trustworthy
۶۹۸
ویرایش
جز (تغییر شاخه بندی) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{پایان شبهه}} | {{پایان شبهه}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''فتواهای عالمان اهلسنت در تکفیر شیعیان''' بر پایه هیچیک از اصول و مبانی عقاید [[اهلسنت]] نیست تا به وسیله آن [[شیعیان]] یا هر فرقه دیگری از [[اهل قبله]] را کافر دانست. نظریه تکفیر شیعیان، نظر همه عالمان اهلسنت نیست، پس مدعای شبهه درست نیست. به اعتقاد بزرگان هر [[چهار مذهب فقهی اهلسنت]]، هر کسی که رو به [[قبله]] نماز بخواند و هیچ [[ضروری دین]] اعم از [[آیات قرآن]]، اعتقاد به [[یگانگی خداوند]]، اعتقاد به [[معاد]] و پیامبر(ص) را انکار نکند، تکفیر نمیشود هرچند اهل گناه باشد. اعتقاد به خلافت | '''فتواهای عالمان اهلسنت در تکفیر شیعیان''' بر پایه هیچیک از اصول و مبانی عقاید [[اهلسنت]] نیست تا به وسیله آن [[شیعیان]] یا هر فرقه دیگری از [[اهل قبله]] را کافر دانست. نظریه تکفیر شیعیان، نظر همه عالمان اهلسنت نیست، پس مدعای شبهه درست نیست. به اعتقاد بزرگان هر [[چهار مذهب فقهی اهلسنت]]، هر کسی که رو به [[قبله]] نماز بخواند و هیچ [[ضروری دین]] اعم از [[آیات قرآن]]، اعتقاد به [[یگانگی خداوند]]، اعتقاد به [[معاد]] و پیامبر(ص) را انکار نکند، تکفیر نمیشود هرچند اهل گناه باشد. اعتقاد به [[خلافت ابوبکر]]، عمر و عثمان نیز از اصول و ضروریات دین در عقاید اهل سنت نیست تا بتوان با این توجیه شیعیان را کافر دانست. فتاوای برخی عالمان اهل سنت در تکفیر شیعیان از جمله فتواهایی است که بر خلاف نظر بزرگان اهلسنت صادر شدهاست. | ||
==مسلمان بودن اهل قبله در عقاید اهلسنت== | ==مسلمان بودن اهل قبله در عقاید اهلسنت== | ||
معیار کفر و ایمان به دست عالمان و فتوا دهندگان اهلسنت نیست تا هر که را بخواهند با فتوای خود کافر یا مسلمان کنند. از دیدگاه مذاهب چهارگانه اهلسنت همهکسانی که اهل قبلهاند و شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) میدهند مسلمان و اهل ایماناند: | معیار کفر و ایمان به دست عالمان و فتوا دهندگان اهلسنت نیست تا هر که را بخواهند با فتوای خود کافر یا مسلمان کنند. از دیدگاه [[مذاهب چهارگانه از دیدگاه وهابیت|مذاهب چهارگانه]] اهلسنت همهکسانی که اهل قبلهاند و شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) میدهند مسلمان و اهل ایماناند: | ||
===حنفیها=== | ===حنفیها=== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
===مالکیها=== | ===مالکیها=== | ||
عالمان مالکی بهصراحت گفتهاند که نپذیرفتن خلافت شیخین باعث کفر نمیشود. حتی از فتواهای علمای مالکی مذهب، به دست میآید که نماز به امامت کسی که علی(ع) را بر خلفای سهگانه تفضيل میدهد و یا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحیح است و علت آن را این میداند که این طائفه صاحبان بدعت خفی بوده و قطع به کفر آنان وجود ندارد.<ref>محمد عیش، منح الجلیل شرح مختصر الخلیل، ج۲، ص۲۹۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.</ref> | عالمان مالکی بهصراحت گفتهاند که نپذیرفتن خلافت [[شیخین]] باعث کفر نمیشود. حتی از فتواهای علمای مالکی مذهب، به دست میآید که نماز به امامت کسی که علی(ع) را بر خلفای سهگانه تفضيل میدهد و یا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحیح است و علت آن را این میداند که این طائفه صاحبان بدعت خفی بوده و قطع به کفر آنان وجود ندارد.<ref>محمد عیش، منح الجلیل شرح مختصر الخلیل، ج۲، ص۲۹۹، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.</ref> | ||
عالمان اهلسنت میدانند که مذهب شیعه به توحید و اقسام آن، نبوت عامه و خاصه، معاد، بهشت و جهنم، ملائکه و کتابهای آسمانی، فروع دین و تمام آنچه را که پیامبر اسلام(ص) در قالب قرآن و احادیث آورده است، اعتقاد دارد و پیروان این مذهب پنج وقت بهسوی قبله نماز میخوانند. باوجود این حقیقت هیچ راهی برای تکفیر شیعه وجود ندارد. | عالمان اهلسنت میدانند که مذهب شیعه به توحید و اقسام آن، نبوت عامه و خاصه، معاد، بهشت و جهنم، ملائکه و کتابهای آسمانی، فروع دین و تمام آنچه را که پیامبر اسلام(ص) در قالب قرآن و احادیث آورده است، اعتقاد دارد و پیروان این مذهب پنج وقت بهسوی قبله نماز میخوانند. باوجود این حقیقت هیچ راهی برای تکفیر شیعه وجود ندارد. | ||
