|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==نقد==
| |
| اگر فلسفه خاتمیت را جانشینی هدایت عقلانی و عقل استقرایی و تجربی نسبت به هدایتهای وحیانی بدانیم، لازمه چنین امری، تعطیلی اصل دین و به تعبیر شهید مطهری ختم دیانت است و نه ختم نبوت.<ref>[http://muslimna.ir/maghalat/1834-2017-09-08-07-13-24 «دکتر سروش که میگوید امامت با خاتمیت تعارض دارد صحیح است؟»]</ref>
| |
|
| |
|
| مخالفان خاتمیت با این معنا که مبتنی بر بلوغ عقلی بشر بوده و عقلانیت جای وحیانیت را میگیرد، معتقدند این نظریه به جدا شدن بخش مهمی از دین با عنوان عرضیات و امور تاریخی کشیده میشود.<ref name=":0">جوارشکیان، «نقد نظریه بلوغ عقلی بشریت در فلسه خاتمیت و امامت»، ص۳۹.</ref> همچنین براساس این مبنا، حوزه دیانت، به عنوان حوزه فراعقلی و خردگریز حساب میشود.<ref name=":0" />
| |
|
| |
| براساس این مبنا رویکرد به انبیاء، رویکردی ضد عقل دانسته شده که ختم نبوت با آزاد سازی عقل مساوی خواهد بود.<ref>بهمنپور، بنگر که را به قتل که دلشاد میکنی، ص۸۲۷.</ref> در حالی که پیامبر اسلام فرمودهاند: نحنُ معاشِرَ الأنبِیا اُمِرنا اَن نُکَلَّمَالناسَ عَلی قَدرِ عُقُولِهِم.<ref>فاضلی، نادرنگری،</ref>
| |
|
| |
| قرآن مخالفان خود را دعوت میکند که استدلال خود را بیان کنند «هاتوا برهانکم»<ref>فاضلی، نادرنگری،</ref>
| |
| و نه تنها از مخالفان، برهان خواسته، بلکه خود قرآن به اقامة برهان پرداخته است. خداوند برای آدمی چون فرعون و امثال وی که در باطل بودنش شکی نیست، برهان اقامه کرده،<ref>فاضلی، نادرنگری،</ref>
| |