تکبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱ بایت حذف‌شده ،  دوشنبهٔ ‏۱۱:۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۳: خط ۱۳:


== مفهوم‌شناسی ==
== مفهوم‌شناسی ==
«کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ بنابراین، تا زمانی که حس خودبرتربینی در درون انسان بوده و آن را آشکار نکند، به آن کبر گفته می‌شود، و زمانی که این گمان آشکار شده و فرد، دیگران را با رفتار یا گفتار خود کوچک بشمرد، به آن تکبر گفته می‌شود.<ref> نراقی، ملا احمد، جامع السعادات، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ص۱۷۶.</ref>
«کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ تا زمانی که حس خودبرتربینی در درون انسان بوده و آن را آشکار نکند، به آن کبر گفته می‌شود، و زمانی که این گمان آشکار شده و فرد، دیگران را با رفتار یا گفتار خود کوچک بشمرد، به آن تکبر گفته می‌شود.<ref> نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ص۱۷۶.</ref>


دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا به‌کار می‌روند؛ البته کلمه غرور در زبان عربی به معنای [[فریب دادن]] به‌کار می‌رود و با معنای تکبر متفاوت است.
دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا به‌کار می‌روند؛ البته کلمه غرور در زبان عربی به معنای [[فریب دادن]] به‌کار می‌رود و با معنای تکبر متفاوت است.


=== تفاوت با عجب ===
=== تفاوت با عجب ===
{{همچنین ببینید|عجب}}[[عجب|عُجْب]] و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref> امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ می‌شمارد؛ ولی خودش را برتر از دیگران نمی‌بیند؛<ref> نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> با اینکه شخص متبکر خود را برتر دانسته و سایرین را کوچک می‌شمارد.<ref name=":03">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref>  
{{همچنین ببینید|عجب}}
 
[[عجب|عُجْب]] و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref> امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ می‌شمارد؛ ولی خودش را برتر از دیگران نمی‌بیند؛<ref> نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> یا اینکه شخص متکبر خود را برتر دانسته و سایرین را کوچک می‌شمارد.<ref name=":03">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref>  


=== تفاوت تکبر در انسان و خدا ===
=== تفاوت تکبر در انسان و خدا ===
خط ۳۱: خط ۳۳:
| آیه = ۳۵
| آیه = ۳۵
| ترجمه = این گونه، خدا بر دل هر متکبر و زورگویی مُهر [بدبختی] می‌نهد.
| ترجمه = این گونه، خدا بر دل هر متکبر و زورگویی مُهر [بدبختی] می‌نهد.
}} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ [[سوره بقره]] نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است.<ref>بقره:۳۴.</ref>
}} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ [[سوره بقره]] نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است.


تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانسته‌اند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، [[عبادت|عبادت‌های]] شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۸۰.</ref>
تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانسته‌اند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، [[عبادت|عبادت‌های]] شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۸۰.</ref>


== اقسام ==
== اقسام ==
تکبر دارای اقسامی است:
تکبر دارای اقسامی است:
* '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر [[خدا]] است.<ref> دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشت‌ترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref>
* '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر [[خدا]] است.<ref> دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشت‌ترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref> راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref>
* '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونه‌ای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نمی‌کند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون
* '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونه‌ای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نمی‌کند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون
| سوره = مؤمنون
| سوره = مؤمنون
خط ۴۳: خط ۴۵:
| ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟
| ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟
}} به این نوع تکبر اشاره شده است.
}} به این نوع تکبر اشاره شده است.
* '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را کوچک پندارد.<ref> نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر می‌شود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref>
* '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را کوچک پندارد.<ref> نراقی، احمد، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر می‌شود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref>


== عوامل ==
== عوامل ==
خط ۵۲: خط ۵۴:
{{اصلی|راه‌های درمان تکبر}}برای درمان تکبر راه‌های گوناگونی گفته شده، که برخی از آنها چنین است:
{{اصلی|راه‌های درمان تکبر}}برای درمان تکبر راه‌های گوناگونی گفته شده، که برخی از آنها چنین است:
{{ستون۲}}
{{ستون۲}}
* [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref>
* [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref>
* [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۱.</ref>
* [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۱.</ref>
* [[عبادت]]؛<ref name=":0">محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۷؛ شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۲.</ref>
* [[عبادت]]؛<ref name=":0">محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۷؛ شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۲.</ref>
* [[تواضع]]؛<ref>شفیعی، سید محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱، ص۴۹۱.</ref>
* [[تواضع]]؛<ref>شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱، ص۴۹۱.</ref>
* توجه به [[پیامدهای تکبر]]؛
* توجه به [[پیامدهای تکبر]]؛
* [[تقویت عزت نفس]].
* [[تقویت عزت نفس]].
{{پایان}}
{{پایان}}


شناخت به ضعف خود، به‌ویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، تکبر را در [[انسان]] از بین می‌برد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر می‌شود.<ref name=":0"/>
شناخت به ضعف خود، به‌ویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، تکبر را در [[انسان]] از بین می‌برد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر می‌شود.<ref name=":0"/>


یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است.
یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است.


== حکم تکبر برای زن ==
== حکم تکبر برای زن ==
{{اصلی|حکم تکبر برای زن}}در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تکبر زن در برابر [[نامحرم]]، نیکو شمرده شده است. دلیل آن را بر اساس روایت، حفظ کرامت و شأن زن در برابر نامحرم و پیشگری از خطرهای احتمالی دانسته‌اند.<ref name=":02">ری شهری، محمد؛ منتخب الحکمه، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش، جلد ۲، ص۹۱۰.</ref> مراد از تکبر زن، کوچک شمردن نامحرم نیست؛ بلکه زن با نشان دادن خودبزرگ‌بینی در برابر او، خود را از اینکه ابزار لذت‌جویی او شود، حفظ می‌کند.  
{{اصلی|حکم تکبر برای زن}}
 
در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تکبر زن در برابر [[نامحرم]]، نیکو شمرده شده است. دلیل آن را بر اساس روایت، حفظ کرامت و شأن زن در برابر نامحرم و پیشگری از خطرهای احتمالی دانسته‌اند.<ref name=":02">محمدی ری شهری، محمد، منتخب الحکمه، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش، جلد ۲، ص۹۱۰.</ref> مراد از تکبر زن، کوچک شمردن نامحرم نیست؛ بلکه زن با نشان دادن خودبزرگ‌بینی در برابر او، خود را از اینکه ابزار لذت‌جویی او شود، حفظ می‌کند.  


بنابراین، تکبر به معنای «کوچک شمردن دیگران»، برای مرد و زن جایز نیست و [[گناه]] محسوب می‌شود.
تکبر به معنای «کوچک شمردن دیگران»، برای مرد و زن جایز نیست و [[گناه]] محسوب می‌شود.


== منابع ==
== منابع ==
trustworthy
۲٬۵۶۵

ویرایش