trustworthy
۲٬۵۶۵
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
«کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ | «کِبْر» بزرگ شمردن خود نسبت به دیگران<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲؛ علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> و «تکبر» آشکار کردن آن در گفتار و رفتار است؛ تا زمانی که حس خودبرتربینی در درون انسان بوده و آن را آشکار نکند، به آن کبر گفته میشود، و زمانی که این گمان آشکار شده و فرد، دیگران را با رفتار یا گفتار خود کوچک بشمرد، به آن تکبر گفته میشود.<ref> نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، مشهد، انتشارات ندای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ص۱۷۶.</ref> | ||
دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا بهکار میروند؛ البته کلمه غرور در زبان عربی به معنای [[فریب دادن]] بهکار میرود و با معنای تکبر متفاوت است. | دو واژه «غرور» و «تبکر» در زبان فارسی، به صورت مترادف و به یک معنا بهکار میروند؛ البته کلمه غرور در زبان عربی به معنای [[فریب دادن]] بهکار میرود و با معنای تکبر متفاوت است. | ||
=== تفاوت با عجب === | === تفاوت با عجب === | ||
{{همچنین ببینید|عجب}}[[عجب|عُجْب]] و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref> امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ میشمارد؛ ولی خودش را برتر از دیگران نمیبیند؛<ref> نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> | {{همچنین ببینید|عجب}} | ||
[[عجب|عُجْب]] و خودبینی به معنای خودپسندی است.<ref> امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> شخص خودبین، خود را بزرگ میشمارد؛ ولی خودش را برتر از دیگران نمیبیند؛<ref> نراقی، ملامحمد مهدی، جامع السعادات، تعلیقه و تصحیح سید محمد کلانتر، مطبعه النجف، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ج۱، ص۳۴۴–۳۵۱.</ref> یا اینکه شخص متکبر خود را برتر دانسته و سایرین را کوچک میشمارد.<ref name=":03">امام خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث، مؤسسه تنظیم نشر آثار امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۷۱ش، ص۷۹.</ref> | |||
=== تفاوت تکبر در انسان و خدا === | === تفاوت تکبر در انسان و خدا === | ||
خط ۳۱: | خط ۳۳: | ||
| آیه = ۳۵ | | آیه = ۳۵ | ||
| ترجمه = این گونه، خدا بر دل هر متکبر و زورگویی مُهر [بدبختی] مینهد. | | ترجمه = این گونه، خدا بر دل هر متکبر و زورگویی مُهر [بدبختی] مینهد. | ||
}} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ [[سوره بقره]] نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است. | }} به شخص متبکر اشاره شده است. در آیه ۳۴ [[سوره بقره]] نیز، به تکبر [[ابلیس]] هنگامی که خدا امر کرد به [[حضرت آدم(ع)]] سجده کند، اشاره شده است. | ||
تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانستهاند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، [[عبادت|عبادتهای]] شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، | تکبر را نخستین [[گناه|گناهی]] دانستهاند که در جهان به وقوع پیوسته است. به گفته [[امام علی(ع)]] در [[خطبه قاصعه]]، تکبر ابلیس باعث شد، [[عبادت|عبادتهای]] شش هزار ساله او از میان برود.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار احیاء الکتب العربیه، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۲۷.</ref> در [[روایت|روایتی]] دیگر، تکبر بزرگترین گناه شمرده شده است.<ref>شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۲۸۰.</ref> | ||
== اقسام == | == اقسام == | ||
تکبر دارای اقسامی است: | تکبر دارای اقسامی است: | ||
* '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر [[خدا]] است.<ref> دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشتترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref> راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref> | * '''تکبر نسبت به خدا''': گاهی تکبر در برابر [[خدا]] است.<ref> دستغیب، سید عبدالحسین، گناهان کبیره، چاپ آرمان، ج۲، ص۱۱۱–۱۳۲.</ref> به این معنا که فرد به [[بندگی|بندگیِ خدا]] اعتراف نداشته و [[عبادت]] را مخصوص خدا نداند. مانند تکبری که [[نمرود]] و [[فرعون]] داشتند. سبب این تکبر، طغیان و [[جهل]] دانسته شده و زشتترین نوع تکبر شمرده شده است.<ref> راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، تهران، نشر کتاب، ۱۴۰۴ق، ص۴۲۱ و ۴۲۲.</ref> | ||