==اصولدین نبودن مسئله خلافت، نزد اهلسنت== | ==اصولدین نبودن مسئله خلافت، نزد اهلسنت== | ||
مسئله خلافت بنا بر مبانی اهلسنت از اصول و ضروریات دین به شمار نمیآید، تا نپذیرفتن خلافت آنان باعث کفر شود. اهلسنت امامت و خلافت را از فروع دین شمرده تا خلافت ابوبکر، عمر و عثمان زیر سؤال نرود. ایشان در راستای این هدف میگویند: بر مسلمانان واجب است برای خود امام تعیین کنند تا به مصالح آنان از قبیل تنفیذ احکام، اقامه | مسئله خلافت بنا بر مبانی اهلسنت از اصول و ضروریات دین به شمار نمیآید، تا نپذیرفتن خلافت آنان باعث کفر شود. اهلسنت [[امامت]] و [[خلافت]] را از فروع دین شمرده تا خلافت ابوبکر، عمر و عثمان زیر سؤال نرود. ایشان در راستای این هدف میگویند: بر مسلمانان واجب است برای خود امام تعیین کنند تا به مصالح آنان از قبیل تنفیذ احکام، [[اقامه حدود]]، آمادهسازی ارتش و گرفتن صدقات و مصرف آن برای مستحقین، بپردازد.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۰-۲۷۱ ،۱۴۱۹ق.</ref> | ||
اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر(ص) بر این باورند که [[پیامبر اسلام(ص)]] تعیین خلافت را به صحابه تفویض نموده و خود(ص) هیچ نقشی در تعیین خلافت نداشته است.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۸۳ ،۱۴۱۹ق.</ref> همچنین شرایط و خصوصیات امام و خلیفه را بر همین اساس تعیین نموده و گفتهاند امام باید قریشی باشد و لازم نیست که معصوم و یا اعلم از دیگران باشد<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۵ ،۱۴۱۹ق.</ref> و همین وقایع خارجی در تعیین خلافت خلفای صدر اسلام روشهای انتخاب امام را در مذهب اهلسنت تشکیل میدهند و میگویند امامت یک شخص، با اختیار اهل صلاح ثابت میگردد و حتی با یک نفر عادل و مجتهد قابلاثبات است<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۶ ،۱۴۱۹ق.</ref> و دلیل بر اینکه با بیعت یک نفر، امامت یک شخص، منعقد میگردد این است که اصحاب ( اهلسنت) برای امامت اجماع را شرط ندانسته و فقط عقد را در امامت شرط نموده و سپس بیعت را واجب گردانیده و روی همین جهت ابوبکر بهتنهایی، امامت را برای عمر منعقد نمود و سپس دیگران آن را جایز دانست و با او بیعت کردند.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۹ ،۱۴۱۹ق.</ref> | اهل سنت در مسئله خلافت و جانشینی پیامبر(ص) بر این باورند که [[پیامبر اسلام(ص)]] تعیین خلافت را به صحابه تفویض نموده و خود پیامبر(ص) هیچ نقشی در تعیین خلافت نداشته است.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۸۳ ،۱۴۱۹ق.</ref> همچنین شرایط و خصوصیات امام و خلیفه را بر همین اساس تعیین نموده و گفتهاند امام باید قریشی باشد و لازم نیست که معصوم و یا اعلم از دیگران باشد<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۵ ،۱۴۱۹ق.</ref> و همین وقایع خارجی در تعیین خلافت خلفای صدر اسلام روشهای انتخاب امام را در مذهب اهلسنت تشکیل میدهند و میگویند امامت یک شخص، با اختیار اهل صلاح ثابت میگردد و حتی با یک نفر عادل و مجتهد قابلاثبات است<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۶ ،۱۴۱۹ق.</ref> و دلیل بر اینکه با [[بیعت رضوان|بیعت]] یک نفر، امامت یک شخص، منعقد میگردد این است که اصحاب ( اهلسنت) برای امامت اجماع را شرط ندانسته و فقط عقد را در امامت شرط نموده و سپس بیعت را واجب گردانیده و روی همین جهت ابوبکر بهتنهایی، امامت را برای عمر منعقد نمود و سپس دیگران آن را جایز دانست و با او بیعت کردند.<ref>حنفی غزنوی،جمال الدین احمد بن محمد، اصول الدین، بیروت، دارالبشائر الاسلامیه، ج۱، ص۲۷۹ ،۱۴۱۹ق.</ref> | ||
بنابراین از دیدگاه اهلسنت خلافت شیخین نه آموزه قرآنی است تا نپذیرفتن آن موجب کفر شود و نه آنان از سوی پیامبر اسلام (ص) بهعنوان خلیفه و جانشین تعیینشدهاند تا انکار خلافت آنان مستلزم انکار رسول خدا شود. | بنابراین از دیدگاه اهلسنت خلافت شیخین نه آموزه قرآنی است تا نپذیرفتن آن موجب کفر شود و نه آنان از سوی پیامبر اسلام (ص) بهعنوان خلیفه و جانشین تعیینشدهاند تا انکار خلافت آنان مستلزم انکار رسول خدا شود. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = شد | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |