دلیل عقلی و نقلی برای عصمت حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱۷: خط ۱۷:
== دلایل عقلی در اثبات عصمت حضرت فاطمه ==
== دلایل عقلی در اثبات عصمت حضرت فاطمه ==
دلایل عقلی متعددی بر [[عصمت حضرت زهرا(س)]] وجود دارد، مخصوصاً با توجه به اینکه فیاض لاهیجی در کتاب «گوهر مراد» بدین معنا گفته است: «آموزه‌هایی که از [[معصوم]] به شکل مثال و تشبیه آموخته می‌شوند، مانند اصول اولیه در استدلال برهانی هستند. همان‌طور که استدلال برهانی به یقین منجر می‌شود، استدلالی که بر اساس گفته‌های معصوم باشد نیز یقین‌آور است؛ زیرا این مقدمه از معصوم است و هر چه معصوم بگوید، درست است؛ بنابراین، این گفته نیز درست خواهد بود».<ref>ر. ک. {{یادکرد کتاب|عنوان=گوهر مراد|نام=عبدالرزاق|نام خانوادگی=لاهیجی|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی}}</ref> بنابر سخن لاهیجی، سخن معصوم می‌تواند حد وسط برهان عقلی قرار بگیرد، حال با تکیه بر مقدمات نقلی براهین عقلی متعددی می‌توان بر عصمت [[حضرت فاطمه(س)]] اقامه کرد که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:
دلایل عقلی متعددی بر [[عصمت حضرت زهرا(س)]] وجود دارد، مخصوصاً با توجه به اینکه فیاض لاهیجی در کتاب «گوهر مراد» بدین معنا گفته است: «آموزه‌هایی که از [[معصوم]] به شکل مثال و تشبیه آموخته می‌شوند، مانند اصول اولیه در استدلال برهانی هستند. همان‌طور که استدلال برهانی به یقین منجر می‌شود، استدلالی که بر اساس گفته‌های معصوم باشد نیز یقین‌آور است؛ زیرا این مقدمه از معصوم است و هر چه معصوم بگوید، درست است؛ بنابراین، این گفته نیز درست خواهد بود».<ref>ر. ک. {{یادکرد کتاب|عنوان=گوهر مراد|نام=عبدالرزاق|نام خانوادگی=لاهیجی|ناشر=وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی}}</ref> بنابر سخن لاهیجی، سخن معصوم می‌تواند حد وسط برهان عقلی قرار بگیرد، حال با تکیه بر مقدمات نقلی براهین عقلی متعددی می‌توان بر عصمت [[حضرت فاطمه(س)]] اقامه کرد که به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌شود:
# از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده که فرمود: {{عربی|فاطمة بضعة منی، یسرنی ما یسرها و یغضبنی ما یغضبها|ترجمه=فاطمه پارهٔ وجود من است، آنچه او را شاد می‌کند مرا شاد می‌کند و آنچه او را غضبناک و ناراحت کند مرا غضبناک و ناراحت می‌کند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران، کتابچی|صفحه=104}}</ref> با تکیه به این حدیث، دلیل عقلی ارزشمندی بر عصمت حضرت فاطمه(س) می‌توان اقامه کرد: «اگر [[انسان]]، فردی پاکیزه از هوی و معصوم از هوس نباشد، خشنودی و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود و ممکن است خشنودی او در رضایت خداوند و غضب او غضب حق تعالی نباشد، ولی اگر انسان کاملی از هوی و هوس مصون شد، هر گونه خشنودی و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد و چون پیامبر اکرم(ص) میزان اعمال امت است و رضایت و غضب او رضایت و غضب خداوند است، هر گاه [[حضرت زهرا]] نیز دارای مقامی باشد که رضایت و غضب او موجب رضایت و غضب پیامبر اکرم(ص) گردد، معلوم می‌شود آن بانو معصوم از باطل است و همتای [[امیرالمؤمنین(ع)]] خواهد بود و چون رضایت و غضب او بر مدار حق است این هم به نوبهٔ خود نشانهٔ کامل عصمت است؛ بنابراین چون بر اساس روایات متعدد رضایت و غضب [[فاطمه(س)]] موجب رضایت و غضب [[پیامبر اکرم(ص)]] می‌شود و رضایت و غضب آن حضرت، رضایت و غضب الهی را در پی دارد، پس معلوم می‌شود حضرت فاطمه(س) دارای عصمت بوده است و گرنه رضایت و غضب انسان غیر معصوم هرگز معیار حق نمی‌گردد. این بیان به نوبهٔ خود یکی از بهترین دلایل عقلی بر عصمت حضرت زهراست.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|نام=|جلد=9|صفحه=13 ـ 17}}</ref>
# از [[رسول خدا(ص)]] نقل شده که فرمود: {{عربی|فاطمة بضعة منی، یسرنی ما یسرها و یغضبنی ما یغضبها|ترجمه=فاطمه پارهٔ وجود من است، آنچه او را شاد می‌کند مرا شاد می‌کند و آنچه او را غضبناک و ناراحت کند مرا غضبناک و ناراحت می‌کند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=امالی|سال=1376|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه|ناشر=تهران، کتابچی|صفحه=104}}</ref> با تکیه به این حدیث، دلیل عقلی ارزشمندی بر عصمت حضرت فاطمه(س) می‌توان اقامه کرد: «اگر [[انسان]]، فردی پاکیزه از هوی و معصوم از هوس نباشد، خشنودی و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود و ممکن است خشنودی او در رضایت خداوند و غضب او غضب حق تعالی نباشد، ولی اگر انسان کاملی از هوی و هوس مصون شد، هر گونه خشنودی و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد و چون پیامبر اکرم(ص) میزان اعمال امت است و رضایت و غضب او رضایت و غضب خداوند است، هر گاه [[حضرت زهرا]] نیز دارای مقامی باشد که رضایت و غضب او موجب رضایت و غضب پیامبر اکرم(ص) گردد، معلوم می‌شود آن بانو معصوم از باطل است و همتای [[امیرالمؤمنین(ع)]] خواهد بود و چون رضایت و غضب او بر مدار حق است این هم به نوبهٔ خود نشانهٔ کامل عصمت است؛ بنابراین چون بر اساس روایات متعدد رضایت و غضب [[فاطمه(س)]] موجب رضایت و غضب [[پیامبر اکرم(ص)]] می‌شود و رضایت و غضب آن حضرت، رضایت و غضب الهی را در پی دارد، پس معلوم می‌شود حضرت فاطمه(س) دارای عصمت بوده است و گرنه رضایت و غضب انسان غیر معصوم هرگز معیار حق نمی‌گردد. این بیان به نوبهٔ خود یکی از بهترین دلایل عقلی بر عصمت حضرت زهراست.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|نام=|جلد=9|صفحه=13 ـ 17|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهه}}</ref>
# دلیل عقلی دیگر بر عصمت حضرت زهرا(س) که بر مقدمه نقلی تکیه دارد این است که در «[[حدیث ثقلین]]» که رسول خدا(ص)، [[اهل بیت]] و عترت خود را همسنگ [[قرآن]] قرار داده است، تأکید کرده که هیچ‌گاه از آن جدا نمی‌شود، دلیل روشنی بر عصمت همه اهل بیت از جمله فاطمه زهراست، زیرا ارتکاب کوچک‌ترین گناه حتی اگر به صورت سهوی باشد، مفارقت عملی از قرآن است. این بیان نیز در واقع یک نوع استدلال عقلی بر عصمت حضرت زهراست، بدین معنا که بر اساس روایتی که در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده رسول خدا(ص) فرمود عترت و اهل بیت از قرآن جدا نمی‌شوند، روشن است که اگر اهل بیت(ع) از جمله حضرت زهرا(س) دارای ملکه عصمت نمی‌بود امکان داشت هرچند به صورت ناخواسته کاری بکند که سبب جدایی او از قرآن بشود، در حالی که رسول خدا(ص) بر اساس حدیث «ثقلین» فرمود: عترت و اهل بیت هرگز از قرآن جدا نمی‌شود، پس معلوم می‌شود اهل بیت از جمله حضرت زهرا(س) از عصمت برخوردار بوده است، لذا هرگز از قرآن جدا نشدند و جدا نیستند و چون قرآن معصوم از خطاء است ضروری است که عِدل قرآن هم معصوم باشد و حضرت زهرا(س) یکی از مصادیق عدل قرآن است که از همدیگر جدایی ندارند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=13 ـ 17}}</ref>
# دلیل عقلی دیگر بر عصمت حضرت زهرا(س) که بر مقدمه نقلی تکیه دارد این است که در «[[حدیث ثقلین]]» که رسول خدا(ص)، [[اهل بیت]] و عترت خود را همسنگ [[قرآن]] قرار داده است، تأکید کرده که هیچ‌گاه از آن جدا نمی‌شود، دلیل روشنی بر عصمت همه اهل بیت از جمله فاطمه زهراست، زیرا ارتکاب کوچک‌ترین گناه حتی اگر به صورت سهوی باشد، مفارقت عملی از قرآن است. این بیان نیز در واقع یک نوع استدلال عقلی بر عصمت حضرت زهراست، بدین معنا که بر اساس روایتی که در منابع [[شیعه]] و [[سنی]] نقل شده رسول خدا(ص) فرمود عترت و اهل بیت از قرآن جدا نمی‌شوند، روشن است که اگر اهل بیت(ع) از جمله حضرت زهرا(س) دارای ملکه عصمت نمی‌بود امکان داشت هرچند به صورت ناخواسته کاری بکند که سبب جدایی او از قرآن بشود، در حالی که رسول خدا(ص) بر اساس حدیث «ثقلین» فرمود: عترت و اهل بیت هرگز از قرآن جدا نمی‌شود، پس معلوم می‌شود اهل بیت از جمله حضرت زهرا(س) از عصمت برخوردار بوده است، لذا هرگز از قرآن جدا نشدند و جدا نیستند و چون قرآن معصوم از خطاء است ضروری است که عِدل قرآن هم معصوم باشد و حضرت زهرا(س) یکی از مصادیق عدل قرآن است که از همدیگر جدایی ندارند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=13 ـ 17|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهه}}</ref>
# دلیل عقلی دیگر که آن هم بر نکتهٔ نقلی تکیه دارد این است که در روایتی [[امام حسن عسکری(ع)]] فرمود: {{عربی|نحن حجج الله علی خلقه وجدتنا فاطمة حجة الله علینا|ترجمه=ما حجت بر مردم و جدة ما فاطمه حجت خداوند بر ماست}}،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال‏|سال=1413|نام=عبدالله بن نورالله‏|نام خانوادگی=بحرانی اصفهانی‏|ناشر=قم، مؤسسه امام مهدی(ع)|جلد=11|صفحه=1030}}</ref> و در روایتی از [[امام عصر(ع)]] نیز نقل شده که فرمود: {{عربی|و فی ابنة رسول‌الله لی اسوة حسنة|ترجمه=دختر رسول خدا برای من سرمشق نیکو است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الغیبه|سال=1311|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=قم، دار المعارف الإسلامیه|صفحه=286}}</ref>با توجه به این دو روایت دلیل عقلی می‌توان بر عصمت فاطمه زهرا(س) اقامه کرد، بدین بیان که اگر ایشان دارای مقام عصمت نمی‌بود هرگز سرمشق امام عصر(ع) نبود و نیز [[حجت خدا]] بر [[ائمه]] نمی‌شد، در حالی که بر اساس دو روایت یاد شده، حضرت زهرا حجت خدا بر ائمه و سرمشق [[امام زمان(ع)]] محسوب شده است، پس معلوم می‌شود دارای عصمت بوده است و الّا محال است حجت بر معصوم، خود، معصوم نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=13 ـ 17}}</ref>
# دلیل عقلی دیگر که آن هم بر نکتهٔ نقلی تکیه دارد این است که در روایتی [[امام حسن عسکری(ع)]] فرمود: {{عربی|نحن حجج الله علی خلقه وجدتنا فاطمة حجة الله علینا|ترجمه=ما حجت بر مردم و جدة ما فاطمه حجت خداوند بر ماست}}،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال‏|سال=1413|نام=عبدالله بن نورالله‏|نام خانوادگی=بحرانی اصفهانی‏|ناشر=قم، مؤسسه امام مهدی(ع)|جلد=11|صفحه=1030}}</ref> و در روایتی از [[امام عصر(ع)]] نیز نقل شده که فرمود: {{عربی|و فی ابنة رسول‌الله لی اسوة حسنة|ترجمه=دختر رسول خدا برای من سرمشق نیکو است}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الغیبه|سال=1311|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=قم، دار المعارف الإسلامیه|صفحه=286}}</ref>با توجه به این دو روایت دلیل عقلی می‌توان بر عصمت فاطمه زهرا(س) اقامه کرد، بدین بیان که اگر ایشان دارای مقام عصمت نمی‌بود هرگز سرمشق امام عصر(ع) نبود و نیز [[حجت خدا]] بر [[ائمه]] نمی‌شد، در حالی که بر اساس دو روایت یاد شده، حضرت زهرا حجت خدا بر ائمه و سرمشق [[امام زمان(ع)]] محسوب شده است، پس معلوم می‌شود دارای عصمت بوده است و الّا محال است حجت بر معصوم، خود، معصوم نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دفع و رفع|جلد=9|صفحه=13 ـ 17|پیوند=https://fa.wikipasokh.com/images/3/3d/%D8%AF%D9%81%D8%B9_%D9%88_%D8%B1%D9%81%D8%B9_%D8%B3%D8%B1%DB%8C_%DB%B9.pdf|ناشر=مرکز مطالعه و پاسخ به شبهه}}</ref>


علاوه بر این با توجه به اینکه آن حضرت، حجت خدا بر سایر حجت‌ها نامیده شده است می‌توان در اثبات عقلی عصمت ایشان، به برخی ادله عقلی لزوم عصمت حجج الهی اعم از پیامبران و امامان مانند [[قاعده لطف]]؛ برهان امتناع تسلسل؛ برهان نقض غرض و … استناد کرد.
علاوه بر این با توجه به اینکه آن حضرت، حجت خدا بر سایر حجت‌ها نامیده شده است می‌توان در اثبات عقلی عصمت ایشان، به برخی ادله عقلی لزوم عصمت حجج الهی اعم از پیامبران و امامان مانند [[قاعده لطف]]؛ برهان امتناع تسلسل؛ برهان نقض غرض و … استناد کرد.
trustworthy
۳۶۳

ویرایش