* '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونهای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نمیکند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون | * '''تکبر نسبت به پیامبران و اولیاء دین''': گاهی تکبر در برابر [[پیامبران|انبیا]] و [[اولیای الهی|اولیا]] است، به گونهای که شخص خود را بالاتر از آنان دانسته و از آنها اطاعت نمیکند. در آیه {{قرآن|فَقَالُوا أَنُؤْمِنُ لِبَشَرَیْنِ مِثْلِنَا وَقَوْمُهُمَا لَنَا عَابِدُون | ||
| سوره = مؤمنون | | سوره = مؤمنون | ||
خط ۴۳: | خط ۴۵: | ||
| ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟ | | ترجمه = و گفتند: آیا به دو بشری که مانند خودمان هستند ایمان بیاوریم؟ | ||
}} به این نوع تکبر اشاره شده است. | }} به این نوع تکبر اشاره شده است. | ||
* '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را کوچک پندارد.<ref> نراقی، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر میشود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> | * '''تکبر در برابر بندگان خدا''': گاهی تکبر در برابر [[مؤمن|مؤمنان]] و بندگان خدا است؛ به این معنا که فرد خود را بزرگ شمرده و دیگران را کوچک پندارد.<ref> نراقی، احمد، معراج السعاده، ص۱۷۸.</ref> این نوع تکبر، از این جهت که به مخالفت با خدا منجر میشود، از صفات هلاک کننده انسان دانسته شده است.<ref>علم اخلاق اسلامی، ترجمه جامع السعادات، انتشارات حکمت، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش، جلد اول، ص۴۱۷.</ref> | ||
== عوامل == | == عوامل == | ||
خط ۵۲: | خط ۵۴: | ||
{{اصلی|راههای درمان تکبر}}برای درمان تکبر راههای گوناگونی گفته شده، که برخی از آنها چنین است: | {{اصلی|راههای درمان تکبر}}برای درمان تکبر راههای گوناگونی گفته شده، که برخی از آنها چنین است: | ||
{{ستون۲}} | {{ستون۲}} | ||
* [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> | * [[خودشناسی]]؛<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> | ||
* [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، | * [[یاد مرگ]]؛<ref>شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۱.</ref> | ||
* [[عبادت]]؛<ref name=":0">محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۷؛ شفیعی، | * [[عبادت]]؛<ref name=":0">محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳، ص۲۶۵۷؛ شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۴۹۲.</ref> | ||
* [[تواضع]]؛<ref>شفیعی، | * [[تواضع]]؛<ref>شفیعی، محمد، پرورش روح در پرتو چهل حدیث، دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱، ص۴۹۱.</ref> | ||
* توجه به [[پیامدهای تکبر]]؛ | * توجه به [[پیامدهای تکبر]]؛ | ||
* [[تقویت عزت نفس]]. | * [[تقویت عزت نفس]]. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
شناخت به ضعف خود، بهویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، تکبر را در [[انسان]] از بین میبرد.<ref>مجلسی، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر میشود.<ref name=":0"/> | شناخت به ضعف خود، بهویژه هنگام تولد و هنگام [[مرگ]]، تکبر را در [[انسان]] از بین میبرد.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ج۷۸، ص۹۴.</ref> عبادت نیز، که فروتنی نزد خدا است، باعث ضعیف شدن احساس تکبر میشود.<ref name=":0"/> | ||
یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است. | یکی از [[عوامل تکبر]]، [[احساس حقارت]] در خود است، که برای درمان آن، تقویت عزت نفس تأثیرگذار دانسته شده است. | ||
== حکم تکبر برای زن == | == حکم تکبر برای زن == | ||
{{اصلی|حکم تکبر برای زن}}در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تکبر زن در برابر [[نامحرم]]، نیکو شمرده شده است. دلیل آن را بر اساس روایت، حفظ کرامت و شأن زن در برابر نامحرم و پیشگری از خطرهای احتمالی دانستهاند.<ref name=":02">ری شهری، | {{اصلی|حکم تکبر برای زن}} | ||
در روایتی از [[امام علی(ع)]]، تکبر زن در برابر [[نامحرم]]، نیکو شمرده شده است. دلیل آن را بر اساس روایت، حفظ کرامت و شأن زن در برابر نامحرم و پیشگری از خطرهای احتمالی دانستهاند.<ref name=":02">محمدی ری شهری، محمد، منتخب الحکمه، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش، جلد ۲، ص۹۱۰.</ref> مراد از تکبر زن، کوچک شمردن نامحرم نیست؛ بلکه زن با نشان دادن خودبزرگبینی در برابر او، خود را از اینکه ابزار لذتجویی او شود، حفظ میکند. | |||
تکبر به معنای «کوچک شمردن دیگران»، برای مرد و زن جایز نیست و [[گناه]] محسوب میشود. | |||
== منابع == | == منابع == |