دیوانسالاران، ناظمان (CommentStreams)، مدیران رابط کاربری، مدیران اشتراک فشاری، پنهانگران، مدیران، trustworthy
۱٬۲۳۸
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
منع نوشتن و نقل حدیث در چه دورانی اتفاق افتاده است؟ | منع نوشتن و نقل حدیث در چه دورانی و با چه انگیزهای اتفاق افتاده است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
{{درگاه|غدیر}} | {{درگاه|غدیر}} | ||
منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل [[حدیث|احادیث]] پیامبر گفته میشود. | منع حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل [[حدیث|احادیث]] پیامبر گفته میشود که در [[قرن اول هجری قمری]] توسط خلفای وقت صورت میگرفت. ممانعت از نگارش و [[تدوین حدیث]] که از دوران [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم]] آغاز و تا زمان خلافت [[عمر بن عبدالعزیز]] یعنی حدود ۱۰۰ سال ادامه یافت. با وجود آنکه ممانعت از تدوین حدیث توسط [[اهل تسنن]] در این دوران پیگری میشد، اما محدثان شیعه، هیچگاه چنین ممانعتی را نپذیرفتند. | ||
جلوگیری از | علمای اهلسنت علت این سیاست خلفای اول و دوم را جلوگیری از آمیختن حدیث با [[قرآن]]، پیشگیری از اختلاف [[مسلمانان]]، ترس از سرگرمشدن مردم به چیزی غیر از قرآن و عدم آشنایی راویان حدیث با کتابت میدانند. عالمان شیعه، انگیزه منع کتابت حدیث را جلوگیری از نشر [[فضایل امام علی (ع)]] و تلاش در جهت تثبیت حاکمیت خلفا میدانند. بهباور [[شیعیان]] منع کتابت حدیث موجب [[جعل حدیث]]، نابودی نخستین متون حدیثی، پیدایش مذاهب مختلف و تغییر [[سنت|سنت پیامبر اسلام]] شده است. | ||
== تاریخچه منع حدیث == | |||
=== شروع ممنوعیت === | |||
پیش از دوره خلیفه اول، [[ابوبکر بن ابیقحافه]] و خلیفه دوم، [[عمر بن خطاب]] کتابت احادیث در میان مسلمانان رایج بود<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=نقد و بررسی علل و انگیزههای منع نگارش حدیث|نام=دیاری|نام خانوادگی=بیدگلی|صفحه=۳۸}}</ref> و پیامبر اکرم(ص) اصحاب را به نوشتن و نقل احادیث تشویق میکردند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=سنن ابیداود|نام=سلیمان بن اشعث بن اسحق سجستانی|نام خانوادگی=ابیداود|ناشر=المکتبه العصریه|جلد=3|صفحه=318}}</ref> با این وجود، ابوبکر در دوران خلافت خود، نگارش احادیث را ممنوع کرد و احادیث زیادی را از بین برد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کنز العمال|سال=1401|نام=متقی|نام خانوادگی=هندی|جلد=10|صفحه=285}}</ref> نخستین نشانه آشکار مخالفت با کتابت حدیث از زبان عمر بن خطاب پدیدار شد. به استناد اسناد تاریخی مورد پذیرش عالمان [[شیعه]] و [[سنی]]، پیامبر اکرم(ص) در آستانه رحلت در حالی که بزرگان صحابه و [[بنی هاشم]] در خانه ایشان گرد آمده بودند، فرمود: برای من کاغذ و قلمی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که پس از آن هرگز گمراه نشوید. در این هنگام عمر گفت: بر پیامبر درد غلبه کرده است، قرآن نزد ماست و ما را بس است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|نام=محمد بن إسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|جلد=1|صفحه=34}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم|نام=مسلم بن الحجاج|نام خانوادگی=نیشابوری|جلد=3|صفحه=1259}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسند احمد|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=حنبل|جلد=5|صفحه=134}}</ref> | |||
بعدها خلیفه دوم فرمانداران خود را از نقل روایات پیامبر(ص) بر حذر میداشت و بر توجه به قرآن تاکید میکرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ الامم و الملوک|سال=1387|نام=ابن جریر|نام خانوادگی=طبری|جلد=4|صفحه=204}}</ref> عمر بن خطاب ابتدا تصمیم داشت احادیث پیامبر را جمعآوری و نگارش کند؛ ولی پس از مدتی از این کار خودداری کرد و علت آن را احتمال مخلوطشدن روایات با قرآن اعلام کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کنزالعمال|سال=1401|نام=متقی|نام خانوادگی=هندی|جلد=10|صفحهها=۲۹۱–۲۹۲|فصل=ح۲۹۴۷۴}}</ref> | |||
پس از اعلام ممنوعیت کتابت حدیث، برخی از اصحاب پیامبر، احادیث نبوی را برای مردم نقل میکردند. ازاینرو خلیفه دوم، خروج بدون اجازه اصحاب از مدینه<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الصحیح من سیرة النبی الاعظم|نام=مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|جلد=1|صفحه=77}}</ref> و نقل حدیث را ممنوع اعلام کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تذکرة الحفاظ|سال=1419|نام=شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان|نام خانوادگی=ذهبی|جلد=1|صفحهها=۱۱–۱۲}}</ref> او افرادی از صحابه همچون [[ابودرداء|ابودَرداء]] و [[ابن مسعود|ابنمسعود]] را به جرم نقل احادیث پیامبر زندانی نمود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تذکرة الحفاظ|سال=1419|نام=شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان|نام خانوادگی=ذهبی|جلد=1|صفحه=12}}</ref> برخی از محققان احتمال دادهاند جلوگیری از کتابت حدیث، پس از منع از نقل احادیث صورت گرفته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منع تدوین الحدیث|سال=1418|نام=سید علی|نام خانوادگی=شهرستانی|صفحهها=۳۱–۳۲}}</ref> | پس از اعلام ممنوعیت کتابت حدیث، برخی از اصحاب پیامبر، احادیث نبوی را برای مردم نقل میکردند. ازاینرو خلیفه دوم، خروج بدون اجازه اصحاب از مدینه<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الصحیح من سیرة النبی الاعظم|نام=مرتضی|نام خانوادگی=عاملی|جلد=1|صفحه=77}}</ref> و نقل حدیث را ممنوع اعلام کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تذکرة الحفاظ|سال=1419|نام=شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان|نام خانوادگی=ذهبی|جلد=1|صفحهها=۱۱–۱۲}}</ref> او افرادی از صحابه همچون [[ابودرداء|ابودَرداء]] و [[ابن مسعود|ابنمسعود]] را به جرم نقل احادیث پیامبر زندانی نمود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تذکرة الحفاظ|سال=1419|نام=شمسالدین محمد بن احمد بن عثمان|نام خانوادگی=ذهبی|جلد=1|صفحه=12}}</ref> برخی از محققان احتمال دادهاند جلوگیری از کتابت حدیث، پس از منع از نقل احادیث صورت گرفته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=منع تدوین الحدیث|سال=1418|نام=سید علی|نام خانوادگی=شهرستانی|صفحهها=۳۱–۳۲}}</ref> | ||
=== لغو ممنوعیت === | === لغو ممنوعیت === | ||
ممنوعیت کتابت حدیث تا دوره [[عمر بن عبدالعزیز|عُمَر بن عَبدالعَزیز]] (۶۳–۱۰۱ق) هشتمین خلیفه اموی ادامه داشت. او نامهای به [[ابوبکر بن حزم|ابوبکر بن حَزم]] حاکم مدینه نوشت و از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد؛ چراکه بیم آن میرود علم و اهل آن از میان برود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|سال=1401|نام=محمد بن اسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|جلد=1|صفحه=33}}</ref>و دستور داد تا احادیث پیامبر(ص) گردآوری و نوشته شود؛ با مرگ عمرو بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ ق این دستور اجرایی نشد اما سالها پس از مرگ او در سال ۱۴۳ ق تدوین حدیث توسط علمای اهلسنت رسماً شروع شد.<ref>عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۶۴–۶۷.</ref> | ممنوعیت کتابت حدیث تا دوره [[عمر بن عبدالعزیز|عُمَر بن عَبدالعَزیز]] (۶۳–۱۰۱ق) هشتمین [[خلیفه اموی]] ادامه داشت. او نامهای به [[ابوبکر بن حزم|ابوبکر بن حَزم]] حاکم [[مدینه]] نوشت و از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد؛ چراکه بیم آن میرود علم و اهل آن از میان برود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|سال=1401|نام=محمد بن اسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|جلد=1|صفحه=33}}</ref> و دستور داد تا احادیث پیامبر(ص) گردآوری و نوشته شود؛ با مرگ عمرو بن عبدالعزیز در سال ۱۰۱ ق این دستور اجرایی نشد اما سالها پس از مرگ او در سال ۱۴۳ ق تدوین حدیث توسط علمای اهلسنت رسماً شروع شد.<ref>عسگری، سید مرتضی، معالم المدرستین، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ج ۲، ص۶۴–۶۷.</ref> | ||
== عوامل و انگیزهها == | == عوامل و انگیزهها == | ||
خط ۳۵: | خط ۲۸: | ||
== روایات == | == روایات == | ||
[[عبدالله بن عمرو]] گوید: «من هر چه را از رسول خدا(ص) میشنیدم مینوشتم تا آنها را حفظ کنم، اما [[قریش]] مرا از این کار بازداشتند و گفتند: «هر چه را از پیامبر خدا میشنوی مینویسی در حالی که او بشری است که در حال خشنودی و غضب سخن میگوید» من (عبدالله بن عمرو) از این کار دست کشیدم و سخن قریش را به پیامبر(ص) گزارش دادم، حضرت فرمود: «قسم به کسی که جانم در دست اوست چیزی جز حق از آن (دهانم) بیرون نمیآید».<ref>محمد بن محمد حاکم نیشابوری، مستدرک الحاکم، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش