروی، قم، چاپ بنیاد معارف اسلامی، ۱۳۷۵، ص۵۶۹ و ۵۷۰.</ref> شیخ صدوق در شرح لغت متکبر میفرماید: متکبر بزرگوار است و متعالی از همه قبائح.<ref>. صدوق، اسرار توحید یا ترجمه کتاب توحید، انتشارات علمیه اسلامیه، ص۲۰۱.</ref> و در شرح اسماء حسنای پروردگار میفرماید: متکبر مأخوذ از کبریاء است و آن اسم است برای تکبر و تعظّم.<ref>صدوق، اسرار توحید یا ترجمه کتاب توحید، انتشارات علمیه اسلامیه، ص۲۲۲.</ref> | ||
== صفت کبر در مورد انسان و خداوند == | == صفت کبر در مورد انسان و خداوند == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
گاهی حالت عزت نفس در انسان که صفتی پسندیده است موجب میشود که مردم را با چشم حقارت بنگرد، آنها را پست ببیند و خود را بزرگ و عظیم بپندارد. در این صورت است که عزت نفس به حالت تکبر و خود بزرگبینی مبدل میشود. این همان معنایی است که امام سجاد(ع) (در دعای مکارم الاخلاق) در پیشگاه الهی عرض میکند: پروردگارا! به من عزت نفس و بزرگواری روح مرحمت بفرما؛ ولی خدایا من مبتلا به کبر نشوم. آلوده به بیماری خود بزرگبینی نگردم و بندگان خدا را با دیده حقارت ننگرم. | گاهی حالت عزت نفس در انسان که صفتی پسندیده است موجب میشود که مردم را با چشم حقارت بنگرد، آنها را پست ببیند و خود را بزرگ و عظیم بپندارد. در این صورت است که عزت نفس به حالت تکبر و خود بزرگبینی مبدل میشود. این همان معنایی است که امام سجاد(ع) (در دعای مکارم الاخلاق) در پیشگاه الهی عرض میکند: پروردگارا! به من عزت نفس و بزرگواری روح مرحمت بفرما؛ ولی خدایا من مبتلا به کبر نشوم. آلوده به بیماری خود بزرگبینی نگردم و بندگان خدا را با دیده حقارت ننگرم. | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |